ایده اسلامی سازی علوم انسانی را جهانی کنیم
موضوع اسلامی و بومی شدن علوم در اوایل انقلاب اسلامی مطرح شد و بنا به عواملی به صورت جدی پیگیری نشد. اما در سال جاری این مبحث از سوی مقام معظم رهبری به صورت کاملاً جدی مطرح و پیگیری می شود، ایشان با نگاه ژرف به آینده انقلاب اسلامی، بر اسلامی شدن و بومی کردن علوم تأکید دارند و جامعه علمی را تشویق می کنند تا در مسیری قرار گیرند که بتوانند مأموریتهای اساسی را که از طرف دین و امت اسلامی بر عهده گرفته اند به نحو مطلوب انجام دهند. حجةالاسلام دکتر دیرباز، عضو هیأت علمی و رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم، در گفتگوی پیش رو به بیان دیدگاههای خویش در این باره پرداخته است.
آنچه مضر است...
دکتر دیرباز در ابتدای این گفتگو با اشاره به این موضوع که بخشهایی از علوم انسانی که از غرب وام گرفته شده اند با ارزشها و آرمانهای دینی ما در تعارض هستند می گوید: با توجه به اینکه این اهداف و مبانی بارز و آشکار نیستند احیاناً برای برخی از متخصصان مغفول واقع می شود و به دلیل آشکار نبودن به دست آوردن آنها ساده نیست. به همین دلیل مقام معظم رهبری فرمودند که این علوم می تواند مضر باشد.
وی در ادامه می افزاید: یک وجه مضر بودن علوم رایج این است که انسان را در جهتی سوق می دهد که برای ارزشهای اخلاقی و انسانی و آموزه های دینی در مباحث علمی جایگاهی نمی یابد، در صورتی که این حقایق در همه امور نقش دارند. وی ادامه می دهد: اگر وظیفه علم، شناسایی واقعیتهای هستی است، دین هم بخشی از واقعیتها است. اگر علم تأثیر و تأثر متغیرها را بر یکدیگر می آزماید، باید به عوامل فرامادی نیز توجه کند. ممکن است یک عالم جامعه شناس نسبت به اینها تغافل بورزد، بدین ترتیب بخشی از حقایق هستی از او پوشیده می ماند و بدین جهت این علوم می تواند برای او مضر باشد.
این علوم مطلق نیستند
رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم به بخش دیگری از مطالبات رهبری درخصوص تحول در علوم انسانی اشاره کرده و تأکید می کند: بعضی از اندیشمندان ما این علوم را علومی کاملاً صحیح و مسلم تلقی می کنند در حالی که علوم انسانی رایج نیز دستاورد بشر است و ممکن است توسط اندیشمندان بعدی مورد نقد قرار گیرد.
وی می افزاید: اگر اندیشمندان علوم اسلامی این تفکر را داشته باشند که علوم انسانی رایج کامل ترین علوم انسانی بوده و ضعف و اشتباهی در این علوم نیست این نگرش می تواند بسیار مضر باشد.
دکتر دیرباز در ادامه با تأکید بر اسلامی و بومی شدن علوم انسانی در پاسخ به این پرسش که چرا باید این کار صورت پذیرد؟ می گوید: در علوم انسانی رایج به دنیای مادی انسان بیشتر پرداخته شده تا آخرت او، همچنین به جسم انسان در مقایسه با روحش توجه بیشتری شده است. از طرفی دیگر برخی علوم فرد محور هستند و کمتر دیده می شود تا با مصالح جامعه و اجتماع سر و کار داشته باشند و یا تأمین نیازهای کوتاه مدت انسان در آن علوم در اولویت است، همچنین این علوم از نیازها و ابعاد متعالی وجودی انسان غافل شده اند.
