موضوع : پژوهش | مقاله

قرآن گواه جاوید پیامبر صلی الله علیه و آله

مجله  رواق اندیشه  رواق اندیشه، شماره 2، مرداد - شهریور 1380 
قرآن گواه جاوید پیامبر صلی الله علیه و آله
نویسنده : غفوریان، محمدرضا
چکیده:
در این نوشته ویژگی های قرآن به بررسی نهاده شده است تا سند مهم و نشانه درستی ادعای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را بکاود. ادعای پیامبر و مسلمانان این است که همه مخاطبان واپسین آیین آسمانی، با هر زبان و فرهنگی و در هر روزگاری، با نگاه غیر تعبدی به این کتاب، ویژگی هایی را در آن می یابند.

اعجاز جاویدان این کتاب نزد پیروان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به همین معناست و این مقاله در پی بررسی این ویژگی های شگفت است در حقیقت آنچه که قرآن را در فراخوانی انسانها برای آوردن سوره ای همانند این کتاب ممتاز می سازد همین اوصاف نایاب می باشد.

از سوی دیگر چون مخاطب قرآن همه انسانها با فرهنگها و زبانهای گوناگونند، ناگزیر ویژگی های اعجازی این کتاب نیز نباید به گونه ای باشد که تنها آشنایان با زبان تازی بتوانند آن را دریابند. به باور نگارنده، افزون بر آنچه قرآن را در آغاز پیدایش آن در میان مردم، سخنی شگفت و فراتر جلوه داده بود، در رهگذر سده ها و با گسترش اسلام، می توان ویژگی های دیگری را نیز دریافته و بررسی کرد.

در بخش نخست این نوشته ویژگی یک نواختی انحصاری و بی همتا و عدم تحریف قرآن، مطرح گردیده و کوشیده شده است تا روشن شود که این یک امتیاز شگفت و بیرون از تلاش بشری پیامبر صلی الله علیه و آله است و جز خواست برتر آسمانی را نمی توان علّت آن به شمار آورد. در بحثهای آینده ویژگی های دیگر بررسی خواهد شد.

از روزگاری که پیامبر اسلام مردم را به آیین خویش فراخوانده تا به امروز، مسلمانان همواره بر این باورند که بزرگترین نشانه درستی و خدایی بودن دعوت پیامبر، نوشته ای است که با خویش به همراه آورده و آن را گواه راستی خود نامیده است.

ادعای پیروان این پیامبر بزرگ آن است که کتاب او معجزه ماندگار است و هر کس در هر روزگاری می تواند با بررسی و درنگ شایسته در آن، به روشنی دریابد که او پیامبری است از سوی خداوند بزرگ برای مردم و پیام رهایی آورده است. روشن است که بررسی چنین ادعایی باید بیرون از گستره تعبّد دینی انجام گیرد، چه، راه منطقی در بررسی نشانه ها و معجزه های پیامبران، پذیرش تعبّدی آنها نمی باشد، بلکه اینان خود، پس از موشکافی و اثبات، زمینه ساز پیدایش تعبّد دینی می شوند.

باری، قرآن، کتاب شناخته شده پیامبر اسلام، چگونه می تواند گواه درستی ادعای او در پیام رسانی آسمانی باشد؟ چگونه می توانیم با نگاه کسی که هنوز به خدایی بودن آن باوری ندارد، به این کتاب بنگریم و در سرانجام این پژوهش بدان جا رسیم که پیامبر اسلام، با آن ویژگیها و آغاز و انجام زندگی از یک سوی و این کتاب، با این ویژگی ها از سوی دیگر، نشانگر آنند که چنین کتابی از جایگاهی برتر و والاتر آمده و خرد نمی پذیرد که این نوشته با توان بشری سامان یافته باشد.

در این بررسی کوتاه به جست و جوی ویژگی های قرآن می پردازیم تا ببینیم آیا آن گونه که باورمندان به پیامبر اسلام ادعا می کنند، این کتاب را باید فراتر از نوشته های بشری به شمار آورد یا خیر؟ به راستی این ویژگی ها کدامند؟

گویا اگر از مسلمانان بسیاری همین را بپرسیم، در پاسخ، بر ادبیات زیبا و ویژه قرآن پای می فشارند. آیا می توان به همین اندازه بسنده کرد و قانع شد؟ بررسی ادبیات قرآن و تصدیق فوق العاده بودن آن، مانند بررسی ادبیات هر متن دیگری، نیازمند آشنایی با زبان اصلی قرآن است. بدین سان آیا دریافتن اعجاز این کتاب در گرو آشنایی با زبان عربی است؟

