موضوع : پژوهش | مقاله

مبارزه امام سجاد(علیه السلام) در عاشورا و بررسی عوامل حفظ امام در کربلا

مجله  فرهنگ زیارت  پائیز1397، دوره 9، شماره 36 

حفظ و سلامت امام زین العابدین علیه السلام به  عنوان حجت خدا پس از سومین امام، مشیت الهی بود تا زمین لحظه ای بدون حجت خدا نباشد و در سایه او جایگاه امامت تداوم یابد. امام سجاد علیه السلام تنها بازمانده مرد از خاندان امام حسین علیه السلام بود که به خواست خداوند در کربلا و در شب و روز عاشورا بیمار شد و هرچند طبق نقلی در آن حال دست به شمشیر برد و مجروح گردید، لیکن از سرزمین کربلا زنده بازگشت. اقدامات امام حسین علیه السلام و حضرت زینب3، در طول اراده الهی، برای حراست از امام زین العابدین علیه السلام مؤثر بود؛ اقداماتی که به ترتیب در مدینه، کربلا و کوفه اتفاق افتاد و چهارمین امام را از چند خطر قطعی نجات بخشید. این مقاله ضمن توجه به مبارزه امام سجاد علیه السلام در روز عاشورا، به بررسی و تحلیل عوامل چهارگانه حفظ امام می پردازد.
نویسنده : پورامینی، محمدباقر
مقدمه
امام علی بن حسین بن علی بن ابی طالب: ، مشهور به امام سجاد و زین العابدین علیه السلام، چهارمین امام شیعیان است که بنا به قول مشهور، در سال ۳۸ قمری به دنیا آمد (مفید، 1413ق، ج2، ص137) و پس از شهادت امام حسین علیه السلام در عاشورای سال ۶۱ قمری، جایگاه الهی امامت را عهده دار شد. روایات صریح متعددی، امام سجاد علیه السلام را جانشین و وصی امام حسین علیه السلام می داند (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۸۸و۱۸۹). در احادیث منقول از پیامبر9 درباره اسامی امامان شیعه نیز نام امام سجاد علیه السلام ذکر شده است (طبرسی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۱۸1و۱۸2).

حفظ و سلامت امام زین العابدین علیه السلام به  عنوان حجت خدا پس از سومین امام، مشیت الهی بود تا زمین لحظه ای بدون حجت خدا نباشد و در سایه او جایگاه امامت تداوم یابد. روایات بسیاری بر ضرورت وجود حجت الهی در عالم گواهی می دهد و پیشوایان معصوم تأکید دارند که زمین از امام خالی نمی ماند: «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ» (کلینی، 1407ق، ج1، ص178) و حجت الهی در زمین هست تا حلال و حرام شناخته شود و مردم به سمت خداوند راهنمایی شوند: «مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا الْحُجَّةُ یُعَرِّفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی سَبِیلِ اللَّه » (کلینی، 1362، ج1، ص178) و اگر امامی نباشد، حق از باطل شناخته نمی شود «إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَدَعِ الْأَرْضَ بِغَیْرِ عَالِمٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یُعْرَفِ الْحَقُّ مِنَ الْبَاطِلِ » (همانجا).

در جریان نهضت خونین کربلا، امام سجاد علیه السلام به خواست خدا در شب و روز عاشورا بیمار شد و همسو با آن می توان از اقدامات امام حسین علیه السلام و حضرت زینب3 در طول اراده الهی یاد کرد که در حراست و حفظ سلامت امام سجاد علیه السلام کوشیدند و ایشان را از خطرهای بزرگ و نقشه های شوم دشمن پاسداری کردند. در این نوشتار به چهار عامل مهم در حفظ امام سجاد علیه السلام از خطرهای جاری در حماسه کربلا اشاره می شود که به ترتیب زمانی در مدینه، کربلا و کوفه اتفاق افتاد و امام را از سه خطر قطعی نجات بخشید.

