موضوع : پژوهش | مقاله

جایگاه بارگاه های امامزادگان در جهان اسلام

مجله  فرهنگ زیارت  مهرماه 1393 شماره 23 

از آغاز اسلام، خاندان رسول خدا (ص) از سوی مسلمانان احترام و تکریم می شدند. خداوند نیز در قرآن به مودّت، محبت و احترام آنان سفارش کرده و اجر و مزد رسالت پیامبر اکرم (ص) را دوستی خاندان آن حضرت قرار داده است. فرزندان رسول خدا (ص) که خود پیامبر (ص) نیز همواره به مهربانی با آنان سفارش می کرد، برای پاسداری از دین اسلام و تبلیغ آن به دورترین سرزمین ها مهاجرت کردند و گاه در این راه به شهادت رسیدند. آرامگاه ها و مراقد این بزرگواران که از آسیا، اروپا و آفریقا تا هند و چین پراکنده شده اند، شاهد این مدعاست. این آرامگاه ها و مراقد، همواره مورد احترام و تکریم مردم در سراسر سرزمین های اسلامی و از نشانه های تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی است؛ ولی گروه های منافق و فاسد، افزون بر تلاش در نابودی این بارگاه ها و مقام ها، می کوشند اعتقاد مسلمانان به ایشان را سست و آلوده کنند. این نوشتار بر آن است ضمن تبیین جایگاه فرزندان رسول خدا (ص) و مراقد این بزرگواران نزد مسلمانان، اهمیت و جایگاه بارگاه های امامزادگان در جهان اسلام را از جهات گوناگون شرح دهد.
نویسنده : سید محمد رضا حسینی جلالی صفحه : 31
ذریة رسول الله (ص) و فرزندان اهل بیت (علیهم السلام) از بدو تاریخ اسلام مورد احترام و تکریم مسلمانان بودند؛ چون انتساب آنها به ذات پیامبر عظیم الشأن و گرامی حضرت خاتم الأنبیاء و سیدالمرسلین آنها را عظمت و عزّت بخشیده است، که بدان وسیله آنها از ذاتیات و روحیات و روش آن حضرت بهره ای برده اند و وارث مکارم شده اند.

افزون بر این، خدای متعال در آیات کلام الله مجید، بارها به مودّت و محبت و احترام آنان تأکید و توصیه فرموده، حتی در آیه (قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی 1) (شوری، آیه 23) اجر و مزد زحمات طاقت فرسای پیامبر اکرم را در تبلیغ رسالت سنگین اسلام، مودّت به ذریه و ذوی القربی قرار داده است. همچنین خود پیامبر اکرم (ص) در احادیث فراوان، به مدارا و محبّت و مهربانی به آل گرامی اش سفارش نموده؛ بلکه احادیث در این باب به حد تواتر رسیده است و برای گردآوری این احادیث، کتاب های بسیاری تألیف و تنظیم شده است و بزرگان علمای اسلام و از همه مذاهب و فِرق، بلکه امامانی چون احمد حنبل و نسائی به گردآوری احادیث «مناقب اهل بیت (علیهم السلام)» در صدها کتاب و به زبان های مختلف پرداخته اند.

فرزندان رسول اکرم (ص) امر محافظت از دین مبین اسلام و تبلیغ آن را بر دوش گرفتند و پس از وفات پیامبر در تمام سرزمین پهناور اسلامی پراکنده شدند و آرامگاه ها و صحن های مقدس این شهدا و مظلومان، از ایران گرفته تا عراق و حجاز و شام و. . . گواه آشکار این امر است. اما کسانی که پس از پیامبر، به اسم دین بر مردم حاکم شدند، نسبت به تلاش های بی وقفه و کوشش آل محمد (ص) در تبلیغ دین بسیار کارشکنی کردند و با بی مهری و آزار و اذیت، کوشیدند تا آنها را از جامعه اسلامی دور نگه دارند. از همان روزهای اول پس از رحلت پیامبر که به دخت گرامی آن حضرت ستم روا داشتند، با غصب فدک، می خواستند آل محمد (ص) را در تنگنای اقتصادی و اجتماعی قرار دهند.