پس مخاطبان دیگر پیامبر اسلام، که به ادعای خود او و مسلمانان، همه انسانها در همه روزگارانند، چگونه باید دریابند که قرآن معجزه جاودان است؟ چندان پسندیده نیست که مخاطبان پیامبر، همه انسانها باشند و مهمترین گواه درستی پیامبری او نوشته ای باشد که تنها با دانستن زبان عربی بتوان آن را به عنوان نشانه و معجزه پذیرفت. درست است که هر نوشته یا سخنی ناگزیر باید به زبانی سامان یابد و عربی بودن قرآن نیز به تصریح خودش با برنامه خداوند و برای هدفی ویژه بوده است، ولی سخن ما این است اعجاز این کتاب را اگر تنها در جنبه ادبی آن بجوییم، باید به پرسشهایی که گفته ایم پاسخ دهیم و به باور ما کار آسانی هم نیست.

بررسی اعجاز کتاب دینی ما مسلمانان از یک نگاه دیگر نیز دارای اهمیت ویژه است. همه پیامبران گذشته، چه راستین و چه دروغین، اگر برای راستی ادعای پیامبری خویش نشانه و معجزه ای آورده باشند، باید آن نشانه ها را در لابه لای گفته ها و نوشته های تاریخ جست.

برای ما گفته یا نوشته اند که آنان در برابر چشمان خیره مردم روزگار خود، دست به کارهای شگفتی می زدند که هماوردان توانمندشان نیز به زانو در می آمدند.

کشتی رهایی بخش نوح علیه السلام، زنده ماندن ابراهیم علیه السلام در میان آتش انبوه دشمنان، چوبدست موسی علیه السلام که هم مارهای جادویی را در کام کشید و هم آب خروشان را برای گذر اسرائیلیان شکافت.

درمان بیماریهای بدخیمی چون پیسی و نابینایی مادرزاد به دست عیسی علیه السلام، گذر از برابر دیدگان دشمنان تیغ برکشیده و کوچ به مدینه، تار عنکبوت و آشیانه کبوتری آرام بر سردر غار، یاری فرشتگان در جنگ نابرابر و خبررسانی خداوند به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در برخی دروغها و رازهای پنهان، همه و همه را در نوشته ها و گفته های تاریخی می خوانیم.

تنها راه ما برای پذیرش همه یا برخی از آنها، اعتماد به نقل تاریخی است و نه مشاهده مستقیم. اما قرآن این گونه نیست. جاودانگی اعجاز این کتاب بدین معناست که هر کس می تواند، خود دریابنده اعجازش باشد، بلکه چه بسا بتوان گفت، و ما نیز بر این باوریم، که گذشت روزگاران چهره اعجاز این کتاب را آشکارتر می کند و امروز می توان در این باره چیزهایی را دریافت که در گذشته و در آغاز پیدایش این کتاب ممکن نبود.

پیش از پرداختن به ویژگیهای قرآن دو نکته را که در موضوع نوشته ما مهم است یادآور می شویم.

1- آنچه در این نوشته پی می گیریم رسیدن به این نتیجه است که قرآن را با داشتن ویژگیهایی انحصاری، نمی توان محصول تلاش یک انسان به شمار آورد. آورنده این کتاب خود یک بشر بود و جدای از وحی آسمانی، هرگز نمی توانست کتابی را با این ویژگی ها عرضه نماید.

این، همه هدف نوشته ما است که البته چیز کمی هم نیست. اگر بتوانیم در فراز و نشیب بحثها و بررسی ویژگیهای قرآن به این نتیجه برسیم که چنین کتابی نمی تواند محصول کوشش و گردآوری انسان باشد، جنبه اعجاز و سندیت آن برای گواهی درستی پیامبری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، اثبات خواهد شد. آورنده قرآن نیز در متن آن بر همین نکته پای می فشارد که چنین نوشته ای از جایگاهی بالا و والا آمده و کار خود پیامبر نیست.

«قل لو شاء الله ما تلوته علیکم و لاادریکم به فقد لبثت فیکم عمرا من قبله أفلا تعقلون»[1]

«بگو اگر خداوند می خواست من قرآن را بر شما نمی خواندم و بدان آگاهتان نمی کردم، من عمری را میان شما به سر برده ام، پس آیا نمی اندیشید؟»

2- نکته مهم دیگر این بحث آن است که اگر بتوانیم اثبات کنیم که قرآن، کاری فراتر از توان بشری است، تنها چیزی که از این مطلب می توان نتیجه گرفت اثبات ارتباط پیامبر با پروردگار و درستی ادعای او در پیامبر بودن است و نه چیز دیگر. این نکته مهمی است که نباید از آن غفلت کنیم؛ چرا که نهایت برد اثباتگری اعجاز، تنها راست بودن ادعای پیامبری آورنده معجزه است و نه اثبات محتوای سخن و معارفی که عرضه می کند.