همراهی امام از مدینه
زمانی که امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید خودداری کرد، در شب بیست و هشتم رجب سال شصت قمری مدینه را به  قصد مکه ترک گفت (ابومخنف ازدی، 1419ق، ص85). در این سفر، بیشتر خویشاوندان امام حسین علیه السلام، از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزادگان و بسیاری دیگر از خاندان و نیز جمعی از یاران حضرت، ایشان را همراهی کردند و در روز سوم شعبان وارد مکه شدند و تا روز هشتم ذی الحجه در آن شهر ماندند و سپس راهی عراق شدند (صدوق، 1376ش، ص151و152).
امام زین العابدین علیه السلام نیز در این سفر پدر را همراهی می کرد. یکی از علل همراهی ایشان و خاندان امام، پیشگیری از دستگیری آنان و ممانعت از خطرهایی بود که احتمال داشت بر جان آنان وارد شود و حتی قیام امام حسین علیه السلام را به مخاطره اندازد. سید ابن طاووس (متوفای۶۶۴ق) بر این احتمال، تصریح دارد و می نویسد:

و مما یمکن أن یکون سببا لحمل الحسین علیه السلام لحرمه معه و عیاله أنه علیه السلام لو ترکهن بالحجاز أو غیرها من البلاد کان یزید بن معاویة علیهما لعائن الله قد أنفذ لیأخذهن إلیه و صنع بهن من الاستیصال و سیئ الأعمال ما یمنع الحسین علیه السلام من الجهاد و الشهادة و یمتنع علیه السلام بأخذ یزید بن معاویة لهن عن مقامات السعادة (ابن طاووس، 1348ش، ص84).

از مواردی که ممکن است سبب همراهی زنان اهل بیت: با امام حسین علیه السلام تلقی شود، این است که اگر امام حسین علیه السلام زنان و فرزندان خود را در مدینه یا جایی غیر از آن می گذاشت، احتمال می رفت که یزید بن معاویه آنان را دستگیر کند و سپس عواقب شوم و رفتارهای زننده ای پیش بیاید که امام حسین علیه السلام را از جهاد و شهادت بازدارد.

همراهی امام سجاد علیه السلام و سایر خاندان، اقدامی پیشگیرانه برای حفظ سلامت خاندان بود و توطئه یزید و کارگزاران زشت سیرت او را در دستگیری اهل بیت و آزار ایشان برای تهدید امام حسین علیه السلام، خنثا کرد.

بیماری امام در شب و روز عاشورا
امام حسین علیه السلام همراه خاندان خود در روز دوم محرم سال 61 قمری وارد کربلا شد (مفید، 1413ق، ج2، ص83). متون تاریخی از بیماری امام سجاد علیه السلام تنها در شب و روز عاشورا خبر داده اند. این بیماری سخت، مشیت الهی برای زنده ماندن امام بود.
به گزارش شیخ مفید، امام سجاد علیه السلام از عصر تاسوعا بیمار بوده است. او روایت می کند:

فَجَمَعَ الْحُسَیْنُ علیه السلام أَصْحَابَهُ عِنْدَ قُرْبِ الْمَسَاءِ. قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ زَیْنُ الْعَابِدِینَ علیه السلام فَدَنَوْتُ مِنْهُ لِأَسْمَعَ مَا یَقُولُ لَهُمْ وَ أَنَا إِذْ ذَاکَ مَرِیضٌ (همان، 1413، ج2، ص91).

امام حسین علیه السلام نزدیک غروب [تاسوعا] یاران خویش را جمع کرد. امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: «من با آنکه بیمار بودم، نزدیک رفتم تا سخنان پدرم را با ایشان، بشنوم».

همچنین امام سجاد علیه السلام در گزارش خود از شب عاشورا به بیماری خود اشاره کرده و فرموده است:

إِنِّی جَالِسٌ فِی تِلْکَ الْعَشِیَّةِ الَّتِی قُتِلَ أَبِی صَبِیحَتِهَا وَ عَمَّتِی زَیْنَبُ عندی تُمَرِّضُنِی (طبری، 1387ق، ج5، ص420؛ ابن کثیر، 1407ق، ج8، ص177؛ یعقوبی، بی تا، ج2، ص243؛ مفید، 1413ق، ج2، ص93).

من در آن شبی که فردای آن پدرم کشته شد، نشسته بودم و عمه ام زینب نیز نزد من بود و از من پرستاری می کرد.

