موضوع : پژوهش | مقاله

سیر تدوین‌ و تطور تفسیر علمی‌ قرآن‌ کریم‌

فهرست عناوین

فهرست عناوین

دکتر ناصر رفیعی‌ محمدی‌0
مفهوم‌ تفسیر علمی‌2
بررسی‌ سیرتدوین‌ تفسیر علمی‌ در آثار مفسران‌ کهن‌ (شیعه‌ و سنّی‌)3
بررسی‌ سیر تدوین‌ تفسیر علمی‌در آثار متأخران‌ (شیعه‌ و سنّی‌)7
مخالفان‌ تفسیر علمی‌ و دلیل‌های‌ آنان‌10
شرایط‌ و اصول‌ تفسیر علمی‌ صحیح‌ واعتدالی‌12
رعایت‌ شرایط‌ و قوانین‌ عمومی‌ تفسیر12
توجه‌ به‌ شأن‌ و جایگاه‌ قرآن‌14
تکیه‌ بر قوانین‌ علمی‌ قطعی‌، نه‌ فرضیه‌هاو نظریه‌های‌ حدسی‌ ظنی‌16
رعایت‌ هماهنگی‌ و انسجام‌ آیات‌17
عدم‌ تعارض‌با حقایق‌ و مضامین‌ قطعی‌ شرعی‌18
ارتباط‌ بین‌ قانون‌ علمی‌ و آیة‌ موردنظر19
نتیجه‌20
GolestanQuran Weekly, Serial 137, No 9324
هفته نامه گلستانقرآن سال چهارم شماره پیاپی 137 دوره جدید شماره 93 یکشنبه 4 آذرماه 138024

دکتر ناصر رفیعی‌ محمدی‌

استادیار گروه‌ معارف‌ اسلامی‌ دانشگاه‌ سمنان‌

ارتباط‌ بین‌اکتشافات‌ و قوانین‌ علمی‌ با آموزه‌های‌ وحیانی‌، از مسایل‌ مهم‌ و مورد توجه‌دانمشندان‌ علوم‌ تجربی‌ و دین‌پژوهان‌ بوده‌ است‌.

تلاش‌ دانشمندان‌ مسلمان‌ ومفسران‌ قرآن‌ کریم‌ در جهت‌ تطابق‌ آیات‌ قرآنی‌ با پدیده‌های‌ جدید علمی‌، شیوه‌ای‌نو در تفسیر قرآن‌ را بنیاد

نهاده‌ است‌ که‌ به‌ تفسیر علمی‌ قرآن‌ موسوم‌ شده‌است‌. مقالة‌ حاضر نگاهی‌ گذرا به‌ این‌ شیوة‌ تفسیری‌ دارد. نویسنده‌ ضمن‌ یادکردسه‌

رویکرد مختلف‌ از مفسران‌ در برابر تفسیر علمی‌، ریشه‌های‌ تاریخی‌ این‌ روش‌تفسیری‌ را در آثار مفسران‌ کهن‌ بررسی‌ نموده‌ و سپس‌

سیر تطوّر آن‌ را در سده‌های‌مختلف‌ بیان‌ کرده‌ است‌. در پایان‌ مقاله‌ ضمن‌ تأیید رویکرد اعتدالی‌ در برخوردبا تفسیر علمی‌، شرایط‌

لازم‌ برای‌ پیمودن‌ راه‌ صحیح‌ در تطبیق‌ آیات‌ قرآن‌ بامسایل‌ علمی‌ بیان‌ شده‌ است‌.

 

بیش‌ از 14 قرن‌از نزول‌ قرآن‌ کریم‌ می‌گذرد، اما گذشت‌ زمان‌ هرگز نتوانسته‌ غبار فراموشی‌ و کم‌رنگی‌بر چهرة‌ تابناکش‌ بنشاند؛ زیرا

این‌ کتاب‌، کوثر شیرین‌ و حیات‌بخشی‌ است‌ که‌زمزم‌ زلال‌ معارفش‌ احیاگر دلها، و آوای‌ ملکوتی‌ تلاوت‌ آیاتش‌ صفا دهندة‌ضمیرهای‌ پاک‌ و

مستعد است‌.

 

قرآن‌، کتاب‌خواندن‌، درک‌ کردن‌، تدبر، ژرف‌نگری‌ و عمل‌ کردن‌ و قانون‌ اساسی‌ مسلمانان‌ وآیین‌نامه‌ زندگی‌ طیبه‌ و پاکیزه‌ آنان‌ است‌، منشور

کمال‌، هدایت‌، سعادت‌،رستگاری‌، عزت‌ و سربلندی‌ انسان‌هاست‌. قرآن‌، بهار دل‌های‌ خزان‌ زده‌، طراوت‌اندیشه‌های‌ افسرده‌ و حیات‌ روح‌های‌ پذیرا

شونده‌ است‌.

 

مفسران‌،دانشمندان‌ و محققان‌ مسلمان‌ و غیر مسلمان‌ با تخصص‌های‌ گوناگون‌ در رشته‌های‌مختلف‌ علمی‌ در حد توان‌ و معلومات‌ خویش‌ تلاش‌

کرده‌اند، گوشه‌ای‌ از عظمت‌ بی‌انتهای‌این‌ کتاب‌ الهی‌ را به‌ مردم‌ بنمایانند. صدها کتاب‌، تفسیر، مقاله‌ و نشریه‌،گویای‌ چنین‌ کوششی‌

است‌. در این‌ میان‌ گرایش‌ علمی‌ در تفسیر آیات‌ به‌ شکلی‌کم‌ فروغ‌ از دیرباز در بین‌ مسلمانان‌ رواج‌ داشت‌. اما در قرن‌ چهاردهم‌ این‌شیوه‌

رشد چشمگیری‌ کرد و بر بخش‌های‌ گسترده‌ای‌ از تفسیرها سایه‌ افکند. رویکردبه‌ این‌ شیوه‌ تفسیری‌ یکسان‌ نبوده‌ و همواره‌ جذابیت‌

خاصی‌ برای‌ مردم‌ به‌ویژه‌ اقشار تحصیل‌کرده‌ و جوانان‌ داشته‌ و مایه‌ حضور بیشتر قرآن‌ در میان‌ نسل‌هاو تجلّی‌ آن‌ در محافل‌ علمی‌ شده‌

1

 

است‌.

 

این‌ گرایش‌ درسه‌ میدان‌ زیاده‌روی‌ (افراط‌)، کندروی‌ (تفریط‌)، میانه‌روی‌ (اعتدال‌) بروزداشته‌ است‌. جریان‌ اوّل‌ با مطلق‌انگاری‌ یافته‌های‌

علمی‌ و تکیه‌ بر فرضیه‌هاو نظریه‌هایی‌ که‌ در معرض‌ اصلاح‌ و گاه‌ بطلان‌ بوده‌ دچار لغزش‌ شد؛ به‌ گونه‌ای‌که‌ رسالت‌ قرآن‌ را به‌ بوتة‌

فراموشی‌ سپرد. جریان‌ دوّم‌ نیز یکسره‌ نقش‌ علوم‌طبیعی‌ و دستاوردهای‌ بشری‌ را در تفسیر قرآن‌ نادیده‌ گرفت‌. در میان‌ این‌ اوج‌و

فرود، جریان‌ سوّم‌ با متانت‌ و دوراندیشی‌ بیشتری‌ وارد این‌ میدان‌ شد و با درنظر گرفتن‌ رسالت‌ قرآن‌ به‌ بررسی‌ آیات‌ در بردارندة‌

اشارات‌ علمی‌ و تطبیق‌ آن‌با یافته‌های‌ قطعی‌ علم‌ روز پرداخت‌.

 

بررسی‌ تاریخی‌این‌ سه‌ جریان‌، دلیل‌های‌ موافقان‌ و مخالفان‌، شناخت‌ اصول‌ و مبانی‌ تفسیرعلمی‌، مواردی‌ از تفسیر علمی‌ افراطی‌ و

اعتدالی‌، اهم‌ مباحث‌ این‌ نوشتار است‌.

 

2

 

 

مفهوم‌ تفسیر علمی‌

 

در تعریف‌ تفسیرعلمی‌، مطالب‌ مختلفی‌ گفته‌اند که‌ منشأ این‌ اختلاف‌ به‌ مبنای‌ موافقان‌ ومخالفان‌ این‌ شیوه‌ بر می‌گردد؛ به‌ عنوان‌

نمونه‌:

 

عبدالسلام‌عبدالمجید محتسب‌ نوشته‌ است‌:

 

«تفسیر علمی‌، تفسیری‌است‌ که‌ پیروان‌ آن‌ سعی‌ می‌کنند عبارات‌ قرآنی‌ را مبیّن‌ نظریه‌ها و اصطلاحات‌علمی‌ قرار دهند و در استخراج‌

علوم‌ مختلف‌ از آیات‌ قرآن‌ تلاش‌ می‌کنند».(1)

 

دکتر محمد حسین‌ذهبی‌ نیز نظیر این‌ تعریف‌ را آورده‌ است‌.(2)

 

دکتر بکری‌ شیخ‌امین‌ نوشته‌ است‌:

 

«تفسیر علمی‌،تفسیری‌ است‌ که‌ از اصطلاحات‌ علمی‌ در قرآن‌ سخن‌ می‌گوید و سعی‌ می‌کند علوم‌مختلف‌ و آرای‌ فلسفی‌ را از آن‌ استخراج‌

کند.»(3)

 

احمد عمر ابوحجر نوشته‌ است‌:

 

«(تفسیر علمی‌)تفسیری‌ است‌ که‌ در آن‌ مفسّر می‌کوشد عبارات‌ قرآنی‌ را در پرتو حقایق‌ ثابت‌علمی‌ بفهمد و رازی‌ از رازهای‌ اعجاز

قرآن‌ را کشف‌ کند؛ زیرا آیات‌ قرآن‌معلومات‌ علمی‌ دقیقی‌ را در بر دارد که‌ بشر در هنگام‌ نزول‌ به‌ آن‌ آگاهی‌نداشت‌.»(4)

 

حافظ‌ ابراهیم‌در کتاب‌ الاشارات‌ العلمیة‌ فی‌القرآن‌ الکریم‌(5)، استاد محمد صباغ‌ در کتاب‌لمعات‌ فی‌ علوم‌القرآن‌(6)، دکتر فهد رومی‌ در

کتاب‌ اتجاهات‌ التفسیر(7) هر کدام‌تعاریفی‌ نزدیک‌ به‌ همین‌ مضامین‌ آورده‌اند.

 

در بیشتر این‌تعریف‌ها، تعبیر تطبیق‌ نتایج‌ علوم‌ بر قرآن‌ و تلاش‌ در استخراج‌ علوم‌ از قرآن‌مشاهده‌ می‌شود، در صورتی‌ که‌ مقصود از

همه‌ تفسیرهای‌ علمی‌ چنین‌ تطبیقی‌ نیست‌.به‌ طور خلاصه‌ می‌توان‌ گفت‌ تفسیر علمی‌ شیوه‌ای‌ است‌ که‌ بر اساس‌ آن‌ مفسّرسعی‌

می‌کند ارتباط‌ بین‌ آیات‌ هستی‌ شناسانه‌ قرآن‌ کریم‌ و اکتشافات‌ قطعی‌علوم‌ تجربی‌ را کشف‌ و بیان‌ کند تا جنبه‌ای‌ از اعجاز قرآن‌ را

آشکار نماید،بدون‌ این‌ که‌ در صدد تحمیل‌ نظریه‌ای‌ علمی‌ بر آیات‌ باشد و یا نقش‌ هدایتی‌قرآن‌ را فراموش‌ کند.

