موضوع : پژوهش | مقاله

فرهنگ واژه های قرآن کریم به زبان انگلیسی

فهرست عناوین

فهرست عناوین

     الزکاة:2
     poor due:2
     alms:2
     الشهداء:3
     روش پژوهشی طرح5
     پی نوشت‌ها:5

شهره شاهسوندی

جاهلیت، مروت، موت، تسلیم، تضرع، معروف و حیات نام برد. عدم اطلاع از شرایط تاریخی و جغرافیایی فرهنگی اعراب قبل و بعد از اسلام، موجب خواهد شد تا فضای حاکم بر محیط، بخوبی ادراک نشود و در ترجمه منتقل نگردد.

البته توجه به این نکته ضروری است که ترجمه قرآن، تنها با تکیه بر علم زبان شناسی و آگاهی از نظریات ترجمه عملاً ممکن نیست و مترجمان آن باید اطلاعات و آگاهی وسیعی در زبان عربی، تفسیر، معارف قرآنی، تاریخ اسلام و سایر ادیان و همچنین زبان مقصد و ویژگیهای آن داشته باشند، تا بتوانند به این امر خطیر دست یازند. از آن جا که علوم این روزها تخصصی شده یک مترجم، بتنهایی قادر نیست برگردان قابل قبولی از قرآن کریم ارائه دهد و به گروههایی از محققان و مفسران نیاز است تا با تلاشی مستمر و طولانی جنبه‌های مختلف قرآن را بررسی کرده، به نکات و ظرایف آن دست یابند و در ترجمه آن را انتقال دهند.

از دیگر مسائل تأسف آور در زمینه ترجمه قرآن، برگردان آن به دست افرادی است که خود مسلمان نبوده‌اند و طبیعی است که درک آنان محدود به دیدگاه خاص خود بوده و نمی‌توانند آنچنان که باید و شاید، حق مطلب را ادا نمایند. در بررسی قرآنهای ترجمه شده به دست غیر مسلمانها رنگ و بوی مفاهیم و فرهنگ ادیان دیگر، بخوبی مشهود است.

تلاش در راه اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی در سالهای اخیر (پس از پیروزی انقلاب اسلامی) ما را بر آن داشت تا با توجه به فقدان ترجمه‌ای دقیق از قرآن کریم در ممالک غیر اسلامی، دست به پژوهش و تألیف فرهنگ واژه‌های قرآن کریم به زبان انگلیسی بزنیم و به دلایل چندی این امر را ضروری دانسته و می‌دانیم:

تحقیق بر روی ترجمه‌های قرآن کریم و همچنین فرهنگهای اصطلاحات اسلامی به زبان انگلیسی، این نکته را روشن ساخت که مترجمان و یا مؤلفان در آثار خود از دقت نظر کافی در معادل یابی برخوردار نبوده و به دلایل مختلف از ارائه معادل دقیق، عاجز بوده‌اند:

1. عدم آشنایی کافی با فرهنگ قرآن، اسلام، مسیحیت . ... .

2. عدم آشنایی کافی با زبان انگلیسی و عربی و ظرایف این دو زبان.

3. عدم آشنایی کافی با زبان شناسی و نظریات جدید ترجمه شناسی و کاربرد آن در ترجمه به صورت عملی.

4. در نظر نگرفتن وجوه معنایی متعدد واژه‌ها و آحاد معنایی هر واژه در مقایسه با معادل آن.

5. انجام برگردان متن به صورت فردی.

از این روی، در انجام این طرح پژوهشی بر آن شدیم تا با بهره جویی از همکاری صاحب نظران در زبانهای عربی و انگلیسی، معارف قرآنی، لغت و ترجمه سعی در جبران نواقص آثار صورت گرفته نماییم.

این طرح جزء طرحهای بنیادی – کاربردی محسوب شده و می‌تواند به عنوان مرجع توسط مبلّغان در امر تبلیغ و صدور فرهنگ اسلام و قرآن و توسط مترجمان در ترجمه کتابهای مذهبی، ادعیه و ... مورد استفاده علاقه مندان قرار گیرد.