این ظلم استمرار یافت و تمام سرزمین اسلامی را فرا گرفت. لذا در طول تاریخ خلفای بنی امیه و بنی عباس، هیچ چهره درخشانی از آل محمد (ص) را در خلافت و ولایت و مناصب مهم حکومتی نمی بینیم؛ بلکه آن ظلم و غصب حق، با شدت هرچه بیشتر ادامه داشت و صدها تن از بزرگان آل محمد (ص) در جنگ ها و اسارت های سخت یا زیر شکنجه شهید شدند و تاریخ اسلام از این صفحات ستمگری و سیاه پر است، که ابوالفرج اصفهانی در کتاب «مقاتل الطالبیین» و علامه امینی در کتاب «شهداء الفضیلة» گوشه هایی از آن را ضبط کرده اند.

با تنگ شدن عرصه کشور پهناور اسلامی بر دودمان شریف آل محمد، چاره ای جز هجرت به دورترین نقاط خارج از سلطه خلفای آن زمان نبود و هر چه از کرامات و علوم و معارف دین و رسالت اسلام را که داشتند، با خود به اطراف بردند و در میان مردم مشغول تبلیغ شدند. در مشرق زمین به سرزمین هند و ماوراءالنهر (ترکستان)، بلکه به مرزهای چین رسیدند، و در مغرب زمین از آفریقا و شمال آن و اندلس، به مرزهای فرانسه وارد شدند و در هر جا که ساکن شدند، دین مبین اسلام را منتشر کردند و مردم گروه گروه به آیین حق گرویدند. آن بزرگان در هر جا که توانستند، حکومت های اسلامی به رهبری آل محمد تشکیل دادند.

اما حکومت های فاسد در سرزمین های اسلامی، دست از دشمنی با ایشان برنمی داشتند و با آتش افروزی و به راه انداختن جنگ های ویرانگر، به سرزمین هایی که آل محمد (ص) بر آنها حاکم بودند، حمله می کردند و طاقت دیدن دولت های شیعی را نداشتند. در پی این جنگ ها و شهادت امامزادگان در مناطق دور و نزدیک سرزمین اسلامی، در هر گوشه ای بارگاه و حرم یکی از آل محمد (ص) بنا نهاده می شد که مسلمانان به آنها ادای احترام می کنند و آنها را مقدس می دانند.

این مراقد و بارگاه ها نشانه های تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی است، و از چند جهت حائز اهمیت است:

اوّل: هر یک از این بارگاه ها سندی است محکم بر اسلامی بودن آن سرزمین و این که اسلام به این سرزمین رسیده و با کوشش انسان های پاک فتح شده و خون پاک فرزندان رشید اسلام و بهای اسلامی بودن این سرزمین هاست.

دوم: وجود این امامزادگان دلیل بر عظمت اهل بیت عصمت و طهارت است، که با کوشش ها و جان فشانی های خود، امر هدایت بشر را بر عهده گرفتند و نهال اسلام را در آن سرزمین ها کاشتند که هنوز هم نام و نشانشان در آن جا می درخشد؛ در حالی که از قاتلانشان هیچ نام و نشانی باقی نمانده است.

بارگاه مقدس و باعظمت حضرت زینب (س) در شام چون گوهری در آن سرزمین می درخشد؛ در حالی که نه از یزید و نه از خلفای ستمگر اموی اثری باقی نمانده است. یا مقام رأس الحسین در مسجد اموی که مرکز خلافت یزید بود و قبر حضرت رقیه (س) دخت گرامی اباعبدالله (ع) که در حال اسارت به شهادت رسید. یا بارگاه مقدس حضرت امام موسی بن جعفر (ع) که در زندان سخت و طاقت فرسای هارون عباسی به شهادت رسید، اما اکنون حرمش آسمان بغداد را روشن کرده است. کجاست آثار هارون و بنی العباس که بر سرتاسر سرزمین های اسلامی حکومت می کردند؟! کجاست آن کاخ های باشکوه و پایکوبی ها؟! و کجایند آن کاخ نشینان ستمگر؟! این درس عبرتی برای همه تاریخ است و دلیل آشکاری است بر پیروزی حقّ بر باطل.

سوم: این مقام ها در هر نقطه ای که هستند، سبب پیوند مردم با دین اسلام و استحکام رابطه میان مردم و دین و آیین حق و عبادت گاه هایی برای یاد خدا و محل اجتماع مسلمانان و آشنایی با معارف و احکام دینی بوده و ارتباط آنها با علما و مجاورین بیشتر می شود. این ادامه راهی است که آن عزیزان به خاطر آن هجرت کردند و آرامگاه های شان چراغی برای هدایت مردم گشت.