شاید گمان کنیم که با معجزه می توان مضمون و محتوای معارف پیامبران را نیز اثبات کرد، ولی سخن درست آن است که اعجاز، تنها اثبات می کند که آورنده آن با سرچشمه ای فراتر از توان انسانها ارتباط دارد حتی پس از اثبات پیامبری و ارتباط با وحی، بسیاری از معارف را با کاوشهای خرد باید پذیرفت.

مسائل بسیاری از معارف مبدأ و معاد، اوصاف حق، نبوت، امامت و... بدین گونه اند که با تلاش خرد انسانها، البته هر کس به اندازه توان خویش، باید درک گردد و ارزش اعتقاد به این مسائل نیز به اندازه ژرفای درک آنهاست. این مطلب سخن بلندی است از مرحوم علاّمه طباطبایی[2] که نشانگر نگاه کلّی و سامان مند ویژه او در دین شناسی است. در این بحث مطالب سودمندی در باره جایگاه اعجاز پیامبران در سخن مرحوم علاّمه آمده که اهل پژوهش می توانند برای تکمیل بحث به این فصل مراجعه نمایند.

جاودانگی و بی همتایی
نخستین ویژگی چشمگیر قرآن که در این نوشته بدان می پردازیم ماندگاری و یک نواختی این کتاب در گذر سده های پیدایش آن از آغاز اسلام تا کنون است. در این بخش سخن بسیار داریم که در چند فراز به توضیح نکته های اصلی مطلب و سپس نتیجه گیری آنها می پردازیم و با نگاه به چند نکته و چیدن آنها به گونه ای منطقی، برآیند سخن را یادآور می شویم:

تکثیر انبوه و بی مانند
با اندکی توجه می توان تصدیق کرد که در میان همه نوشته های بشر از گذشته های دور تا کنون، هیچ نوشته ای به اندازه قرآن به زبان اصلی خویش تکثیر و انتشار نیافته است. نه در هیچ یک از ادیان گذشته و حال و نه در هیچ یک از رشته های دانش بشری، نوشته ای را نمی توان یافت که همانند قرآن در شمارگانی که بی گزافه گویی به میلیاردها نسخه می رسد، منتشر شده باشد.

اگر چنین چیزی در متن دیگری، هر چند یک کتاب یا جزوه، رخ می داد، برای یافتن آن نیاز به جست و جوی بسیار نبود. در هر جای جهان، حتی اگر مسلمانی را هم به آسانی نتوان یافت، پیدا کردن قرآن در کتابخانه ها و کتاب فروشیها کار دشواری نیست.

بگذریم از این که در میان مسلمانان از هر فرقه و فرهنگی و با هر اندازه آشنایی با زبان عربی و حتی پای بندی کم یا زیاد به باورهای دینی، در هر خانه و مدرسه و هر جا، نه یک نسخه که چندین نسخه از این کتاب دینی را می توان یافت. بر سفره گسترده آغاز هر زندگی مشترکی قرآن می گشایند و در هر سرای نوی نخست قرآن می برند و سرانجام، پایان عمر خویش را با نگاه، لمس و خواندن قرآن رقم می زنند.

در مناسبتهای گوناگون هدیه ای ارزشمند و زیبایش می دانند. این همه سبب شده که قرآن با تکثیری میلیاردی در میان مسلمان و نامسلمان، در خاور و باختر، در هر خانه و مسجد و مدرسه و موزه ای به آسانی در دسترس همگان باشد.

یادآور می شویم که مقصود ما فراوانی این کتاب به زبان اصلی آن، عربی است. این ویژگی را در هیچ متن علمی یا دینی دیگر نمی توان یافت. آری اگر ترجمه های کتاب مقدس یهود و مسیحیان، شمارگان انبوهی دارند، هرگز به زبان اصلی نیست.

گذشته از این که ما سخن از ترجمه های انبوه قرآن به میان نیاورده ایم؛ چرا که قرآن به زبان اصلی خویش نشانه اعجاز و گواه راستی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است، حتی اگر به هیچ زبان دیگری هم ترجمه نمی شد. البته در مقایسه میان نسخه های قرآن و کتابهای مقدس مسیحیان سخنی داریم که در دنباله همین بخش بدان می پردازیم. کوتاه سخن این که کتاب دینی مسلمانان در خاور و باختر کره خاک به زبان اصلی در دسترس مسلمان و نامسلمان است و این تنها به روزگار ما بازنمی گردد بلکه در همه سده های اسلامی چنین بوده است.

ماندگاری در سده ها
نکته مهم دیگر در باره نسخه های انبوه و میلیاردی قرآن در گذر سده ها آن است که نسخه های همه سده ها و روزگاران را امروز می توانیم ببینیم و بررسی کنیم. این نیز ویژگی بی مانندی در میان میراث مکتوب بشری در دانش و دین است.