حُمَید بن مسلم ازدی، از گزارشگران واقعه کربلا، که در روز عاشورا از سپاهیان عمر بن سعد بود، مدعی است که پس از شهادت امام حسین علیه السلام به  اتفاق شمر و عده ای از همراهان او به خیمه امام سجاد علیه السلام رسیدیم و دیدیم آن حضرت از شدت بیماری بر بستر خود افتاده است و تاب حرکت ندارد. عده ای که با شمر بودند، پیشنهاد قتل او را دادند. ولی من گفتم:

سُبْحَانَ اللَّهِ أَ یُقْتَلُ الصِّبْیَانُ إِنَّمَا هُوَ صَبِیٌّ وَ إِنَّهُ لِمَا بِهِ فَلَمْ أَزَلْ حَتَّی رَدَدْتُهُمْ عَنْهُ (مفید، 1413ق، ج2، ص112و113).

عجیب است. مگر چنین مقرر شده که کودکان هم کشته شوند! او کودک است و این بیماری و ناتوانی به حال او کافی است.

البته حمید بن مسلم به  غلط بر «صبی» بودن و خردسالی امام تأکید  کرده است که در پاسخ می توان به این نکته مورخ نامی، محمد بن سعد (متوفای 230ق. ) اشاره کرد که می گوید:

أن علی بن حسین کان مع أبیه و هو ابن ثلاث أو أربع و عشرین سنة. و لیس قول من قال إنه کان صغیرا و لم یکن أنبت بشی ء. و لکنه کان یومئذ مریضا فلم یقاتل. و کیف یکون یومئذ لم ینبت و قد ولد له أبو جعفر محمد بن علی؟ (ابن سعد، 1410ق، ج5، ص171).

علی بن حسین(ع) درحالی که 23 یا 24 ساله بود، پدر را همراهی کرد و این گفته که او صغیر بوده و موی بر صورتش نروییده بود، پذیرفته نیست. البته او در کربلا بیمار بود و به دلیل بیماری پیکار نکرد. چگونه ممکن است کسی خردسال باشد، درحالی که فرزندی به نام ابوجعفر محمد بن علی برای او به دنیا آمده بود.

دستور امام حسین علیه السلام به بازگرداندن امام از کارزار عاشورا
عصر عاشورا همه یاران امام حسین علیه السلام در کربلا به شهادت رسیدند و از فرزندان کسی جز علی بن حسین8 باقی نمانده بود که ایشان نیز در آن هنگام بیمار بود و قهراً نمی توانست بجنگد. آن گونه که قاضی نعمان مغربی (متوفای 363ق. ) بیان می دارد: «وکان علی بن الحسین علیه السلام یومئذ علیلاً دنفاً، فلم یستطع القتال» (قاضی نعمان، 1409ق، ج3، ص250)؛ «علی  بن حسین علیه السلام در آن روز (عاشورا) بیماری شدیدی داشت و نمی توانست پیکار کند».
هرچند امام حسین علیه السلام پس از شهادت یارانش تنها مانده بود، اما بر زنده ماندن علی بن حسین8 اصرار داشت و حتی او را از معرکه جنگ نیز عقب راند. برای بررسی این مدعا نخست باید به اهتمام امام سجاد علیه السلام به حضور در پیکار اشاره کرد. در برخی منابع از پیکار امام سجاد علیه السلام یاد شده است. امام درحالی که از بیماری رنج می برد، شمشیر به دست گرفت و به میدان تاخت و مجروح شد و در نهایت به دستور امام حسین علیه السلام بازگردانده شد.

فضیل بن زبیر، از محدثان و از اصحاب امام پنجم و ششم که گویا زیدی است (خویی، بی تا، ج9، ص262) در کتاب تسمیة من قتل مع الحسین علیه السلام من ولده واخوته و اهل بیته وشیعته به جنگیدن و مجروح شدن امام سجاد علیه السلام اشاره کرده و نوشته است:

کان علی بن الحسین علیلاً و ارتث یومئذ و قد حضر بعض القتال. . . (فضیل بن زبیر، 1405ق، ص24).

علی بن الحسین8 بیمار بود و در کربلا مجروح شد، هنگامی  که در برهه ای از حوادث کربلا حضور یافت و پیکار کرد.

