آشنایی با روانکاو برجسته: کریستوفر بولاس (بخش اول)
کریستوفر بولاس (Christopher Bollas)، روانکاو و نویسنده انگلیسی، یکی از برجستهترین نظریهپردازان روانکاوی معاصر است. او با ارائه مفاهیمی نوآورانه و تأثیرگذار در حوزه روانکاوی، به یکی از چهرههای پیشرو در این زمینه تبدیل شده است. بولاس در سال ۱۹۴۳ در ایالت واشنگتن، آمریکا متولد شد و در لاگونا بیچ، کالیفرنیا بزرگ شد. او در زمینه نظریه روانکاوی، فنون بالینی و آسیبشناسی روانی، آثار متعددی نوشته و نظریاتش در حوزههای مختلفی از جمله ادبیات، معماری، تاریخ، انسانشناسی اجتماعی و سیاست کاربرد دارد.
زندگینامه و تحصیلات
تحصیلات اولیه
بولاس در سال ۱۹۶۷ از دانشگاه برکلی در رشته تاریخ فارغالتحصیل شد. در دوران تحصیل، او با کارل شورسکه در زمینه تاریخ عقلی و با آلن دوندز در زمینه انسانشناسی روانکاوی کار کرد. از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹، او در مرکز فعالیت East Bay در اوکلند، کالیفرنیا، آموزش مشاوره کودک دید و پس از آن، به عنوان اولین فارغالتحصیل برنامه رواندرمانی بزرگسالان در دانشگاه بوفالو، تحصیلات خود را ادامه داد.
تحصیلات تکمیلی
بولاس در دانشگاه بوفالو، دکترای خود را در رشته ادبیات انگلیسی دریافت کرد و در این دوره تحت تأثیر استادانی چون نورمن هلند، لسلی فیدلر، موری شوارتز، میشل فوکو و رنه ژیرارد قرار گرفت. او همچنین با هاینز لیختناشتاین، روانکاو هایدگری، آموزش دید.
آموزش روانکاوی
بولاس در سال ۱۹۷۳ به لندن نقل مکان کرد و در کلینیک تاویستاک و انجمن روانکاوی بریتانیا، آموزش روانکاوی دید. او از آموزگاران و ناظران برجستهای مانند پائولا هیمن، ماریون میلنر، جان بالبی، دیوید مالان و فرانسیس توستین بهره برد و همچنین با روانکاوان فرانسوی مانند جی.بی. پونتالیس و آندره گرین همکاری کرد.
فعالیت حرفهای
بولاس در اواسط دهه ۱۹۸۰ به ایالات متحده بازگشت و به عنوان مدیر آموزشی مرکز آستن ریگز و استاد ادبیات در دانشگاه ماساچوست فعالیت کرد. او همچنین به عنوان استاد مدعو در بیمارستان کمبریج در هاروارد تدریس کرد. بولاس پس از چندین سال زندگی در لندن، در سال ۲۰۱۳ به ایالات متحده بازگشت.
نظریات و دستاوردهای علمی
دانسته نااندیشیده
یکی از مفاهیم کلیدی بولاس، دانسته نااندیشیده (Unthought Known) است. او معتقد است که نوزاد از همان ابتدای زندگی، تجاربی را در ضمیر ناخودآگاه خود ذخیره میکند که به طور مستقیم درک نمیشوند، اما تأثیر عمیقی بر شکلگیری شخصیت و روابط او دارند. این مفهوم بیانگر آن است که بسیاری از جنبههای شخصیت و رفتار انسان، ناشی از تجارب اولیهای هستند که به طور خودآگاه درک نشدهاند.
ضمیر ناخودآگاه دریافتکننده
بولاس با بسط نظریههای فروید و وینیکات، مدل جدیدی از ضمیر ناخودآگاه را معرفی کرد که آن را ضمیر ناخودآگاه دریافتکننده (Receptive Unconscious) نامید. او معتقد است که ضمیر ناخودآگاه، نه تنها مکانی برای سرکوب خاطرات و تمایلات، بلکه یک سیستم پویا و خلاق است که به طور مداوم با جهان بیرونی تعامل دارد.
لحظه زیباییشناختی
بولاس مفهوم لحظه زیباییشناختی (Aesthetic Moment) را معرفی کرد که به تجربیاتی اشاره دارد که در آنها فرد به طور عمیق و شهودی، زیبایی و معنا را درک میکند. این لحظات میتوانند در فرایند روانکاوی یا در زندگی روزمره رخ دهند و به فرد کمک کنند تا به خود حقیقیاش نزدیکتر شود.