هیچ متن کهنی را نمی توان یافت که با چنین تکثیری از فراز بیش از چهارده سده، نسخه های بی شماری از همه سده های آن را امروز در دسترس داشته باشیم. امروز در مساجد، مدرسه ها، موزه ها و حتی خانه ها نسخه های کهن قرآن را از سده نخست اسلام و حتی نیمه آغازین آن سده در موزه ها داریم، تا چه رسد به سده های دوم، سوم و پس از آن، که براستی نسخه هایشان بسی انبوه و ماندگار بر جای مانده است.

جالب توجه این است که انبوهی از نسخه های کهن و مستند قرآن در گذر سده های پیشین، در دست مسلمانان نبوده است. شمار قرآنهای موجود در موزه ها و کتابخانه های دیگر سرزمینها که پیش و پس از جنگهای صلیبی بدان جا راه یافته است، بسیار فراوان می باشد.

به هر روی پژوهشگران امروز می توانند کتاب دینی مسلمانان را در فراز و فرود همه سده های پیدایش آن بکاوند و نسخه های بر جای مانده از آغاز تا کنون را به بوته بررسی نهند. به نظر می رسد که هیچ نوشته دیگری را، خواه دینی و خواه علمی، نمی توان این گونه یافت که در شمارگان میلیاردی در گذر بیش از چهارده سده، بتوان آن را کاوید. یادآور می شویم که پافشاری ما بر این نکته از آن روست که در نتیجه گیری بحث، بسیار مهم می باشد.

یکنواختی نسخه ها
با توجه به نکته هایی که گفته ایم اکنون می توان با بررسی نسخه های انبوه در جای جای خاور و باختر، از گذشته های دور تا کنون به روشنی دریافت که همه آنها به گونه ای یکنواخت می باشند. گوناگونی نسخه ها و کاستی و فزونی بخشهایی از یک کتاب و نوشته، چنان فراوان است که در بسیاری از کاوشهای تاریخی و علمی، دشواری هایی را پدید می آورد یافتن نوشته ای مستند و یکنواخت و هماهنگ با نسخه های گوناگون، گویا آرزویی دور و دست نیافتنی است.

تازه این پدیده در نوشته های علمی است که بیشتر در محافل و کتابخانه ها بوده و در میان عالمان و فرهیختگان و یا خوشنویسان و مقرران، دست به دست می شده است. به راستی آیا می توان نام آورترین کتابهای تاریخ دانش بشر را که همواره خوانده و آموخته می شدند، به گونه یکنواخت و بی کاستی و فزونی یافت؟

از جمهوری افلاطون تا سیاست ارسطو گرفته تا قانون و شفای بوعلی، که همواره در خاور و باختر، زیور دست و زبان و خرد دانش پژوهان بوده اند، چه اندازه دچار دگرگونی شده اند؟ سخن از گناه یا کم کاری کسی نیست، بلکه سرشت مسأله برجای ماندن نوشته ها بدین گونه بوده و هست. با این همه، در باره قرآن چنین چیزی را نمی بینیم. این نیز یک ادّعای تنها و بی دلیل نیست؛ چرا که نسخه های همه سده های آن را امروز می توان در دست همگان یافت.

کهنترین نسخه ها با آنچه امروز به چاپ می رسد، همه و همه یکنواخت و هماهنگ است. آری اختلاف در شیوه نگارش (رسم الخط) برخی واژه ها به چشم می خورد که به اصل آن زیانی نمی رساند. هیچ اختلافی در نسخه های میلیاردی این کتاب در گذر بیش از چهارده سده، که همه عمر پیدایش آن در میان بشر است نمی توان یافت.

آیا در نسخه های موجود می توان حتی در حدّ یک جمله نیز کاستی و فزونی دید؟ اگر هست در کجاست؟ این کتاب را نسل به نسل، میلیونها مسلمان از پیشینیان خود برگرفته اند که آنان نیز از نیاکان خویش تا نخستین سالهای پیدایش اسلام به ارث برده اند و هیچ برهه ای از تاریخ اسلام را نمی توان یافت که ایستایی و نامعلومی در آن باشد. براستی آیا چنین روندی را حتی در یک نوشته دیگر، چه در ادیان و چه در دانشها می توان یافت؟

آنچه گفته ایم با توجه به این نکته ها اهمیت بیشتری می یابد که هم سرزمین و هم روزگار پیدایش قرآن، از ابزارهای شایسته نگارش و نگاهداری یک کتاب برخوردار نبود. این کتاب در میان مردمی پیدا شده بود که خواندن و نوشتن در میان آنان بسی کمیاب بود و بر سنگ و چوب و استخوان شانه شتر، چیز می نوشتند.

