موضوع : پژوهش | مقاله

موز‌های آلوده


با وجود این که کشورهای آمریکای لاتین بزر‌گ‌ترین تولیدکننده‌ی موز در جهان هستند، تجارت موز انحصار چند شرکت بزرگ چندملیتی است. این شرکت‌ها برای افزایش تولید موز از مواد شیمیایی زیادی در مزارع خود استفاده می‌کنند که باعث بروز بیماری‌های فراوانی مثل سرطان، ناباروری، ناراحتی‌های پوستی و ... در کارگران این مزارع و حتی مصرف‌کنندگان این موز‌ها می‌شود. این مقاله، استفاده از این آفت‌کش‌های سمی و شیمیایی را مورد نقد قرار می‌دهد. استثمار اقتصادی تولیدکنندگان موز نکته دیگری است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. تولیدکنندگان موز کمترین سود را از فروش محصولا‌ت‌شان به دست می‌آورند، در حالی که شرکت‌های چندملیتی و نیز کشورهای اروپایی مصرف‌کننده، سود فراوانی از فروش موزهای آمریکای لاتین به دست می‌آورند.


مانوئل بوئل، کارگر یک مزرعه موز در بیرون شهر «ماچالا» در اکوادور است. او از نردبانی که به درخت موز تکیه داده شده، پایین می‌اید. مانوئل در پوست خود دچار مشکل شده است. بعد از ظهرها، وقتی که تابش آفتاب بیشتر می‌شود، خارش چشم‌هایش او را آزار می‌دهد و دائماً ملتهب و قرمز است. گونه‌های او نیز قرمز هستند، گویی که روی آتش قرار دارند.
بوئل حدس می‌زند، شاید دلیلش سم‌پاشی باشد. از وقتی که کرم‌ها مانع رشد ریشه‌های درختان موز شده‌اند، استفاده از این سموم ضروری است. مخزن پشت بوئل، محتوی «موکاپ» است، سمی که به شدت بوی سولفور می‌دهد. «آونتیس» شرکت سازنده‌ی آن، هشدار داده است که مواد سمی این آفت‌کش‌ که استفاده از آن در اتحادیه ممنوع شده است، می‌تواند سلامتی شما را از بین ببرد. او از تماس با این اسپری اجتناب می‌کند ولی شغلش وی را مجبور می‌کند، به جاهایی که سم‌پاشی می‌کند، نگاه کند.
کمی آن طرف‌تر، یک کارگر دیگر، خوشه‌های موز را در بسته‌های پلاستیکی بسته‌بندی می‌کند. کیسه‌ها با «دورزبان» آغشته شده است: یک نوع حشره‌کش که مانع خوردن موزها توسط حشرات می‌شود. در معرض دورزبان قرار گرفتن به سر درد، کاهش قدرت حافظه، حالت تهوع و خستگی مفرط می‌انجامد؛ چند هفته‌ی دیگر، این موزه‌ها در فروشگاه‌های مواد غذایی اروپا به فروش خواهد رسید.
موزه‌ها تقریباً در تمامی کشورهای استوایی، منبع ارزان انرژی و ویتامین‌ها هستند. موز یک محصول ایده‌آل برای کشاورزان کوچک است و در همه جا یافت می‌شود، از هند تا برزیل و از کامرون تا جزایر قناری.
موزها سریع رشد می‌کنند و در تمام طول سال قابل برداشت هستند و به مواد شیمیایی و کود اندکی نیاز دارند، ولی موزهایی‌ که در فروشگاه‌های اروپایی یافت می‌شوند، متفاوتند. دو سوم از موزهای صادراتی که در اروپا و آمریکا فروخته می‌شود از آمریکای لاتین می‌آید، جایی که جنگل‌ها و درخت‌های سبز مساحتی بیش از 3000 هکتار را پوشانده‌اند. موز یک صنعت صادراتی است که توسط 3 شرکت عظیم چندملیتی به انحصار درآمده است: چیکوئیتا، دل و دل‌مونته. در مزارعی که موزه‌ها در آنجا برای تجارت بین‌المللی تولید می‌شود، برای مبارزه با آفات و هجوم حشرات، تا جایی که ممکن است از مواد شیمیایی استفاده می‌شود. در مقیاسی سالانه، در هر هکتار از مزارع موز در آمریکای لاتین، 30 کیلو ماده شیمیایی استفاده می‌شود. این مقدار، 10 برابر بیشتر از متوسط میزان مواد شیمیایی استفاده شده در کشاورزی متمرکز در کشورهای صنعتی است. اثرات این سموم، در آمار وحشتناکی که از کاستاریکا به دست آمده، منعکس شده است. طبق مطالعات انجام شده توسط دانشگاه ملی هردیا مناطق تولیدکننده‌ی موز کاستاریکا نسبت به سایر نواحی این منطقه، 3 بار بیشتر از دیگر مناطق، توسط سموم آفت‌کش سم‌پاشی شده‌اند. سرانه استفاده از آفت‌کش‌ها در کاستاریکا 4 کیلو است؛ 8 برابر متوسط جهانی.
