موضوع : پژوهش | مقاله

جیمز جویس - مهندس زبان و ادبیات ؟

سوال این است که اگر از یک مورخ ادبی پپرسیم محمدعلی جمالزاده ویا صادق هدایت مهاجر بودند یا تبعیدی - او چه جوابی به ما خواهد داد ؟ شاید مناسب ترین جواب این باشد که بگوید : این هردو نویسنده به گونه ای قربانی نظام حاکم یا فرهنگ غالب آنزمان جامعه خود بودند
این سئوال را در مورد جیمز جویس نیز میتوان مطرح نمود . جیمز جویس -نویسنده ایرلندی میگوید : او در سال 1902 در سن بیست سالگی با احساساتی چون یک شهید و قربانی اجتمایی دوبلین را به قصد اقامت در پاریس ترک کرد و حتا او این اقدام را بدون تقاضای رسمی دریافت پاسپورت انجام داد تا احساس مهاجر و قربانی بودن را همیشه در خود زنده نگه دارد . در این مورد او کتابی بنام -در تبعید- نیز نوشت
از جمله ادعاهای تحریک کننده و بحث انگیز جویس نیز این است که میگوید : برای درک آثارش باید خواننده با بیوگرافی او آشنا باشد. و او انتظار دارد که خواننده بقیه عمر خود را فقط صرف خواندن آثار او نماید . امروزه ما میدانیم که جویس نویسنده ای اهل مطالعه بود و غالب آثار ادبی جهان را دقیقا مطالعه کرد . او در جوانی شاعر بود سپس داستانهای کوتاه رئالیستی نوشت و-سرانجام دست به خلق رمان زد. معروف ترین رمانهای او -اولیس - و - بیداری فنیگان- هستند. در دوران اقامت در پاریس به علت فقر مالی او مدتی طرفدار سوسیالیستها شد . اگرچه غرور شخصی و افتخار او زبانزد دوست و آشنا بود ولی مدام او از دیگران پول قرض میکرد و یا سر دیگران کلاه میگذاشت و.در اوقات فراغت به اعترف خودش برای دید زدن مجسمه الهه های نیمه لخت دوران باستان به موزههای قدیمی شهر میرفت .
الیوت در باره او میگوید : جویس به ادبیات قرن 19 پایان داد و در زمینه رمان اثری نو خلق نمود .و نقاش مجاری -ناجی- میگوید : جویس را میتوان نویسنده عصر صنعت و ماشین به حساب آورد . او با حروف و کلمات و زبان مانند یک مهندس عمل میکند .
جیمز جویس در سال 1882 در ایرلند بدنیا آمد و در سال 1941 در سویس در گذشت. او سالها در خارج از وطن زیست و به علت نیاز شغلی -معلم خانگی زبان شد.فعالیت ادبی نبوغ آمیز او در سرآغاز قرن بیستم در زمان بحرانهای اجتمایی شروع گردید . او بر ضد روشهای ادبی غالب که از زمان رنسانس در اروپا مرسوم بودند قد علم کرد و با کمک فن و تکنیکهای ادبی غیر اروپایی - تجربه های جدیدی را آزمایش نمود . اهمیت خلاقیت و نوگرایی ادبی او را میتوان با نوگرایی پیکاسو در نقاشی مقایسه کرد . جویس همچون پروست پایه گذار تدوین رمان مدرن است . شاید اگر او فقط کتاب -در تبعید- را مینوشت؛ دیگران او را شاگرد چخوف به حساب می آوردند .ولی او فلوبرت -تولستوی-دیکنز-سویفت-و ایبسن را از آموزگاران ادبی خود میداند . اهمیت او برای ایرلند مانند ارزش ایبسن برای ادبیات ملی نروژ است . جویس برای طرفداران جنبش ادبی آوانگارد یک قهرمان پیشگام و یک مقدس ادبی است . زمان آغاز فعالیت ادبی او همزمان با رشد ادبیات آوانگارد در اروپا است . جویس میگوید : جهان ماسکی به چهره زده و وظیفه ادبیات برداشتن و کنارزدن این ماسک است . تنها ادبیات است که به انسان امکان بازی با زبان و کلمات را میدهد تا آنها را تجربه کند. شاید این یکی از دلایل محبوبیت جویس میان طرفداران ادبیات آوانگارد باشد .
جویس همچون شکسپیر غالبا به موضوع و مقوله خیانت می پردازد. قهرمانان آثارش همچون خود او در دوران جوانی علاقمند به تاریخ و زبان هستند . جویس میخواهد قدرت و جاذبه جادویی زبان و کلمات را نشان دهد.جویس در رمان - اولیس - سعی کرد فرم رمان نویسی را منحل کند و در آخرین اثرش -بیداری فنیگان کوشش نمود خودسرانه اقدام به انحلال زبان کند . او میگوید کسیکه قادر به فهم رمان اولیس نباشد -زندگی را هم نخواهد فهمید .کتاب اولیس را میتوان موزه سبکهای ادبی از مد افتاده دانست که حاوی گنجی از خلاقیت زبانی است .او در این کتاب از تمام فنون نویسندگی مرسوم پیش از خود استفاده نمود و اسطوره هایی از کتابهای مذهبی و اثار نویسندگانی مانند : هومر-شکسپیر- و واگنر را در آن بکار برد . اولیس را میتوان اثری هنری ناتمام به حساب آورد که هرکس طبق توانایی و سلیقه خود میتواند آنرا تفسیر کند.
جویس در زمینه رمان نویسی تعثیری مهمتر از همینگوی بر نسل های جوان بجای گذاشت . آثار او حاوی استتیک مدرن یعنی زیبایی شناسی نویی هستند . از جمله بازیهای روش نویسندگی او این است که مثلا در کتاب -بیداری فنیگان- به خلق کلمات مرکبی با بیش از صد حرف الفبا می پردازد - یا اینکه او با زبان زنی بیش از پنجاه صفحه متن را بدون مکث و نقطه و ویرگول در باره آرزوهایش خیالپردازی میکند و یااز 350ا رودخانه جهان نام میبرد-به امید اینکه بقول خودش روزی دانش آموزان بودیستی روستایی از ارتفاعات هیمالیا نام رودخانه ولایت شان را در کتاب او به بینند -خوشحال شوند و احتمالا احساس غرور کنند .


منبع: سایت باشگاه اندیشه ۱۳۸۲/۰۲/۲۷
نویسنده : آرام بختیاری

نظر شما