«مرتث» مجروحی است که در میدان رزم جنگیده و پیکر مجروحش را زنده از معرکه کنار کشیده باشند (ابن منظور، 1414ق، ج2، ص151).

یحیی بن حسن شجری از عالمان زیدی (متوفای 499ق. ) شبیه این گزارش را نقل کرده و نوشته است:

وَکَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ، عَلَیْهِ السَّلَامُ عَلِیلاً وَارْتُثَّ یَوْمَئِذٍ وَقَدْ حَضَرَ بَعْضَ الْقِتَالِ، فَدَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ، وَأُخِذَ مَعَ النِّسَاءِ هُوَ (شجری، 1422ق، ج1، ص225).

علی بن حسین علیه السلام بیمار بود و در کربلا مجروح شد. هنگامی  که در مقطعی از حوادث کربلا پیکار کرد، خداوند او را محافظت نمود و او همراه زنان به اسارت برده شد.

روایت ذیل به  نوعی با گزارش فضیل بن زبیر و شجری همسوست. بر اساس این روایت، امام سجاد علیه السلام در حال بیماری تلاش کرد شمشیر به دست گیرد و به سمت میدان عزیمت کند. ولی امام حسین علیه السلام به خواهر دستور داد تا او را از معرکه عقب ببرد. تفاوت نقل ذیل در عدم اشاره به جراحت ایشان است. نکته مهم در این روایت، تلاش امام حسین علیه السلام برای حفظ فرزند است تا زمین از حجت خدا خالی نماند:

ثم التفت الحسین عن یمینه فلم یر أحدا من الرجال و التفت عن یساره فلم یر أحدا فخرج علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام و کان مریضا لا یقدر أن یقل سیفه و أم کلثوم تنادی خلفه یا بنی ارجع! فقال: یَا عَمَّتَاهْ ذَرِینِی أُقَاتِلْ بَیْنَ یَدَیِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ علیه السلام: یَا أُمَّ کُلْثُومٍ خُذِیهِ لِئَلَّا تَبْقَی الْأَرْضُ خَالِیَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ (ص) (مجلسی، 1403ق، ج 45، ص46).

آن گاه امام حسین علیه السلام به سمت راست و چپ خود نگریست و کسی را برای یاری نیافت. حضرت علی بن الحسین، زین العابدین علیه السلام که مریض بود، خارج شد. ایشان قادر نبود که شمشیر بکشد. ام کلثوم به دنبال آن حضرت فریاد می زد: «فرزندم برگرد». ولی ایشان فرمود: «ای عمه، بگذار تا در پیشگاه پسر پیغمبر خدا پیکار کنم». امام حسین علیه السلام به ام کلثوم فرمود: «او را بگیر تا زمین از نسل آل محمّد(ص) خالی نماند».

در این نقل، اهتمام امام حسین علیه السلام به زنده ماندن امام سجاد علیه السلام کاملاً آشکار است و نشان دهنده جدیت حضرت در حیات ایشان پس از خود است.

دفاع حضرت زینب (س) از امام در مجلس ابن زیاد
بیماری امام سجاد علیه السلام بعد از واقعه کربلا تا کوفه ادامه داشت. ابن طیفور به بیماری ایشان هنگام ورود به کوفه اشاره  کرده، روایتی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که بر اساس آن حضرت فرمود:
لما ادخل بالنسوة من کربلاء الی الکوفة کان علی بن الحسین علیه السلام ضئیلا قد نهکته العلة (ابن طیفور، بی تا، ص23).

هنگامی  که زنان را از کربلا به کوفه وارد کردند، علی بن حسین علیه السلام نحیف و لاغر شده و از بیماری، رنجور بود.

همچنین از فردی به نام حذام یا حذیم اسدی چنین گزارش می کند:

قدمت الکوفة سنة احدی وستین وهی السنة التی قتل فیها الحسین علیه السلام فرأیت نساء اهل الکوفة یومئذ یلتدمن مهتکات الجیوب ورأیت علی بن الحسین علیه السلام وهو یقول بصوت ضئیل وقد نحل من المرض یا أهل الکوفة إنکم تبکون علینا فمن قتلنا غیرکم (همانجا).

