شهامت را در کودکان چگونه پرورش دهیم؟
نویسنده:اعظم بهرامى تتماجا
منبع:روزنامه رسالت
اگر اخلاق را وسیع و پر دامنه بدانیم، کلیه اصول و آداب حاکم بر رفتار و روابط انسانى و پاسدارى از آن را شامل مىشود. این اصول از یک سو رفتار آدمى را در بر مىگیرد و از سوى دیگر عادات و ملکات و فضایل را و بخشى دیگر از آن شامل شهامت و رشادت است که به عنوان یکى از عالىترین صفت اخلاقى شمرده شده است.
شهامت و جلوههاى آن:
براى فرد با شهامت و با جرات تعاریف فراوانى بیان کردهاند از جمله آنها:
*با شهامت کسى است که وقتى طرز فکر و عقیدهاش با دلایل و براهین عقلى و نقلى ثابت شد از آن دست بر ندارد و روزى هم که ثابت شد، نظرش خطاست، اگر چه عمرى از آن گذشته باشد، از آن دست بردارد و تایب شود.
*با شهامت کسى است که در بدبختى و خوشبختى خود را نبازد و اعمالى را انجام دهد، که دیگران از ترس قادر به انجام آن نباشند.
*از نشانههاى انسان با شهامت این است که دایم در جستجوى حقیقت است، عدالت و پاکدامنى را شعار خود قرار داده است و در مقابل هوسها ایستادگى مىکند. انسان با شهامت براى احیاى حق مىجنگد مغلوب مىشود ولى بازهم سرپا مىایستد.
*آن کسانى که در برابر سیل انتقادها ایستادگى مىکند و با آغوش باز آن را مىپذیرد، فردى با شهامت است.
*و بالاخره آن انسانى که خود را آنچنان که هست نشان مىدهد و از لافزدنها و ستایشپذیرىها برکنار است با جرات و شجاع است.
لزوم پرورش شهامت:
قبل از ورد به بحث باید بدانیم، آیا لازم ا ست در عصر ما افراد با شهامت پروش یابند یا خیر؟ آیا درست است در شرایط کنونى کودکان را با شهامت تربیت کنیم؟
پاسخ این سوال براى برخى منفى است به دلیل اینکه اعتقاد دارند این امر زمینه را براى رنج و محرومیت افراد فراهم مىآورد. این طرز فکر در بین مکاتب مادىگرا بیشتر رواج دارد.اما الهیون و خداپرستان معتقدند که براى جلوگیرى از آزار خود نمىتوان به حقیقت آزار رساند زیرا زندگى هرچند زیبا و فریبا باشد به ننگ بزدلى نمىارزد. از سوى دیگر تنها سدى که در برابر شرور و مفاسد و استبداد مىایستد و مقاومت مىکند، جرات و شجاعت است.
آیا امکان پرورش جرات و شهامت در کودکان وجود دارد؟
شهامت امرى فطرى است پس پاسخ این سوال مثبت است دلیل فطرى بودن شهامت این است که:کودکان در آغاز کار با شهامت هستند ولى بعدها در سایه تربیت ما بزدل در مىآیند در درون ما تمایلى به شهامت و ابراز شهامت است و ذاتا شهامت را دوست داریم، به هنگامى که مى شنویم بعضى تا آخرین لحظه از خود دفاع کرده و در برابر خصم ایستادند و حق را گفتند و تسلیم نشدند خوشحال مىشویم.و بالعکس موقعى که مىشنویم آن دیگرى به خاطر دو روز زندگى تسلیم خصم شده و ذلت را پذیرفته ناراحت مىشویم و او را سرزنش مىکنیم.شهامت را از نظر مذهب هم مىتوانیم فطرى بدانیم زیرا جلوهاى از نفخه الهى در ما هم وجود دارد.
