زیارت در سیره عترت(علیهم السلام)
مجله فرهنگ کوثر خرداد 1376، شماره 3
نویسنده : حسین رجبی
18
بر بال اشتیاق
بی شک اولیای الهی انسانهای بزرگی هستند که هر چند انگشت شمارند اما وجودشان سرچشمه حیات و فیض و برکت است. آنان مجرای فیض حق و واسطه بین خالق و مخلوقند، انسانها از کانال وجود آنان به حق رسیده، از کوثر وجودشان سیراب می شوند. از این رو هر چه پیوند با اولیای الهی بیشتر باشد بهره های معنوی، اخلاقی و علمی بهتری نصیب مردم خواهد شد. بدیهی است که این ارتباط به دوره زندگی معصومین و اولیای الهی محدود نمی شود، چنانکه پیروی از آنان نیز چنین است. مرگ تنها ارتباط ظاهری را از بین می برد اما ارتباط باطنی و معنوی و پیروی از دستورات و سیره آنان جاودان است; به عبارت دیگر هر یک از اولیای الهی را با مردم عهدی است که پس از مرگ استمرار دارد و وفای به آن با ارتباط و زیارت قبور آنان تکمیل می شود. چنانکه امام رضا - علیه السلام - می فرماید:
ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام وفاء بالعهد و حسن الاداء زیارة قبورهم فمن زارهم رغبة فی زیارتهم و تصدیقا بما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعاءهم یوم القیامة.
هر امامی را بر دوش پیروانش عهد و پیمانی است که بایستی به آن وفا کنند. تکمیل و وفای کامل به آن عهد با زیارت قبور آنان، پس از مرگ انجام می گیرد. هر کس که با میل و علاقه امامان - علیهم السلام - را زیارت کند و آنچه مورد علاقه و اراده آنان است بپذیرد، در قیامت مشمول شفاعت آنها خواهد شد.
بر این اساس زیارت استمرار وفای به عهد و تکمیل کننده آن است. زیارت محدود به مردم نیست بلکه منابع اسلامی نشان می دهد که ملائکه و پیامبران - علیهم السلام - نیز هماره به زیارت امامان شتافته، از کوثر وجود آنان بهره می گیرند.
امام صادق(ع) به نقل از جدش رسول خدا(ص) می فرماید:
خداوند بزرگ هیچ آفریده ای به اندازه ملائکه نیافریده است. در هر روز و شب هفتاد هزار ملک به طواف خانه خدا رفته، از آنجا به زیارت رسول خدا(ص) و امیرمؤمنان(ع) می شتابند و سلام و درود می فرستند; سپس در حرم حسین بن علی(ع) حضور یافته، تا هنگام سحر در برابر قبر آن حضرت می ایستند; آنگاه به آسمان عروج کرده، برنمی گردند.
اسحاق بن عمار می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود:
هیچ پیامبری در آسمانها و زمین نیست جز آنکه زیارت حسین(ع) را از خداوند بزرگ تقاضا می کند. پس از آن گروه گروه به زیارت ایشان می پردازند.
در زیارت اولیای الهی اسراری وجود دارد که با بررسی گفتار و سیره معصومین پرتوی از آن کشف خواهد شد. بدین سبب آنان با گفتار و کردار خویش زیارت اولیا و امامان را به مردم می آموختند حتی گاه آن را واجب می شمردند. از این رو می بینیم مسلمانان، از صدر اسلام تا کنون، قبور پیامبران، امامان و بزرگان دین را زیارت می کنند و با خواندن نماز و دعا و توسل به آنان، به خدا تقرب می جویند. ابوحامد غزالی در آداب سفر می گوید: قسم دوم آن است که مسافرت کند به خاطر عبادت یا برای جهاد یا حج... و در زمره آنها زیارت قبور پیامبران و قبور صحابه و تابعان و سایر علماء و اولیاست. هر کس که در زمان حیات او از محضرش تبرک جسته می شد، پس از مرگ وی نیز با زیارت تبرک جسته می شود و مسافرت به سوی آنها برای این مقصد روا است.
مخالفان و معاندان می کوشند تا ساحت قدس مکتب اهل بیت - علیهم السلام - را به اتهام کفر و شرک خدشه دار ساخته، اثرات سازنده زیارت اولیای خدا را از بین ببرند. قصیمی می گوید: با این غلوی که از طایفه شیعه در باره پیشوایانشان دیدی و با این خدایی که شیعیان در باره علی و فرزندانش شنیدی. آنان قبور صاحبان آن را عبادت کرده، برای آنان قبه و بارگاه ساخته اند و از راه دور و نزدیک و هموار و ناهموار به زیارت آنان رفته، نذرها و هدایاو قربانیها را به ایشان تقدیم می کنند و آنچنان نسبت به آنان اظهار اخلاص می کنند که برای خدا چنان خضوغ و خشوعی ابراز نمی نمایند.