وی ادامه می دهد: این علوم برخی مبانی بنیادین دارند که این مبانی حداقل می توانند رقیب و جایگزین هم داشته باشند، مثلاً در علم اقتصاد انسان اقتصادی است با تأمل در این بحث می بینیم انسانی که مد نظر آنهاست یک انسان تعقیب کننده نفع شخصی مادی و بریده از خدا و ارزشها می باشد البته آنها تحت عنوان اینکه این علوم بی طرف هستند می گویند بی طرفی اقتضا می کند که صرفاً بحث علمی مطرح شود و با ارزشهای انسانی و الهی سر و کار نداشته باشیم در حالی که بی اعتنایی و غفلت از نقش خداوند در فعالیتهای انسان نوعی جهت گیری است.
بومی سازی علوم کار آسانی نیست
عضو هیأت علمی دانشگاه قم در پاسخ به این پرسش که چگونه علوم انسانی را اسلامی کنیم؟ تصریح می کند: اسلامی و بومی کردن علوم کار آسانی نیست. وقتی به تاریخ شکل گیری علوم انسانی رایج می نگریم می بینیم 300 تا 400 سال طول کشیده تا این علوم شکل گرفته است. تغییرات و تحولات زیادی در آن روی داده و این حرکت معمولاً کند و آرام بوده است.
وی می افزاید: برای بررسی روند تحول در این علوم باید دید بعد از پیروزی انقلاب مقدس اسلامی چه نیروهایی روی این موضوع کار کرده اند تا بتوان با توجه به نیروهای متخصصی که در اجرای این موضوع وقت گذاشته اند بازدهی را ارزیابی کرد. دیرباز تأکید می کند: اسلامی و بومی کردن علوم به زمان و فرهنگ سازی نیاز دارد و خوشبختانه بعد از انقلاب توجه جدی به این مبحث شده و در این رابطه مراکزی هم شکل گرفته است.
استاد دانشگاه با تأکید بر همکاری حوزه و دانشگاه در روند اسلامی سازی علوم انسانی به تعامل ارگانها و نهادهای مختلف در این زمینه اشاره کرده و می گوید: لازم است در این رویکرد همه ارگانها و مراکز مختلف تعامل داشته باشند تا خلاهایی که در حوزه علوم انسانی وجود دارد برطرف گردد. همچنین ضروری است تا اندیشمندان و صاحب نظران نیز در این حوزه وارد شوند.
وی ادامه می دهد: ناگفته نماند وظیفه شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در اسلامی و بومی سازی علوم بسیار اساسی و مؤثر است و برای تحقق این هدف این مجموعه ها می توانند از دانشگاه ها و پژوهشکده های کشور چنین مطالبه ای داشته و در عین حال برای آنها برنامه ریزی کنند. وی اظهار می دارد: متخصصان حوزه و دانشگاه باید در کنار هم هر کدام به تناسب ظرفیتها و توانایی هایی که دارند، برنامه ارائه دهند و استادان دانشگاه ها نیز پژوهشهای خود را در راستای این هدف مقدس ارائه نمایند، همه این عوامل زمینه را برای اسلامی و بومی شدن فراهم می کند، هرچند برای رسیدن به قله به یک برنامه بلندمدت نیاز داریم.
محقق و پژوهشگر علوم انسانی به نقش قشر دانشگاهی کشور در این زمینه اشاره کرده ومی گوید: تاکنون احساس می شد که از طرف دانشگاهیان در این خصوص اقدام خاصی صورت نگرفته است، در حالی که باید به این مسأله به شکل دیگری نگریسته شود. وی درباره چرایی و جو این نگرش درباره دانشگاهیان می افزاید: از جمله علل آن طرز نگرشی است که اکثریت دانشگاهیان ما نسبت به اسلامی و بومی سازی دارند. شاید برخی از آنها بر این باور باشند که بعید است بتوان در علوم انسانی تحول شگرفی ایجاد کرد نه اینکه آنها منکر قضیه باشند، بلکه می گویند علوم انسانی رایج از آزمونهای متعددی سربلند بیرون آمده و به راحتی نمی توان خدشه ای در آن وارد کرد. بنابراین باید کاری صورت گیرد تا نگرشها عوض شود، هرچند ممکن است موانع اجرایی زیادی نیز وجود داشته باشد.
