آشنایی با جوزف سندلر: روانکاو برجسته بریتانیایی و نماینده مکتب روانشناسی ایگو
جوزف جی. سندلر (Joseph Sandler)، متولد ۱۰ ژانویه ۱۹۲۷ و متوفی ۶ اکتبر ۱۹۹۸، روانکاو و پژوهشگر برجسته بریتانیایی بود که به دلیل مشارکتهای مهمش در توسعه روانکاوی و بازبینی مفاهیم کلاسیک این حوزه شناخته میشود. او یکی از نمایندگان برجسته مکتب روانشناسی ایگو و نظریههای روابط ابژه بود و با ترکیب این دو رویکرد، تأثیر عمیقی بر روانکاوی معاصر گذاشت. سندلر را بهعنوان یکی از پیشگامان “انقلاب آرام” در روانکاوی میشناسند.
زندگینامه و تحصیلات
دوران کودکی و تحصیلات اولیه
جوزف سندلر در آفریقای جنوبی به دنیا آمد و در همانجا بزرگ شد. او به دلیل مواضع ضد آپارتاید به لندن مهاجرت کرد. سندلر تحصیلات خود را در کالج دانشگاهی لندن ادامه داد و در سال ۱۹۵۰ دکترای خود را در روانشناسی دریافت کرد. پس از آن، او آموزشهای بیشتری در زمینه پزشکی و روانکاوی دید و در سال ۱۹۵۵ بهعنوان یک روانکاو آموزشدیده معرفی شد.
فعالیت حرفهای
سندلر در سال ۱۹۵۸ به عضویت انجمن روانکاوی بریتانیا درآمد و در سال ۱۹۶۶ بهعنوان روانکاو آموزگار این انجمن انتخاب شد. او همچنین در سال ۱۹۸۹ به ریاست انجمن بینالمللی روانکاوی منصوب شد. سندلر در طول فعالیت حرفهای خود، سردبیر مجله بینالمللی روانکاوی و مجله روانشناسی پزشکی بریتانیا بود و نقش مهمی در توسعه و گسترش روانکاوی در سطح جهانی ایفا کرد.
نظریات و دستاوردها
“انقلاب آرام” در روانکاوی
سندلر با بازبینی مفاهیم کلاسیک روانکاوی، از جمله سوپرایگو، ایگو-آرمان، خیالپردازی، والایش، و مکانیسمهای دفاعی، تحولی در این حوزه ایجاد کرد. او مفاهیم جدیدی مانند “جهان بازنمودنی”، “تحقق” و “پاسخگری نقش” را معرفی کرد که به درک بهتر فرآیندهای روانکاوی کمک کردند.
مفهوم “جهان بازنمودنی”
در مقالهای مهم در سال ۱۹۶۲، سندلر مفهوم “جهان بازنمودنی” را مطرح کرد. او این جهان را بهعنوان “هستی نسبتاً پایدار بهعنوان سازمانی از برداشتهای انبوه” تعریف کرد. این مفهوم به بررسی نحوه بازنمایی خود و دیگران در ذهن انسان و تأثیر آن بر تجربیات بینفردی میپردازد.
“تحقق” و “پاسخگری نقش”
سندلر مفهوم “تحقق” را بهعنوان فرآیندی معرفی کرد که در آن خیالپردازیهای ناهشیار به واقعیت تبدیل میشوند. او همچنین با مفهوم “پاسخگری نقش” نشان داد که چگونه بیماران در جلسات درمانی تلاش میکنند نقشهای خاصی را به درمانگر تحمیل کنند تا خیالپردازیهای خود را تحقق بخشند.
تمایز بین ناآگاه گذشته و ناآگاه کنونی
سندلر معتقد بود که ناآگاه انسان به دو بخش گذشته و کنونی تقسیم میشود. ناآگاه گذشته شامل الگوهای پویایی است که از تجربیات اولیه فرد شکل گرفتهاند و ناآگاه کنونی شامل تعدیل این الگوها در زمان حال است. این تمایز به درمانگران کمک میکند تا بهتر بتوانند فرآیندهای ناهشیار بیماران را تحلیل کنند.