مشاهده‌ی سرطان خون و ناراحتی‌های تنفسی در بین زنانی که در کاستاریکا موزه‌ها را بسته‌بندی می‌کنند، 2 برابر متوسط همان کشور است.
برای گلوریا اسپینوزا، آمار مسأله‌ مهمی نیست. او هیچ گونه دسترسی به این مطالعات ندارد. او می‌گوید: تجربه، منطق و عقل سلیم برای من کافی است. این زن پرستار که در یک مرکز بهداشتی در ال‌گو آبو در وسط یک منطقه پرورش موز در جنوب اکوادور کار می‌کند، می‌بیند که مردم سخت‌کوش چگونه در صنعت پرورش موز کار می‌کنند.
او هر روز با افرادی که به خاطر سردرد، التهاب چشم، مشکلات تنفسی، دمل‌ها و سایر مشکلات پوستی به بیمارستان می‌آیند، سروکار دارد. توضیح این مسأله که آنچه برای رشد موزها خوب است، برای مردمی که با موزها سروکار دارند بد است، مشکل است. این واقعیت دارد که اثرات خاص ـ مانند سرطان و ناباروری ـ فقط با تماس با این سموم در بلندمدت حاصل می‌شود، ولی مالکان مزارع نیز بی‌تقصیر نیستند. در تئوری، کارگران باید لباس محافظ بپوشند و پوشیدن لباس محافظ توسط آنان باید کنترل شود. در تئوری، اسپری کردن آفت‌کش‌ها از آسمان، باید از قبل اعلان شود. ولی تئوری 10 برابر بیشتر از واقعیت جذابیت دارد. شرکت چیکوئیتا سال گذشته را سال اصلاح گیاهان اعلام کرد. به عنوان بخشی از پروژه موز مرغوب‌تر، مزرعه‌داران باید جدول زمان‌بندی اسپری هوایی آفت‌کش‌ها را اعلام می‌کردند تا کارگران در آن موقع در خانه‌هایشان بمانند. منتقدان می‌گویند، این تئوری‌ها تا زمانی که ناظری برای اجرای آن نباشد، فقط یک نمایش است ولی این مسأله، آگاهی شرکت چیکوئیتا را از خطراتی که مواد شیمیایی به کارگرانش وارد می‌کند اثبات می‌کند.
اسپینوزا می‌گوید، عمدتاً این مردم فقیر هستند که بیشتر آسیب‌پذیرند. بسیاری از کارگران فقیر در مزارع زندگی می‌کنند. خانه‌های آنها با چوب و حصیر ساخته شده است. سمومی که توسط هواپیماها اسپری می‌شوند، از درزها و سوارخ‌های این خانه‌ها به درون نفوذ می‌کند. این سموم نه تنها بر روی بدن افرادی که در بیرون مشغول کارند و بچه‌هایی که در بیرون از خانه مشغول بازی هستند فرود می‌آید بلکه به درون لباس‌های‌شان که برای خشک شدن در بیرون آویز شده‌اند و روی غذاهایشان در آشپزخانه نیز پاشیده می‌شود.
من اولین بار این مسأله را در دیدار با هوگوتوکئو سوارز که خانه‌اش در وسط یک مزرعه موز واقع شده است، تجربه کردم. همان طور که ایستاده بودیم و صحبت می‌کردیم، یک هواپیما ابری از سم را روی مزرعه ریخت، بدون این که حتی سعی کند از ریختن آن بر روی کلبه‌های محقر سوآرز و همسایگانش جلوگیری کند. یک غبار از سموم قارچ‌کش روی تیرهای چوبی ریخته شد. قطراتی از آن روی شیشه عینک من چکید و یک توده‌ی متراکم گرم و رقیق بر روی پوست من باقی گذاشت. سم در استراتژی زندگی سوآرز و خانواده‌اش یک نقش پارادوکسیکال ایفا می‌کند. او قبلاً در مزرعه مجاور، بدون داشتن کار منظم، هر روز دنبال یک کار بود. اکنون او «خوشبخت» است. او این امتیاز را دارد که یک مخزن پر از سم را بر پشتش حمل کرده و آفت‌ها را نابود کند؛ او می‌گوید: «دکتر به من توصیه کرده، به این کار ادامه ندهم»؛ کلیه‌های من دچار مشکل شده‌اند و شب‌ها نمی‌توانم بخوابم. ولی واقعاً من انتخاب‌های زیادی ندارم. گاهی شما مجبور هستید برای خانواده‌تان پول درآورید.
