چیستی قلمروهای ایلی در جغرافیای سیاسی ایران
نويسنده : مولوی پور، مرتضی
استاد راهنما : میرحیدر، دره
مقطع : کارشناسی ارشد
استاد مشاور : افضلی، رسول
رشته : جغرافیای سیاسی
دانشگاه : دانشگاه تهران
تاريخ دفاع : 1388
هدف از این پژوهش با مد نظر قرار دادن نقش ایل در جغرافیای سیاسی ایران ، کشف چیستی ماهیت قلمرو ایلی چه پیش از استقرار دولت مدرن (حکومت پهلوی)و چه بعد از آن (از استقرار دولت پهلوی تا به امروز ) می باشد . این پژوهش در چارچوب نظری «تحلیل پدیده های سیاسی ، اجتماعی در بستر تحولات تاریخی و توجه به موقعیت مکانی آن پدیده ها »، ضمن بررسی نقش ایلات در ادوار مختلف تاریخی به وضعیت اقلیمی و توپوگرافی مناطق سرزمینی ایلات به عنوان مکان استقرار آن ها توجه نموده است . تا پایان حکومت قاجار در مدیریت پهنه سرزمین ایران قلمروی ایل و مدیریت ایلخانی پذیرفته شده بود و همانگونه که ولایت های مختلف حاکمی منصوب از سوی دولت مرکزی داشتند، قلمرو های ایلیاتی که همان سرزمین ییلاق و قشلاق آنان بود حاکمانی با عنوان ایلخانی داشتند که آن ها نیز از ناحیه دولت مرکزی منصوب می شدند. و همچنین قلمرو درون ایل نیز به تناسب سلسله مراتب ایلی به قلمرو های کوچکتر تقسیم می شد.این همه حکایت از وضعیت فیزیکی قلمرو های ایلی می نماید ، این در حالیست که قلمرو های ایلی از نظر ماهیت و یا چیستی اعمال قدرت و حاکمیت بر آنها نیز قابل ملاحظه می باشند.قدرت در سرزمین ایل در ارتباط مستقیم با میزان اقتدار و سیاست های دولت مرکزی و همچنین توانایی مدیریتی خوانین بود چنانکه حتی محدوده فیزیکی قلمروی ایلی را نیز تحت تاثیر قرار می داد و از سوی دیگر سازمان مدیریتی ایل در ارتباط تنگاتنگ با جامعه شهری و روستایی بود و آشنایی کامل با سیاست و روابط حاکم بر قدرت آن زمان داشت. این وضعیت آن چنان جایگاهی به جامعه ایلی ایران داده بود که ایل یا تشکیل دهنده حکومت مرکزی بود و یا در اتحاد و شراکت با آن به سر می بردو یا اینکه رقیب جدی دولت مرکزی محسوب می شد. اما با روی کار آمدن حکومت پهلوی و استقرار دولت مدرن قلمرو های ایلی به طور کلی نفی شدند. ایلخانان از مدیریت جامعه ایلی حذف شدند و سرزمین ایل بر اساس تقسیمات کشوری یا همان مدیریت فضای سیاسی جدید بین واحد های سیاسی جدید(استانداری ها و فرمانداری ها)تقسیم شد. بطوری که در این مدیریت سرزمینی ، هیچ جایگاهی به ساختار ایلی داده نشد.دوران رضاشاه صحنه جدال ایل و دولت مدرن یا همان ساختار جدید مدیریت فضای سیاسی کشور بود. با ملی شدن مراتع و جنگلها و اصلاحات ارضی در زمان پهلوی دوم ، قلمرو های درون ایلی نیز در هم ریخت و منجر به فروپاشی ساختار ایلی گردید.با وقوع انقلاب اسلامی و ساختارهای مردم سالاری آن مانند انتخابات شورا های اسلامی شهر و روستا و انتخابات مجلس شاهد فعال شدن هویت ایلی و طایفه ای هستیم ولی با این وجود در مدیریت سرزمینی و جغرافیای سیاسی ایران شاهد حضور ایل و رده های تابعه آن نیستیم. در این پژوهش ایل بختیاری به عنوان یکی از ایلات بزرگ و در ضمن فعال در معادلات قدرت دوران قاجاریه و تحولات مشروطیت به عنوان مورد مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد
نظر شما