روشهاى ایجاد شهامت:
براى ایجاد شهامت در افراد طرق متعددى وجود دارد که مهمترین آنها عبارت است از:
1-ارائه الگو: هرگز به کودک نگویید شجاع باش اگر مىخواهید فرزندتان با شهامت باشد، عملا به او درس شهامت دهید و خود را الگوى آن معرفى کنید، زیرا در کودک روحیه همانندى وجود دارد، عمل شما را مىبیند و تقلید مىکند.والدین بهترین الگو و عالىترین عامل براى ایجاد کمال مطلوبند، معلم و همسالان و دیگران در او تاثیر دارند، ولى نقش پدر و مادر مخصوصا از آن باب که با او رابطه خوبى داشته و بیشتر از دیگران با او در رابطه هستند، بیشتر است وهرچه والدین با فرزندان تفاهم بیشترى داشته باشند نفوذ آنها در کودکان زیادتر است.
2- آموزش: آموزش مستقیم نیز از راه و روشهاى مهم در ایجاد جرات و شهامت است ولى هرگز تاثیرش به اندازه نقش الگو نیست گاهى یک تذکر و یک پند و اندرز خطمشىها را عوض مىکند.
3- تلقین: تلقین هم توسط خود و هم توسط دیگران در آدمى بسیار نفوذ مىکند، البته این تلقین اگر از سوى افراد بزرگتر و مورد احترام باشد، بسیار موثر است.
روشهاى تقویت شهامت:
در این بخش طرق متعددى که براى وصول به این هدف وجود دارد را نام مىبریم:
1- ایجاد ایمان: اولین گام در این زمینه ایجاد ایمان و اعتقاد است ایمان به اینکه او مىتواند و باید شهامت داشته باشد و منشا اثرى باشد.ایمان ستون پایدارى است که ما را از افتادن و سقوط در این جهان متزلزل نگهدارى مىکند، بىایمانى رنجآور است و همه چیز را از دست آدمى مىرباید حتى جرات و شهامت را .هرچه قدر زمینه ایمان آدمى بیشتر باشد توفیق در داشتن جرات زیادتر است و این از آن بابت که آدمى مىخواهد یک پناهگاه روحى قوى داشته و خود را در سایه آن آرامش بخشد.کودک طبیعتا در اوان کودکى شهامت دارد، ولى ایمان ندارد و این مربى است که باید این زمینه را به موازات رشد در او پدید آورد.
2- ایجاد و اعتماد به نفس: اعتماد به نفس حقیقتا نتیجه ایمان است، خواه ایمان به خدا و خواه به امر و مسئلهاى دیگر اعتماد بهنفس به آدمى قداست و اتکا مىدهد و روح را جرات و توانایى مىبخشد.
3- انتخاب همکار و همراه:هر انسانى در رویارویى با مشکلات زمانى که خود را تنها مىبیند، نگران، افسرده و گاهى مضطرب و ترسان مىشود این زمینه در کودکان بسیار قوى و نیرومند است دلیل آن این است که وقتى مسئولیتى به او واگذار شود همواره بحث مىکند: “چرا من این کار را انجام دهم اما دیگرى انجام ندهد.” وجود معاون و همسان او را از تنهایى نجات مىبخشد شک نیست هرچه معاون همراه براى او قوىتر باشد، دلگرمى و پیروزى او بیشتر است، براى این منظور باید خدا را به عنوان ناظر و همراه او معرفى کرد.
4- استفاده از زمینه عاطفى و احساسی: شهامت را در فرد ایجاد کند. گاهى یک خطابه آتشین مىتواند روحیها ش را در این زمینه تقویت کند.فىالمثل ذکر داستان اصحاب امام حسین(ع) که یکى از آنها گفته بود: “اگر هزار بار کشته و بعد زنده شوم بازهم دوست دارم در راه تو باشم و دست از تو برندارم.”در این زمینه موثر است.
منابع
1- منتهىالآمال، شیخ عباس قمی
2- پرورش مذهبى و اخلاقى کودکان، على قایمی
3- مقاله تقویت و سازندگی، على قایمی
نظر شما