 

3

 

 

بررسی‌ سیرتدوین‌ تفسیر علمی‌ در آثار مفسران‌ کهن‌ (شیعه‌ و سنّی‌)

 

قرآن‌ مجید طی‌23 سال‌ به‌ تدریج‌ در مناسبت‌های‌ خاص‌ توسط‌ امین‌ وحی‌ بر رسول‌ خدا(ص‌) نازل‌شد. آن‌ حضرت‌ پس‌ از دریافت‌ وحی‌، نخست‌ به‌

قرائت‌ و سپس‌ تبیین‌ آیات‌ بر مردم‌می‌پرداخت‌ که‌ این‌ دو وظیفه‌ به‌ نص‌ قرآن‌ بر عهدة‌ آن‌ حضرت‌ بود(8).

 

ازابوعبدالرحمان‌ السلمی‌ نقل‌ شده‌ که‌ اصحاب‌ هرگاه‌ 10 آیه‌ را از پیامبر (ص‌)یاد می‌گرفتند از آن‌ نمی‌گذشتند تا آنچه‌ را از علم‌ و عمل‌ در آن‌

بود، فرا می‌گرفتند(9).

 

در مورد میزان‌آیات‌ تفسیر شده‌ توسط‌ رسول‌ خدا (ص‌) سه‌ قول‌ وجود دارد. ابن‌ تیمیه‌ معتقد است‌آن‌ حضرت‌ همه‌ آیات‌ را تفسیر کرده‌ و دلیل‌

نقلی‌ و عقلی‌ بر این‌ مدعا آورده‌است‌ (10). طبری‌ معتقد است‌ آن‌ حضرت‌ آیات‌ بسیار اندک‌ و محدودی‌ را تفسیر کرده‌است‌ (11). دیدگاه‌ سوم‌

که‌ صحیح‌تر به‌ نظر می‌رسد حدّ وسطی‌ را پیموده‌ و معتقداست‌ رسول‌ خدا بخش‌ زیادی‌ از آیات‌ را که‌ نیازمند تبیین‌ و توضیح‌ بوده‌،

تفسیرکرده‌ است‌ اما حضرت‌ همة‌ قرآن‌ را تفسیر نکرده‌ است‌. جلال‌الدین‌ سیوطی‌ مقدارزیادی‌ از این‌ روایات‌ تفسیری‌ را در پایان‌ اتقان‌

جمع‌ کرده‌ است‌.

 

با توجه‌ به‌این‌ که‌ مردم‌ آن‌ زمان‌ از علم‌ و دانش‌ به‌ ویژه‌ علوم‌ طبیعی‌ و تجربی‌ بهره‌ای‌نداشتند و غرق‌ در اعتقادات‌ موهوم‌، بت‌پرستی‌، شرک‌،

فساد و اختلاف‌ و نزاع‌بودند، زمینه‌ای‌ برای‌ شرح‌ و تفسیر علمی‌ آیات‌ نبود، از طرفی‌، علوم‌تجربی‌ وطبیعی‌ در آن‌ دوران‌ رشدی‌ نیافته‌

و اطلاعات‌ خواص‌ نیز از آن‌ بسیار اندک‌ بوده‌از این‌ رو دعوت‌ قرآن‌ از صاحبان‌ اندیشه‌ برای‌ تأمل‌ و روشنگری‌ در آیات‌ درحدّ بسیار

ابتدایی‌ پاسخ‌ داده‌ شد. پس‌ از رحلت‌ آن‌ حضرت‌ نیز وضعیت‌ به‌ همین‌شکل‌ بود و اصحاب‌ پیامبر به‌ تفسیر ساده‌ و ابتدایی‌ اکتفا

می‌کردند. به‌ این‌ترتیب‌ تفسیر علمی‌ در عهد رسول‌ خدا و اصحاب‌ رواج‌ نداشته‌ و ردپایی‌ از آن‌ نمی‌توان‌یافت‌. گرچه‌ برخی‌ با استفاده‌ از

این‌ کلام‌ عبدا...بن‌ مسعود که‌ می‌گفت‌ «من‌أراد علم‌الاولین‌ و الآخرین‌ فلیثوّر القران‌»؛ «هر کس‌ علم‌ اولین‌ و آخرین‌ رامی‌خواهد باید در

قرآن‌ بجوید»(12) گفته‌اند او اشاره‌ به‌ تفسیر علمی‌ دارد اماچنین‌ مطلبی‌ معلوم‌ نیست‌.

 

هم‌چنین‌ درکلمات‌ اهل‌ بیت‌ و امامان‌ معصوم‌ (ع‌) نشانه‌ای‌ مبنی‌ بر این‌ که‌ آن‌بزرگواران‌ به‌ تفسیر علمی‌ پرداخته‌ باشند، به‌ چشم‌ نمی‌خورد،

4

 

مگر بسیار اندک‌.به‌ عنوان‌ نمونه‌ در تفسیر آیه‌ شریفه‌ (فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِوَالمَغَارِبِ اِنَّا

لَقَادِرُونَ) [ سورة‌ معارج‌ آیة‌ 40 ] ؛ «به‌ پروردگار شرق‌ و غرب‌ سوگند که‌ ما می‌توانیم‌»

 

حضرت‌ علی‌ (ع‌)می‌فرماید:

 

«لَهَاثَلاَثُمِائَةٍ وَ سِتُّونَ مَشرِقاً و ثلاَثُمِائَةٍ وَ سِتُّونَ مَغْرِباً...»

 

«زمین‌ 360 مشرق‌و 360 مغرب‌ دارد.»

 

امام‌ (ع‌) درتفسیر این‌ آیه‌ شریفه‌ اشارة‌ لطیفی‌ به‌ کروی‌ بودن‌ زمین‌ دارند. از امام‌ صادق‌(ع‌) نیز در مورد جامع‌ بودن‌ قرآن‌ روایت‌ شده‌ که‌ آن‌

حضرت‌ فرمود:

 

«لقد ولدنی‌رسول‌الله‌ (ص‌) و انا اعلم‌ کتاب‌ الله‌ و فیه‌ بدءالخلق‌ و ما هو کائن‌ الی‌ یوم‌القیامة‌ و فیه‌ خبر السماء و خبر الارض‌ و خبر الجنة‌

و خبرالنار و خبر ما کان‌ وما هو کائن‌، اعلم‌ ذلک‌ کما انظر الی‌ کفی‌ ان‌ الله‌ یقول‌ فیه‌ تبیان‌ کل‌ شی‌ء»(13).

 

«من‌ زاده‌ رسول‌خدایم‌ و من‌ قرآن‌ را می‌دانم‌ در حالی‌ که‌ بیان‌ آغاز آفرینش‌ و هر آنچه‌ تاروز قیامت‌ خواهد بود، خبر آسمان‌ و خبر دوزخ‌ و خبر آنچه‌

بوده‌ و آنچه‌ خواهدبود در این‌ قرآن‌ هست‌، من‌ این‌ها را چنان‌ می‌دانم‌ که‌ گویا به‌ کف‌ دستم‌ می‌نگرم‌،همانا خداوند می‌فرماید در این‌ قرآن‌ هر چیزی‌

هست‌.»

 

با این‌ وجودنمی‌توان‌ آغاز تفسیر علمی‌ به‌ معنای‌ تطبیق‌ آیات‌ با علوم‌ و قوانین‌ علمی‌ روزرا به‌ عهد رسول‌ خدا یا ائمه‌ معصومان‌ (ع‌) بر

گرداند.

 

اولین‌ نشانه‌های‌تفسیر علمی‌ در میان‌ اهل‌ سنّت‌ در آثار ابوحامد غزالی‌ (م‌ 505 ق‌) مشاهده‌ می‌شود.وی‌ در دو کتاب‌ احیاء علوم‌الدین‌ و

جواهرالقرآن‌ عقیده‌ اشتمال‌ قرآن‌ را به‌همه‌ علوم‌ اظهار می‌دارد؛(14) اما به‌ تفصیل‌ متعرض‌ تفسیر علمی‌ آیات‌ نشده‌ است‌.پس‌ از او می‌توان‌

فخرالدین‌ رازی‌ (م‌ 606 ق‌) را مجری‌ و پیاده‌ کننده‌ شیوه‌غزالی‌ خواند، اگر چه‌ باطل‌ بودن‌ و بی‌پایگی‌ برخی‌ از نظریه‌های‌ علمی‌ اومانند

عقیده‌ به‌ سکون‌ زمین‌ امروزه‌ روشن‌ شده‌ است‌،(15) بی‌گمان‌ او یکی‌ ازمعتقدان‌ به‌ روش‌ تفسیر علمی‌ در زمان‌ خویش‌ بوده‌ است‌. عمدة‌ آرای‌

علمی‌ رازی‌در دو اثر معروفش‌ به‌ نام‌ اسرارالتنزیل‌ و انوارالتأویل‌ و مفاتیح‌الغیب‌ (تفسیرکبیر) آمده‌ است‌. در اثر دوم‌ مباحثی‌

گوناگون‌ دربارة‌ هیئت‌ و فلک‌،(16) آفرینش‌انسان‌ و شکل‌گیری‌ جنین‌،(17) آفرینش‌ حیوانات‌ و شگفتی‌های‌ زندگی‌ آنان‌(18)،عالم‌

5

 

نباتات‌ و روییدنی‌ها(19) تغذیه‌ و خواص‌ غذاها آورده‌ است‌.

 

البته‌ فخر رازی‌در همة‌ این‌ موارد در پی‌ اثبات‌ قدرت‌ و عظمت‌ بی‌منتهای‌ الهی‌ است‌. وی‌ پس‌از ذکر هر نکتة‌ علمی‌ با تعبیرهایی‌ چون‌ «انّما

هو بتخصیص‌ الفاعل‌ المختار،بالافتقار الی‌ الصانع‌ القدیم‌، لابّد ان‌ یکون‌ بتخصیص‌ مخصص‌ و...» بر این‌مطلب‌ تأکید کرده‌

است‌.(20)

 

پس‌ از رازی‌ می‌توان‌از ابن‌ ابی‌ الفضل‌ مُرسی‌ (م‌ 255 ق‌) نام‌ برد. وی‌ با تکلّف‌ زیاد سعی‌ درتطبیق‌ آیات‌ با علوم‌ مختلف‌ کرده‌

است‌.(21) شخصیت‌ دیگری‌ که‌ او را در ردیف‌معتقدان‌ به‌ تفسیر علمی‌ آورده‌اند، ابوسعید عبداللّه‌ بن‌ عمر بیضاوی‌ (م‌ 691 ق‌)صاحب‌

تفسیر انوارالتنزیل‌ و اسرارالتأویل‌ است‌ که‌ تفسیر خود را برگرفته‌ از دوتفسیر زمخشری‌ و رازی‌ به‌ رشته‌ تحریر در آورده‌

است‌(22)، او به‌ شدت‌ از دیدگاه‌های‌فخر رازی‌ متأثر است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در پایان‌ آیة‌ 43 سوره‌ نور بحث‌ مفصلی‌را در مورد شکل‌گیری‌ ابر

و ریزش‌ برف‌ و باران‌ آورده‌ است‌(23).

