موضوع : پژوهش | مقاله

روابط دو فرهنگى نجف اشرف و شبه قاره هند

مجله  فرهنگ زیارت  مهرماه سال 1389 شماره هفت 

نویسنده : محمد سعید طریحى
محمد سعید طریحى [1]

روابط دو کشور عراق و هند به قدیمى‌ترین دوران‌هاى پیدایش تمدن بین‌النهرین بازمى‌گردد. بنا بر نظریه‌اى که مربوط به تاریخ حضور آریایى‌ها در هند است، آنها از عراق به هند آمدند و در این میان، ایران به منزله حلقه اتصال و عامل تقویت این روابط بود. در این نوشتار ابتدا به کلیاتى درباره عراق و هند مى‌پردازیم و سپس درباره روابط شهر نجف با هند سخن خواهیم گفت.

مشترکات
١. آثار
یکى از شواهد نظریه ارتباط عراق با هند، آثاریست که مربوط به دوره تمدن «موهنگو» ى هند در عراق یافت شده و شبیه آثاریست که در هند وجود دارد.

در هند کتیبه‌هایى به دست آمده که باستان‌شناسان قدمت آن را تا ١۴٠٠ سال پیش از میلاد تخمین زده‌اند. این کتیبه‌ها در بر دارنده معاهدات و پیمان‌نامه‌هایى‌است که میان دو پادشاه بزرگ برقرار بوده است: یکى «لُبیلُولِیاما» پادشاه وقت هند و دیگرى «مَتِى یوازار» پادشاه عراق که مقر حکومتش در منطقه «میتانى» بوده است.

در بالاى این کتیبه‌ها نام خدایان میتانى، یعنى میترا، فرونا، آندرا، سناقیاس و اسوویوس نوشته شده و در کتاب مقدس هندى‌ها «ریک وِدا» نیز از آنها یاد شده است.[2]

باستان‌شناسان در حیرتند که چگونه آثار باستانى مشابهى در عراق و هند وجود دارد که به قدمت ابتدایى‌ترین دوره‌هاى تمدن بشرى در بین‌النهرین است.

٢. الفاظ و کلمات
الفاظ هندى که در ریشه، با الفاظ بابلى عراقى مشترکند نیز قابل توجه است. براى نمونه واژه «تائیمتا» ى هندى، در گویش بابلى عراقى «تائیمه» گفته مى‌شود و همان «تَمیم» در عربى فصیح است؛ یا «وى‌لاجى» که به معناى افعى بوده و با کلمه «بى‌لاجى» نام یکى از خدایان آشورى مشترک مى‌باشد. کلمه «تُبُووا» نیز از «تُبُو» بابلى گرفته شده که به معناى کفاره گناه مى‌باشد و مشترک با لفظ «توبه» به معناى پوشش گناه است.

٣. ارتباطات علمى
مسلمانان کتاب‌هاى حکمت و ریاضیات هندى را به عربى ترجمه کردند. اعداد و ارقام هندى میان مسلمانان رواج داشت. «یحیى بن خالد برمکى» تعدادى از پزشکان برجسته هندى را به عراق دعوت کرد. هدف او از این کار، ایجاد محیطى مناسب براى مناظره و بحث علمى میان آنها و پزشکان آرامى بود. جاحظ در توصیف هندى‌ها مى‌گوید:

آنان در نجوم و ریاضى بر ما پیشى گرفته‌اند و براى خود در نوشتن، حروف مخصوصى دارند. آنان مهارت ویژه‌اى در پزشکى داشته و دواهاى گوناگون براى درمان بیمارى‌هاى مختلف دارند. هندى‌ها تراش‌کارى و مجسمه‌سازى را خوب مى‌دانند و با انواع رنگ‌ها نقاشى‌ها، شگرفى خلق مى‌کنند. آنان در ساختن شمشیر نیز تبحر خاصى دارند و به سبب مهارت در این فنون و علوم، عموما وضع مالى خوبى دارند. از طرفى پایبندى به معاهدات و امانت‌دارى از ویژگى‌هاى بارز هندى‌هاست. صرافى‌ها محل کار و اموال و پول‌هاى خود را فقط به هندى‌ها مى‌سپرند و به ایشان اعتماد کامل داشته و آنان را در امر صرافى کارا و امین مى‌دانند.[3]

نجف؛ کعبه آمال
نجف مقدس، محل رفت‌وآمد زائران هندى شد که به هر وسیله‌اى خود را به این حرم مطهر مى‌رساندند. آنان پس از ورود به حرم، اصرار داشتند که نمازى در زیر قبه به جاى آورند. سید على نقى نقوى شاعر هندى چنین مى‌گوید:

نجف؛ و تو چه مى‌دانى نجف چیست و چه قداستى دارد؟ ! این‌جا حرمى است که زائر آن، دل جدایى ندارد؛ کرامت و بزرگوارى در این‌جا منزل کرده و با صاحب این حرم، هدایت الهى محقق شده و نجف، صَدَفى است که مرواریدى همچون او را دربر گرفته است. پس از ظهور تشیع در هند، پادشاهان هندى در دوره‌هاى مختلف هدایاى بسیار نفیسى براى حرم امیرالمؤمنین (ع) مى‌فرستادند و خود نیز به زیارت امام مى‌رفتندو برخى از هندى‌هاى متموّل وصیت مى‌کردند تا در نجف مدفون شوند و در آن روزگار با وجود مشکلات فراوان و کمبود امکانات براى تدفین، جنازه‌شان به نجف فرستاده مى‌شد. بزرگان هند هزینه مسافرت و تحصیل جوانان هندى که مایل به تحصیل علوم دینى در نجف اشرف بودند را با کمال میل مى‌پذیرفتند.

 

[1] ایشان دبیر تحریریه مجله «موسم» و صاحب‌امتیاز آن مى‌باشد. این مقاله به زبان عربى در شماره ۶ فصلنامه «آفاق نجفیه» در سال ١۴٢٨ قمرى منتشر شده است.

[2] «ریک وِدا» در اصل نام عالم بزرگى است که در کتابى، قوانین زندگى فردى و اجتماعى را جمع کرده است. این کتاب مجموعه‌ایست صدهزار بیتى که در ضمن تعریف داستان‌هایى حکمت‌آمیز، احکامى را نیز وضع مى‌کند. نگارش این کتاب در چند مرحله صورت گرفت و در قرون متمادى بر حسب نیاز مردم، مواردى به آن افزوده شد.

[3] ابى‌عثمان عمرو بن جاحظ، فضل السودان على البیضان، ص ٨۴.

نظر شما