اگر امروز متنی را یکنواخت و هماهنگ بیابیم که به یاری دستگاههای توانا و پیچیده آماده و منتشر شود، جای شگفتی نیست. سرپنجه های توانمند دانش بشری امروز به جایی راه برده است که نوشته هایی همسان و به دقّت یکنواخت را همزمان در خاور و باختر کره خاک به زیر چاپ می برد و میلیونها نسخه آن را در سرتاسر جهان می پراکند و تازه این نیز کار آسانی شده است.

اما سخن ما از روزگاری است که نه قلم و نه کاغذهای امروزی بود و نه دستگاههای ساده تکثیر؛ هر نسخه از یک کتاب را باید یک یا چند تن از آغاز تا انجام می نوشت و روشن است که توان ادبی و دانش تا چه اندازه می توانست در درستی یا نادرستی آن نوشته تأثیر بگذارد.

با چنین وضعی حتی در سده های نخستین اسلام نیز قرآنهای موجود با هم برابر و همسانند. به راستی بر جای ماندن نسخه های یکنواخت نوشته ای که از سرزمین بدوی عربستان و بر روی سنگ و چوب و استخوان شانه های شتر، به میان انسانها آمده، بسی شگفت است.

این نیز شایسته درنگ و دقت می باشد که سرزمینها و اقوام مسلمان دارای گوناگونی و پراکندگی بسیار بوده و هست. از باختر تا بخشی از اروپا و از خاور تا دورترین جزایر پراکنده جنوب شرقی آسیا، گستره مسلمانان به شمار می آید و در دیگر بخشهای جهان نیز اقلیتهای چشمگیر و پرشماری هستند.

این پراکندگی با گوناگونی باورهای کلامی و فقهی همراه بوده و از این رهگذر، فرقه های گوناگونی در اسلام داشته و داریم. این مذاهب در بنیادهای باور دینی و نیز احکام فقهی، دارای شیوه ها و روشهای گوناگون می باشند. از یکتاپرستی و ویژگیهای پروردگار بزرگ و پیامبری و رستاخیز که بگذریم، حتی وضو و نماز و روزه که کارهای هر روز مسلمانان است، در هر یک از این مذاهب، دارای ویژگیهای همان مذهب می باشد.

کوتاه سخن این که مسلمانان در خدا و پیامبر و رستاخیز و عبادات و معاملات دارای باورها، برداشتها و شیوه های گوناگون هستند، ولی با این همه یکی از چیزهای یکنواخت و پذیرفته شده نزد همگان، قرآن، کتاب پروردگار است.

همه مذاهب اسلامی به یک کتاب که همه واژگانش برابرند و در همیشه تاریخ پرفراز و نشیب اسلام یکسان مانده است، باور دارند. با این که سوگمندانه در گذر سده های گذشته بر سر اختلاف خویش به نزاع پرداختند، بر یک قرآن پای فشرده و می فشارند.

البته نباید گمان برد که برخی چیزهای دیگر مانند قبله و رکعات نماز و زمان روزه سالانه و بسیاری از واجبات و محرّمات نیز نزد مسلمانان اختلافی نیست و قرآن نیز مانند همین موارد است؛ زیرا با توجه به آنچه مورد اختلاف شده طبع پدیده ای چون قرآن، با دشواری هایی که برای نگارش و نگاهداری آن برشمرده ایم باید مورد اختلاف می شد و یکنواخت ماندن آن جای شگفتی دارد.

جایی که جمله های کوتاه اذان و نماز و کارهای وضو و حج که هر روز و هر سال بارها و بارها تکرار می شد و می شود، دچار اختلاف شده امّا قرآن با این حجم و جمله بندیها که به طور عادی در هر نوشته ای اشتباه و اختلاف در آن رخ می نماید یکنواخت و همسان مانده و هیچ یک از عوامل مشکل ساز در آن راه نمی یابد. این همان چیزی است که شگفتی می آورد.

نکته درخور درنگ دیگر این که در سده های نخستین اسلام عواملی را می یابیم که در هر جای دیگر می تواند تأثیرگذار بوده و میراث مکتوبی را دچار ناهمگونی سازد. نبودن نقطه و نشانه گذاریهای امروزی آن هم در نوشته ای مانند قرآن به زبان عربی، می توانست این نوشته را دچار اختلافی شدید بنماید، ولی چنین نشده است.

دقّتی اندک در ساختار واژه ها و ترکیبهای عربی و بویژه قرآن به خوبی نمایانگر این مطلب است که یکدست ماندن قرآن پدیده عادی نیست. دهها سال بر این کتاب گذشت و هزاران تن آن را دست به دست و سینه به سینه منتقل کردند، ولی نه از آن کاسته و نه بدان افزوده شده است.

