موضوع : پژوهش | مقاله

ویدئولوژی یا ایدئولوژی؟!

مجله  پیام زن  مهر 1371، شماره 7 

21
«تحلیلی بر روند جاری ویدئو در کشور»
مقاله وارده

ارسالی: امور تربیتی

ناحیه 5 اصفهان

زنگ خانه به صدا در می آید، در باز می شود، موتور سوار بسته ای را به صاحبخانه می دهد و پولش را می گیرد.

جوانک تند تند در حالی که کلاسورش باد کرده است و از لای درز آن جعبه فیلم مشخص است عرض خیابان را طی می کند و راه خانه را در پیش می گیرد.

زنگ تلفن گوش فلک را کر می کند، ممتد زنگ می زند، زنی گوشی را بر می دارد، از آن طرف خط زن دیگری آنها را به دیدن یک شوی جدید که تازه از خارج رسیده دعوت می کند.

بچه ها، دخترها و پسرها در زنگ تفریح در جمعهای دو، سه نفری راجع به فیلمی که دیشب دیده بودند صحبت می کنند.

دیدی، هنرپیشه زن چه لباسی پوشیده بود؟ آره خیلی تاپ بود!

دیدی چگونه رمبو، او نارو درب و داغون کرد؟

وای پسر، چه شویی بود؟

و ... اینها نمونه ای از رفتار و حرکات روزمره عده ای از فریفتگان و هویت باختگان فرهنگ ویدئویی است که شاهد آن هستیم.

* * *

نوشته حاضر نگرشی کوتاه در باره این پدیده شوم است که با استناد به آماری چند و نیز نظرات چند تن از کارشناسان، تحلیلی کوتاه و مفید را ارایه می دهد. این مقاله توسط امور تربیتی آموزش و پرورش ناحیه 5 اصفهان برای ما ارسال شده است. از کوشش آن عزیزان که در گردآوری این مجموعه تلاش کرده اند سپاسگزاری نموده و شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم.

* * *

در دوران کنونی از تاریخ بشر، که خیزش، قیام و انقلاب علیه استعمار و استکبار نام گرفته است و ملل تحت ستم مبارزات خود را علیه استکبار جهانی تشدید کرده اند، طراحان و برنامه ریزان امپریالیستی با یک عقب نشینی تاکتیکی از جبهه نظامیگری، تهاجم خود را از جبهه ای دیگر و در شکلی دیگر، به مراتب قویتر از حملات نظامی آغاز کردند. استعمارگران که دریافتند استفاده از سلاح و ابزار جنگی نمی تواند در اراده این مردم خللی ایجاد نماید، در این راستا جبهه جدیدی تحت عنوان شبیخون فرهنگی را برای مسخ و نابودی ارزشها و معیارهای اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی این ملتها گشوده اند. قدرتهای استکباری دریافتند تا زمانی که این ملتها از یک پشتوانه اعتقادی و ارزشی قوی برخوردار هستند به هیچ وجه سر تسلیم در برابر آنها فرود نخواهند آورد، لذا با ترویج و اشاعه فساد و فحشا از طرق گوناگون حرکت خود را آغاز کردند. در این میان و در این مبارزه، استفاده از هر وسیله ای برای آنها توجیه شده بود. فیلم، کتاب، مجلات، نمایشات، فحشا، قمار، مشروبات الکلی و ... همه، سلاحهایی بودند که به خدمت گرفته شدند. با پیشرفت علم و تکنولوژی، امپریالیسم به مرور سلاحهای دیگری را به خدمت می گرفت و آخرین سلاحی را که برای مسخ ارزشها و تهی کردن فرهنگها وارد این کارزار کرد «ویدئو» بود.