سرنوشت و تقدیر
بولاس میان سرنوشت (Destiny) و تقدیر (Fate) تمایز قائل شد. او معتقد است که سرنوشت به معنای تحقق پتانسیلهای درونی فرد است، در حالی که تقدیر به معنای تسلیم شدن به الگوهای تکراری و محدودکننده گذشته است. او تأکید میکند که روانکاوی میتواند به افراد کمک کند تا از تقدیر فرار کرده و به سرنوشت خود دست یابند.
ای دی ام (IDOM)
بولاس با الهام از مفهوم خود حقیقی وینیکات، اصطلاح ای دی ام (IDOM) را معرفی کرد. این مفهوم به شیوهای اشاره دارد که فرد از طریق آن، دنیا را در ارتباط با ابژههایش درک میکند و به آنها نزدیک میشود. ای دی ام هر فرد، ترکیبی از عوامل ذاتی و محیطی است و نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و روابط او دارد.
روانکاوی از منظر بولاس
بولاس روانکاوی را به دو مرحله تقسیم میکند:
مرحله اول: کشف و تحلیل نشانهها
در این مرحله، روانکاو تلاش میکند تا از طریق تداعی آزاد، به معنای پنهان نشانههای روانی بیمار دست یابد. بولاس این نشانهها را اوراکل (Oracle) مینامد و معتقد است که آنها پیشگویانه هستند و به ریشههای ناخودآگاه مشکلات روانی بیمار اشاره دارند.
مرحله دوم: رشد و تحول
در این مرحله، روانکاو به بیمار کمک میکند تا از خود حقیقیاش استفاده کند و به رشد و تحول دست یابد. بولاس تأکید دارد که در این مرحله، نیاز به تفسیر کمتری وجود دارد و روانکاو باید فضای امنی برای بیمار فراهم کند تا او بتواند از روانکاو به عنوان یک ابژه برای رشد خود استفاده کند.
مفاهیم کلیدی در نظریات بولاس
بیماری بهنجاری
بولاس اصطلاح بیماری بهنجاری (Normotic Illness) را برای توصیف افرادی به کار برد که ظاهراً بهنجار هستند، اما در واقع فاقد فردیت و هویت مستقلاند. این افراد به شدت به تأیید و تحسین دیگران وابستهاند و زندگیشان بر اساس الگوهای کلیشهای جامعه پیش میرود.
سرقت روانی
بولاس مفهوم سرقت روانی (Extractive Introjection) را معرفی کرد که به دزدیدن داراییهای روانی یک فرد توسط دیگری اشاره دارد. این داراییها میتوانند شامل ایدهها، باورها، استقلال و هویت فرد باشند. سرقت روانی میتواند در سطح فردی، خانوادگی یا اجتماعی رخ دهد و تأثیرات عمیقی بر روان فرد داشته باشد.
روابط ابژۀ در حال شکلگیری
بولاس به اهمیت روابط اولیه میان مادر و نوزاد تأکید دارد و معتقد است که این روابط، پایهگذار شخصیت و روان فرد هستند. او این روابط را روابط ابژۀ در حال شکلگیری (Object Relations in Formation) مینامد و معتقد است که این روابط، قواعدی برای بودن و رابطهمندی فرد با دیگران ایجاد میکنند.
آثار و تألیفات
بولاس بیش از ۱۰۰ مقاله و چندین کتاب در حوزه روانکاوی نوشته است. برخی از آثار برجسته او عبارتاند از:
- لحظه زیباییشناختی (Aesthetic Moment)
- دانسته نااندیشیده (Unthought Known)
- روانکاوی و فرهنگ
- بودن در یک شخصیت (Being a Character)
- سرنوشت و تقدیر (The Shadow of the Object)
- جبر سرنوشت (The Evocative Object World)
نتیجهگیری
کریستوفر بولاس یکی از خلاقترین و تأثیرگذارترین روانکاوان معاصر است که با ارائه مفاهیمی نوآورانه، نقش مهمی در توسعه نظریه و فنون روانکاوی ایفا کرده است. او با تأکید بر خلاقیت و پیچیدگی ضمیر ناخودآگاه، به درک عمیقتری از روان انسان دست یافته و مسیرهای جدیدی برای درمان و تحول روانی پیشنهاد داده است. نظریات بولاس همچنان الهامبخش روانکاوان و پژوهشگران در سراسر جهان است.
نظر شما