مواجهه با اعتیاد به هرزهنگاری
هرزهنگاری در ایالات متحده پیشهای است فراگیر با درآمد چند میلیارد دلاری. این درآمد از فیلمها، تلویزیونهای کابلی و ماهوارهای، مجلات، کتابها و سایر منابع و از هرزهنگاری به دست میآید. نشریهی گزارش جهانی و اخبار ایالات متحده (US. news & world Report) بر این ادعاست که صنعت هرزهنگاری چیزی حدود 8 میلیارد دلار در سال 1997 عایدی داشته و این روند هر ساله بیشتر میشود. یک مثال ساده از گستردگی این صنعت این است که در سال 2002، 630 میلیون فیلم ویدئویی «بزرگسالان» در ایالات متحده اجاره داده شده است.
از اینها گذشته، اینترنت ارزانترین، سریعترین و بینامترین منبع برای هرزهنگاری است. هرزهنگاران اینترنتی از فروش محصولات خود به صورت آن لاین چیزی بیش از یک میلیارد دلار به جیب زدهاند. نمیتوان تهدید هرزهنگاری را از طریق اینترنت کوچک شمارد: 70 درصد کودکانی که تصاویر هرزهنگاری را در اینترنت میبینند، از طریق کتابخانههای عمومی و مدارسشان به اینترنت دسترسی دارند. همهی ما آگاهیم که اشکال گوناگون هرزهنگاری ما را احاطه کرده است؛ از فیلمهای پرفروش گروه «بزرگسالان» گرفته تا گشتزنی در اینترنت، دیدن تبلیغات و آگهیهای بازرگانیای که آشکارا حاوی اشارت تحریکبرانگیز جنسی هستند و یا حتی زمانی که از روی سادگی برای تماشای فیلمی میرویم که به طور اتفاقی حاوی ضمیمههایی از انواع مختلف رابطهی جنسی است. فقط کمی بیاندیشید. بازی سوپربول* (Super Boul) اخیر، نه تنها دربرداندهی آگهیهای بازرگانی محرک جنسی بود، بلکه در آن و بین دو نیمه، برنامهی آواز و رقصهای شهوتانگیز اجرا شد. (شاید در آیده مسابقهی Super Bowl به مسابقهی Toilet Bowl (کاسهی توالت) تبدیل شود).
آموزههای دینی، سه دلیل ارایه میکند که چرا هرزهنگاری خطا و گناه است. اول: هرزهنگاری توهینی است به عفت و پاکدامنی. از مؤمنان مسیحی خواسته شده که در زندگی تقوا و پاکدامنی پیشه کنند و به حرمت و قداست تمایلات جنسی خود احترام بگذارند، تمایلاتی که آمیزش وجود معنوی و مادی بشر است. همچنین انسان باید به پیوند مقدس ازدواج حرمت گذارد: مسیح در پاسخ به سؤال فردی که از طلاق پرسیده بود به ما آموخت که: «آیا این را نخواندهاید که آفریدگارمان، در ابتدا یک مرد و یک زن آفرید و بیان داشت که «به این دلیل، یک مرد، پدر و مادر خود را ترک خواهد کرد و به همسرش خواهد پیوست و این دو، یکی خواهند شد؟ بنابراین زن و مردی که ازدواج میکنند دیگر دو نفر نیستند، که یک جسماند». به این ترتیب عشق زناشویی که نشانگر پیوند مقدس زن و شوهر است و به اجرا گذاشتن سوگندهاشان هم مقدس است: نزدیکی زناشویی باید عشق وفادار، همیشگی، انحصاری، زندگیبخش و میان زن و شوهر را نشان دهد.
با وجود این حرمت نهادن به ازدواج و عشق زناشویی تنها به پیامدهای فیزیکی محدود نمیشود. این احترام بعد معنوی هم دارد: عیسی آموخت که: «شنیدهاید که گفته شده است: «نباید مرتکب زنا شوید». اما من به شما میگویم که هر کس که به زنی با شهوت بنگرد، در قلب خود مرتکب زنا شده است». بنابراین پاکدامنی «صداقت شخص و تمامیت موهبت را شامل میشود». از سوی دیگر هرزهنگاری به منزلهی زنای روحانی (معنوی) است که منجر به فروپاشی معنوی شخص و احیاناً زنای جسمی یا سایر اعمال جنسی غیرمجاز میشود.