چگونگی ورود ویدئو به ایران
کارشناسان در مورد چگونگی ورود پدیده ویدئو به ایران می گویند، بر اساس آمار موجود و عدم درک این توطئه از سوی دولت موقت از تیرماه 1358 تا شهریور 1359 حدود 430 هزار دستگاه ویدئو که 09/0 آن از نوع «بتاماکس» و بقیه از انواع دیگر دستگاهها بود وارد کشور شد. بعد از اعلام ممنوعیت ورود دستگاههای ویدئو حدود 85 هزار دستگاه ویدئو در انبار گمرکات موجود بود که 9000 عدد از آنها به کشورهای تولید کننده مرجوع و بقیه مجددا روانه بازارهای داخلی شد. در ابتدا قیمت هر دستگاه در حدود 160000 ریال بود ولی به مرور با توجه به فقدان آگاهی لازم در مردم در ارتباط با اثرات مخرب این پدیده و استقبال از ویدئو قیمت آن به 1000000 ریال افزایش یافت.

ممنوعیت ورود قانونی دستگاههای فوق شاخه جدید از فعالیت قاچاق را گشود که بی تردید در این شاخه نیز سرمایه گذاری عمده از سوی کارگزاران شیطان بزرگ به عمل آمد. کارشناسان همچنین معتقدند که انواع دستگاه و نوارهای ویدئو از طریق مرزهای کشور براحتی وارد و در اختیار متقاضیان قرار می گرفت. در همین ارتباط از طریق مرزهای غرب 70 درصد و از مرزهای جنوب و شرق 30 درصد از دستگاههای مورد نظر به کشور وارد می شد.

راههای ورود فیلمهای ویدئو و طبقه بندی این
فیلمها:

کارشناسان می گویند: این نوع فیلمها از سه طریق عمده وارد کشور می شود:

1ـ توسط مسافرین از مبادی ورود کشور شامل مرزهای هوایی و زمینی.

2ـ توسط رانندگان ایرانی و خارجی.

3ـ توسط بسیاری از دیپلماتها و وابستگان سیاسی کشورهای خارجی.

مجموعه فیلمهایی که در داخل کشور موجود است و مورد انتقاد قرار می گیرد از سوی کارشناسان بدین شکل طبقه بندی می شوند:

1ـ فیلمهای خلاف اخلاق و مستهجن، که در کشورهای اروپایی و آمریکایی ضبط شده و وارد می شود.

2ـ فیلمهای سینمایی خارجی به زبان اصلی، غیر مجاز که اکثرا دارای صحنه های بسیار مبتذل و دارای سوژه های منحرف کننده می باشند.

3ـ فیلمهای ترکی به زبان اصلی که سوژه این گونه فیلمها کلاً مبتذل و بی محتوا می باشند.

4ـ فیلمهای هندی جدید که بصورت ضبط شده و آکبند و به زبان اصلی وارد می شود و اکثرا دارای صحنه های مبتذل می باشند.

5ـ انواع شوهای خارجی، آمریکایی، اروپایی، هندی، ترکی که این گونه فیلمها صرف نظر از مسأله ابتذال، ارائه دهنده یک سری مطالب ضد اخلاقی به طور فنی است که هر بیننده جوان مجذوب آنها شده و خود را از لحاظ اخلاقی و رفتار اجتماعی با آنها منطبق می کند.

6ـ شوهای ایرانی، نوارهای موسیقی، جوکهای خلاف شرع، متعلق به قبل از انقلاب.

7ـ فیلمهای مبتذل ایرانی دوبله شده مربوط به قبل از انقلاب.

8ـ برنامه های تلویزیونی ایرانیان خارج از کشور با مضامین ضد انقلاب و ضد مذهبی.

نحوه تکثیر و شیوه توزیع:
از مسایل مهم و قابل توجه در این مورد نحوه تکثیر و شبکه توزیع است. متأسفانه شبکه های تکثیر و توزیع در بعد وسیعی به ترویج و شیوع این پدیده در سطح جامعه به طور فعال مشغولند. دستگیری باندهایی از این شبکه ها، موید این امر است.

