موضوع : پژوهش | مقاله

ایران چگونه بوش را بوسیله بشکه های نفت مهار کرده است؟


اگر این حقیقت پیشترها تا بدین حد آشکار نبود، امروزه دیگر بر همه عیان شده است که دولت بوش قادر به تهاجم به ایران نیست. ایران، با گازی که روزگاری به بهای 4 دلار به ازای هر گالن معامله می‌شد و این روزها دائما در حال افزایش قیمت است، چه به صورت تلویحی و چه به طور آشکارا، ایالات متحده را تحت کنترل خود دارد.
این یعنی اینکه، هر چه هم که دولت آمریکا علاقه‌مند به این کار باشد، اما بهتر آن است که این گفته ایرانی‌ها را به محک آزمایش نگذارد که «‌اگر آمریکا حمله کند خاورمیانه را به آتش می‌کشیم».
ایرانیان به هیچ وجه از بیان این موضوع شرمسار نیستند که در حال تهدید به چه چیزی هستند.
اگر ایالات متحده یا اسراییل، بمبی را در یکی از رآکتورها و یا مراکز پژوهشی نظامی این کشور بیاندازند، ایران فوراً صادرات نفت از خلیج فارس را با شلیک یکی از موشکهای چینی «‌کرم ابریشم‌» به یکی از تانکرهای نفت‌کش در تنگه هرمز و یا تأسیسات نفتی یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، متوقف خواهد نمود که این بدان معناست که در بدترین شکل داستان، هفده میلیون بشکه از بازار نفت جهانی خارج خواهد شد.
یکی از کارشناسان بازار نفت به من گفت که درصورت حمله به ایران، بهای نفت به چشم بر هم زدنی، به بیش از 200 دلار به ازای هر بشکه خواهد رسید. اما خبرگزاری ایرانی فارس، نظر دیگری دارد. آنها می گویند در چنین حالتی نفت از مرز 300 دلار نیز فراتر خواهد رفت. پرسش من از دوستم این بود؛ اگر ایران راست بگوید، آن وقت چه باید کرد؟
دوستم می گوید: «بنزین چهار دلاری (‌به ازای هر گالن‌)، بازتاب نفت صد دلاری است چرا که دستهای کمپانی‌های پالایش نفت، به شدت بسته است و شرایطشان بسیار سخت.
در صورت افزایش بهای نفت به 300 دلار، شما بنزین 12 دلاری (‌به ازای هر گالن‌) خواهید داشت که این به خودی خود هم ارز با شورش و اغتشاش در نیویورک، لوس انجلس، هارلم، اوک لند، کلیو لند، دیترویت و دلس است».
در سوی دیگر داستان، چه نفت به 200 دلار برسد وچه به 300 دلار، بوش نمی‌خواهد رییس جمهوری باشد که کاخ سفید را با فاجعه ترک می‌کند.
اما حق‌السکوت گرفتن ایران تنها به ابزار «‌نفت‌» منحصر نمی‌شود.
ایرانی‌ها جدا معتقدند که گروگان‌های آمریکایی بسیاری در عراق دارند. ارسال تدارکات نظامی آمریکا در بخش‌های شیعه نشین عراق تنها در صورت رضایت آنها میسر است. این می‌تواند در یک آن، دچار تغییر شود؛ هر چند که ما از خاک عراق برای حمله به ایران استفاده کرده باشیم.
این همان چیزی است که «‌فارس‌» بدان اشاره دارد: «‌در عراق، جنگجویان مستقلا و جداگانه علیه آمریکا قیام خواهند کرد و برای آمریکا فاجعه‌ای چون عید سال 1968 ویتنام خواهند آفرید».
این مسائل، که به شدت هشداردهنده نیز هستند، دقیقا همان چیزهایی هستند که مد نظر ایران است و به نظر می‌رسد که کارایی نیز داشته باشند.
از همان رو بود که روز سه شنبه، پرزیدنت بوش سخن از ترجیح ِتحریم های جدید علیه ایران در قیاس با حمله به این کشور گفت.
اما اسراییل چه؟ آیا اسراییلی‌ها، که به مراتب بیش از آنچه ما از افزایش بهای سوخت نگرانیم، بهانه برای نگرانی دارند، قصد حمله ای پیشگیرانه به ایران را دارند؟
یک قانون خشک و سخت در خاورمیانه می‌گوید که هرگز نباید احتمال تهاجم اسراییل را نادیده شمرد.
اما یک «‌شاهین اسراییلی‌» که از سوی وزارت دفاع اسراییل بر فراز ایران فرستاده شده باشد، به من می‌گوید که این قاعده را فراموش کنم.
«‌درحال حاضر شانسی برای اسراییل وجود ندارد که بتواند کاری بکند. البته ممکن است روزنه امیدی پس از برگزاری انتخابات در آمریکا به روی آنها باز شود. اما این تنها یک احتمال ضعیف بوده و در هاله‌ای از ابهام است. حقیقت آن است که واشنگتن برای یک جنگ دیگر توان ندارد».
اسراییل نمی‌تواند به ایران حمله کند و نبرد را به تنهایی کنترل کند. آنها نیاز به این دارند که ارتش کامل ایالات متحده را پشت سر خود ببینند. بنا براین تا آن زمان اسراییل تنها می تواند به غرغر کردن ادامه دهد و آرزو کند که تحریم های اقتصادی علیه ایران کارگر افتد.


منبع: / سایت خبری / آفتاب نیوز ۱۳۸۷/۰۳/۲۴به نقل از: TIME
نویسنده : رابرت بیر
مترجم : فرامرز قاسمی

نظر شما