در سال 61، همان سال شهادت حسین علیه السلام، وارد کوفه شدم. در آن هنگام، زنان کوفه را دیدم که بر سر و صورت خود می زنند و گریبان می درند. در آن حال علی بن حسین علیه السلام را که جسمش از بیماری نحیف شده بود، دیدم که با صدایی ضعیف می فرمود: «ای کوفیان، شما بر ما می گِریید؟! پس چه کسی جز شما ما را کُشت؟!»

شیخ مفید نیز گزارش مزبور را از فردی به نام «حَذْلَمِ بْنِ سَتِیرٍ» نقل کرده و افزوده غمباری را نیز از کیفیت اسارت امام سجاد علیه السلام بیان داشته است:

فَسَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ هُوَ یَقُولُ بِصَوْتٍ ضَئِیلٍ وَ قَدْ نَهَکَتْهُ الْعِلَّةُ وَ فِی عُنُقِهِ الْجَامِعَةُ وَ یَدُهُ مَغْلُولَةٌ إِلَی عُنُقِهِ أَلَا إِنَّ هَؤُلَاءِ النِّسْوَةَ یَبْکِینَ فَمَنْ قَتَلَنَا (مفید، 1403ق، ص321).

از علیّ بن الحسین علیه السلام- درحالی که بیماری او را لاغر کرده و بند و زنجیر در گردن مبارکش بود و دست های آن حضرت به گردن مبارکش بسته بود- شنیدم که با آوایی بس ضعیف می فرمود: «هان، این زنان بر ما می گریند؟! پس چه کسی [جز مردان ایشان] افراد ما را به قتل رسانده است؟».

زمانی که کاروان اسرا را به مجلس ابن زیاد  لعنه الله  بردند، او تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را بکشد. ولی نقش حماسی حضرت زینب3 در حراست از امام سجاد علیه السلام و حفظ جان آن حضرت، مانع از این کار شد.

محمد بن جریر طبری (متوفای310ق. ) از قول مجالد بن سعید نقل می کند که وقتی عبیدالله بن زیاد در علی بن حسین علیه السلام نگریست، دستور داد: «او را ببرید و گردنش را بزنید» (طبری، 1387ق، ج5، ص458).

طبری از حمید بن مسلم چنین گزارش می کند:

پیش ابن زیاد ایستاده بودم که علی بن حسین را از پیش وی گذرانیدند و به او گفت: «نامت چیست؟» فرمود: «علی بن حسین». گفت: «مگر خدا علی بن حسین را نکشت؟» گوید: و او خاموش ماند. ابن زیاد گفت: «چرا سخن نمی کنی؟» فرمود: «قد کان لی أخ یقال له أیضاً علی، فقتله الناس»؛ «برادری داشتم که او را نیز علی می گفتند و مردم او را کشتند». گفت: «خدا او را کشت». گوید: علی علیه السلام خاموش ماند و ابن زیاد بدو گفت: «چرا سخن نمی کنی؟» گفت: {اللهُ یَتَوَفَّی الأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها} (زمر: 42)، «خدا جان کسان را هنگام مردنشان می گیرد» و {وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ}؛ (آل عمران: 145)، «هیچ کس جز به اذن خدا نخواهد مرد».

حمید بن مسلم در ادامه از عصبانیت ابن زیاد و دستور او به کشتن امام یاد می کند. لیکن در این هنگام زینب3، عمه امام سجاد علیه السلام در او آویخت و فرمود: «یا بن زیاد، حسبک منا، أما رویت من دمائنا! و هل أبقیت منا أحدا!»؛ «ای ابن زیاد، از ما دست بدار. مگر از خون های ما سیراب نشده ای؟ مگر کسی از ما به  جای نهاده ای؟» (طبری، 1387ق، ج 5، ص458).