مدوّن و بسامان نبودن قواعد و دستور زبان عربی در دهه ها و بلکه یکی دو سده نخستین آغاز اسلام نیز می توانست عامل نابسامانی متن قرآن باشد، ولی چنین نشده است. اندک آشنایی با زبان عربی گواه آن است که نوشته ای چون قرآن اگر بی ملاحظه دستور و قواعد گسترده این زبان خوانده و نوشته شود، دستخوش چه هرج و مرجی می گردد.

نمونه هایی که معنای یک جمله را کاملاً دگرگون می سازد و حتی برخی از مسلمانان عرب زبان دهه های نخستین نیز دچار اشتباه شده بودند، گواه روشنی است. در آیه شریفه ای از قرآن آمده است «أنّ اللّه بری ءٌ من المشرکین و رسولُه»[3] اگر واژه «رسوله» را به کسره بخوانیم به معنای بیزاری پروردگار از پیامبرخویش خواهد بود، که به راستی معنای زشت و نابجایی است.

مواردی از این گونه بسیار است که در کتابهای علوم قرآن چون اتقان سیوطی می توان دید. از این روی، از همان دهه های نخستین با تلاش امیر المؤمنین علی علیه السلام و کوشش و پیگیری مسلمانان، دستور زبان عربی به گونه ای گسترده و سامانمند تدوین شده و تا کنون نیز چنان یک رشته علمی بالنده و پربار در میان پژوهشگران و دانشمندان، مطرح است.

در کتابهای علوم قرآن در این باره از دو شخصیت شیعی نام می آورند، که بنیانگذار تدوین قاعده های زبان عربی برای درست خواندن قرآن بودند؛ یکی ابوالاسود دوئلی که از یاران امیر المؤمنین علیه السلام بود و دیگری خلیل نحوی.

عامل دیگر که می توانست قرآن را دستخوش نابسامانی و دگرگونی سازد، شرایط زندگی فردی و اجتماعی مردم عربستان دهه های آغازین اسلام است. مردمی که سواد خواندن و نوشتن در میان آنان بسیار کمیاب بود و کتاب و قلم، آشنای چشم و دست مردم آن سامان نبود.

از همین رهگذر و نیز کمبود ابزارهای ساده نوشتن و نگاهداشتن نوشته ها، بر جای ماندن میراث مکتوب از روزگار عرب جاهلی، چیزی بسیار دشوار و باورنکردنی به نظر می رسد. با این همه، قرآن از میان همان مردم و از دل همان روزگاران، به گونه ای یکنواخت و بی کاستی و فزونی، مانده است.

به یادآوریم که هر تک نسخه قرآن را باید از آغاز تا انجام، یک یا چند تن با دست و قلم بنویسند و در چنین شرایطی هرگز نمی توانیم دو نسخه همسان از آنگونه که در کتابهای چاپی روزگار خودمان می بینیم بیابیم. تک نگاری دستی کتابها و نوشته ها در روزگاران پیشین، سبب نابسامانی و اختلاف نسخه در همه میراث مکتوب فرهنگ بشری گردیده است. هم در نوشته های ادیان و هم در کتابهای رشته های دانش پر ارج بشری چنین تأثیر زیانباری را می بینیم.

در این میان تنها قرآن را می بینیم که از فراز سده های پر فراز و نشیب تاریخ اسلام، با این همه انبوهی در تکثیر، آن هم به دست ملتها و فرهنگهای بسیار گوناگون، در خاور و باختر زمین به یک شیوه بوده و هست، از درون خانه ها تا گنجینه های موزه ها، در میان باورمندان تا کتابخانه ها و موزه های غیر مسلمانان، از سده نخست تا کنون، بی فزونی و کاستی یک قرآن از سوی یک پروردگار داشته و داریم.

از آنچه در این بخش گفته ایم می توان به برایند مهمی رسید: در میان همه نوشته های برجای مانده در همه ادیان و دانشها، تنها یک کتاب را می یابیم که نسخه های تکثیرشده این کتاب به زبان اصلی آن به میلیاردها می رسد. از سویی دیگر از همه سده های حضور قرآن در میان مردم، نسخه های پرشماری را همین امروز در دسترس داریم که در کتابخانه ها و موزه های خاور و باختر زمین، در دست مسلمانان و غیر مسلمانان می باشد.

با همه انبوهی و پراکندگی نسخه های این کتاب، همه آنها را یکنواخت می یابیم و حتی یک آیه یا جمله در این همه نسخه های پراکنده نمی توان یافت که اختلاف، کاهش یا افزایش را به دنبال داشته باشد. آری شماره آیات نسخه ها برابر نیستند، ولی واژگان که اصل قرآن نیز همان واژه هاست هیچ اختلافی ندارند.