اسلامی سازی علوم را جهانی کنیم
دکتر دیرباز به راهکارهایی که در این زمینه می توان به نتایج دلخواه دست یافت اشاره می کند و می گوید: شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارتخانه های مربوط باید کارهای اجرایی را عهده دار شوند. این دونهاد باید از تمام دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و حوزه های علمیه بخواهند که هر گروه از متخصصان یک رشته، حوزوی و دانشگاهی با یکدیگر جلساتی داشته باشند. حوزویان قسمتهایی از دین که می تواند در علوم انسانی تأثیر داشته باشد و دانشگاهیان با توجه به تخصصی که دارند اهداف، مبانی و روشهای علوم انسانی رایج را مورد بررسی قرار دهند. اگر این کار از سوی دولت و وزارتخانه های مربوط ابلاغ و خواسته شود و این امیدواری هست که ظرف چند سال آینده این طرحها آماده شود و هم افزایی به وجود آید و در همایش های کشوری و یا بین المللی با دعوت از متخصصان سایر کشورهای اسلامی و همکاری امت اسلامی می توان این امر را محقق کرد.
وی در ادامه تأکید می کند: گام دیگری که می توان برداشت این است که به دانشگاه ها ابلاغ شود که استادان هر رشته موظف اند از منابعی تدریس کنند که گروه های مأمور در گام اول تهیه و تدوین نموده اند.
اگر در این گردونه قرار بگیریم می توان امید داشت که پس از حدود 50 سال یا یک قرن شاهد تحول باشیم.
وی ادامه می دهد: موضوعی که بسیار مهم است نگاه بلندمدت به این مبحث می باشد زیرا اگر به صورت کوتاه مدت به آن بپردازیم، بعد از مدتی شاهد اتلاف هزینه ها خواهیم بود. دیرباز می افزاید: یکی دیگر از عواملی که می تواند زمینه را برای تحقق اسلامی و بومی شدن علوم انسانی فراهم کند، ایجاد همگرایی در جهان اسلام با توجه به وجود متخصصان فراوان مسلمان است. اگر بتوانیم به صورت مستدل و عقلانی، اسلامی و بومی سازی را برای دانشمندان و اندیشمندان دیگر کشورها بیان نماییم و با آنهایی که توانایی نظریه پردازی در علوم انسانی دارند ارتباط برقرار کنیم کمک فراوانی در جهت تحقق این هدف خواهند کرد، زیرا آنهایی که تخصص بالایی دارند، با فراهم شدن زمینه آمادگی پذیرش را خواهند داشت. دکتر دیرباز با تأکید بر استفاده بهینه از قدرت رسانه و همکاری بین دانشگاهی در جهت تحقق این آرمان می گوید: برای جهانی شدن باید در مرحله اول در جهان اسلام با متخصصان و دانشمندانی که تعدادشان نیز کم نیست، همگرایی و هم اندیشی داشته باشیم و اگر در سطح جهان اسلام دانشگاه ها با یکدیگر تعامل داشته باشند باعث ایجاد یک قطب بزرگ علوم انسانی در سطح جهان خواهند شد. امت اسلامی و دانشگا ه های اسلامی بخش اعظمی از دانشگاه های سطح جهان را تشکیل می دهند. اگر علوم اسلامی را با استفاده از فلسفه با چهره عقلانی مطرح کنیم، با توجه به اینکه مسایل عقلی نیز مسایل عامی می باشد، می توانیم علوم تولیدی خود را به گوش جهانیان برسانیم.
منبع: روزنامه قدس ۱۳۸۹/۱۲/۱۴
نظر شما