ابن اعثم کوفی (متوفای 314ق. ) و ابن طاووس، مدعی اند زمانی که ابن زیاد امام سجاد علیه السلام را به کشتن تهدید کرد و حضرت زینب3 خود را روی حضرت انداخت، در آن  وقت امام سجاد علیه السلام از عمه خود درخواست کرد لحظه ای درنگ کند تا با ابن زیاد کلمه ای بگوید. آن گاه به حاکم فاجر کوفه رو کرد و فرمود: «أبالقتل تهددنی؟ أما علمت أن القتل لنا عادة، و کرامتنا الشهادة» (ابن اعثم، 1411ق، ج 5، ص123؛ ابن طاووس، 1348ش، ص162)؛ «مرا با مرگ می ترسانی؟ مگر ندانسته ای که کشته شدن عادت ماست و شهادت مایه سربلندی ما».

به گزارش طبری، حضرت زینب3 امام را برگرفت و گفت: «اسألک بالله إن کنت مؤمنا إن قتلته لما قتلتنی معه»؛ «تو را به خدا اگر ایمان داری، اگر او را می کشی مرا نیز با وی بکش».

ابن زیاد لختی در او نگریست، آن گاه گفت:

عجبا للرحم! و الله انی لَأَظُنُّهَا وَدَّتْ أَنِّی قتلته إنی قتلتها معه دعوا الغلام (طبری، 1387ق، ج 5، ص458؛ همچنین ر. ک: مفید، 1413ق، ج 2، ص116).

شگفتا از خویشاوندی. به خدا می دانم که دوست دارد اگر آن جوان را می کشم، او را نیز با وی بکشم. آن جوان را واگذارید.

گزارش های مزبور، تصویر زیبایی از حماسه و از خود گذشتگی حضرت زینب3 را در دفاع از امام سجاد علیه السلام نمایان می سازد؛ تلاشی که سبب شد ابن زیاد تهدید خود را برای کشتن امام، عملی نسازد.

نتیجه گیری
امام سجاد علیه السلام تنها بازمانده مرد از خاندان حسین علیه السلام بود که به مشیت الهی در کربلا و در شب و روز عاشورا بیمار شد و هرچند ایشان در قامت یک مجاهد در روز عاشورا ظهور کرد و مجروح گردید، از سرزمین کربلا زنده بازگشت تا پرچم دار هدایت امت باشد. همچنین می توان به نقش مؤثر امام حسین علیه السلام و حضرت زینب3 نیز اشاره کرد که در طول اراده الهی در حفظ سلامت امام زین العابدین علیه السلام تلاش کردند و امام را از چند خطر قطعی نجات دادند.

فهرست منابع

٭ قرآن کریم.

ابن اعثم کوفی، أبومحمد أحمد (1411ق)، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء.

ابن حیون، نعمان بن محمّد (1409ق)، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار: ، تحقیق سیدمحمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی.

ابن سعد، محمد بن سعد (1410ق)، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة.

ابن طاووس، علی بن موسی (1348ش)، اللهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان.

ابن طیفور، احمد بن أبی طاهر (بی تا)، بلاغات النساء، قم، مکتبه بصیرتی.

ابن کثیر، اسماعیل بن عمر (1407ق)، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر.

ابن منظور انصاری، محمد بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت، دار صادر.

ابومخنف ازدی، لوط بن یحیی (1417ق)، وقعة الطف، قم، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.

خویی، سیدابوالقاسم (بی تا)، معجم رجال الحدیث، بی جا، مؤسسة الخوئی الإسلامیة.

شجری جرجانی، یحیی بن الحسین (1422ق)، ترتیب الأمالی الخمیسیة، رتبها قاضی محیی الدین محمد بن أحمد قرشی عبشمی، بیروت، دار الکتب العلمیة.

شیخ صدوق، محمد بن علی (1376ش)، الامالی، تهران، کتابچی.

طبرسی، فضل بن حسن (1376ش)، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث.

طبری، محمد بن جریر (1387ق)، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.

فُضیل بن زبیر بن عمر بن درهم الکوفی الأسدی (1405ق)، تسمیة مَنْ قُتل مع الحسین علیه السلام من ولده وإخوته وأهل بیته وشیعته، تحقیق سیدمحمدرضا حسینی جلالی، قم.

کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق)، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه.

مجلسی، محمدباقر (1403ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.

مفید، محمد بن محمد (1403ق)، الامالی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی.

، (1413ق)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید.

یعقوبی، احمد بن اسحاق (بی تا)، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر.

نظر شما