اکنون سخن در این است که این ویژگی انحصاری و استثنایی از کجا پیدا شده است؟ چرا در هیچ آیینی و در هیچ رشته دانش بشری با داشتن این همه نوشته و کتاب برجای مانده از سده های گذشته و حتی روزگاران پس از قرآن، نمی توان همتایی برای این کتاب یافت. به راستی این ویژگی شگفت جای درنگ بسیار دارد که تنها یک کتاب از گذر سده های دور هم چنان یکنواخت و بی دگرگونی برجای مانده است و این همه انبوه کتابها و نوشته های الهی و بشری، دینی و علمی، هیچ یک این گونه نمانده است.

راز ماندگاری قرآن
ادعای این نوشته آن است که جاودانگی بی همتای قرآن، کاری بشری نیست و این دست نخوردگی به خواست خداوند می باشد. اما از کجا می توان چنین ادعایی را اثبات کرد؟ پرسشی که در این فراز از بحث به روشنی رخ می گشاید این است که آیا ارج و اعتبار قرآن نزد مسلمانان و اهمیتی که در این آیین به کتاب اصلی اش داده می شود، سبب این دست نخوردگی و پایداری نیست؟ چرا باید جاودانگی و دگرگون نشدن قرآن را به خدا نسبت دهیم و از این رهگذر نتیجه بگیریم که این کتاب از سوی پروردگار فروفرستاده شده است؟

چرا این ویژگی قرآن را برآیند تلاش و همت و احترام مسلمانان ندانیم؟ فراموش نکنیم که اصل این بحث را هم نمی توان به کمک تعبّد دینی و نگاه باورمندانه به آیات و روایات، بررسی کرد؛ زیرا سخن در اثبات معجزه و نشانه بودن خود قرآن به عنوان گواهی بر درستی ادعای پیامبری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است و بهره جستن تعبّدی از قرآن در این باره دور روشنی خواهد بود.

در پاسخ به این پرسش مهم به دو نکته باید توجه بسیار کنیم. نخست آن که در ادیان و رشته های دانش بشری نیز تلاش و ارج نهادن به کتابها برای نگاهبانی آنها بسیار بوده و نمی توان همه آن کوششها را در برابر تلاش مسلمانان دست کم گرفت. به راستی آیا یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان و نیز هندوها و پیروان بودا، کنفوسیوس، مانی، مزدک و... به متون مقدس خویش عشق و احترام نمی ورزند؟ آیا ارج و تقدّس کتاب مقدّس نزد مسیحیان و نیز یهودیان را می توان کم و ناچیز انگاشت؟

هرگز چنین نیست. همچنین انبوه پژوهشگران گستره دانش بشر را در گذر تاریخ پرفراز و نشیب علم نمی توان به سستی و کوتاهی متهم کرد. بشر برای نگاهبانی از میراث مکتوب خویش بسیار کوشیده است و هر چند رخدادهای غمباری چون جنگها، یورشها، دستبردها و خشم طبیعت در نابود ساختن بخشی مهم از میراث فرهنگی انسانها تأثیر چشم گیر داشته است، ولی مگر چنین چیزهایی برای قرآن رخ نداده بود؟

با این همه چرا هیچ نوشته ای در تاریخ فرهنگ مکتوب بشر همانند قرآن دست نخورده نمانده است؟ حقیقت آن است که هم در ادیان و هم در دانشها، تلاش بسیاری برای ماندگاری متون انجام گرفته، ولی نبود ابزارهای کارامد و پیش رفته در گذشته، رخدادهای طبیعی و دوستیها و دشمنی های فرهنگ سوز و دانش برانداز، همه و همه دست به دست داده و بر پیکر این میراث ارزشمند نواخته اند و تا آن جا که دست ما را از نوشته های بسیاری کوتاه کرده اند. این همه نه از کوتاهی و ارج ننهادن انسانهاست، که در باره بسیاری از متون بویژه کتابهای مقدس ادیان چنین چیزی پذیرفتنی نیست.

اکنون بر این نکته یک بار دیگر پای می فشاریم که چرا در این میان قرآن به تنهایی این گونه ماندگار و دست نخورده پای برجای مانده است؟ همه رخدادهای ناسازگار و دانش سوز و دوستیها و دشمنیها آگاهانه و ناآگاهانه در باره قرآن نیز بوده است. این نوشته در پی آن نیست که تاریخ قرآن را بازگو کند، ولی آشنایان می دانند که این کتاب چه فراز و نشیب هایی را پشت سر نهاده و همچنان پایدار مانده است، چیزی که در هیچ نوشته دیگری نمی توان همانندش را یافت، حتی در کتابهایی که در روح و جان فرهنگ برخی ملتها چنان بنشسته که تا درون خانه ها و جشنها و سوگها راه یافته است نیز چنین یک نواختی و دست نخوردگی را نمی توان دید. آیا دیوان خواجه شیراز در میان مردم ما نمونه روشنی از این دست نیست؟ بدین سان نمی توان ماندگاری قرآن را تنها در گرو تلاش و عشق مسلمانان دید؛ این عشق و تلاش در همه جا بوده ولی چنین متنی در هیچ جای این گونه نپاییده است.

