موضوع : پژوهش | مقاله

چرا ‌هالیوود باید به ساخت فیلم‌های بد از کتاب‌های خوب پایان دهد؟

من هرگز ‌هالیوود را درک نمی‌کنم. البته این وضعیت به دلیل جایگاه دراماتیک ستاره‌های زن و یا عمر کم ازدواج‌های بازیگران سرشناس ‌هالیوود نیست. چرا که من به این دلیل هرگز‌ هالیوود را درک نمی‌کنم که ‌هالیوود از قرار گرفتن در قالبی مشخص، شانه خالی می‌کند. آیا آنان نمی‌توانند گامی نیز در جهت تأمین رضایت بینندگانشان و از جمله من بردارند؟ به هر حال، باید بگویم که شخصاً از وضعیت ‌هالیوود، دلخوری‌های زیادی دارم.
مثلاً‌ هالیوود با تبدیل رمان‌های پر فروش و پرمخاطب به فیلم، در نظر دارد که رضایت بینندگان خود را کسب کند، اما در اکثر موارد شکست می‌خورد. آخرین ناکامی آنان (حداقل از نگاه من) به رمان «دختر دیگر بولیین» بازمی‌گردد. نویسنده این رمان، فیلیپا گریگوری، در اثر خود، داستانی سرشار از مفاهیم تاریخی و جنایی را برای ما بازگویی می‌کند، اما در روایت ‌هالیوودی مزخرف آن، اریک بانا تلاش می‌کند که خود را به ناتالی پورتمن که حتی ظاهری جذاب نیز ندارد، تحمیل کند. در این اثر سینمایی، حتی به حقایق تاریخی توجهی نشده، اگرچه مدیران استودیوهای فیلم سازی ‌هالیوودی همواره علاقه زیادی به ساخت شاهکارهای پرهزینه تاریخی دارند. در این رمان، با نگاهی به یک دوره پانزده ساله از تاریخ انگلستان رو به ‌رو هستیم، اما همه اتفاقات فیلم، گویی در یک هفته روی می‌دهند. (البته باید یک دوره حاملگی نه ماهه ذکر شده در فیلم را استثناء دانست.) لیست تغییرات و دستکاری‌های صورت گرفته این کتاب شناخته شده و قابل اعتنا، بسیار طولانی خواهد بود و در مقابل، ویژگی‌های منطبق بر کتاب این فیلم، بسیار محدود و اندک است. اما این وضعیت چگونه روی می‌دهد؟
از همه مهم تر اینکه، چرا این اتفاقات به وقوع می‌پیوندد؟ نکته اصلی در خراب کردن و لگدمال کردن یک رمان بزرگ و شناخته شده چیست؟ البته این کار برای بار اول نیست که روی می‌دهد و من تردیدی ندارم که بار آخر نیز نخواهد بود. مطمئناً ما با یک جریان مأیوس کننده رو به ‌رو هستیم.
مثال دیگری می‌زنم: «راه‌های کهکشان» هیچکاک به عنوان یک اثر سرگرم کننده و با نگارش خیره‌ کننده‌اش، از کارهای اخیر داگلاس آدامز است و البته بهتر است من این جمله خود را بدین گونه اصلاح کنم: ما با یک سه‌گانه برجسته تا پیش از ساخت اثر ‌هالیوودی آن رو به‌ رو بودیم. البته من می‌پذیرم که بازسازی سینمایی بخش‌هایی از این کتاب، کاری مشکل است، اما چرا‌ هالیوود ماهیت این رمان خواندنی را تا این حد به نابودی کشانده است؟ و اصولاً ساده ‌انگاری ‌هالیوود و تنزل رمان‌های بزرگ به داستان‌هایی مبتذل و پیش ‌پا افتاده، چه دلایلی دارد؟ در پاره‌ای از موارد، ‌هالیوود یک رمان ارزشمند را به یک داستان علمی ـ تخیلی با جلوه‌های رایانه‌ای پیشرفته تبدیل می‌کند که در جذب مخاطبان منتقد، ناتوان است. البته مدیران‌ هالیوود، در مورد چند اثر شاخص ادبیات، به دستکاری و حذف تعدادی از شخصیت‌ها دست زده‌اند (نظیر رمان خواهر خواندگی دو مسافر). بدین ترتیب، تغییر طرح کلی رمان، یکی از ابزارهای آنان است: اما چرا آنان گاهی یک شخصیت را کاملاً حذف و یا دستکاری می‌کنند؟ آیا می‌توان برای چنین کاری، انگیزه‌های مالی را مؤثر دانست؟ من که نمی‌توانم این حرف را بپذیرم. مثلاً چرا در آخرین فیلم مجموعه «هری پاتر»، یکی از شخصیت‌های معصوم داستان (چوچانگ) به یک دختر بدکاره تبدیل شده است؟ و اصولاً با چنین کاری، آیا اکثریت مخاطبان معمولی فیلم، که هیچ‌گاه این کتاب را مطالعه نخواهند کرد، از تغییرات اعمال شده، آگاهی خواهند یافت؟ پاسخ این سؤال منفی است. ما در این فیلم، نه تنها با یک شخصیت جدید مواجه می‌شویم، بلکه درمی‌یابیم که دوست دختر هری در کتاب، به یک دخترک خائن تبدیل شده است. لذا چرا آنها ما را به سوی جهنم سوق می‌دهند؟ بله، جهنم. من این پرسش را بدین دلیل مطرح می‌کنم که سال هاست موضوعی فکر مرا به خود مشغول کرده است: چرا سازندگان چنین فیلم‌هایی، تمایل دارند برای ساخت آثار مورد علاقه خود، از نام رمان‌های بزرگ بهره‌ برداری کنند؟ بهتر نیست که در ابتدای این فیلم‌ها، چنین جمله‌ای درج شود: «طرح کلی این فیلم، از رمان X اقتباس شده است، اما سایر ماجراهای آن با اتفاقات داستان ارتباطی ندارد.» لذا، با یک عمل شرافتمندانه، می‌توان از هرگونه سوء تعبیر جلوگیری کرد.
این اتفاقات در مورد رمان «قطب‌نمای طلایی» نیز روی داده است. من از گذشته به این کتاب علاقمند بودم و با نقش‌آفرینی نیکول کیدمن و آن موهای بلوندش، من در یکی از موارد اندک، توانستم فیلمی تقریباً منطبق با رمان الهام گرفته در نگارش فیلم نامه، مشاهده کنم. هر چند برای یک بازی دو دقیقه‌ای، باز هم‌ هالیوود نشان داد که خواهان وفادار ماندن به کتاب نیست. این وضعیت مرا ناراحت می‌کند. من می‌توانم دریابم که در پاره‌ای موارد، باید بخش‌هایی از یک کتاب حذف شود، اما انجام تغییراتی اساسی در یک اثر داستانی،‌ کاری شرافتمندانه نیست. در سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» نیز ما شاهد لگدمال شدن کامل رمان هستیم. فیلم در لحظه‌ای بسیار بد پایان می‌یابد و بازیگران قادر به اجرای هیچ عکس‌العمل احساسی‌ای نیستند.
با تغییر دادن یک کتاب (و ایجاد دستکاری در محور اتفاقاتی که یک کتاب را به اثری ارزشمند تبدیل می‌کند) من معتقدم که مهم ترین موضوع، بازدهی اقتصادی یک اثر است، هر چند می‌توان پیش‌بینی کرد که با وفاداری به آثار ادبی ارزشمند نیز امکان دستیابی به فروش بالا مسیر است.
بدین ترتیب می‌توان آثاری ارزشمند و رضایت ‌بخش تولید کرد که ارزش دو ساعت اختصاص وقت را داشته باشد و با وجود سلب اعتماد من به چنین آثاری، من به ‌هالیوود و مدیرانش می‌گویم که از این کار دست بردارید و به ساخت فیلم‌هایی خوب و مبتنی بر اتفاقات کتاب دست بزنید.

منبع: ماهنامه سیاحت غرب 1387 / شماره 66، دی ۱۳۸۷/۱۰/۰۰به نقل از: www.Alternet.org
نویسنده : نیکی بوریچ

نظر شما