بر اساس تحقیقات انجام شده عناصر تکثیر کننده فیلم ابتدا به خریداری فیلمهای آپارات 35 (میلیمتری) حاوی فیلمهای ایران تهیه شده در قبل از انقلاب و فیلمهای خارجی که در داخل موجود است اقدام می نمایند سپس به وسیله دستگاههای آپارات مجهز و دوربینهای فیلم برداری اقدام به ضبط این گونه فیلمها بر روی نوارهای ویدئو می نمایند. این تکثیر کنندگان معمولاً با بعضی از افراد دکه دار ارتباط داشته و لیست تکثیر فیلمها را به انضمام فیلم خام تحویل گرفته و روز بعد مبلغ ... ریال در قبال تکثیر هر فیلم از دکه دار می گیرند، دکه داران نیز فیلمها را در اختیار عوامل توزیع خود قرار می دهند و از طریق آنها فیلم در اختیار مشتریان قرار می گیرد.

ویدئو، قاچاق کلان
بر اساس اطلاعات بدست آمده، فعالیت اقتصادی قاچاق ویدئو و نوارهای آن پس از قاچاق مواد مخدر، دومین قاچاق بزرگ محسوب گشته و سودهای سرسام آوری را برای دست اندر کاران آن به ارمغان می آورد. با کمی توجه به سود حاصله و کسانی که به این کار مشغولند و همچنین تبعات فرهنگی، اجتماعی آن عمق فاجعه روشنتر می شود. یک کارشناس در این ارتباط می گوید:

چندی پیش از یک فرد دستگیر شده بیش از هزار حلقه فیلم بدست آمده که با بررسیهای به عمل آمده مشخص شد که فرد مذکور به وسیله دو دستگاه ویدئو در منزل خود اقدام به تکثیر و سپس توسط موتورسیکلت توزیع می کرده است. حال اگر به طور خوش بینانه بگوییم که نامبرده حداقل هفته ای 450 عدد فیلم را توزیع می نموده است و بابت هر فیلم مبلغ 1000 ریال اجاره دریافت داشته است درآمد یک هفته او 450000 ریال، یکماه 1800000 ریال، و درآمد یکساله او 000/600/21 ریال بوده است. با توجه به این نمونه بسیار جزیی می توان حجم گسترده تکثیر، توزیع و خرید و فروش آن را توسط شرکتهای بزرگ و واسطه های بیشمار آن حدس زد.

کارشناسان در مورد اثرات مخرب این پدیده بر فرهنگ جامعه به طور خلاصه و دسته بندی شده می گویند:

1ـ مخاطب ویدئو اصیل ترین مخاطب فرهنگ اسلامی یعنی خانواده است و آثار مخرب آن مستقیما در هسته خانواده مؤثر است.

2ـ ویدئو اعضای خانواده را از هم دور کرده، ارتباطات را گسیخته و حداقل بطالت را در اوقات خانواده فراهم می کند.

3ـ فرهنگ مبتذل و غیر قابل کنترل فیلمهای خارجی، شو و نمایشات دیگر را به حریم خانه ها کشانده و مستقیما کودکان و نوجوانان را که در محیط آموزش و پرورش و مدرسه تحت تعلیمات اسلامی هستند دچار دوگانگی و بی هویتی می نماید.

4ـ ارتباط خانواده را با رادیو و تلویزیون، و جریانات اجتماعی اطراف گسسته، و افراد خانواده را معتاد به مصرف فیلمهای مکدر، بدآموز و مبتذل می نماید.

5ـ ارتباطات فوق که در یک فضای ناسالم ادامه می یابد فسادهای جدیدی را موجب می شود که با اشکال مختلف از تبادل نوار شروع شده و به اشاعه فحشا و مواد مخدر ختم می شود.