 

پس‌ از بیضاوی‌،نظام‌الدین‌ نیشابوری‌ (م‌ 728 ق‌) صاحب‌ تفسیر غرائب‌ القرآن‌ و رغائب‌ الفرقان‌از معتقدان‌ به‌ تفسیر علمی‌ است‌ که‌

طبق‌ تصریح‌ خودش‌، تفسیرش‌ تلخیصی‌ ازمفاتیح‌الغیب‌ رازی‌ است‌(24)، بدرالدین‌ زرکشی‌ (م‌ 794 ق‌) صاحب‌ کتاب‌ البرهان‌فی‌ علوم‌

القرآن‌ و جلال‌الدین‌ سیوطی‌ (م‌ 911 ق‌) صاحب‌ آثار متعدد در علوم‌قرآن‌ و تفسیر نیز از افرادی‌ هستند که‌ به‌ نوعی‌ نظریه‌ اشتمال‌ قرآن‌

بر علوم‌روز و تفسیر علمی‌ را مطرح‌ کرده‌اند.

 

تفسیر علمی‌ به‌معنای‌ تطبیق‌ آیات‌ مشتمل‌ بر نکته‌های‌ علمی‌ با یافته‌های‌ علمی‌ جدید در آثارمفسران‌ کهن‌ شیعه‌ کمتر از اهل‌ سنت‌ به‌

چشم‌ می‌خورد. نخستین‌ تفسیر جامع‌ وفراگیر در دسترس‌ امامیه‌ تفسیر التبیان‌ شیخ‌ طوسی‌ (م‌ 460 ق‌) است‌. وی‌ به‌طور آشکار اشاره‌ای‌

به‌ گرایش‌ علمی‌ ندارد و در مقدمه‌ تفسیرش‌ تصریح‌ کرده‌ است‌:

 

«آنچه‌ مرا به‌نگارش‌ این‌ کتاب‌ وا داشت‌ این‌ بود که‌ من‌ در میان‌ اصحاب‌ خودمان‌ از گذشته‌تا کنون‌ کسی‌ را نیافتم‌ که‌ کتابی‌ مشتمل‌ بر

تفسیر همة‌ قرآن‌ و فنون‌ و معانی‌آن‌ بنویسد.»(25)

 

با این‌ حال‌،مواردی‌ از تفسیر علمی‌ در کتاب‌ او مشاهده‌ می‌شود: به‌ عنوان‌ نمونه‌ در پایان‌آیة‌ مبارکه‌ (الذَّی‌ جَعَلَ لَکُمُ الارْضَ

فِرَاشاً) [ سورة‌ بقره‌ (2) آیة‌ 22 ] بحث‌ کروی‌ بودن‌ زمین‌ را مطرح‌ کرده‌ است‌. (26)

6

 

 

پس‌ از شیخ‌طوسی‌ تا قرن‌ها به‌ طور روشن‌، اثری‌ از تفسیر علمی‌ در آثار مفسران‌ و دانشمندان‌شیعی‌ مشاهده‌ نمی‌شود، تا قرن‌ یازدهم‌ که‌

مرحوم‌ ملاصدرا (م‌ 1050 ق‌) درتفسیرش‌ به‌ نام‌ تفسیرالقرآن‌ العظیم‌ که‌ مشتمل‌ بر بخشی‌ از آیات‌ قرآن‌ است‌در مواردی‌، اشاراتی‌ علمی‌

دارد. وی‌ در پایان‌ آیة‌ شریفه‌ (وَالْقَمَرَقَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّی‌ عَادَ کَالْعُرْجُون‌ الْقَدِیِم‌) [ سورة‌ یس‌ (36)

آیة‌ 39 ] نوشته‌ است‌:

 

«یکی‌ از اسراری‌که‌ انسان‌ با مشاهدة‌ ماه‌ و خورشید و سایر سیارات‌ به‌ دست‌ می‌آورد، این‌ است‌که‌ نور ماه‌ همان‌ نور خورشید است‌ که‌ از صفحه‌ ماه‌

به‌ چشم‌ مردم‌ منعکس‌ می‌شود.»(27)

 

7

 

 

بررسی‌ سیر تدوین‌ تفسیر علمی‌در آثار متأخران‌ (شیعه‌ و سنّی‌)

 

هر چه‌ زمان‌پیش‌ می‌رود ابعاد عمیق‌تری‌ از قرآن‌ آشکار می‌شود و چهرة‌ نورانی‌ آن‌ برای‌ عوام‌و خواص‌ تجلی‌ می‌کند، با افزوده‌ شدن‌ هر تفسیری‌

به‌ جرگة‌ تفسیرهای‌ قرآنی‌،افقی‌ تازه‌ فرا روی‌ محققان‌ گشوده‌ می‌شود. قرن‌ چهاردهم‌ از نظر نگارش‌ تفسیر وتحول‌ در سبک‌ نگارش‌ و

گسترش‌ و تنوع‌ شیوه‌های‌ تفسیری‌ سرآمد قرن‌های‌ گذشته‌است‌. تفسیر نگاری‌ در این‌ دوره‌ تفاوتی‌ ژرف‌ با دوره‌های‌ قبل‌ دارد.

گسترش‌علوم‌ طبیعی‌ و تجربی‌ و پیشرفت‌ روزافزون‌ اکتشافات‌ علمی‌ انتظارهای‌ جدیدی‌ رااز قرآن‌ فراروی‌ نسل‌ حاضر قرار داده‌ است‌،

نسلی‌ که‌ اسلام‌ را با امیدی‌ تازه‌می‌نگرد، نسلی‌ که‌ شاهد سقوط‌ ارکان‌ کمونیسم‌ و بی‌دینی‌ و تزلزل‌ پایه‌های‌دروغ‌ مکتب‌های‌ بشری‌ با

ایسم‌های‌ گوناگون‌ بوده‌ است‌. این‌ انتظار، رسالت‌مفسران‌ را در دوران‌ اخیر مهم‌ کرده‌ و وظیفه‌ حسّاس‌، مقدس‌ و سنگینی‌ را برعهدة‌ آنان‌

گذارده‌ است‌. مفسران‌ آگاه‌ و متعهد با درک‌ این‌ وظیفة‌ الهی‌، کمرهمّت‌ بسته‌ و تحولی‌ بنیادی‌ و چشمگیر در شیوه‌های‌ تفسیری‌ خود ایجاد

کردند. دراین‌ میان‌، گرایش‌ علمی‌ یعنی‌ پرداختن‌ به‌ آیات‌ قرآن‌ از نگاه‌ علوم‌ تجربی‌ وطبیعی‌ و تلاش‌ برای‌ فهم‌ بهتر آن‌ها در پرتو

دستاوردهای‌ علمی‌ جدید مورد توجه‌خاص‌ قرار گرفت‌. تألیف‌ ده‌ها کتاب‌ و تفسیر، ثمرة‌ چنین‌ تلاش‌ مقدسی‌ است‌.البته‌ دانشمندان‌ و

مفسران‌ اهل‌ سنت‌ به‌ ویژه‌ دانشمندان‌ مصری‌ چون‌ طنطاوی‌،محمد عبده‌ و کواکبی‌ به‌ دلیل‌ برخورد مستقیم‌ با مسأله‌ و حضور در جوّ علمی‌

این‌دوران‌، عکس‌العمل‌ بیشتری‌ از خود نشان‌ دادند. طنطاوی‌ با نگارش‌ تفسیر 25 جلدی‌خود که‌ دائرة‌المعارفی‌ از مطالب‌ گوناگون‌ است‌ این‌

ندا را سر داد که‌ «ای‌مسلمانان‌ دو چیز کم‌ دارید، اتحاد و علوم‌، اگر به‌ این‌ دو متصف‌ شوید وعدة‌الهی‌ به‌ جانشینی‌ در روی‌ زمین‌ برای‌ شما

محقق‌ می‌گردد».(28)

 

وی‌ شأن‌ ومنزلت‌ علوم‌ طبیعی‌ را تا آن‌ جا بالا برد که‌ گفت‌: «این‌ همان‌ علم‌ توحید است‌،این‌ همان‌ علم‌ دین‌ است‌، این‌ همان‌ حبّ خداوند است‌،

این‌ همان‌ رسیدن‌ به‌خداست‌، این‌ همان‌ پیشرفت‌ ملت‌هاست‌ و...»(29)

 

برخی‌ از این‌مفسران‌ مانند سید احمد خان‌ هندی‌ با سفر به‌ اروپا به‌ شدت‌ تحت‌ تأثیر پیشرفت‌های‌علمی‌ آن‌ جا قرار گرفتند و با

علم‌زدگی‌ سعی‌ کردند با زحمت‌، قرآن‌ را کتابی‌ درعلوم‌ روز معرفی‌ کنند. مرحوم‌ سید جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ در مورد این‌ علم‌زدگی‌سید احمد

8

 

خان‌ نوشته‌ است‌:

 

«سید احمد خان‌شباهت‌ تام‌ و تمامی‌ به‌ فیلسوفان‌ یا روشنفکران‌ جدید عرصه‌ عقل‌ و روشنفکران‌قرن‌ هیجدهم‌ اروپا داشت‌ که‌ غالباً

دئیست‌ (قایل‌ به‌ وجود خدا، با ایمانی‌ که‌تابع‌ عقل‌ است‌ نه‌ وحی‌ و دین‌) بودند، به‌ تعبیر دیگر او (اصالت‌ عقلی‌ و اصالت‌طبیعی‌

است‌).»(30)

 

همان‌طور که‌قبلاً نیز اشاره‌ کردیم‌، کتاب‌ها و آثار تدوین‌ یافته‌ در تفسیر علمی‌ قرآن‌ اعم‌از تفسیرهای‌ کامل‌ و ناقص‌ و کتاب‌های‌ غیر

تفسیری‌ یکسان‌ نیست‌. برخی‌ در این‌مسیر افراط‌ کردند و به‌ کلی‌ خود را در برابر پیشرفت‌های‌ علمی‌ باختند و با فرع‌قرار دادن‌

قرآن‌، و اصل‌ قرار دادن‌ یافته‌های‌ علمی‌ و مطلق‌انگاری‌ و پایدارشمردن‌ دریافت‌های‌ تجربی‌ در برابر آن‌ منفعل‌، و دچار لغزشی‌ بزرگ‌ در

این‌ناحیه‌ شدند. آنان‌ سعی‌ کردند کلید هر مشکلی‌ را در قرآن‌ بیابند.

 

علی‌ فکری‌، که‌یکی‌ از معتقدان‌ افراطی‌ به‌ تفسیر علمی‌ است‌، از یکی‌ از دانشمندان‌ که‌ همین‌نگرش‌ را دارد نقل‌ کرده‌ است‌ که‌ از او سؤال‌ شد

اگر همه‌ چیز در قرآن‌ است‌،حکم‌ هتل‌ها و مسافرخانه‌ها در کجای‌ قرآن‌ یافت‌ می‌شود. وی‌ پاسخ‌ داد در آیة‌:(لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ

أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسکُونَةٍ فِیهَامَتَاعٌ لَکُم‌) [ سورة‌ نور (24)آیة‌ 29 ]

 

موارد این‌ چنین‌زیاد است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌توان‌ از تفسیر حافظ‌ در آیه‌ شریفه‌:(اِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْهَا

حَافِظٌ) [ سورة‌ طارق‌ (88) آیة‌ 40 ] به‌ سیستم‌ دفاعی‌ بدن‌ (31)؛ تفسیر آیة‌ (لَتَرْکَبُنَّطَبَقاً عَنْ طَبَقٍ) [ سورة‌

انشقاق‌ (84) آیة‌ 19 ] به‌ ایستگاه‌های‌ فضایی‌ جدید؛ تفسیر آیه‌ 33 سوره‌ رحمان‌ به‌ماهواره‌های‌ جنگی‌ در قرآن‌(32)، سفر به‌ سایر کرات‌ و

درگیری‌ با ساکنان‌ آن‌جا(33)؛تفسیر در آیة‌ (طیراً أَبَابِیلَ) [ سورة‌ فیل‌ (105) آیة‌ 3 ] به‌ حشرة‌ حامل‌ میکرب‌

بیماری‌(34)؛تفسیر اثقال‌ در آیة‌ (وَأخْرَجَتْ الْأرْضُ أثْقَالَهَا...) [ سورة‌ زلزال‌ (99) آیة‌ 2 ] به‌ استخراج‌ نفت‌ و گاز از

معادن‌(35)؛تفسیر حروف‌ مقطعه‌ به‌ علوم‌ دینی‌، ریاضی‌، طبیعی‌ و نجوم‌ و همه‌ علوم‌موجود(36)، استخراج‌ علوم‌ طبی‌ از قرآن‌ و یافتن‌ درمان‌

چهار نوع‌ سرطان‌ ازآیات‌ وحی‌(37) و مانند آن‌ نام‌ برد.