دنیای متفاوتی از برده‌داری مدرن، در کشتزار کریستین گاریکوآ، اولین و بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی موز طبیعی در اکوادور در جریان است. گاریکوآ مانند یک آدم متشخص در بیرون می‌ایستد، مانند یکی از اعضای خاندان سلطنتی، در حالی که موسیقی دل‌انگیز عصر جدید از بلندگوهای فراصوتی پخش می‌شود، او با یک ماشین گران‌قیمت در اطراف چرخ می‌زند. او با تکبر، گردش دور مزرعه‌ی 200 هکتاری خود در روستای بوئناویستا را آغاز می‌کند.
در مزرعه‌های شیمیایی، به سختی نشانه‌ای از حیات به چشم می‌خورد ولی در اینجا پرندگان، پروانه‌ها و زنبورهای عسل به شدت مشغول کار و پرواز هستند؛ گیاهان کوچک‌ترند و برگ‌ها سبزتر، اینجا هوای تازه تنفس می‌کنید، نه یک غبار سمی سنگین شیمیایی. او به یاد می‌آورد که خاک فرسوده شده بود، آب آلوده بود و کارگران بیمار بودند؛ سرطان در آنها تشخیص داده شده بود و برخی از آنها بعد از یک بیماری طولانی فوت کردند. گاریکوا روزی تصمیم گرفت، استفاده از آفت‌کش‌ها را متوقف کند. او می‌گوید: در آغاز، این کار خیلی سخت بود، ما هیچ تصوری از چگونگی پرورش موزهای طبیعی نداشتیم. در ابتدا، این کار به معنی استخدام کردن افراد بیشتری بود. بنابر گفته‌ی گاریکوآ با کمک آفت‌کش‌ها یک کارگر می‌تواند هر روز در 5 هکتار زمین زراعت کند، ولی برای یک کارگر فقط با یک داس برای کندن علف‌های هرز، در یک هکتار، یک هفته وقت لازم است. گارایکوآ به مشکل دیگری نیز برخورد کرد. موزهایی که پیرامون مزرعه پرورش یافته بودند ـ که وی آنها را کشتزارهای سمی می‌نامید ـ نمی‌توانستند گواهی موز طبیعی بگیرند، حتی اگر با روش خود آن مزرعه پرورش داده شده بودند. در نتیجه، او مجبور بود 10 تا 15% محصولش را به عنوان موز معمولی بفروشد. هر هفته، گاریکوآ 4000 جعبه موز طبیعی که برچسب گواهی «اکو» دارند، صادر می‌کند، هر چند موزهای او از موزهای تولیدی شرکت‌های چندملیتی گران‌تر است، گاریکوآ نسبت به جنگ قیمت در فروشگاه‌ها عقیده‌ی واقع‌بینانه‌ای دارد. او با قاطعیت بیان می‌کند: هیچ رابطه‌ی منطقی بین آنچه که مصرف‌کننده می‌پردازد و آنچه تولیدکننده به دست می‌آورد، وجود ندارد. اگر موزهای طبیعی در مقایسه با موزهای معمولی، در غرب گران‌تر به فروش می‌رسد، هیچ تأثیری برای من ندارد. من هم همان قیمت را می‌پردازم و آنچه که باقی می‌ماند، بسیار کم است. بیشتر سود تجارت در غرب باقی می‌ماند، در مالیات‌هایی که شما می‌پردازید، با فروشگاه‌های مواد غذایی‌تان و همه‌ی شرکایتان در شرکت‌های چندملیتی.
بنانالینک، یک سازمان غیرانتفاعی بریتانیایی که در مورد تولید و تجارت موز مطالعه می‌کند، ادعای او را تأیید می‌نماید؛ فقط 12% از مجموع درآمد تجارت موز، از آن کشورهای تولیدکننده‌ی موز است.