چهارم: این همه توجه و احترام مردم به این امام زادگان، ناشی از همان اصلی است که در ابتدا یادآور شدیم که خدا و پیامبر بر آن تأکید دارند و استمرار و ادامه آن، دلیل بر جایگاه آل محمد (ص) در قلب و اندیشه مسلمانان، و معرفت ثابت مردم به ایشان است و به سبب جان فشانی های ایشان برای هدایت بشر، به مناطقی دوردست هجرت کردند و شهید شدند، و این موجب ارتباط بیشتر مردم با اهداف این بزرگواران می شود.

لذا می بینیم که گروه های منافق و فاسد سعی در از بین بردن این بارگاه ها و مقام ها دارند یا می کوشند تا عقیده مردم به ایشان را سست و آلوده کنند؛ چنان که فرقه ضاله وهابیت به شیعیان تهمت «عبادت کنندگان قبر» می زند؛ در حالی که مسلمانان عبادت خدا را می کنند و به این بارگاه ها می آیند که بهترین مکان ها برای عبادت است و جای پیوند با صاحب قبر و الهام گرفتن از اوست و این قبرها و مقام ها همچنان آموزگار آنهاست. اما وهابیان برنمی تابند که قبور این پاکان همچنان بدرخشد و کانون توجه علاقه مندان اهل بیت (علیهم السلام) باشد. این دشمنی با اهل بیت (علیهم السلام) که از سقیفه آغاز شد، امروز از یهود نشأت می گیرد؛ چنان که وقتی پایه های بنای حرم حضرت امام خمینی/ نهاده می شد، رادیو فرانسه که ادعای پرچمداری تمدن و دموکراسی معاصر غرب را دارد، جنجال می کرد که: ای اهل عالم! به هوش باشید که بارگاه مقدس دیگری برای شیعیان در ایران در حال تأسیس است!

این رفتار غرب، نشان دهنده عمق تأثیر وجود بابرکت این مقامات مجلّل، بر پیکر صهیونیسم و تمدن پوشالی غرب است. انفجار بمب در حرم مقدس رضوی مشهد خراسان در عاشورای حسینی، به دست منافقین کوردل، و حمله وهابیون خبیث به بارگاه مقدس امام هادی و عسکری (علیهم السلام) در سامرا، حسینیه ها و مجالس عزاداری و مساجد شیعیان نیز در همین راستاست. اما آنان باید بدانند که این اعمال وحشیانه، نه تنها از تقدس این مکان ها نخواهد کاست، بلکه احترام و عظمت آنها را دل های مسلمانان صدچندان می کند.

آنچه تاکنون گفته شد، تکلیف زمامداران حکومت های کشورهای مسلمان را سنگین تر می کند که به این بارگاه ها و مقام ها بیشتر توجه کنند و از توجه و علاقه مردم به این مکان ها درست استفاده کرده و شکرگزار آن باشند.

برخی از کارهایی که با برنامه ریزی درست در این راستا می توان انجام داد، از این قرار است:

تعیین تعداد و مکان های جغرافیایی و تاریخ بنای بارگاه های امامزادگان در سراسر جهان.

انتشار آثار و کرامات امامزادگان.

معرفی امامزادگان.

خوشبختانه کارهای علمی بسیاری تاکنون تألیف شده است؛ از جمله:

فرهنگ مکان های مذهبی کشور، نوشته دکتر محمدحسین پاپلی یزدی- مشهد.

تربت پاکان، نوشته سید حسین مدرسی- قم.

مزارات اهل البیت (علیهم السلام)، نوشته سید محمدحسین جلالی- بیروت.

مراقد المعارف، نوشته شیخ محمد حرزالدین- نجف.

موسوعة العتبات المقدسه، نوشته جعفر الخلیلی- بغداد.

همچنین می توان با وزارت اوقاف در کشورهای مختلف اسلامی ارتباط برقرار کرد و به نتایج ارزنده ای دست یافت. امیدوارم سازمان اوقاف کشورمان به این امر مهم و حیاتی دست یازد و این خلأ محسوس را پر کند و فرصت به دست آمده در عصر جمهوری اسلامی را از دست ندهد.

 

نظر شما