از سال 1362 که مسأله ویدئو به عنوان یک وسیله تأثیرگذار بر فرهنگ و سیاستهای فرهنگی نظام مطرح شد، توجه تمامی سیاستگذاران معطوف به این قضیه شد. کمپانیهای بزرگ و طراحان نظامهای استکباری با طرح این شعار که ما مخالف سلب آزادی مردم هستیم، این وسیله را در کشورهای مختلف با انگیزه ها و اهداف مختلف ترویج نمودند. حتی در شوروی سابق که به کشور دیوارهای آهنین معروف بود، ویدئو در راستای سیاستهای غرب تأثیرگذاری خودش را نسبت به فرهنگ آن کشور داشت، و به طور کامل در آن جامعه نفوذ کرد و آن همه کنترلهای پلیسی و امنیتی شوروی قادر به کنترل آن نبود. با این حساب می بینیم که غربیها برای کشورهای مختلف فیلمهایی را مطابق با وضعیت آن مناطق تولید و اشاعه می دهند.

در سال 1362 وزارت ارشاد ورود و خرید و فروش دستگاه و فیلمهای ویدئویی را ممنوع کرد، علی رغم این ممنوعیت حضور این پدیده را در هر نقطه از کشور می بینیم که حکایت از سرمایه گذاری حساب شده روی این موضوع دارد. به عنوان مثال در یک عملیات نیروهای انتظامی بر علیه مراکز تهیه و توزیع این گونه فیلمها، انباری کشف شد که حدود 150 الی 160 کامیون فیلمهای مبتذل خارجی و بعملها مربوط به قبل از انقلاب کشف و ضبط شد که به اعتراف دستگیر شدگان این انبار یکی از منابع اصلی تهیه فیلم و کپی گیری از این فیلمها بود؛ نهایتا آنها اعتراف کردند که عوامل مختلف در رده های گوناگون در سفارتخانه های خارجی واقع در ایران با امکاناتی که داشتند این گونه فیلمها را وارد و در اختیار عوامل خود قرار می دادند.

با بررسیها و آمارگیریهایی که نیروهای قضایی و انتظامی از دستگیرشدگان به دست آوردند موید این قضیه بودند که 90 درصد موارد و انحرافات بعد از دیدن فیلمهای ویدئویی بوده است و اولین قربانیان این پدیده شوم نیروهای جوان و کم سن و سال هستند.

از بررسی پرونده های موجود در دایره منکرات مشخص گردیده که حدود 90 درصد مشتریان در سنین 20 و زیر 20 سال، و تعداد زیادی از آنها دانش آموز بوده و 10 درصد مابقی افراد شاغل و مرفه جامعه می باشند. 90 درصد اجاره دهندگان فیلم در سنین 20 الی 27 سال بوده و افرادی ما بین 16 الی 18 ساله نیز با خرید 10 درصد فیلم به خیل آنها می پیوندند.

این حرکت ضد فرهنگی توأم با تأثیرگذاری فیلمهای ویدئویی که در سطح خانواده و جامعه هر روز وسیعتر و تندتر می شود، حاصلی جز تقلید جوانان و خانواده ها از قهرمانهایی که غربیها ساخته اند ندارد. ما تبلور و ظهور این تأثیرپذیری را در رفتار، حرکات، گفتار، تکیه کلامها، نحوه آرایش مو و لباس برخی از افراد جامعه که نتیجه تأثیرگذاری و تقلید است می بینیم.

در برخی از این فیلمها روابط ناسالم به تصویر کشیده می شود و متأسفانه اخیرا برابر آمار و اطلاعات به دست آمده وحشتناکترین کار ممکن را انجام داده اند و آن تهیه فیلمهایی به سبک انیمیشن (کارتون) می باشد که نشان از عظمت و عمق فاجعه دارد.

ما باید دریابیم که آنها تا چه حد عزمشان را جزم کرده اند برای اینکه پایه های نظام را با تأثیرگذاری بر کودکان که معصوم ترین و پاکترین قشر و در عین حال تأثیر پذیرترین گروه در جامعه هستند تخریب نمایند و می دانند که فیلمهای انیمیشن تا چه حد می توان نظرها را جلب کند.