 

عده‌ زیادی‌ ازمفسران‌ و محققان‌ نیز در این‌ عرصه‌ با در نظر گرفتن‌ رسالت‌ قرآن‌ و مورد توجه‌ قراردادن‌ معیارها و اصول‌ تفسیر علمی‌، به‌

9

 

شکل‌ اعتدالی‌ و معقول‌ به‌ تحقیق‌ و تفحص‌ دربارة‌ آیات‌علمی‌ قرآن‌ پرداختند و سعی‌ کردند کاستی‌ و لغزش‌ تفسیرهای‌ افراطی‌ دامن‌

آن‌هارا نگیرد. قابل‌ ذکر است‌ آثار و تفسیرها گرچه‌ نسبت‌ به‌ کتاب‌های‌ اهل‌ سنت‌ دراین‌ باره‌ کمتر است‌ اما از اعتدال‌ و احتیاط‌ بیشتری‌

برخوردار است‌ و اطناب‌ وتطویل‌ برخی‌ مفسران‌ چون‌ طنطاوی‌ را ندارد.

 

یکی‌ از مفسران‌معاصر در این‌ باره‌ نوشته‌ است‌:

 

«اگر راستی‌ یک‌مسئله‌ علمی‌ به‌ روشنی‌ اثبات‌ شده‌ و از محیط‌ فرضیه‌ها، قدم‌ به‌ جهان‌ قوانین‌علمی‌ گذارده‌ و حتی‌ گاهی‌ جنبه‌ حسی‌ به‌ خود

گرفته‌ است‌، مانند گردش‌ زمین‌ به‌ دور خود یا گردش‌ زمین‌ به‌ دورخورشید، یا وجود گیاهان‌ نر و ماده‌ و تلقیح‌ در عالم‌ نباتات‌ و مانند این‌ها،

واز سوی‌ دیگر، آیاتی‌ از قرآن‌ هم‌ در این‌ مسایل‌ صراحت‌ داشته‌ باشد، چرا ازتطبیق‌ این‌ مسایل‌ بر آیات‌ قرآن‌، سرباز زنیم‌ و از این‌

توافق‌ که‌ نشانه‌ عظمت‌این‌ کتاب‌ آسمانی‌ است‌، وحشت‌ داشته‌ باشیم‌.»(38)

 

وی‌ در جای‌دیگری‌ تصریح‌ کرده‌ است‌: «هرگز نباید انتظار داشت‌ که‌ قرآن‌ مجید تمام‌ مسایل‌علوم‌ طبیعی‌ و اسرار و خواص‌ همه‌ اشیا را بیان‌

کند؛ چه‌ این‌ که‌ قرآن‌ برای‌این‌ مقصود بیان‌ نشده‌، قرآن‌ یک‌ دائرة‌المعارف‌ یا کتاب‌ زمین‌شناسی‌ و گیاه‌شناسی‌و فیزیولوژی‌ نیست‌،

قرآن‌ یک‌ کتاب‌ تربیت‌ و هدایت‌ است‌...»(39)

 

ذکر فهرست‌وارآثار همة‌ مفسران‌ و دانشمندان‌ و اشاره‌ به‌ مباحث‌ علمی‌ آنان‌ از حوصلة‌ این‌نوشتار خارج‌ است‌ و مقالة‌ مستقلی‌ را می‌طلبد.

 

از چهره‌های‌مشهور اهل‌ سنت‌ در تفسیر علمی‌ می‌توان‌ از محمدبن‌احمد اسکندرانی‌، سید احمد خان‌هندی‌، سید عبدالرحمان‌ کواکبی‌، محمد عبده‌،

جمال‌الدین‌ قاسمی‌، محمد توفیق‌صدقی‌، مصطفی‌ صادق‌ رافعی‌، طنطاوی‌ بن‌ جوهری‌، عبدالمجید بن‌ بادیس‌، محمد احمدغمراوی‌، سعید حوی‌،

محمد جمال‌الدین‌ فندی‌، محمد متولی‌ شعراوی‌، عبدالرزاق‌نوفل‌، محمد عبداللّه‌ درّاز و... نام‌ برد.

 

هم‌چنین‌ ازدانشمندان‌ شیعه‌ می‌توان‌ از محمد جواد بلاغی‌، سید محمود طالقانی‌، محمد حسین‌طباطبایی‌، محمد تقی‌ شریعتی‌، ناصر مکارم‌

شیرازی‌، مهدی‌ بازرگان‌، یداللّه‌نیازمند شیرازی‌، محمد صادقی‌، سیدرضا پاک‌نژاد، ناصر دهان‌ نامی‌ به‌ میان‌ آورد.

 

10

 

 

مخالفان‌ تفسیر علمی‌ و دلیل‌های‌ آنان‌

 

برخی‌ بر این‌باورند که‌ تفسیر علمی‌ آیات‌ قرآن‌ به‌ کلی‌ غلط‌ بوده‌ و نوعی‌ تکلّف‌ بیهوده‌بیش‌ نیست‌. آنان‌ در مقام‌ دفاع‌ از رسالت‌

هدایت‌ قرآن‌ بر آمده‌ و فرجام‌ چنین‌حرکتی‌ را تفسیر به‌ رأی‌ و تابعیت‌ قرآن‌ از سایر علوم‌ خوانده‌اند. ابو اسحاق‌شاطبی‌ (م‌ 790 ق‌)، محمد

شلتوت‌ (م‌ 1964 م‌)، امین‌ خولی‌ (م‌ 1956 م‌)، عباس‌عقّاد (م‌ 1964 م‌)، محمد حسین‌ ذهبی‌، سید قطب‌، صبحی‌ صالح‌، محمد عزهّدَرْوَزَه‌،

محمد عبدالعظیم‌ زرقانی‌، عایشه‌ بنت‌الشاطی‌ از مشهورترین‌ چهره‌های‌عرصه‌ مخالفت‌ با تفسیر علمی‌ هستند.

 

با بررسی‌ دلیل‌های‌مخالفان‌ این‌ نکته‌ به‌ دست‌ می‌آید که‌ لبة‌ تیز مخالفت‌ آنان‌ متوجه‌ جریان‌زیاده‌روی‌ در تفسیر علمی‌ و نادیده‌ گرفتن‌

اصول‌ و معیارهای‌ تفسیری‌ است‌، به‌عنوان‌ نمونه‌ ابواسحاق‌ شاطبی‌ نوشته‌ است‌:

 

«این‌ که‌بخواهیم‌ آیات‌ قرآن‌ را با علم‌ هیأت‌ و نجوم‌ و هندسه‌ و طبیعی‌ و فلسفه‌ تفسیرکنیم‌، تکلف‌ است‌ و اعراب‌ امّی‌ که‌ قرآن‌ بر ایشان‌

نازل‌ شده‌ از این‌ علوم‌چیزی‌ نمی‌دانستند و اسلام‌ دین‌ سهل‌ و سمح‌ است‌.»(40)

 

هم‌چنین‌ محمد شلتوت‌پس‌ از بحث‌ دربارة‌ اقسام‌ تفسیر علمی‌، اشتباه‌های‌ این‌ روش‌ را در سه‌ بخش‌چنین‌ ذکر کرده‌ است‌:

 

«این‌ نظریه‌بدون‌ تردید، خطاست‌؛ زیرا خداوند قرآن‌ را نازل‌ نکرده‌ تا کتابی‌ در نظریه‌های‌علمی‌ و دقایق‌ فنون‌ و انواع‌ معارف‌ بشری‌ باشد،

این‌ نظریه‌ خطاست‌؛ زیراپیروان‌ آن‌ را به‌ تأویل‌ همراه‌ با تکلف‌ در قرآن‌ وا می‌دارد. تأویلی‌ که‌ بااعجاز قرآن‌ منافات‌ دارد و ذوق‌ سلیم‌ آن‌ را

نمی‌پسندد. این‌ نظریه‌ خطاست‌؛زیرا قرآن‌ را در معرض‌ حرکت‌ و همگامی‌ با علوم‌ در هر عصر و زمانی‌ قرار می‌دهد،در حالی‌ که‌ علوم‌ ثبات‌ و قرار

ندارد....»(41)

 

شبیه‌ همین‌مطالب‌ را محمد حسین‌ ذهبی‌ آورده‌ است‌(42).

 

به‌ طور خلاصه‌دلیل‌های‌ مخالفان‌ در محورهای‌ زیر قابل‌ ذکر است‌:

 

1. اهداف‌ ازنزول‌ قرآن‌ هدایت‌ و تربیت‌ است‌ نه‌ بیان‌ مباحث‌ علمی‌ روز؛

 

2. یافته‌های‌ علمی‌تغییرپذیر هستند؛

 

3. مخاطبان‌قرآن‌ در عصر نزول‌، اطلاعات‌ علمی‌ نداشتند؛

 

4. تفسیر علمی‌،عامل‌ تأویل‌گرایی‌ و تفسیر به‌ رأی‌ است‌؛

 

5. تفسیر علمی‌،قرآن‌ را تابع‌ علوم‌ قرار می‌دهد

 

همان‌طور که‌متذکر شدیم‌ اغلب‌ یا همة‌ این‌ دلیل‌ها، متوجه‌ تفسیرهای‌ علمی‌ افراطی‌ است‌ که‌یک‌ سره‌ لگام‌ فرضیه‌ها و نظریه‌های‌ علمی‌ را وا

11

 

داده‌اند و سعی‌ در حمل‌ آیات‌بر آن‌ یافته‌ها و فرضیه‌ها کرده‌اند.

 

معتقدان‌ به‌تفسیر علمی‌ اعتدالی‌، چنین‌ اعتقادی‌ ندارند و با دوراندیشی‌ و احتیاط‌ امکان‌تطابق‌ آیات‌ را با یافته‌های‌ علمی‌ مسلّم‌ و

قطعی‌ مورد بررسی‌ قرار می‌دهند.