ولی در منطقه، تجارت عادلانه نیز برقرار است. این مسأله توسط جرج رامیرز که یک مؤسسه را با هدف به دست آوردن قیمت بهتر برای تولیدکنندگان موز سرپرستی می‌کند، شروع و کنترل شده است. هر هفته، 12000 جعبه موز از طرف 120 تولیدکننده، به فروشگاه‌های اروپایی صادر می‌شود. بیشتر آنها به سوئیس، جایی که موزهای تجارت عادلانه مشتریان زیادی دارند، صادر می‌شود و در فروشگاه‌های برخی از کشورها، تحت نام موزهای «اک» که مهر ماکس هاولار خورده‌اند، فروخته می‌شود.
در دفتر رامیرز در شهر ال‌گوابو، یک نسخه از روزنامه صبح روی میز افتاده است. در عنوان صفحه اول اعلام شده است که قیمت یک جعبه موز که محتوی حدود 120 موز است، با افزایش نزدیک به 10% به 3 دلار رسیده است. رامیرز می‌گوید، 3 دلار پایین‌ترین قیمت واقعی است که می‌تواند این صنعت را زنده نگه دارد. تولیدکنندگان راضی نیستند، آنها حداقل برای یک جعبه 60/3 دلار می‌خواهند؛ طبق مقاله‌ی روزنامه، برخی تولیدکنندگان، برای یک جعبه، فقط 2 دلار دریافت می‌کنند.
طبق گفته‌ی رامیرز که خودش 9 هکتار مزرعه‌ی موز دارد؛ «کشاورزان خرده‌پا بیشترین ضرر را می‌بینند». شرکت‌های بزرگ مانند چیکوئیتا، دل و دل‌مونته، موزهایشان را از تولیدکنندگان بزرگ یا متوسط می‌گیرند تا بتوانند مقدار زیادی موز ذخیره کنند. آنها قبلاً صاحب کشتزار بودند ولی از ترس این که مبادا در مورد کارهای خلاف مورد سوءظن قرار گیرند، با شرایط جدید کنار آمدند. شرکت‌های بزرگ فقط هنگامی از کشاورزان خرده‌پا موز می‌خرند که محصول آنها مرغوب نباشد یا در کشتی‌های آنان تصادفاً جایی خالی پیدا شود. شرکت‌های بزرگ به همه‌ی شرایط کوتاه مدت خود پای‌بند هستند ولی بیشتر اوقات، هیچ گونه رابطه‌ی بلندمدتی ندارند. رامیرز با ملایمت و شکیبایی توضیح می‌دهد که چگونه خود را از یک قرارداد نابودکننده با شرکت دل که در سال 1996 منعقد شده بود، نجات داده است. این همان سالی بود که او با خانم آلیس ار از سازمان سالیداریداو ـ یک مرکز بزرگ که فعالیت‌هایش بر روی آمریکای لاتین متمرکز است ـ ملاقات کرد. او خواستار اجرای اصول تجارت عادلانه در مورد تجارت موز بود؛ همان گونه که این اصول قبلاً در مورد قهوه و شکلات و اخیراً در مورد خط تولید لباس شرکت کوئیچی اجرا شده بود. در منطقه ال‌گوابو، او دنبال کشاورزانی می‌گشت که بخواهند به یک مؤسسه، با نام همان روستا، بپیوندند.
وارد کننده برای هر جعبه، حدود 2 دلار بیشتر از قیمت هنگام صدور موز می‌پردازد. مبلغ اضافی، برای رشد این صنعت و شرایط محیطی کشتزارها سرمایه‌گذاری می‌شود. به عنوان مثال، این شرایط شامل آب آشامیدنی تصفیه شده کافی، مکانی برای این که کارگران بتوانند در آن غذا بخورند و یک حداقل دستمزد توافق شده، می‌شود.
ابلار و دومورا و نامزدش ترزا ارتگا از این که تصمیم گرفته‌اند به ال‌گوابو ملحق شوند، اصلاً متأسف نیستند؛ آنها می‌دانند، برای هر 30 جعبه موزی که هر 2 هفته یک بار از قطعه زمین یک هکتاری‌شان تولید می‌کنند، 50% بیشتر به دست می‌آورند. ارتگا که دستیار نامزدش است، توضیح می‌دهد: ما عمدتاً درآمد اضافی‌مان را در مزرعه سرمایه‌گذاری می‌کنیم، البته حالا بهتر غذا می‌خوریم. در هر صورت، الان بهتر می‌توانیم مراقب سلامتی‌مان باشیم، چون می‌توانیم داروهایی را که به آنها احتیاج پیدا می‌کنیم، بخریم. دور تا دور مزرعه آنها با درختان برچین شده است. وقتی این درختان به اندازه کافی بلند شوند، از ورود مواد شیمیایی مزرعه‌های کناری به داخل، جلوگیری می‌کنند، همچنین این درختان یک نوع میوه دارند که شما می‌توانید با استفاده از آن، یک نوع حشره‌کش طبیعی بسازید. ارتگا می‌گوید: اگر شما بتوانید از محصول خود برای پیشرفت‌تان استفاده کنید، این مسأله، حذف هزینه قابل ملاحظه‌ای را موجب خواهد شد.