کشف ویدئوهای لیزری در هرمزگان
چندی قبل در یک کشف بی سابقه جدیدترین نوع ویدئوهای خانگی مجهز به سیستم لیزری توسط مأمورین دایره منکرات ناحیه انتظامی هرمزگان از یک محموله قاچاق کشف و ضبط شد.

این نوع ویدئوها که برای نخستین بار در کشور کشف شده است به تعداد 6 عدد بوده که با مجهز بودن به صفحات دیسک در اندازه های مختلف می توانند به وسیله اشعه لیزر صدا و تصویر را پخش کنند. این نوع ویدئو همچنین قابلیت پذیرش برنامه های کامپیوتری را دارا هستند.

تکنولوژی ویدئو، مانند کامپیوتر در کابردهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و هنری اساسا قابل انکار و حذف نیست.

اما وقتی این پدیده به عنوان ابزاری ضد فرهنگی و سیاسی، مأموریت تهی کردن فرهنگ را در جامعه اسلامی دارد باید در مقابلش ایستادگی کرد و البته اتهام تحجر و عقب ماندگی و ضدیت با تکنولوژی، کمترین اتهاماتی است که به ما وارد می شود.

تلاش برنامه ریزان استکبار این است که «ویدئولوژی» را جایگزین «ایدئولوژی» کنند. یعنی از پدیده ویدئو یک سیستم فکری بسازند و یک سیستم تازه ای جایگزین عقیده و فرهنگ ما نمایند که هم وجهه سیاسی دارد یعنی جایگزین کردن یک فکر مخدر و مخرب به جای یک ایدئولوژی انقلابی و هم وجهه تجاری دارد زیرا ممنوع بودن و سودآوری آن باعث جذب عده ای به سوی این پدیده می شود.

* * *

چه باید کرد؟
در این قسمت چکیده نظریات تعدادی از کارشناسان را پیرامون چگونگی مقابله با این پدیده و راه حلهای پیشگیری کننده را که در مطبوعات نیز به چاپ رسیده است از نظرتان می گذرد.

«مسؤولان قضایی، انتظامی و سیاسی کشور برای حفظ حریم فرهنگ اسلامی کشورمان و مصونیت نسل جوان ما باید ابعاد خطر را مورد مطالعه قرار دهند و تدابیر لازم را برای یک مبارزه فراگیر با این بلای اجتماعی سازمان دهند.

استفاده نامشروع از این دستگاه در مناطقی به حالت اپیدمی درآمده است، و با بزهکارانی که عامل انتشار و توزیع فیلمهای مبتذل هستند برخورد قاطعی نمی شود و گویا خلاء قانونی وجود دارد. از سوی دیگر پدران و مادرانی که در خانه های خود ویدئو دارند، ولو متدین باشند باید مراقب باشند که با دست خود، اسباب انحطاط اخلاقی و روانی فرزندان خود را ناخودآگاه فراهم نکنند.

اگر در جامعه به اندازه نیاز امکانات پرورشی، فرهنگی، هنری و ورزشی برای نوجوانان و جوانان نباشد نیازهای روانی این قشر چگونه تأمین خواهد شد؟ اگر باندهای مفسد و ناشر فرهنگ ابتذال سرکوب نشوند چگونه می توان نسبت به سلامت اخلاقی آینده سازان کشور مطمئن بود؟ اگر تعادل اقتصادی در جامعه به وجود نیاید و شرایط ازدواج و اشتغال برای نسل جوان فراهم نگردد، مشاغل کاذب و حرام که زمینه ساز رواج بزهکاری است چگونه ریشه کن خواهد شد؟»(1)

«ما با پدیده ای مواجه شده ایم که چه مخالفش باشیم یا موافقش، به هر حال مرز نمی شناسد، گزینش و گمرک و کنترل نمی شناسد، سهل الوصول است، برای باسواد و بی سواد، شهری و روستایی تقریبا امکان ارتباط و امکان انتقال پیام دارد. برای مقابله با برنامه های ویدئویی باید اندیشید، آوردن نیروهای متعهد انقلاب به صحنه یعنی رشد دادن افراد و شخصیتهایی که در زمینه های مختلف هنری دارای استعدادهای قوی و نیرومند باشند. در عرصه رمان نویسی، تولید فیلم، موسیقی و در تمام عرصه ها باید تکیه را بر تولیدات داخلی بگذاریم. تنوع برنامه های تلویزیونی و سینمایی از طریق خلق آثار برجسته هنری و فرهنگی.