 

محمد مصطفی‌مراغی‌ در این‌ مورد نوشته‌ است‌:

 

«لازم‌ است‌ آیه‌را بر علوم‌ جاری‌ نکنیم‌ و علوم‌ را نیز بر آیه‌ تحمیل‌ نکنیم‌، اما اگر در ظاهرآیه‌ای‌ با حقیقت‌ علمی‌ ثابت‌ متفق‌ بود، آن‌ را

تفسیر کنیم‌... من‌ نمی‌گویم‌قرآن‌ کریم‌ مشتمل‌ بر کلیات‌ و جزئیات‌ همه‌ علوم‌ است‌، بلکه‌ می‌خواهم‌ بگویم‌قرآن‌ اصول‌ عامی‌ را آورده‌ که‌

انسان‌ با شناخت‌ آن‌ به‌ کمال‌ حسی‌ و روحی‌ می‌رسد.»(43)

 

12

 

 

شرایط‌ و اصول‌ تفسیر علمی‌ صحیح‌ واعتدالی‌

 

تفسیر علمی‌،روشی‌ تفسیری‌ است‌ که‌ می‌تواند مانند سایر شیوه‌ها اگر به‌ شکل‌ صحیح‌ و مطلوب‌مورد بهره‌برداری‌ قرار گیرد، عامل‌

هدایت‌ و خدمت‌ به‌ مسلمانان‌ باشد. اگر به‌شکل‌ صحیح‌ و مقبول‌ از آن‌ استفاده‌ نشود موجب‌ انحراف‌ افکار و نادیده‌ گرفتن‌اهداف‌ هدایتی‌ قرآن‌

می‌شود. برای‌ پرهیز از چنین‌ لغزشی‌، مفسر باید اصول‌ ومبانی‌ را رعایت‌ کند که‌ در این‌ جا مهم‌ترین‌ آن‌ها را یادآور می‌شویم‌:

 

 

رعایت‌ شرایط‌ و قوانین‌ عمومی‌ تفسیر

 

تردیدی‌ نیست‌که‌ هر متن‌ دینی‌ و علمی‌، اصول‌ و اصطلاحات‌ و زبان‌ خاص‌ خود را دارد که‌ بایدبا در نظر گرفتن‌ آن‌ اصول‌ و شرایط‌ به‌ اظهار

نظر در آن‌ رشته‌ علمی‌ و دینی‌پرداخت‌. در مورد تعداد علوم‌ مورد نیاز در تفسیر قرآن‌، مطالب‌ مختلفی‌ بیان‌ شده‌است‌. سیوطی‌ 15 علم‌ را

ذکر کرده‌ است‌ که‌ مفسر باید از آن‌ها آگاهی‌ داشته‌باشد. این‌ علوم‌ عبارت‌اند از:

 

1. علم‌ لغت‌؛2. نحو؛ 3. صرف‌؛ 4. اشتقاق‌؛ 5. معانی‌؛ 6. بیان‌؛ 7. بدیع‌؛ 8. قراءات‌؛ 9. اصول‌دین‌؛ 10. اصول‌ فقه‌؛ 11. اسباب‌ نزول‌؛ 12.

ناسخ‌ و منسوخ‌، 13ـ فقه‌، 14ـاحادیث‌ صحیحه‌؛ 15ـ موهبت‌ (آنچه‌ خدا به‌ انسان‌های‌ عامل‌ به‌ علم‌ می‌بخشد)(44).

 

دکتر علی‌ صغیر،آداب‌ تفسیر را به‌ سه‌ بخش‌ آداب‌ موضوعی‌، نفسی‌ و فنی‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌ و دربخش‌ آداب‌ نفسی‌ چهار شرط‌ صحت‌

اعتقاد، اخلاص‌ و تفویض‌ و تدبر و تفکر، و علم‌موهبت‌ را آورده‌ است‌.(45)

 

عبدالعظیم‌زرقانی‌ در مناهل‌ العرفان‌ دستورالعملی‌ را در مورد تفسیر و ترجمه‌ قرآن‌ ازبیانیة‌ (لجنة‌ تفسیر علماء الازهر) آورده‌ است‌ که‌

شایستة‌ دقت‌ نظر و توجه‌ است‌.این‌ دستورالعمل‌ دارای‌ 11 اصل‌ است‌.

 

1. تفسیر بایدتا حد ممکن‌ از اصطلاحات‌ و مباحث‌ علمی‌ به‌ دور باشد، مگر آن‌ مقدار که‌ فهم‌آیه‌ مورد تفسیر به‌ آن‌ نیاز دارد؛

 

2. نباید درتفسیر قرآن‌ به‌ نظرات‌ و فرضیه‌های‌ علمی‌ پرداخت‌ و مسایلی‌ چون‌ تبیین‌ علمی‌رعد و برق‌ و یا نجوم‌ را مورد بحث‌ قرار داد؛

 

3. اگر درمواردی‌ ضروری‌، نیازی‌ به‌ بحث‌های‌ علمی‌ بود، ناگزیر باید به‌ طور جداگانه‌ درحاشیه‌ تفسیر بیان‌ کرد؛

 

4. در تفسیرقرآن‌ از نقل‌ و نقد و اثبات‌ عقاید مذهبی‌ به‌ طور جدی‌ باید پرهیز شود و به‌دیدگاه‌های‌ کلامی‌ توجهی‌ مبذول‌ نشود و برای‌

13

 

تفسیر آیات‌، معجزات‌ و همانند آن‌به‌ محمل‌های‌ نادرست‌ و توجیه‌تراشی‌ متوسل‌ شوند؛

 

5. تفسیر تنها براساس‌ قرائت‌ حفص‌ انجام‌ گیرد و به‌ قراءات‌ دیگر توجه‌ نشود؛

 

6. برای‌ ایجادارتباط‌ بین‌ سوره‌ و آیات‌، به‌ تکلفات‌ و وجه‌ تراشی‌ متوسل‌ نشوند؛

 

7. در ذکر اسباب‌نزول‌ به‌ موارد ثابت‌ شده‌ و قطعی‌ استناد نکنند.

 

8. به‌ هنگام‌تفسیر، ابتدا آیه‌ به‌ طور کامل‌ ذکر شود و سپس‌ مفردات‌ آن‌ و آن‌ گاه‌ به‌ تفسیرمجموع‌ آیه‌ یا آیات‌ با عبارت‌های‌ رسا و از نظر

ادبی‌ متین‌، پرداخته‌ شود و به‌دنبال‌ آن‌، اسباب‌ نزول‌ و ارتباط‌ سوره‌ با آیات‌ ذکر شود؛

 

9. جز در مواردی‌که‌ امکان‌ جمع‌ بین‌ آیات‌ نیست‌، از منسوخ‌ دانستن‌ آیات‌ خودداری‌ شود؛

 

10. در اوایل‌هر سوره‌، مشخصات‌ آن‌ ذکر، و مکی‌ یا مدنی‌ بودن‌ آن‌ مشخص‌، و مفاد کلی‌ سوره‌بیان‌ شود. هم‌چنین‌ به‌ آیات‌ مکی‌ در سوره‌ مدنی‌ آیات‌

مدنی‌ در سوره‌ مکی‌ اشاره‌ شود؛

 

11. تفسیر قرآن‌باید دارای‌ مقدمه‌ای‌ شامل‌ معرفی‌ قرآن‌ وروش‌ آن‌ در بیان‌ مقاصدش‌ باشد. ماننددعوت‌، تشریع‌، قصص‌، جدل‌ و همانند آن‌.

هم‌چنین‌ در این‌ مقدمه‌ شیوه‌ تفسیری‌ ومبنای‌ آن‌ شرح‌ داده‌ شود(46).

 

برخی‌ دیگرشرایط‌ تفسیر را چنین‌ شمرده‌اند:

 

1. مفسر، قرآن‌را راهنما، استاد و مرشد خود قرار دهد؛

 

2. مسلک‌ و مرام‌خود را در تفسیر دخالت‌ ندهد و از سلیقه‌های‌ شخصی‌ بپرهیزد؛

 

3. مفسر، اخلاص‌تام‌ و کامل‌ داشته‌ باشد؛ یعنی‌ جز از خدا چیزی‌ نخواهد و تنها رضایت‌ او را ملاک‌قرار دهد؛

 

4. قرآن‌ رامطابق‌ نیاز عصر تفسیر کند؛

 

5. مفسر با دلیل‌های‌قوی‌ و محکم‌، حقایق‌ قرآنی‌ را بیان‌ کند؛

 

6. روش‌ او بلیغ‌و نافذ باشد به‌ شکلی‌ که‌ عقل‌ و قلب‌ و روح‌ و وجدان‌ را نورانی‌ کند؛

 

7. از غرور: عجب‌،خودپسندی‌ و فخرفروشی‌ بپرهیزد، که‌ مانع‌ درک‌ حقیقت‌ است‌؛

 

8. از سنت‌ رسول‌خدا پیروی‌ کند و عامل‌ بر طبق‌ آن‌ باشد، دارای‌ تقوای‌ عظیم‌، زهد، اخلاص‌،صداقت‌، وفا، و در یک‌ کلام‌، اهل‌ عبادت‌ خالصانه‌

باشد؛

 

9. تحت‌ تأثیرجریان‌ها قرار نگیرد و بلاها او را سست‌ نکند(47).

14

 

 

دکتر رمضان‌بوطی‌ چهار شرط‌ برای‌ تفسیر ذکر کرده‌ است‌:

 

1. تفسیر مطابق‌دلیل‌های‌ لغت‌ عربی‌ و قواعد آن‌ باشد؛

 

2. تناقض‌ وتعارض‌ با هیچ‌ یک‌ از آیات‌ دیگر قرآن‌ پیدا نکند؛

 

3. مطابق‌ قواعدتفسیر که‌ مورد اتفاق‌ است‌ باشد، مانند احکام‌ عام‌ و خاص‌، اطلاق‌ و تقیید ومنطوق‌ و مفهوم‌؛

 

4. تفسیر با نص‌حدیث‌ نبوی‌ صحیح‌، تعارض‌ پیدا نکند(48).

 

 

توجه‌ به‌ شأن‌ و جایگاه‌ قرآن‌

 

قرآن‌ مجید،معجزه‌ شگفت‌ و جاودان‌ الهی‌ است‌ که‌ هیچ‌ کتاب‌ و اثری‌ به‌ پای‌ آن‌ نمی‌رسد.هر چه‌ در بحر عمیق‌ و ژرفای‌ بی‌پایانش‌ غور کنیم‌

بیشتر به‌ ناتوانی‌ خود و عظمت‌آورندة‌ آن‌ پی‌ می‌بریم‌.

 

کنت‌ گریک‌استاد دانشگاه‌ کمبریج‌ انگلستان‌ نوشته‌ است‌:

 

«من‌ مسلمان‌نیستم‌ تا بگویم‌ قرآن‌، کلام‌ خداست‌، ولی‌ در مدت‌ چهارده‌ قرن‌ که‌ از آمدن‌قرآن‌ می‌گذرد، هیچ‌ کس‌ نتوانسته‌ است‌ از زبان‌ عربی‌

کلامی‌ بیاورد که‌ با قرآن‌برابری‌ کنند.»(49)

 

این‌ کلام‌ الهی‌و معجزة‌ بی‌همتا، برای‌ ارائه‌ برنامه‌هایی‌ برای‌ بشر آمده‌ که‌ در پرتو آن‌برنامه‌ها، زندگی‌ کاملی‌ داشته‌ باشد. قرآن‌ در جایگاه‌

بیان‌ علوم‌ بشری‌ نیست‌،که‌ انسان‌ها با خرد و عقل‌ خویش‌ به‌ آن‌ دست‌ می‌یابند. خداوند به‌ انسان‌ خردارزانی‌ داشته‌ و قدرت‌ پی‌ بردن‌ به‌

حقایق‌ هستی‌ را به‌ او داده‌ است‌. اما این‌که‌ خدا بخواهد در قالب‌ وحی‌ و آیات‌ قرآنی‌، همة‌ دانش‌های‌ بشری‌ را در اختیارانسان‌ قرار دهد و او را

بی‌نیاز کند به‌ شکلی‌ که‌ بشر هر چه‌ خواست‌ از سفره‌وحی‌ بیابد، نه‌ تنها شأنی‌ برای‌ شارع‌ نیست‌ بلکه‌ با فلسفة‌ آفرینش‌

انسان‌منافات‌ دارد. خداوند اراده‌ کرده‌ است‌ انسان‌ها خود با تلاش‌ و تعقل‌ و تدبر به‌قوانین‌ و اصول‌ علمی‌ دست‌ یابند و به‌ کمک‌ آن‌ قوانین‌

شرایط‌ زندگی‌ خود راآسان‌ کنند، اگر در موردی‌ هم‌ شارع‌ در مسایل‌ غیر شرعی‌ و مطالب‌ علمی‌ بشری‌وارد شده‌ برای‌ اهداف‌ دیگری‌ است‌ که‌ از

جملة‌ این‌ اهداف‌ پی‌ بردن‌ به‌ عظمت‌و قدرت‌ خالق‌ و آفریننده‌ این‌ آثار است‌.