در تألیف «فرهنگ واژه‌های قرآن» با استفاده از منابع مختلف (تفاسیر، کتابهای لغت، و ... ) وجوه معنایی هر واژه (آحاد معنایی آن) موارد کاربرد آن (اسم، فعل، صفت ...) همایش آن با لغات دیگر در قرآن را مشخص نموده، سپس به معادل یابی در زیان انگلیسی پرداخته می‌شود.

1

 

در زمینه معادل یابی ، ذکر نکات زیر ضروری است. برای واژه مورد نظر، ممکن است در زبان انگلیسی:

1. معادل مناسب وجود داشته باشد.

2. معادل شخصی وجود نداشته باشد.

3. معادل موجود بار فرهنگی – مذهبی زبان مقصد را داشته و آن را القا نماید.

با توجه به هر یک از نکات فوق و همچنین با توجه به آحاد معنایی هر واژه ، معادل مناسب آن انتخاب شود. معادل یابی برای واژه‌های گروه اول، مشکلی به همراه نخواهد داشت. گروه دوم واژه‌های قرآنی آن دسته از لغات هستند که معادل آنان در زبان مقصد وجود نداشته و به اصطلاح خلأ واژگان وجود دارد. برای مقابله با این خلأ واژگان، اگر بخواهیم به توصیف و توضیح واژه‌ها متوسل شویم، چنانچه لغت از واژه‌های کلیدی باشد و یا این که بسامد آن در قرآن زیاد باشد، عملاً با به کار گیری معادل چند کلمه‌ای به زیبایی و انسجام ترجمه لطمه خواهیم زد و اگر بدون در نظر گرفتن بار معنایی واژه، معادل نا مناسبی انتخاب کنیم، یقیناً دچار افت معنایی خواهیم شد. برای مثال می‌توان واژه‌های الزکاة، الجهاد، تیمم، الحج و نحس را نام برد. در این زمینه یا باید به جعل واژه در زبان مقصد اقدام نمود و یا از مکانیزمهای دیگری برای انتقال معانی و مفاهیم واژه استفاده کرد؛ کثلاً واژه الزکاة را مترجمان به poor due و یا alms ترجمه کرده‌اند. اگر به آحاد معنایی واژه الزکاة دقت کنیم:

2

 

 

الزکاة:

 

مالیات شرعی

تکلیف شرعی

مصادیق زکات

موارد مصرف زکات

مجازات قانونی ندارد

مجازاً در مورد علم، بدن... به کار می‌رود

حد نصابی دارد که شامل افراد مستطیع می‌گردد

 

poor due:

 

مالیات شرعی

تکلیف شرعی

مصادیق زکات

موارد مصرف زکات

 

alms:

 

پول، لباس، غذا

به افراد فقیر داده می‌شود

واژه‌های مذکور نمی‌توانند معادل مناسبی برای «الزکاة» باشند، زیرا فاقد آحاد معنایی آن هستند.

از طرف دیگر، توضیحات ناقصی که گاه از سوی مترجمان ارائه می‌شود، خود باعث گمراهی خوانندگان می‌گردد.

گروه سوم از واژه‌های قرآن، شامل آن دسته از واژه‌هاست که معادل آنها در فرهنگ انگلیسی زبانان وجود دارد، اما دارای بار فرهنگی متفاوت با فرهنگ قرآن هستند. واژه‌هایی نظیر «برزخ» ، «شهادت» و «توبه» که معادل آنها را عموماً در انگلیسی با بار فرهنگ مسیحیت به ترتیب:

Repentence: martyrdom: porgatory: قرار می‌دهند. حال اگر به وجوه معنایی واژه «برزخ» در قرآن مراجعه کنیم، می‌بینیم معنای آن معادل حابل، مانع، فاصله و عالم برزخ است.