من معتقدم که تلویزیون و سینما تا حد بسیار مؤثر و قابل ملاحظه ای ممکن است جای ویدئو را بگیرند، اگر بتوانند در عین سلامت و قدرت، برنامه های جذاب، متنوع و پاسخ دهنده به نیازها و حساسیتهای نسل جوان جامعه امروز عرضه کنند.

چرا امکانات بخش پرورشی، آموزش و پرورش را گسترش نمی دهیم؟ همچنین سازمان جوانان که سیاستهایش توسط شورای فرهنگ عمومی تدوین شده می تواند یک کانونی باشد برای بررسی و تحقق همین موضوع. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این زمینه می تواند وارد میدان شود و کمک کند و با توسعه انجمن سینمای جوان و نظایر اینها می تواند در این مهم سهمی داشته باشد.

نکته دیگر استفاده از شبکه تلویزیونی کابلی یا به اصطلاح فرنگیها (CABL T.V) است. این شبکه تلویزیونی می تواند یکی از راه حلها باشد که بخش غیر دولتی زیر نظر مقام معظم رهبری و یا دولت فعالیتهای خود را آغاز کند.

به نظر بنده اینکه گروهی از جوانان به سمت فیلمهای ویدئویی کشیده می شوند و حتی فیلمهای جنسی را از طریق ویدئو تماشا می کنند، لزوما همه آنها انگیزه شان، انگیزه های جنسی و ارضای آن نیست بلکه اوقات فراغت و بی کاری یک وسیله و یک بستر سوق دهنده آنها به این سمت است.

همچنین هیجان خواهیهای نسل جوان، حس کنجکاوی، دانش پژوهی، دوستی نوجوانان، علاقه شان به جهان شناسی، علم و تخلیه انرژیهای درونی، همه و همه انگیزه های دیگری است که در نسل جوان بسیار جدی است، و ما نباید فقط تصور کنیم که راز گرایش آنها به دستگاههایی مثل ویدئو فقط انگیزه های جنسی است. اعتقاد من این است اگر علاقه به تفریح و تخلیه درونی را یکی از خصوصیات ویدئولوژی قرار دهیم باید بگوییم که این علاقه و تمایل در همه هست حتی در پیرمردها، حتی در متصدیان و مسؤولین دستگاههای اجرایی کشور هم هست. حتی در خیلی از متدینین ما هم هست. منتها ویدئویی که در درون من و شما هست، تجلیات بیرونی اش با دیگران تفاوت دارد.»(2)

«وقتی شما در محیط زندگی خود روی میکروبهایی که در فضا و محیط هست هیچ نوع نظارت مؤثری ندارید، تنها راه حفظ سلامتی تان چیست؟ تنها راه این است که خود را واکسینه کنید. نه اینکه شما نمی توانید کاری روی میکروبها یا ویروسها انجام دهید، بلکه این ویروسها در فضا وجود دارند و هدف اینها این است که در ارگانیزم بدن من و شما نفوذ کنند و سلامتی ما را مختل نمایند. پس برای اینکه سالم و قوی بمانیم باید خود را «واکسیناسیون فرهنگی» کنیم و کلید این کار فقط آموزش است. باید دانش و آگاهیهای روز را به مردم آموزش بدهیم که بتوانند در برابر این موج تبلیغاتی مقاومت کنند و این تنها راه است و هیچ راه دیگری وجود ندارد. ما که نمی توانیم مجموعه فکر را که به صورت امواج به طرف ما می آید خنثی کنیم زیرا چنین تکنولوژی وجود ندارد. در این زمینه به طور طبیعی اولین مسؤولیت به عهده دولت و مجموعه ارگانهایی است که در آموزش و پرورش و تنویر افکار عمومی نقش دارند.