 

(اولم‌ یتفکروافی‌ انفسهم‌ ما خلق‌ الله‌ السموات‌ والارض‌ و ما بینهما الا بالحق‌ و اجل‌ مسمی‌و ان‌ کثیراً من‌ الناس‌ بلقاء ربهم‌ لکافرون‌) [

سورة‌ روم‌ (30) آیة‌ 8 ]

15

 

 

«آیا در خودشان‌به‌ تفکر نپرداخته‌اند؟ خداوند آسمان‌ها و زمین‌ و آنچه‌ را که‌ میان‌ آن‌ دو است‌و جز به‌ حق‌ و تا هنگامی‌ معین‌ نیافریده‌ است‌، و [

با این‌ همه‌ ] بسیاری‌ از مردم‌ لقای‌ پروردگارشان‌ را سخت‌ منکرند.»

 

قرآن‌ مجید طی‌چندین‌ آیه‌ به‌ بیان‌ جایگاه‌ و هدف‌ نزول‌ خویش‌ پرداخته‌ و فرموده‌ است‌:

 

(ما انزلنا علیک‌الکتاب‌ الا لتبین‌ لهم‌ الذی‌ اختلفوا فیه‌ و هدی‌ و رحمة‌لقوم‌ یومنون‌) [ سورة‌ نحل‌ (16) آیة‌ 44 ] .

 

«ما این‌ کتاب‌را بر تو نازل‌ نکردیم‌، مگر برای‌ این‌ که‌ آنچه‌ را در آن‌ اختلاف‌ کرده‌اندبرای‌ آنان‌ توضیح‌ دهی‌، و [ آن‌] برای‌ مردمی‌ که‌ ایمان‌

می‌آورندرهنمود و رحمتی‌ است‌.»

 

(و نزلنا علیک‌الکتاب‌ تبیانا لکل‌ شی‌ و هدی‌ و رحمة‌ و بشری‌ للمسلمین‌) [ سورة‌ نحل‌ (16) آیة‌ 89 ]

 

«این‌ کتاب‌ راکه‌ روشنگر هر چیزی‌ است‌ و برای‌ مسلمانان‌ رهنمود و رحمت‌ و بشارتگری‌ است‌، برتو نازل‌ کردیم‌.»

 

مقصود از تبیان‌بودن‌ قرآن‌ برای‌ همه‌ چیز، تبیان‌ همة‌ امور دین‌ و دنیا نیست‌ بلکه‌ غرض‌ کلیة‌لوازمی‌ است‌ که‌ در هدایت‌ و ارشاد مسلمانان‌

به‌ کار می‌آید، یعنی‌ همة‌ چیزهایی‌که‌ قرآن‌ بدان‌ مربوط‌ است‌.

 

با توجه‌ به‌آنچه‌ گفتیم‌، قرآن‌، کتاب‌ هدایت‌، موعظه‌، ارشاد و تربیت‌ است‌ و برای‌ رسیدن‌به‌ این‌ هدف‌، از همة‌ راه‌های‌ مفید بهره‌ جسته‌ است‌.

در طرح‌ مباحث‌ عقیدتی‌ واخلاقی‌، گاه‌ به‌ یک‌ سلسله‌ مسائل‌ طبیعی‌ و هستی‌شناسانه‌ نیز اشاره‌ کرده‌ است‌،اما نه‌ به‌ قصد تبیین‌ مسایل‌

علمی‌ و تجربی‌ یا شرح‌ قوانین‌ بشری‌، بلکه‌ به‌منظور پی‌ بردن‌ به‌ عظمت‌، رحمت‌، حکمت‌ و قدرت‌ الهی‌ و در نهایت‌ تسلیم‌ و خضوع‌و

تشکر در برابر خالق‌ هستی‌. از این‌ رو، یکی‌ از اصولی‌ که‌ هر مفسر باید مدّنظر داشته‌ باشد، توجه‌ به‌ این‌ جایگاه‌ بلند قرآن‌ است‌.

یعنی‌ اصل‌ قرار دادن‌این‌ شأن‌ و هدف‌، فرع‌ قرار گرفتن‌ اشارات‌ علمی‌، نه‌ این‌ که‌ با فراموش‌ کردن‌رسالت‌ قرآن‌، هر آیة‌ متضمن‌ مباحث‌ علمی‌

را تفسیر کرده‌ و هدف‌ نزول‌ آن‌ آیه‌با آیات‌ را بیان‌ همین‌ قوانین‌ علمی‌ بداند؛ زیرا خداوند از زاویة‌ هدایت‌ به‌مباحث‌ علمی‌ نگریسته‌ و این‌

مطالب‌ را به‌ مقداری‌ آورده‌ که‌ کاربرد هدایتی‌داشته‌ باشد، اگر می‌خواست‌ از زاویه‌ حل‌ یک‌ مشکل‌ علمی‌ بنگرد، جامع‌تر و کامل‌تراز این‌ بیان‌

16

 

می‌کرد و وارد جزئیات‌ می‌شد.

 

 

تکیه‌ بر قوانین‌ علمی‌ قطعی‌، نه‌ فرضیه‌هاو نظریه‌های‌ حدسی‌ ظنی‌

 

در استناد به‌قوانین‌ علمی‌ و یافته‌های‌ جدید باید مواظب‌ بود، فرضیه‌هایی‌ که‌ هنوز برای‌دانشمندان‌ علوم‌ طبیعی‌ و تجربی‌ ثابت‌ نشده‌ و

آنان‌ در مورد آن‌ به‌ یقین‌نرسیده‌اند بر آیات‌ قرآن‌ تحمیل‌ نشود؛ زیرا در این‌ صورت‌ راه‌ تفسیر رأی‌ گشوده‌می‌شود و به‌ تأویلات‌ ناروا

می‌انجامد. هیچ‌ اشکالی‌ ندارد که‌ قرآن‌ با اهداف‌تربیتی‌ و هدایتی‌، به‌ برخی‌ قوانین‌ علمی‌ به‌ صورت‌ کلی‌ اشاراتی‌ داشته‌ باشد.اما این‌ بدان‌

معنا نیست‌ که‌ ریشة‌ همة‌ علوم‌ و تمام‌ ابعاد فرآورده‌های‌ بشری‌را از قرآن‌ جویا شویم‌ و با اندک‌ ارتباطی‌ هر آیه‌ را به‌ یکی‌ از علوم‌

بشری‌نسبت‌ دهیم‌. اساساً این‌ کار نه‌ تنها شأنی‌ برای‌ قرآن‌ محسوب‌ نمی‌شود، بلکه‌کاستن‌ از جایگاه‌ آن‌ است‌، انطباق‌ بین‌ آیاتی‌ که‌

متضمن‌ برخی‌ اشارات‌ علمی‌است‌ و قوانین‌ علمی‌ که‌ دانشمندان‌ علوم‌ تجربی‌ در مورد آن‌ به‌ یقین‌ رسیده‌اندو با تجربه‌ وآزمایش‌ آن‌ را اثبات‌

کرده‌اند، مانعی‌ ندارد و مبیّن‌ عظمت‌ کتاب‌الهی‌ است‌.

 

شیخ‌ مصطفی‌ غلایینی‌،ارتباط‌ بین‌ امور قطعی‌ و امور ظنّی‌ را در دائرة‌ دین‌ و علم‌، به‌ اشکال‌ زیرتقسیم‌ کرده‌ است‌:

 

1. به‌ آنچه‌ درعلم‌ و دین‌ قطعی‌ است‌، ایمان‌ می‌آوریم‌؛

 

2. آنچه‌ در علم‌و دین‌ ظنّی‌ است‌. برخی‌ ظنّی‌ در دین‌ را می‌گیرند و برخی‌ به‌ ظنّی‌ در علم‌تمسک‌ می‌کنند؛

 

3. آنچه‌ در علم‌قطعی‌ است‌ اما در دین‌ ظنی‌ است‌ به‌ اولی‌ ایمان‌ می‌آوریم‌ و دومی‌ را تأویل‌می‌کنیم‌؛

 

4. در برابرآنچه‌ در علم‌ ظنی‌ است‌ اما دین‌ از آن‌ ساکت‌ است‌، تسلیم‌ می‌شویم‌؛

 

5. به‌ آنچه‌ دردین‌ قطعی‌ است‌ اما در علم‌ ثابت‌ نیست‌، ایمان‌ صادقانه‌ می‌آوریم‌، اگر چه‌ علم‌آن‌ را ثابت‌ نکند؛

 

6. ما به‌ قطعی‌بودن‌ آنچه‌ در دین‌ قطعی‌ است‌ اما در علم‌ ظنی‌ است‌، یقین‌ داریم‌(50). اصولاًقضایای‌ علمی‌ که‌ به‌ طور تئوری‌ یا نظریة‌

ظنی‌ است‌ و هنوز محل‌ بحث‌ و ایراداست‌ باید از دایرة‌ تفسیر علمی‌ کنار زده‌ شود، یا به‌ طور احتمال‌ و حدس‌ مطرح‌می‌شود، در غیر این‌

صورت‌، همان‌ اشکالاتی‌ را بوجود می‌آورد که‌ مخالفان‌تفسیرهای‌ علمی‌ در دلیل‌های‌ رد خود، مطرح‌ کرده‌اند.

17

 

 

 

رعایت‌ هماهنگی‌ و انسجام‌ آیات‌

 

یکی‌ از وجوه‌اعجاز قرآن‌ هماهنگی‌ و تلائم‌ بین‌ آیات‌ آن‌ است‌. هیچ‌ اختلاف‌ و تضاد و تناقضی‌بین‌ آیات‌ قرآن‌ نیست‌ با فرض‌ اینکه‌ در

شرایط‌ مختلف‌ و طی‌ بیش‌ از دو دهه‌ بررسول‌ خدا به‌ تدریج‌ نازل‌شده‌ است‌.

 

قرآن‌ مجید می‌فرماید:

 

(افلا یتدبرون‌ القرآن‌ و لو کان‌ من‌ عندغیر الله‌ لوجدوا فیه‌ اختلافاً کثیراً)(سوره‌ نساء (4) آیه‌ 82)

 

«آیا در معانی‌ قرآن‌ نمی‌اندیشند؟ اگر ازجانب‌ غیر خدا بود به‌ یقین‌ در آن‌ اختلاف‌ بسیاری‌ می‌یافتید»

 

قرآن‌ مجید یکی‌از دلیل‌های‌ اعجاز خود را، راه‌ نیافتن‌ دست‌ بشری‌ به‌ آن‌ و عدم‌ اختلاف‌ و تناقض‌در آن‌ می‌خواند.

