دانش سیاسى و فرهنگ اسلامى
((سیاست)) از هر چشم اندازى که تعریف شود؛ خواه بعنوان شاخه اى از ((دانش))، یا بمثابه منظومه اى از ((عمل))، وجود تمدنى و نسبى آن را نمى توان نادیده گرفت. ((علم سیاست)) بخشى از حکمت عملى و از اجزاى رئیسه عقل عملى است، و از آن روى که ((عمل))، از بنیاد، پدیدارى فرهنگى است و به اعتبار زمان و مکان، مبانى، محدودیتها و جلوه هاى متمایز دارد، هرگز نمى توان از دانش سیاسى جهان شمول سخن گفت و براى حل ((مسائل امروز)) صرفا چشم به آثار قدما یا در تکاپوى تقلید از بیگانه بود. علم سیاست، یعنى علمى که به توسط آن کیفیت عمل سیاسى آموخته مى شود نیز، نوعى عمل است. و چون عمل سیاسى سرشت تاریخى و تمدنى دارد، پرسشهاى دانش سیاسى نمى تواند در گسست از دوران تاریخى و بستر تمدنى یک جامعه طرح شود و اگر چنین باشد، به علم سیاست غیر سیاسى و حکمتى فرا تاریخى بدل شده، و اندوخته و انبانى بلاثمر مى شود.
با انقلاب اسلامى و حیات سیاسى منبعث از آن، دورانى در اندیشه و عمل سیاسى مسلمانان آغاز شده که مستلزم بازگشتى ویژه بر عقلانیت اسلامى، و طلیعه چنان تحولى در تمدن اسلامى است که به نظر مى رسد فقط آیندگان مى توانند اهمیت و نتایج آن را از نزدیک ببینند. چنین تحولى که هنوز در سطح سیاسى و اجتماعى است، به یقین، عقلانیت و دانش سیاسى متناسب خود را نیز تولید خواهد کرد. تفسیرى نو بر مجموعه تجربه ها و تفسیرهاى سیاسى از وحى اسلامى اضافه نموده و نسبت خود را با ((گذشته اسلامى)) از یکسوى، و ((تاریخ تمدن غرب)) از سوى دیگر، توضیح خواهد داد.
طبیعى است که زایش و پالایش چنین دانش و عقلانیتى، که آینده تمدن اسلامى جز بر بنیاد آن استوار و استمرار نخواهد داشت، رنجها و صبرهاى بسیار مى طلبد که هنوز باید در انتظار آن بود؛ تحقق این مهم، در آینده اى نامعلوم و به دست بزرگى توانا به انجام خواهد رسید که ظهور او تاکنون بعهده تعویق افتاده است. اما آنچه در این لحظه و تکانهMomentum)) تاریخى اهمیت بسیار دارد توجه به اضلاع مثلثى است که تفکر سیاسى امروز ما ناگزیر از تإمل در ابعاد سه گانه آن 1) گذشته اسلامى 2) شرایط امروز و 3) تجربه غرب به منظور درآمدى بر دانش سیاسى مورد انتظار است. و فصلنامه علوم سیاسى نیز با هدف کاوش در قلمروهاى سه گانه فوق طراحى شده است.
اکنون، و در شرایط انقلاب اسلامى، بیش از هر زمان دیگرى ضرورت دارد که لجنه هاى علمى و مباحث دقیق ((غرب شناسى)) رواج یابد. غرب شناسى به معناى غرب گرایى نیست بلکه شناخت درست غرب بمنظور دفاع از هویت اسلامى در برابر استیلاى غرب است. غرب شناسى براى مسلمانان و اندیشمندان امروز جامعه اسلامى بیش از اسلام شناسى مستشرقین غربى اهمیت دارد؛ زیرا، اسلام شناسى آنان براى سلطه بیشتر و آسانتر بر جوامع اسلامى بود ولى غرب شناسى ما با هدف فهم درست غرب بمنظور دفاع از ((خویشتن)) و هویت دینى خویش است و بنابر این، غرب شناسى براى ما بخشى از ضروریات بقإ است.
بازگشت انتقادى به میراث اسلامى ـ سیاسى نیز از لوازم بالندگى تفکر جدید است؛ نقد دیروز و امروز همواره تفکیک ناپذیرند. عقل سیاسى ما ابزارى است که بر ساخته فرهنگ معینى است و ویژگیهاى خاص خود را دارد. دانش سیاسى مسلمانان، اندیشه اى است که بالذات ساخته فرهنگ اسلامى است؛ فرهنگى که تاریخ تمدن اسلامى را با خود حمل مى کند و واقعیت آن را باز مى تابد و از آرمانهاى آن سخن مى گوید، و در عین حال موانع پیشرفت و عوامل عقب ماندگى کنونى مسلمانان را نیز به همراه دارد و باز مى نماید و حکایت مى کند. و اگر بتوان دانش سیاسى مسلمانان را به نام یکى از مهمترین ویژگیهایش نامید، باید بگوئیم که سیاست اسلامى، اندیشه و عمل مبتنى بر وحى است، یا به عبارت بهتر؛ تفسیر وحى. بدین ترتیب، همه کوشش ما شناخت و سنجش سیاست اسلامى بمثابه مجموعه اى از تفسیرها است که ساختارى متعین دارند و از مبانى، الگوى عمل و فراورده هاى خاصى حکایت مى کنند. این کوشش، دلمایه و دغدغه اساسى ((فصلنامه علوم سیاسى)) است.