دوم: هرزهنگاری شأن و عزت افراد درگیر (بازیگر، فروشنده، جامعه) را زیر پا میگذارد. هر یک، خود یا دیگران را مورد بهرهکشی قرار میدهد تا به لذت شخصی برسد. در تمام این اعمال شرف انسان ـ خواه شخص اجراکننده، تولیدکننده، عرضهکننده و یا شخصی که لذت میبرد سبک شمرده میشود.
سوم: آنهایی که در هرزهنگاری دخیل هستند، خود را در دنیای خیالی غوطهور میسازند و از واقعیت میگریزند در حالی که عشق واقعی همواره با از خودگذشتگی یک فرد به خاطر دیگران همراه است. هرزهنگاری فرد را به وارد شدن به دنیای خودخواهانهی خیالات منحرف وسوسه میکند که ممکن است بعدها به مرحلهی ظهور برسد و باعث آسیب و زیان خود و دیگران شود. این شکل از هنگامی که اینترنت روابط جنسی در دنیای «واقعیت مجازی» را عرضه میکند افزایش چشمگیر داشته است.
گناه بودن هرزهنگاری صرفاً به پدیدهای «در یک زمان و یک فعل» محدود نمیشود بلکه به سان سرطان روحی است که شخص را از پا درمیآورد. دکتر ویکتور کلاین در سال 1996 چهار اثر پیشروندهی هرزهنگاری را به این ترتیب برآورد کرده بود: 1) اعتیاد یا میل وافر: که در آن نیاز به تماشای محصولات هرزهنگاری منجر به از دست دادن کنترل بر رفتار میشود. 2) تشدید یا گسترش: که دیگر فرد با انجام اعمال معمول جنسی ارضا نمیشود و به کندوکاو و هرزهنگاری شدیدتر میپردازد و معمولاً به همان حد تحریک و هیجان میرسد. 3) حساسیتزدایی: دیگر فرد هیچ حساسیت اخلاقی نسبت به کیفیت غیراخلاقی، غیرمجاز، منحرف، مشمئزکننده و تکاندهندهی محصولات ندارد، در عوض به چشم او این چیزها قابل قبول است و بنابراین به دیگران به عنوان شی یا وسیله نگاه میکند. 4) اجرا کردن: دیگر خیالپردازی به رفتاری آشکار و علنی تبدیل میشود. بیشک هرزهنگاری اثری مخرب بر تمام جامعه دارد، به ویژه بر زنان و کودکان. هرزهنگاری میآموزد که زنان از اعمال جنسی منحرف و «اجباری» لذت میبرند؛ فحشا، عورتنمایی و تماشاگری جنسی را به عنوان رفتارهایی طبیعی و عادی تبلیغ میکند؛ زنان را آلات جنسی میداند که برای خشنودی و ارضای دیگران مورد استفاده قرار میگیرند. استفادهی مداوم از محصولات هرزهنگاری، به خشونت و تعارض نسبت به زنان را در اعمال جنسی و سایر تقابلهای افراد، عادی جلوه میدهد و تسامح نسبت به چنین خشونتی را در مقیاس وسیعتر ترویج میکند. متأسفانه بزرگترین اثر هرزهنگاری متوجه نوجوانان مذکر 12 تا 17 ساله است، زیرا روابط جنسی نامشروع و خارج از ازدواج را قابل قبول جلوه میدهد، بدون در نظر گرفتن پیامدهای مخوف ایدز یا سایر بیماریهای مقاربتی و بدون در نظر گرفتن احساس مسوولیتی نسبت به به وجود آوردن انسانی دیگر و زندگی او. به تأثیر ماندگار این صحنهها بر جوانان بیاندیشید. برخی افراد استفاده از محصولات هرزهنگای را وسیلهای توجیه میکنند برای بهبود روابط زناشویی خود، اما اکثریت این افراد دربارهی کاراکترها و صحنههای موجود در این محصولات خیالبافی میکنند تا این که به زوج خود توجه نشان بدهند. چنین شرایطی عشق مقدس میان زوجین را تا حد عمل زناکارانه تقلیل میدهد. ـ یک زوج از بدن دیگری به عنوان وسیلهای برای ارضای جنسی خود بهره میگیرد و در همان حال رابطهای را با شخص خیالی برای خود تصور میکند. دکتر کلاین مینویسد: «زوجها همواره از احساساتی چون مورد خیانت قرار گرفتن، بیارزش شدن، فریب خوردن، مورد بیتوجهی قرار گرفتن، مورد سوءاستفاده قرار گرفتن و ناتوان در مقابله با وهم و خیال سخن میگویند». تعجبی نیست که انجمن روانپزشکان آمریکا گزارش میدهد که 20 درصد معتادان به محصولات هرزهنگاری به دلیل همین اعتیادشان طلاق میگیرند یا جدا از زوجهایشان زندگی میکنند.