 

تفسیر علمی‌باید با احاطة‌ کامل‌ بر آیات‌ قرآن‌ و اطلاع‌ وافی‌ از قانون‌ علمی‌ باشد تا به‌محض‌ تصور مطابقت‌ آیه‌ای‌ با قانون‌ علمی‌، حمل‌

بر آن‌ نشود، آنگاه‌ با سیاق‌سایر آیات‌ نسازد. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در مورد آفرینش‌ انسان‌ در 7 سوره‌ قرآن‌، طی‌ده‌ها آیه‌ سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌.

این‌ سوره‌ها به‌ ترتیب‌ نزول‌ عبارتنداز:(51)

 

1- سورة‌ ص‌ (38) آیات‌ 69 - 85.

 

2- سورة‌ اعراف‌ (7) آیات‌ 11 - 25.

 

3- سورة‌ طه‌ (20) آیات‌ 115 - 123.

 

4- سورة‌ اسراء (17) آیات‌ 61 - 65.

 

5- سورة‌ حجر (15) آیات‌ 26 - 43.

 

6- سورة‌ کهف‌ (18) آیة‌ 50.

 

7- سورة‌ بقره‌ (2) آیات‌ 30 - 38.

 

برخی‌ با تمسک‌به‌ بعضی‌ آیات‌، نظریة‌ تکامل‌ داروین‌ را نتیجه‌ گرفته‌اند.(52)

 

عده‌ای‌ دیگر باتمسک‌ به‌ بعضی‌ آیات‌ دیگر، این‌ نظریه‌ را مردود شمردند و معتقدند قبل‌ از حضرت‌آدم‌، نسل‌ منقرض‌ شده‌ است‌ (53). و

برای‌ پرهیز از تناقض‌ در آیات‌، باید ارتباط‌همه‌ آیات‌ به‌طور موضوعی‌ سنجیده‌ شود. آن‌گاه‌ طبق‌ داده‌های‌ قطعی‌ علمی‌ تفسیرشود.

 

18

 

 

عدم‌ تعارض‌با حقایق‌ و مضامین‌ قطعی‌ شرعی‌

 

علم‌ و دین‌ دوبال‌ پیشرفت‌ بشرند و هیچ‌ تعارضی‌ با هم‌ ندارند، علم‌ در بستر دین‌، تقدس‌ وارزش‌ می‌یابد و دین‌ در پرتو علوم‌ شکوفا

می‌شود. اما باید توجه‌ داشت‌ علم‌ وعقل‌ بشری‌ به‌ حریم‌ همه‌ معارف‌ و حقایق‌ دینی‌ راه‌ ندارد، شرع‌ مقدس‌ اسلام‌،یک‌ سلسله‌ حقایق‌، احکام‌ و

معارف‌ قطعی‌ و تغییر ناپذیری‌ دارد که‌ با پیشرفت‌علم‌ و گذشت‌ زمان‌، تغییر نمی‌کند. اعم‌ از اینکه‌ علم‌ به‌ فلسفه‌ و راز آن‌ پی‌ببرد

یا نبرد. به‌ عنوان‌ نمونه‌: گوشت‌ خوک‌ در اسلام‌ حرام‌ است‌. حال‌ اگر علم‌روز ده‌ها فایده‌ برای‌ آن‌ بشمرد و هیچ‌ ضرر و فسادی‌ را بر خوردن‌ آن‌

مترتب‌نبیند، باز هم‌ حرام‌ خواهد بود. یا حیوانی‌ که‌ بدون‌ شرایط‌ ذبح‌ شده‌ (مثلاًپشت‌ به‌ قبله‌ یا بدون‌ بسم‌ اللّه‌) از نظر علمی‌ با

حیوانی‌ که‌ با شرایط‌ شرعی‌ذبح‌ شده‌، یکی‌ است‌ اما از نظر اسلام‌، اولی‌ حرام‌ و دومی‌ حلال‌ است‌.

 

باید توجه‌ داشت‌در تفسیر علمی‌، امور تعبدی‌ و ثواب‌ شرعی‌ مورد خدشه‌ واقع‌ نشود و مطلبی‌ برخلاف‌ نصّ قرآن‌ یا روایت‌ و سنت‌ بیان‌

نشود.

 

19

 

 

ارتباط‌ بین‌ قانون‌ علمی‌ و آیة‌ موردنظر

 

از شرایط‌ مهم‌در تفسیر علمی‌ مقبول‌ این‌ است‌ که‌ آیة‌ مورد بحث‌، با قانون‌ علمی‌ عرضه‌ شده‌مرتبط‌ بوده‌ و بر آن‌ دلالت‌ کند و این‌ مستلزم‌

اطلاع‌ کامل‌ از تفسیر قرآن‌ وآگاهی‌ وافی‌ از آن‌ قانون‌ علمی‌ است‌.

 

این‌ که‌ به‌ هرمناسبتی‌ یا بدون‌ هیچ‌ ارتباطی‌ تنها با یک‌ اشاره‌ سطحی‌ و کنایی‌، آیه‌ای‌ راحمل‌ بر یک‌ قانون‌ علمی‌ کنیم‌، صحیح‌ نیست‌.

چنان‌ که‌ ابوالفضل‌ مُرسی‌ علوم‌مختلف‌ را بدون‌ کمترین‌ ارتباطی‌ به‌ قرآن‌ نسبت‌ داده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌شیشه‌ گری‌ به‌ آیة‌

(المصباح‌ فی‌ زجاجة‌) [ سورة‌ نور (24) آیة‌ 35 ] ؛ «چراغ‌ در شیشه‌ای‌ است‌» نانوایی‌ به‌ آیة‌(احمل‌ فوق‌ رأسی‌ خبزاً) [ سورة‌یوسف‌ (12) آیة‌ 41

] ؛ «نان‌ بر سر خود حمل‌ می‌کنم‌»؛ پارچه‌ بافی‌ به‌ آیة‌(کمثل‌ العنکبوت‌ اتخذت‌ بیتاً) [سورة‌ عنکبوت‌ (29) آیة‌ 41 ] ؛ «همانند عنکبوت‌ که‌

خانه‌ای‌ ساخت‌.»54

 

چنین‌ برداشتی‌از آیات‌ قرآن‌ با تکلف‌ و زحمت‌، نه‌ تنها جایز نیست‌، بلکه‌ ممنوع‌ بوده‌ و موجب‌تفسیر به‌ رأی‌ می‌شود؛. زیرا آیه‌ هیچ‌ اشاره‌

صریح‌، ضمنی‌ یا التزامی‌ به‌ این‌موضوع‌ ندارد.

 

20

 

 

نتیجه‌

 

شیوه‌ تفسیرعلمی‌ به‌ معنای‌، تطبیق‌ بین‌ آیات‌ قرآن‌ و یافته‌های‌ علمی‌ روز از قدمت‌تاریخی‌ و سابقه‌ای‌ کهن‌ برخوردار است‌، و مورد توجه‌

محققان‌ و پژوهشگران‌اسلامی‌ به‌ ویژه‌ دانشمندان‌ علوم‌ طبیعی‌ واقع‌ شده‌ است‌.

 

ما در این‌نوشتار، نگاهی‌ گذرا بر سیر تاریخی‌ این‌ تلاش‌ و توجه‌ داشتیم‌ و سعی‌ کردیم‌ درپرتو هدایت‌ قرآن‌ و روایات‌، این‌ گرایش‌

تفسیری‌ را مورد بحث‌ قرار دهیم‌. نتیجه‌این‌ تحقیق‌ به‌ طور خلاصه‌ عبارت‌ است‌ از:

 

1 - قرآن‌ کریم‌،کتاب‌ هدایت‌، تربیت‌ و تزکیه‌ نفوس‌ است‌ و هدف‌ از نزول‌ آن‌، رهبری‌ بشر به‌سوی‌ خدا و رستاخیز و سوق‌ دادن‌ انسان‌ به‌

فضایل‌ اخلاقی‌ و سجایای‌ انسانی‌ است‌؛

 

2 - قرآن‌، کتاب‌علم‌ روز نیست‌ و برای‌ آموزش‌ علوم‌ و فنون‌ زندگی‌ که‌ بشر به‌ نیروی‌ تفکر می‌تواندبه‌ آنها دست‌ یابد نازل‌ نشده‌ است‌. از

این‌ رو، هرگز نباید از آن‌ انتظار ورودبه‌ جزئیات‌ علوم‌ و توقع‌ استخراج‌ همه‌ قوانین‌ علمی‌ را داشت‌؛

 

3 - بی‌ گمان‌ خدای‌تعالی‌ در کرسی‌ تشریع‌ و رهبری‌ بشر به‌ مبدأ و معاد و در ضمن‌ معرفی‌ قدرت‌ بی‌انتهای‌ خویش‌ پرده‌ از روی‌ یک‌ سلسله‌

اسرار علمی‌ برداشته‌ که‌ بشر در پرتوکشفیات‌ جدید، به‌ آن‌ رسیده‌ است‌؛

 

4 - اشاره‌مختصر قرآن‌ به‌ پدیده‌های‌ هستی‌ علوم‌ مختلف‌ در راستای‌ هدف‌ نزول‌، یعنی‌هدایت‌ بشر، و به‌ منظور تدبر و ژرف‌نگری‌ بیشتر

انسانها است‌ نه‌ آنکه‌ مقصوداصلی‌ و اولیه‌ باشد؛

 

5 - هیچ‌ تعارضی‌میان‌ قوانین‌ مسلّم‌ علمی‌ و حقایق‌ قرآن‌ نیست‌، تعارض‌ و ناهماهنگی‌ احتمالی‌در نظر برخی‌ محققان‌، حاصل‌ عدم‌ درک‌

صحیح‌ آیات‌ یا قطعی‌ نبودن‌ آن‌ کشف‌ علمی‌است‌؛

 

6 - در تطبیق‌آیات‌ قرآن‌ بر اکتشافات‌ علمی‌ عصر حاضر (تفسیر علمی‌)، برخی‌ راه‌ افراط‌ راپیموده‌اند، عده‌ای‌ نیز یکسره‌ نقش‌ قرآن‌ را

در بیان‌ پدیده‌های‌ هستی‌ و علمی‌نادیده‌ گرفته‌اند، هر دو گروه‌ بر خطا رفته‌اند و تنها افرادی‌ بر صواب‌اند، که‌با احتیاط‌ و اعتدال‌ و رعایت‌

مبانی‌ و اصول‌ تفسیر علمی‌ مقبول‌ به‌ این‌ کاراقدام‌ کرده‌اند؛

 

7 - تحمیل‌نظریه‌ها، فرضیات‌ و کشفیات‌ علمی‌ غیر قطعی‌، آشکارترین‌ لغزش‌ حرکت‌ افراطی‌ درتفسیر علمی‌ قرآن‌ است‌؛

 

8 - تفسیر علمی‌،ریشه‌ در قرون‌ گذشته‌ دارد و از سابقه‌ کهن‌ و قدمت‌ تاریخی‌ برخوردار است‌. امااوج‌ این‌ گرایش‌ از خصایص‌ قرن‌ چهاردهم‌

21

 

است‌. که‌ از نظر کمّی‌ و کیفی‌ شتاب‌بیشتری‌ پیدا کرده‌ است‌؛

 

9 - تفسیر علمی‌قرآن‌ مانند هر شیوه‌ تفسیری‌ دیگری‌، دارای‌ شرایط‌ و اصولی‌ است‌ که‌ عدم‌ رعایت‌آنها مفسر را در ورطه‌ سقوط‌ و لغزش‌

قرار می‌دهد، و بیشتر دلیل‌ مخالفان‌ تفسیرعلمی‌، متوجه‌ تفسیرهای‌ افراطی‌ است‌ که‌ این‌ شرایط‌ را زیر پا گذاشته‌اند؛

 

10 - تفسیر علمی‌در میان‌ دانشمندان‌ اهل‌ سنت‌، مورد توجه‌ بیشتری‌ واقع‌ شده‌ و زیاده‌ روی‌ درآثار آنان‌ بیشتر مشاهده‌ می‌شود، اما گرایش‌

علمی‌ در تفسیرهای‌ شیعه‌ با احتیاط‌و اعتدال‌ بیشتری‌ همراه‌ بوده‌ است‌.