هدف((فصلنامه)) تلاشهایى هر چند ابتدایى بمنظور آگاهى از میراث سیاسى اسلام و کمک به ترمیم سنددانش سیاسى است که مدتهااست در جوامع اسلامى از هم گسیخته است. چنین مى نماید که تنهادرسایه چنین تلاشهایى است که مى توان بر احیاى مجدد ملکه تصرف در دانش آموختگان و پژوهشگران این رشته در حوزه هاى علمیه و دانشگاههاى کشورهاى اسلامى چشم امید بست.
دانشگاهها و حوزه هاى علمیه ما، بویژه در قلمرو علوم سیاسى و اجتماعى، سالهاست که سند دانش و ملکه تصرف در آن را از کف نهاده اند و چنانکه رهبر معظم انقلاب در یک ارزیابى داهیانه اشاره فرمودند؛ ((حوزه هاى ما سالها است که از دنیا و زمان خود عقب افتاده اند)). از جمله نشانه هاى این عقب افتادگى، درازى بى ثمر دوره آموزش و نیز، فقدان ملکه تصرف و کاربرد عملى این آموخته ها در اغلب موارد را مى توان برشمرد. ابن خلدون که در سال 779 قمرى تإلیف مقدمه را تمام کرده است، در اشاره به این وضعیت در حوزه هاى اسلامى مى نویسد:
((.... و از این رو، کسانى از جویندگان دانش را مى یابیم که پس از گذشت سالیان درازى از عمر آنان در محافل علمى، سکوت اختیار مى کنند و به هیچ رو سخن نمى گویند و در مباحثى که[ درجامعه] مطرح مى شود شرکت نمى جویند. بلکه توجه آنان به حفظ کردن بیش از میزان حاجت است و به همین سبب از ملکه تصرف در دانش و تعلیم سودى حاصل نمى کنند. و حتى از همین گروه کسانى را مى یابیم که پس از فراغت از کسب دانش نیز ملکه آنان در دانشى که دارند قاصر است و اگر به بحث و گفتگو یا مناظره یا تعلیم بپردازند بخوبى از عهده آن برنمىآیند. و منشإ این کوتاهى و قصور تنها به کیفیت تعلیم و از دست رفتن سند آن باز مى گردد وگرنه میزان محفوظات آنان بیشتر و کاملتر از دیگران است (مقدمه، ص 8 ـ 877)
رهبر انقلاب در اشاره به برخى مشکلات چندین صدساله در حوزه هاى اسلامى تإکید مى کنند که؛ ((امروز روز علاج است و آنچه را که به نظر مى رسد؛ اولا، قبول درد است.... اگر درد را قبول نکردیم، درمان درست نخواهد شد. ثانیا همت گماشتن به علاج....، راهش همین است که کسانى، بخصوص جوانها که احساس درد مى کنند، آن درد را گسترش بدهند. (رهنمودهاى مقام معظم رهبرى، فیضیه، آذر 74)
به هر حال، اشارت فوق، هدف و قلمرو اصلى فعالیت ((فصلنامه)) را تشکیل مى دهد. فصلنامه علوم سیاسى با هدف ترویج آگاهى و مفاهیم سیاسى اسلام در جامعه، و بویژه در سطح دانشجویان این رشته و طلاب علوم دینى منتشر مى شود و چنانکه گذشت، موضوع ((سیاست)) را در سه حوزه؛ ((میراث اسلامى))، ((غرب شناسى)) و ((مسائل روز)) مورد بررسى قرار مى دهد. شایان تإکید است که هر ملتى بر حسب فرهنگ و اصطلاحات مخصوص خود، لاجرم ((علم سیاسى)) ویژه اى دارد که متعلق به خود آن قوم و فرهنگ و ملت است و دیگران، نه بدان توجهى دارند و نه، مى توانند توجه نمایند. و از این دیدگاه، بحث در باب علم سیاست اسلامى و متناسب با شرایط امروز جامعه ما، به یقین در آغاز راه است و به رغم ضرورت، تلاشها، تحقیقات و تإلیفات در این باره چنان اندک است که تعریف و تعیین حدود این دانش را ناگزیر باید به آینده سپرد. اندیشمندان مسلمان، اهداف هر تلاشى علمى را در هفت مقصد منحصر کرده اند که به نظر مى رسد اشاره به آنها در راستاى انگیزه هاى انتشار ((فصلنامه علوم سیاسى)) خالى از فایده نباشد؛
1 ـ استنباط یک دانش جدید و ابواب و فصول و مسائل آن.
2 ـ توضیح و تفسیر یافته هاى پیشینیان در یک دانش.
3 ـ اصلاح خطاها و لغزشهاى بزرگان در یک رشته علمى
4 ـ تکمیل نواقص یک نظریه یا رشته علمى
5 ـ ترتیب و تنظیم مسائل یک علم
6 ـ جمع آورى و تدوین مسائل یک علم یا نظریه که در ضمن ابواب و فصول دیگر دانشها پراکنده است.
7 ـ تلخیص و خلاصه کردن آثار متقدمان که از منابع اساسى یک علم محسوب مى شوند.
((فصلنامه علوم سیاسى)) که اکنون دور جدید انتشار آن آغاز شده است، اندیش وران سیاست و سیاست دینى در حوزه و دانشگاه را در هر یک از مقاصد هفتگانه در این رشته علمى به همکارى مى طلبد و هرگونه پیشنهاد و انتقاد فرزانگان و اصحاب معرفت را ارج مى نهد.
منبع: / فصلنامه / علوم سیاسی / 1377 / شماره 1، تابستان ۱۳۷۷/۴/۰۰
نظر شما