حایل « مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ » الرحمن / 20

مانع « وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا » الفرقان / 53

عالم برزخ « وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ » المؤمنون / 100

اگر واژه فوق را در معنای «عالم برزخ» در نظر بگیریم، اشاره به مکانی دارد که همه انسانها پس از مرگ وارد آن شده و بسته به شیوه زندگی خود در دنیا پاداش داده شده و یا مجازات خواهند شد. اگر در دنیا اعمال نیک انجام داده باشند، متنعم خواهند بود و اگر گناهکار باشند، معذّب. معادل «عالم برزخ» را در انگلیسی، بعضی porgatory ذکر نموده‌اند. این واژه با بار فرهنگ مسیحیت به معنای:

Porgatory : n. pl

1. often p. theol . a state or place in which in which in r. c. and other christian doctrine. Those have died in grace of God expiate their sins by suffering.

معادل انگلیسی آن در فرهنگ مسیحیت به مکانی اطلاق می‌گردد که گناهکاران به خاطر معاصی خود، در آن جا مجازات می‌شوند. در معنای فوق، جایی برای نیکوکاران وجود ندارد. حال اگر این واژه را معادل «عالم برزخ» قرار دهیم، به خاطر در نظر نگرفتن آحاد معنایی آن، افت معنایی خواهیم داشت.

به عنوان مثالی دیگر می‌توان واژه «شهد» را ذکر کرد که جدای از صرف فعلی آن، به صورتهای مختلف در قرآن کریم به کار رفته و هر کدام معادل مناسب خود را می‌طلبد. (شهد، شاهد، شهود، شهید، الشهادة، مشهد، مشهود).

1. « عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ » زمر / 46

جهان محسوسperceptible -

2. « فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ » نور / 6

گواه (از نظر حقوقی) - testimonies

3. « شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ » آل عمران / 18

شاهد بودن - to be a witness

4. « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ » بقره / 185

درک – حضور داشتن - to be present

5. « فَأُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ »

3

 

نساء/ 69

 

گواهان بر اعمال مردم

واژه «الشهداء» بنا به قول علامه طباطبایی، مؤلف تفسیر المیزان، به معنای گواهان بر اعمال مردم است. حال، حتّی اگر واژه مذکور به معنای مصطلح آن در زبان فارسی «شهید» باشد، چنانکه در ترجمه‌های قرآن به انگلیسی به این معنا به کار رفته است، معادل انگلیسی آن به هیچ وجه دارای بار معنایی آن نیست.

 

الشهداء:

 

کشته شدگان

مرگ جسمانی

حیات اخروی

در راه رضای خدا

از طریق جهاد

تقدس عمل

مرزوق بودن نزد خداوند

بدن شهید غسل و کفن ندارد

جهاد به منظور دفاع و با برقراری عدل و قسط

Martyr: 1. a person who chooses to suffer or die rather than give up faith or principles : person tortured or killed because of his belief.

2. a personsuffers great pain or misery for a long time.

3. a person who assumes an attitude of self – sacrifice or suffering in order to arose feelings of pity. Guilt. Etc. in others.

(webster dictionary)

با توجه به آحاد معنایی این واژه، این گونه استنباط می‌شود که martyr به فردی اطلاق می‌گردد که در راه عقیده و اصول اعتقادی خود شکنجه و یا کشته شود. فردی که رنج و سختی بسیاری را برای مدتی طولانی تحمل می‌کند و نهایتاً به فردی اطلاق می‌شود که با ایثار و تحمل سختیها سعی در ایجاد احساس السوزی و گناه در دیگران دارد. جالب این جاست که برای اشاره به شهدای مذهبی از واژه religious martyrs و شهدای مسیحیت از christian martyrs استفاده شده است.

از سوی دیگر، پاره‌ای از واژه‌های قرآن که در آیات مختلف، دارای وجوه معنایی متفاوتی هستند، توسط بعضی مترجمان با عنایت به تنها یک وجه معنایی آن ترجمه گردیده است. از جمله مواردی که در این طرح مد نظر قرار می‌گیرد، توجه به ابعاد معنایی یک واژه است. برای مثال واژه «معروف» را در این جا مورد بررسی قرار می‌دهیم:

1. « یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا » احزاب / 32

شیوه و نحوه سخن گفتن مناسب

honorable words A 1

customary speech P 2

2.« وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النَّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا» بقره / 231

شایسته و پسندیده و درست

honorably A.

in kindness P.

3. « وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن یَنکِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَیْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ » بقره / 232

با رعایت مقررات شرعی

 

honorably A.

in kindness P.

4.« وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ » بقره / 233

در حد متعارف

honorably A.

seemly manner P.

5. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء کَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ » نساء/190

معاشرتی که از نظر مردان شناخته شده و بین آنان متداول است

honorably A.

in kindness P.

6. « وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَکُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّآ آتَیْتُم بِالْمَعْرُوفِ » بقره/233

4

 

honorably A.

in kindness P.

7. « وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ ...» توبه/72-71

bid to honor A.

enjoin the right p.

باعدم توجه به وجوه معنایی متفاوت واژه « المعروف» در قرآن مجید ، مترجمان اکثر این واژه را به یک معنا ترجمه کرده اند. واژه های honorably، kindnessبه ترتیب در فرهنگ لغت Webster به صورت زیر آمده است:

honorable: 1. worth of being honored. 2. having or showing a sense of right or wrong charactized by honesty and integrity upright. 3. bringing honor to the owner or door. 4. doing honor accompanied with marks of respect.

kindness: (n) the state quality or habit of being kind.

kind: sympathrtic friendly gentle tenderhearted generous.

همچنانکه مشاهده می‌کنیم ، عدم توجه به وجوه معنایی واژه مذکور ومتن آیه ای که این واژه درآن استعمال گردیده است، موجب شده تا تقریباً در تمامی آیات این واژه به یک معنا و با یک واژه بیان گردد.

5

 

 

روش پژوهشی طرح

 

در مرحله اول، ابتدا واژه های قرآن براساس معنا و اهمیت آن در درک مفهوم آیه انتخاب می‌شوند. لذا بسامد واژه، تأثیری در انتخاب آن ندارد. در این مرحله از انتخاب کلمات ربط، حروف، کلمات استفهام وصورتهای صرف شده فعلی در صورتی که تغییر معنایی ایجاد نشود، خودداری می‌گردد3. پس از واژه های انتخابی در کتابهای تفسیر ولغت ، تجزیه وتحلیل آنها آغاز می‌شود. وجوه معنایی هر واژه، آحاد معنایی، مشتقات، همایش آن با واژه های دیگر مشخص می‌گردد . واطلاعات لازم در مورد پیش تصورات موجود در واژه، معنای لغوی ، معنای تلویحی، معنای ارجاعی،معنای همایشی، لغات مترادف ومتضاد و... جمع آوری می‌شود. درمرحله بعدی، آحاد معنایی واژه ها با آحاد معنایی معادلهای موجود آن در زبان انگلیسی مقابله شده، چنانچه از گروه اول واژه ها باشد، طبعاً مشکلی ایجاد نمی‌شود . درمورد گروههای دوم وسوم نیز با توجه به روشهای پیشرفته موجود در ترجمه شناسی، ترجمه و زبان شناسی ، نسبت به یافتن معادل آنها اقدام می‌شود.

درمورد هر واژه اطلاعات زیر ارائه می‌شود:

1. خود واژه به زبان عربی؛

2. تلفظ واژه؛

3. نوع کلمه؛

4. معادل و یا معادل آن همراه با شاهد و یا شواهدی از قرآن کریم با ذکر سوره و آیه؛

5. همایش آن با کلمات دیگر؛

6. لغات مترادف و متضاد ( درصورت موجود بودن).

امید است که با یاری ایزد منان، این امر خطیر هرچه سریعتر و با دقتی هرچه بیشتر به پایان رسد.

پی نوشت‌ها:1 . A .Arberry the Quran Interpreted

 

2 .pickthall the Glorious Quran

3 . واژه ها در این فرهنگ لغت ، به همان ترکیب وصورتی است که در آیات قرآنی آمده اند. لغاتی که از یک ریشه مشتق شده اند و به اشکال مختلف درآمده اند ، در ذیل ماده اصلی ریشه خود براساس کتاب «المعجم المفهرس لاالفاظ القرآن الکریم» تنظیم می‌گردد.

نظر شما