 

 

 

1. عبدالسلام‌عبدالمجید محتسب‌: اتجاهات‌ التفسیر فی‌العصر الراهن‌، مکتبة‌ النهضة‌الاسلامیة‌،اردن‌ 2، 14 ق‌، ص‌ 247.

 

2. ر.ک‌: محمدحسین‌ ذهبی‌: التفسیر و المفسرون‌، دارالقلم‌، بیروت‌، ط‌. 1، بی‌ تا، ج‌ 2، ص‌519.

 

3. بکری‌ شیخ‌امین‌: التعبیر الفنی‌ فی‌القرآن‌، دارالشروق‌، بیروت‌، 1991 م‌، ط‌. 1، ص‌ 125.

 

4. احمد عمرابوحجر: التفسیر العلمی‌ للقرآن‌ فی‌المیزان‌، دار قتبه‌، بیروت‌، 1991 م‌، ط 1،ص‌ 66.

 

5. ر.ک‌: حافظ‌محمد ابراهیم‌: الاشارات‌ العلمیة‌ فی‌القرآن‌ الکریم‌، مکتبة‌ غریب‌، قاهره‌، ص‌179.

 

6. ر.ک‌: محمدصباغ‌: لمعات‌ فی‌ علوم‌ القرآن‌، مکتب‌ الاسلامی‌، بیروت‌، 1394، ص‌ 203.

 

7. فهدبن‌عبدالرحمان‌ رومی‌: اتجاهات‌ التفسیر فی‌ القرن‌ الرابع‌ عشر، ج‌ 2، ص‌ 549.

 

8. ر.ک‌: سورة‌اسراء، آیة‌ 106 و سورة‌ نحل‌، آیة‌ 44.

 

9. ر.ک‌: محمدحسین‌ ذهبی‌: پیشین‌، ج‌ 1، ص‌ 53.

 

10. ابن‌ تیمیه‌:مقدمة‌ فی‌ اصول‌ التفسیر، دارالقرآن‌ الکریم‌، بیروت‌، 1971 م‌، ط‌. 1، ص‌ 62.

 

11. محمدبن‌جریر طبری‌، جامع‌البیان‌ عن‌ تأویل‌ آی‌القرآن‌، دارالکتاب‌ العلمیة‌، بیروت‌،1962 م‌، ط‌.1، ج‌ 1، ص‌ 62.

 

12. بدرالدین‌زرکشی‌: البرهان‌ فی‌ علوم‌القرآن‌، دارالمعرفة‌، بیروت‌، ط‌. 2.بی‌تا، ج‌ 2، ص‌154.

 

13. محمد بن‌یعقوب‌ کلینی‌: الاصول‌ من‌ الکافی‌، ترجمه‌ سید جواد مصطفوی‌، دفتر نشر فرهنگ‌اسلامی‌، تهران‌، ج‌ 1، ص‌ 101.

 

14. ر.ک‌: غزالی‌:احیاء علوم‌الدین‌، دارالفکر، بیروت‌، ج‌ 1، ص‌ 341 و نیز جواهرالقرآن‌، دمشق‌،المرکز العربی‌ للکتاب‌، بی‌تا، ص‌ 8.

 

15. ر.ک‌: فخررازی‌، التفسیر الکبیر، مکتب‌ الاعلام‌ الاسلامی‌، قم‌، ج‌ 1، ص‌ 225.

 

16. ر.ک‌: همان‌،ج‌ 4، ص‌ 203، ج‌ 20، ص‌ 103،ج‌13، ص‌ 105، ج‌ 20، ص‌ 8، ج‌ 17، ص‌ 333.

22

 

 

17. ر.ک‌: همان‌،ج‌ 1، ص‌ 231: ج‌ 20، ص‌ 74.

 

18. ر.ک‌: همان‌،ج‌20، ص‌ 69 ـ 70.

 

19. ر.ک‌: همان‌،ج‌ 13، ص‌ 90 ـ92.

 

20. همان‌، ج‌13، ص‌ 95.

 

21. ر.ک‌: جلال‌الدین‌سیوطی‌: معترک‌ الاقرآن‌ فی‌ اعجاز القرآن‌، دارالکتب‌ العلمیة‌، بیروت‌، 1988 م‌،ط‌.1، ص‌ 13.

 

22. ر. ک‌:عبدالسلام‌ عبدالمجید محتسب‌: پیشین‌، ص‌ 203.

 

23. ر.ک‌:بیضاوی‌: انوارالتنزیل‌ و اسرارالتأویل‌، دار صادر، بیروت‌، بی‌ تا، ج‌ 4، ص‌ 83.

 

24. ر.ک‌: نظام‌الدین‌نیشابوری‌: غرائب‌ القرآن‌ و رغائب‌ الفرقان‌، دارالکتب‌ العلمیة‌، بیروت‌، 1966 م‌،ج‌ 1، ص‌ 3.

 

25. شیخ‌ طوسی‌،التبیان‌ فی‌ تفسیر القرآن‌، داراحیاء التراث‌ العربی‌، بیروت‌، بی‌تا، ج‌ 1، ص‌1.

 

26. همان‌، ص‌102.

 

27. ملاصدار:تفسیرالقرآن‌ العظیم‌، بی‌تا، ج‌ 5، ص‌ 12.

 

28. طنطاوی‌:الجواهر فی‌ تفسیر القرآن‌، دارالفکر، بیروت‌، ج‌ 1، ص‌ 3.

 

29. همان‌، ج‌17، ص‌ 17.

 

30. بهاءالدین‌خرمشاهی‌: تفسیر و تفاسیر جدید، سازمان‌ انتشارات‌ کیهان‌، تهران‌، 1364 ش‌، ص‌59.

 

31. ر.ک‌: عدنان‌شریف‌: من‌ علم‌ الطب‌ القرآن‌، دارالعلم‌ للملایین‌، بیروت‌، 1991 م‌، ط‌. 1، ص‌236.

 

32. ر.ک‌: یوسف‌مروه‌: العلوم‌ الطبیعیة‌ فی‌ القرآن‌، منشورات‌ مروة‌العلمیة‌، 1378 ق‌، 1968 م‌،ط‌. 1، ص‌ 168.

 

33. ر.ک‌: مصطفی‌زمانی‌: پیشگویی‌های‌ علمی‌ قرآن‌، انتشارات‌ پیام‌ اسلامی‌، قم‌، بی‌تا، ص‌ 24.

 

34. ر.ک‌: محمدعبده‌: تفسیر جزء عمّ، دار مکتبة‌الهلال‌، بیروت‌، 1985 م‌، ص‌ 161.

 

35. ر.ک‌: احمدعمر ابو حجر: پیشین‌، ص‌ 446.

 

36. ر.ک‌:طنطاوی‌: پیشین‌، ج‌ 10، ص‌ 65 ـ 66.

 

37. ر.ک‌: سیّدجمیلی‌: الاعجاز الطبی‌ فی‌ القرآن‌، مکتبة‌الهلال‌، بیروت‌، 1987، ص‌ 145.

 

38. ناصر مکارم‌شیرازی‌: قرآن‌ و آخرین‌ پیامبر، دارالکتب‌ الاسلامیة‌، تهران‌، بی‌تا، ص‌ 147.

 

39. همو: پیام‌قرآن‌، انتشارات‌ نسل‌ جوان‌، قم‌، 1373 ش‌، ج‌ 8، ص‌ 143.

 

40. ابواسحاق‌شاطبی‌: الموافقات‌ فی‌ اصول‌ الاحکام‌، چاپ‌ مصطفی‌ محمد، بی‌تا، ج‌ 1، ص‌ 51.

 

41. محد شلتوت‌:تفسیر القرآن‌ الکریم‌، دارالشروق‌، بیرون‌، 1998 م‌، ط‌. 11، ص‌ 12.

 

42. ر. ک‌: محمدحسین‌ ذهبی‌: پیشین‌، ج‌ 2، ص‌ 573.

 

43. ر. ک‌:عبدالرزاق‌ نوفل‌: الاسلام‌ و الطب‌ الحدیث‌، دارالکتب‌ العربی‌، بیروت‌، 1393 ق‌،ص‌ 3.

23

 

 

44. جلال‌ الدین‌سیوطی‌: الاتقان‌ فی‌ علوم‌ القرآن‌، دارالکتب‌ العلمیة‌، بیروت‌، 1987 م‌، ط‌. 1،ج‌ 2. ص‌ 397.

 

45. ر. ک‌: محمدحسین‌ علی‌ الصغیر: دراسات‌ قرآنیة‌ (بخش‌ المبادی‌ العامة‌ لتفسیرالقرآن‌)، مکتب‌الاعلام‌ الاسلامی‌، قم‌، 1413 ق‌، ص‌ 33 ـ

52.

 

46. ر.ک‌:عبدالعظیم‌ زرقانی‌: مناهل‌ العرفان‌ فی‌ علوم‌ القرآن‌، دارالکتب‌ العلمیة‌،بیروت‌ 1985 م‌، ج‌2، ص‌ 184 ـ 185.

 

47. ر.ک‌: کارم‌سید غنیم‌: الاشارات‌ العلمیة‌ فی‌القرآن‌ الکریم‌ بین‌ الدراسة‌ والتطبیق‌،دارالفکر العربی‌، قاهره‌، 1995 م‌، ص‌ 97 ـ 98.

 

48. ر.ک‌: همان‌،ص‌ 99.

 

49. یحیی‌ نظری‌:قرآن‌ و پدیده‌های‌ طبیعت‌ از دیدگاه‌ دانش‌ امروز، سحاب‌ کتاب‌، تهران‌، 1358 ش‌،ص‌ 19.

 

50. حسین‌ابولعینین‌: من‌الاعجاز العلمی‌ فی‌ القرآن‌ الکریم‌، مکتبة‌ العبیکان‌، ریاض‌،1996 م‌، ط‌. 1 ص‌ 52 ـ 53.

 

51. ر.ک‌:عبدالکریم‌ موسوی‌ اردبیلی‌: مقالة‌ تعارض‌ علم‌ و دین‌ در خلقت‌ انسان‌، نامة‌مفید، شمارة‌ 9، ص‌ 2.

 

52. ر.ک‌:یدالله‌ سحابی‌: خلقت‌ انسان‌، شرکت‌ سهامی‌ انتشار، تهران‌، 1351، ص‌ 107.

 

53. ر. ک‌: محمدصادقی‌: زمین‌ و آسمان‌ و ستارگان‌ از نظر قرآن‌، کتابفروشی‌ مصطفوی‌، تهران‌، چاپ‌سوم‌، ص‌ 342.

 

54. ر. ک‌: جلال‌الدین‌سیوطی‌: الاکلیل‌ فی‌ استنباط‌ التنزیل‌، دارالکتب‌ العلمیة‌، بیروت‌، 1405 ق‌، ط‌.3،ص‌ 15 ـ 16.

 

24

 

GolestanQuran Weekly, Serial 137, No 93

 

هفته نامه گلستانقرآن سال چهارم شماره پیاپی 137 دوره جدید شماره 93 یکشنبه 4 آذرماه 1380

نظر شما