اینجانب علی رضا ولی متولد فروردین 42 دریکی ازمحله های قدیمی قم به نام محله سرحوض می باشم.
پدرم مرحوم حاج شاطرعبداالله نانوای محل (که هنوز این نانوایی با تلاش بنده و برادران عزیزم فعالیت دارد) بود. مرحوم حاج شاطر از مریدان آقا اباعبدا… (ع) وبه قولی یاحسین کشِ مراسم سینه زنی و عزاداری بودند.
بنده تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ملی ارسطو زیر نظر فرهنگیِ فرهیخته مرحوم حسین ارسطو ومرحوم غلام غیاثی به پایان رسانده ام و مقطع راهنمایی درمدرسه جام جم زیر نظر مرحوم تشکری (که بعدابه ریاست دبیرستان حکیم نظامی منصوب شدند) به پایان رساندم.  لازم به ذکر در این مقطع علاوه برعضویت درتیم فوتبال مدرسه به علت داشتن صدای رسا در مراسم صبح گاه دکلمه (نوعی خوانش با احساس وحرکات دست و…) برعهده داشتم.
 

مرحوم حاج عبداالله گایینی که بعدها با ایشان به عنوان دبیر افتخاری همکاری داشتم، ناظم مدرسه بودند. پس ازاتمام این مقطع با تلاش و توصیه مرحوم مادرم وارد دبیرستان حکیم نظامی شدم. چهارسال تحصیل در این دبیرستان برای بنده دنیایی ازخاطرات رقم زد؛ چراکه معلمین کوشا و مدیریت مثال زدنی استاد هادی فاطمی (که قم و قمی ها مدیون زحمات ایشان و ناظم آن دوران استاد هادی فرساد هستند) نظم ورعایت بسیاری ازمسایل را در ذهن ما به عنوان وظیفه یک محصل با انضباط ترسیم نمود. با شروع حرکت های مردمی و تظاهرات سال 56 دانش آموزان دبیرستان حکیم نظامی هم نقش پررنگی در آن دوران ایفا نمودند.
درسال تحصیلی 59-60 موفق به دریافت دیپلم گردیدم که هم‌زمان با انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها و تعطیلی آنها به کارکردن در نانوایی پدرم مشغول شدم که به پیشنهاد برادر بزرگترم دراولین آزمون تربیت معلم بعد از انقلاب شرکت کرده که پس ازقبولی ابتدا به شهر اراک و سپس به مشهد جهت ادامه تحصیل اعزام گردیدم که یکی از اتفاقات تلخ زندگی بنده درهمان سال 60 (فوت پدرعزیزم) رخ داد.
به حال با یکسال تحصیل درمشهد که وزیر فعلی آموزش و پرورش همکلاس ما در آن دوران بود پس ازفارغ التحصیلی درمنطقه 20 تهران (شهرری) مشغول به تدریس درس علوم تجربی در مقطع راهنمایی شدم به علت علاقه وافر به شغل معلمی از حقوق دریافتی آن سالها (مبلغ 2325 تومان ماهیانه) هرهفته به کتاب فروشی های مقابل دانشگاه تهران مراجعه و با تهیه پوستر در زمینه مطالب درسی و تجهیز کتابخانه مدرسه راهنمایی قلعه نو (جاده ورامین) تلاش وافری جهت آموزش دانش آموزان داشتم که در همان سال اول موفق به دریافت تشویقی از ریاست اداره آن زمان گردیدم. درسالهای بعد یک شیفت ناظم مدرسه زکریا در شهرری و شیفت بعد از ظهر را به تدریس فیزیک سال اول دبیرستان (که در آن سالها کتاب پرمحتوایی بود) مشغول گردیدم که به تدریج باهمان دانش آموزان سالهای دوم وسوم را تدریس می نمودم.
درسال69 ازدواج کرده وبه قم منتقل شدم.
تدریس در دبیرستان‌های معتبر شهرری (زکریا و ملاصدرا) باعث شد بلافاصله در دبیرستان حکیم نظامی، 17 شهریور و صدر به تدریس فیزیک مشغول شوم (لازم به ذکر است درسال 71 موفق به دریافت مدرک کارشناسی ار دانشگاه آزاد قم گردیدم).
تدریس در دبیرستان حکیم نظامی در کنار بزرگان تکرار نشدنی و اساتیدی همچون آقایان طباخیان، اسماعیلی، امیدوار، اقبالیون و…منجر به کسب تجربه های ارزشمندی گردید. در ادامه با تدریس در مدارس دین دانش، آیت ا…کاشانی، مجتمع ایثارگران، شاهد و بویژه دبیرستان حکیم نظامی و چندمدرسه غیرانتفاعی ازفعالیت های آموزشی اینجانب است که حضور در دبیرستان حکیم نظامی ازسال 69 -70 تاکنون (قریب26 سال) از بهترین خاطرات زندگی اینجانب است.