صدا و سیما، وزارت علوم و در مرحله بعد خانواده است که باز هم باید با آموزش از طریق رسانه های جمعی مان که امروز عبارتند از روزنامه ها، مجلات، مدارس و مساجد، ذهن افراد، فکرشان، اندیشه شان و احساسشان از این طریق شکل گیرد.(3)

«در سال 1362 تولید فیلمهای سینمایی در سال 18 مورد بود ولی اکنون فیلمهای سینمایی تولید شده در سال به 60 الی 70 فیلم در سال می رسد. تأسیس انجمنهای سینمای جوان همه در این راستا بود که قشر جوان و نوجوان ما آموزش بیابد و برای گذران اوقات فراغت به یک سمت فرهنگی سوق داده شوند.

به هر حال ما راهی نداریم مگر بتوانیم برای اوقات فراغت مردم و مخاطبین ویدئو برنامه ریزی مناسب داشته باشیم و وسایل و امکانات لازم را مهیا کنیم. توسعه فیلمسازی و گسترش سالنهای نمایش و بالا بردن ظرفیت این سالنها، به همراه تنوع و جذابیت برنامه های صدا و سیما نیز در زمینه سازی عدم جذب مردم و جوانان به ویدئو تأثیر بسزایی دارد. در کنار این اقدامات، ایجاد فضاهای فرهنگی و هنری مانند گالریها، موزه ها، گردشگاهها، اماکن و مکانهای سیاحتی همه زمینه ساز کاهش گرایش به ویدئو است.

وقتی یک ویدئوکلوپ با چند هزار نوار ویدئو تأسیس شد دیگر شما نمی توانید آن را کنترل کنید و آن وقت است که شبکه های زیرزمینی علنی می شود و در کنار چهار تا نوار مجازی که توزیع می کند، چهل نوار غیر مجاز را نیز توزیع می کند و این خوش خیالی است که فکر کنیم با آزادی ویدئوکلوپها و در اختیار قرار دادن نوارهای مجاز، بازار توزیع کنندگان غیر مجاز کساد خواهد شد زیرا آنها با فشار بر روی غریزه مخاطبینشان و تأمین آن نیازها به کسب و کار می پردازند و نمی توانیم با ایجاد یک چنین بازار محدود دلخوش باشیم که این قضایا منتفی می شود.

به نظر من یکی از راههایی که می تواند به خواسته مردم و نیاز خانواده جامه عمل بپوشاند استفاده از سیستم (CABEL T.V) یا تلویزیون کابلی می باشد. کما اینکه این سیستم الان مدتهاست در اقصی نقاط دنیا مورد استفاده قرار می گیرد و صرفا هم در این راستا ایجاد شده و فعال هستند تا مخاطبین خاص خودشان و علاقه مندان به برنامه های ورزشی، سریالهای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی، برنامه های کودکان و غیره هر کدام با استفاده از این سیستم بتوانند نظر خود را تأمین کنند. این سیستم قطعا نیاز به سرمایه گذاری دولت ندارد و بخش خصوصی می تواند متکفل این قضیه باشد و طبیعی است که طبق قانون اساسی نماینده دولت یا نماینده ولی فقیه باید بر تمامی شؤون این برنامه ها و این سیستم، نظارت داشته باشند و با راه اندازی این سیستم می توان نظر بسیاری از مخاطبین ویدئو را تأمین کرد و از نفوذ ویدئو کاست.»(4)

پاورقی:
1ـ سیداحمد زرهانی، معاونت سابق پرورشی وزارت آموزش و پرورش.

2ـ جلال رفیع، نویسنده و عضو شورای فرهنگ عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی.

3ـ دکتر اسد، استاد دانشگاه و جامعه شناس ارتباطات.

4ـ محمدمهدی حیدریان، مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

نظر شما