نکته دیگری که در این پاسخ یادآور می شویم آن که در میان مسلمانان، تنها قرآن نیست که متنی مقدّس به شمار می آید، گر چه چیزی همپای آن نیست. مجموعه ای بزرگ از نوشته ها و گفته های رهبران اصلی اسلام به صورت روایات در میان مسلمانان فرقه های گوناگون همواره مورد اهتمام و علاقه بوده و هست. به راستی اگر تنها تلاش مسلمانان، سبب پایداری قرآن شده، چرا چنین چیزی در روایات تحقّق نیافته است؟ چرا این همه گفته ها و نوشته های نادرست و نامعتبر، به اعتراف همه اندیشمندان همه فرقه ها، در لابه لای کتابهای حدیث گنجانده شده و تازه، روایات معتبر نیز با نقلها و متنهای گوناگون به ما رسیده است؟ آیا تلاش و همت مسلمانان به بخش حدیث که رسیده به ناکارامدی دچار شده است؟ چرا؟

آیا کتابی چون نهج البلاغه با آن همه ارج و اهمیت نزد شیعه، یکنواخت و دست نخورده مانده است؟ این نکته مهمی است که ویژگیهای انحصاری قرآن را، نه تنها در میان متون دینی و علمی دیگر، که حتی در متون دینی دیگر خود مسلمانان نیز نمی توان یافت. البته مقصود ما دست کم گرفتن تلاشهای ارزشمند دست اندرکاران نقل و تدوین حدیث در تاریخ اسلام نیست.

آنان همه توان خویش را به کار بسته اند و میراث گرانسنگی را برای فرهنگ مکتوب بشر بر جای گذاشته اند. اما حدیث مسلمانان نیز با همه کوشش و تلاشی که برای پالایش و ماندگاری درست آن انجام شده، در فراز و فرود تاریخ به سرنوشت عادی و طبیعی همه متون دیگر بشری دچار گشته است و این جای شگفتی ندارد، شگفتی در استثنایی بودن قرآن است.

بدین سان نمی توان باور کرد که دست نخوردگی قرآن به سبب تلاش و عشق باورمندان به این کتاب بوده است؛ چرا که دیگران نیز کوشا و دوستدار متون خویش بوده اند و همین مسلمانان در نگاهداری متون دیگر خویش دچار ناکامیهای چشم گیری گردیده اند.

اکنون به نتیجه اصلی این فراز از بحث می رسیم که ویژگی شگفت و انحصاری قرآن از سرچشمه ای فراتر از توان بشری به زمین راه یافته است اگر این ویژگی برآیند کوشش انسانها بود، چرا در هیچ جا و هیچ متن دیگری مانند آن را نمی توان یافت؟ قرآن خود نیز از آغاز پیدایش در میان مردم از زبان پروردگار گفته است که «ما آن را فرو فرستادیم و خودمان نگاهبان آن هستیم.»[4]

یادآور می شویم که اثبات نشانه و معجزه بودن قرآن پس از پذیرش خدای یگانه حکیم و توانمند معنا پیدا می کند. از یک سوی، وقتی در همه نوشته های پیش و پس از قرآن، نه در دین و نه در علم، چنین ویژگی را نتوان یافت و از سوی دیگر هم قرآن و هم آورنده آن این ویژگی را به توان والای پروردگار نسبت می دهند، با پذیرش قدرت و حکمت خداوند، مقدّمات این استدلال، کامل و نتیجه بخش خواهد بود. در آغاز این نوشته نیز گفته ایم که هدف ما تنها اثبات این ادعاست که ویژگیهای قرآن نشان می دهد چنین کتابی را با توان بشری نمی توان فراهم کرد.

البته این بحث نکته هایی را در باره برخی مسائل تاریخ قرآن در پی دارد که در آینده و در دنباله همین نوشته آن را پی گرفته و افزون بر این، ویژگیهای دیگری را نیز از این کتاب شگفت بررسی و ارزیابی کرده و جمع بندی و نتیجه گیری را به دنباله بحث وامی گذاریم.

پی نوشت ها:

[1] یونس/16.

[2] ر. ک.: المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1973م.، ص83.

[3] توبه/3.

[4] حجر/9: «انّا نحنُ نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون»

نظر شما