رویکرد به انتقال و انتقال متقابل
سندلر تأکید داشت که در روانکاوی باید از تفسیر زودهنگام انتقال اجتناب کرد و اجازه داد فرآیند روانکاوی بهطور طبیعی پیش برود. او همچنین بر اهمیت انتقال متقابل تأکید داشت و معتقد بود که درمانگر باید واکنشهای خود به بیمار را بهدقت تحلیل کند تا بتواند به درک عمیقتری از فرآیندهای ناهشیار بیمار برسد.
آثار برجسته
۱. بیمار و روانکاو (The Patient and the Analyst)
این کتاب که با همکاری الکس هولدر و کریستوفر دیر نوشته شده است، به بررسی مفاهیم کلیدی روانکاوی مانند اتحاد درمانی، انتقال، انتقال متقابل، مقاومت و واکنش منفی درمانی میپردازد. این کتاب یکی از منابع مهم آموزشی در روانکاوی است و همچنان در انستیتوهای روانکاوی تدریس میشود.
۲. ابژههای درونی: بازبینی مجدد (Internal Objects Revisited)
این کتاب که با همکاری آن-ماری سندلر نوشته شده است، به بررسی مفاهیم ناآگاه گذشته و ناآگاه کنونی میپردازد و چارچوبی یکپارچه برای پیوند نظریه و فرآیند بالینی ارائه میدهد.
۳. مقالات درباره جهان بازنمودنی
سندلر در مقالات خود به بررسی مفهوم جهان بازنمودنی و نقش آن در ساختاربندی تجربیات بینفردی پرداخت. این مقالات بهعنوان یکی از مهمترین منابع در حوزه روانکاوی شناخته میشوند.
دیدگاهها و نظریات
اهمیت احساس ایمنی
سندلر در اوایل کار خود (۱۹۵۹) بر اهمیت احساس ایمنی تأکید کرد و آن را به تجربیات اولیه خودشیفتگی ابتدایی مرتبط دانست. او معتقد بود که احساس ایمنی نقش مهمی در ایجاد اتحاد درمانی و تنظیم کارکردهای روانی دارد.
رواندرمانی بهعنوان فرآیند “دوستیابی” با خود
سندلر معتقد بود که رواندرمانی فرآیندی است که در آن بیمار با بخشهای غیرقابلقبول خود آشنا میشود و آنها را میپذیرد. او تأکید داشت که هدف روانکاوی، کمک به بیماران برای پذیرش بخشهای ناپذیرفتنی و کودکانه خود است.
انتقال متقابل و نقش درمانگر
سندلر معتقد بود که انتقال متقابل یکی از ابزارهای مهم در درک فرآیندهای ناهشیار بیمار است. او تأکید داشت که درمانگر باید واکنشهای خود به بیمار را بهدقت تحلیل کند و از آنها بهعنوان سرنخی برای درک بهتر بیمار استفاده کند.
تأثیر و میراث
تحول در روانکاوی معاصر
سندلر با بازبینی مفاهیم کلاسیک روانکاوی و معرفی مفاهیم جدید، نقش مهمی در تحول این حوزه ایفا کرد. او با ترکیب نظریههای روابط ابژه و روانشناسی ایگو، رویکردی جامعتر و عملیتر به روانکاوی ارائه داد.
تأثیر بر آموزش روانکاوی
سندلر بهعنوان استاد و پژوهشگر، نقش مهمی در آموزش نسلهای جدید روانکاوان داشت. آثار او همچنان بهعنوان منابع مهم در آموزش روانکاوی استفاده میشوند.
الهامبخش نسلهای جدید
سندلر با رویکرد باز و عملی خود به نظریهپردازی روانکاوی، الهامبخش نسلهای جدیدی از روانکاوان و پژوهشگران بوده است. او با تأکید بر اهمیت احساسات و تجربیات عاطفی در روانکاوی، راهی نوین برای درک و درمان مشکلات روانی ارائه داد.
نتیجهگیری
جوزف سندلر یکی از برجستهترین روانکاوان معاصر بود که با بازبینی مفاهیم کلاسیک روانکاوی و معرفی مفاهیم جدید، تأثیر عمیقی بر این حوزه گذاشت. او با تأکید بر اهمیت احساسات و تجربیات عاطفی، راهی نوین برای درک و درمان مشکلات روانی ارائه داد. آثار و نظریات او همچنان الهامبخش روانکاوان و پژوهشگران در سراسر جهان است و نقش مهمی در تحول روانکاوی معاصر ایفا کرده است.
نظر شما