تحقیق در مورد موزها، ما را به مزرعه پابلوپریتو در روستای پاساج رساند؛ او تنها تولیدکننده در اکوادور است که هر دو گواهی موز طبیعی و تجارت عادلانه را به دست آورده است، او هر هفته از مزرعه‌ی 300 هکتاری خود، حدود 4000 جعبه موز طبیعی با قیمت عادلانه تولید می‌کند. در فروشگاه‌های مواد غذایی اروپا، این موزها بر چسب اکو، اکی خورده‌اند. پرتیو می‌گوید: بله، 4000 جعبه خیلی زیاد است و استرس زیادی هم دارد.
در مزارعی که ما از آنها دیدن کردیم، کارگران پرتیو مانند یک دوست صمیمی با وی احوال پرسی می‌کنند و هیچ تعجبی ندارد، چرا از 1/7 دلاری که پرتیو برای هر جعبه موز به دست می‌آورد، 1 دلار آن مستقیماً به مؤسسه‌ای می‌رود که 250 نفر از کارگران پرتیو آن را تشکیل داده‌اند؛ کارهای زیادی با همان یک دلار به انجام رسیده است. در سال‌های اخیر، «پرتیو» یک امپراتوری واقعی تشکیل داده است. در پاساج یک فروشگاه مواد غذایی درست کرده است که کارگران می‌توانند مجموعه‌ای از خواربارهای اساسی خود را با تخفیف خرید کنند. همچنین یک مرکز بهداشتی هم هست که آنها می‌توانند بدون پرداخت هزینه به آن مراجعه کنند و داروهای خود را نیز با تخفیف خیلی زیاد تهیه کنند.
پرتیو برای آموزش فرزندان آنها نیز کمک هزینه می‌پردازند، فقط اینها نیست. او قصد دارد، ظرف 4 سال، شرایط زندگی همه‌ی کارکنانش را بهبود بخشد. پرتیو ما را برای دیدن خاز سگوندو پالاسیوس، مسوول قسمت بسته‌بندی کارخانه‌اش به آنجا برد. پالاسیوس با استفاده از 2000 دلار وام از پروژه‌ی مسکن پرتیو، توالت خراب باغش را تبدیل به یک حمام مدرن با سیفون و دوش نموده است.
بالاسیوس از داشتن چنین شغلی و چنین رئیس خیلی خوشحال است و می‌گوید: من در یک محیط سالم کار می‌کنم. او تجربیات زیادی دارد، او 25 سال است برای پرتیو کار می‌کند و روزهایی را به خاطر می‌آورد که از سموم شیمایی استفاده می‌شد. پالاسیوس می‌گوید، تفاوت این دو کاملاً آشکار است. او توضیح می‌دهد که با مصرف یک موز که با استفاده از آفت‌کش‌ها تولید شده است دچار معده درد می‌شوید، مخصوصاً اگر در آفتاب رشد کرده باشد. شما می‌توانید با نگاه کردن به خاک مزرعه و پرندگان بگویید که سموم مصرف شده بر روی موزها مضر است. بنابراین، موزها برای مردمی که آنها را می‌خورند، نمی‌تواند مفید باشد. پرتیو از فاصله‌ای دورتر، گفت‌وگوی ما با پالاسیوس را مشاهده می‌کرد. پرتیو معتقد است که آینده از آن موزهای طبیعی است، ولی این خیلی مهم است که مصرف‌کنندگان، از فروشندگان تولید موزهای طبیعی، رعایت ملاک‌های تجارت عادلانه را می‌خواهند. پرتیو می‌گوید: تولید موز طبیعی به خاطر این است که می‌خواهیم زندگی کنیم، نه به خاطر این که مزه‌ی آنها بهتر است.


منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1384 / شماره 25 ۱۳۸۴/۰۰/۰۰به نقل از: http:// www. Odemagzine. com
نویسنده : مارکو ویسچر

نظر شما