علاوه بر اینها شواهد و مدارک جنایی زیادی در تأیید این اظهارات و در مخالفت با هرزهنگاری وجود دارد: رابطهی میان جرایمی چون تجاوز، خودفروشی، سوءاستفاده از اطفال و سوءاستفادهی فیزیکی از زوجها به منظور ازدیاد و گسترش محصولات هرزهنگاری و هرزهنگاری زنده و مشاغل با گرایشهای جنسی در اجتماع ثابت شده است. مثالهای متعددی برای اثبات چنین رابطهای وجود دارد: در سال 1991 ادارهی پلیس لسآنجلس دریافت که در دورهای ده ساله، هرزهنگاری در دو سوم پروندههای مربوط به تعرض جنسی به کودکان دخیل بوده است. از هر شش زندانی در زندانهای ایالتی و فدرال، یک زندانی مجرم جرایم، جنسی است و این جرایم پس از جرایم مواد مخدر مقام دوم را دارند. در سال 1988 ادارهی تحقیقات (بازجویی) فدرال گزارش داد که 81 درصد مجرمان خشونتهای جنسی مرتباً از محصولات (کتاب یا فیلم) هرزهنگاری خشن استفاده میکردند.
ما به عنوان مسیحی باید مراقب هرزهنگاری باشیم و از خود در برابر آن محافظت کنیم، نه این که فقط از استفادهی از این محصولات جلوگیری کنیم، بلکه باید هر گونه فکر یا تصوری را که ممکن است به طور اتفاقی بروز کند دفع کنیم، مثلاً وقتی که از روی سادگی برای تماشای فیلمی به سینما میرویم. ما باید نسبت به انتخاب آنچه میبینیم و حتی میشنویم بسیار محتاط باشیم. ما باید به منابع هرزهنگاری که جامعههای را آلوده و بیارزش میکنند اعتراض کنیم. علاوه بر اینها، در دعاهایمان باید برای پاکدامنی دعا کنیم و از خدایمان تقاضا کنیم که این موهبت الهی، عفیف بماند. باید به عزت و شرف همهی افراد احترام بگذاریم، به ویژه آنها که از جنس مخالف هستند. اگر باید با شکست مواجه شویم، و عمداً در برخی اشکال هرزهنگاری شرکت کردهایم یا برخی تصورات و افکار آن را که ناآگاهانه جستهایم و پذیرفتهایم باید توبه کنیم. باید اعتراف و طلب آموزش کنیم. آموزههای دینی به ما میآموزند که هرزهنگاری گناه کبیره است. یعنی به طور عینی خود را به گناه مهلک انداختن. ما هرگز نمیخواهیم این گناه را سبک بشماریم و به آن اجازه دهیم که در زندگیمان ریشه بداوند.
پینوشت:
* مسابقهی راگبی که یک بار در سال انجام میشود تا بهترین تیم راگبی انتخاب شود.
منبع: سایت باشگاه اندیشه
مترجم : مهدیار حمیدی
نویسنده : ویلیام سوندرز
نظر شما