او در جای دیگر می گوید:
در کارهای مشروع از قبیل درود و تحیت بر پیامبر اکرم(ص) فرقی در دور یا نزدیک بودن نیست; چرا که این کارها در هر دو حالت مقدور است و به اتفاق همه علماء دیدن قبر آن حضرت و یا سنگ و ساختمان آن فضیلت و ثوابی ندارد. بلکه دیدن خود آن بزرگوار در زمان حیاتش ذاتا فضیلتی نداشته است و فضیلت تنها در ایمان و پیروی از اوست. این سخنان از جانب کسانی القا می شود که همواره در تلاشند تا سیره و روش مسلمانان در زیارت بزرگان و اولیای دین را نادیده بگیرند. با سیری بر سنت عملی معصومین - علیهم السلام - و در صدر آنان پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - حقیقت روشن و بطلان سخنان این افراد هویدا می شود.
پیش از ورود به اصل بحث شایسته است بطور اختصار به تعریف «سیره » اشاره کنیم.
از قرن اول و دوم هجری این واژه به کار برده شده، کتابهایی نیز به این نام نگاشته شده است.
سیره ابن هشام، سیره حلبی و ... سیره در زبان عربی از ریشه «سیر» به معنای راه رفتن است. سیره بر وزن «فعله » دلالت بر نوع عمل دارد، مانند «جلسه » که به معنای سبک و نوع نشستن است. راغب اصفهانی می گوید: السیرة الحالة التی یکون علیها الانسان و غیره غریزیا کان او مکتسبا یقال فلان له سیرة حسنة و سیرة قبیحه و قوله سنعیدها سیرتها الاولی، ای الحالة التی کانت علیها.
بنا بر این سیره نحوه رفتار و عمل است و آنچه سیره نویسان یاد کرده اند تنها نقل رفتار است نه سبک و اسلوب آن. در سیره پیامبر(ص) و سایر معصومین - علیهم السلام - بحث از این است که روش آنان چه بوده است; برای مثال اگر سخن از تبلیغ است، سیره روش تبلیغی را تبیین می سازد و یا سبک حکومت، قضاوت، زندگی خانوادگی، جنگ و ... را بیان می کند.
یکی از مواردی که شایسته است در سیره معصومین - علیهم السلام - به آن پرداخته شود مساله زیارت است. سبک آنان در زیارت چگونه بوده است؟ آیا از این کار جلوگیری می کردند و یا خود بدان می پرداختند؟ در مباحث آینده با ارائه نمونه هایی از سیره عملی، گذشته از مشروعیت زیارت، استحباب و نیز شیوه آن به خوبی روشن می شود.
زیارت در سیره معصومین در چند بخش مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
1 - زیارت قبور بقیع در سیره معصومین علیهم السلام 2 - زیارت شهدای احد در سیره معصومین(ع)3 - زیارت آمنه بنت وهب در سیره پیامبر(ص)4 - زیارت قبر پیامبر در سیره معصومین(ع)5 - زیارت امام علی(ع) در سیره معصومین(ع)6 - زیارت امام حسن و امام حسین در سیره معصومان(ع)7 - زیارت امام سجاد(ع) در سیره معصومان(ع) و ... که به ترتیب ارائه می شود.
زیارت بقیع در سیره معصومین علیهم السلام
بقیع شخصیتهای بزرگی را در خود جای داده است امام حسن بن علی، امام زین العابدین، امام باقر و امام صادق - علیهم السلام - عباس عموی پیامبر(ص)، ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) گروهی از همسران و عمه آن حضرت، شهدای احد و بسیاری دیگر از صحابه و تابعان، در بقیع حضور دارند. از این رو رسول خدا - صلی الله علیه و آله - و سایر معصومین(ع) بقیع را زیارت می کردند; فقها بر استحباب زیارت آن تاکید کرده، آن را وسیله تقرب به خداوند متعال دانسته اند. در اینجا به نمونه هایی از سیره معصومین اشاره می کنیم:
1 - صفوان جمال می گوید، شنیدم از امام صادق - علیه السلام - فرمود:
کان رسول الله(ص) یخرج فی ملاء من الناس من اصحابه کل عشیة خمیس الی بقیع المدینین فیقول السلام علیکم یا اهل الدیار ثلاثا، رحمکم الله ثلاثا.
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - در هر شامگاه پنجشنبه همراه گروهی از یاران خود به زیارت بقیع [قبرستان مدینه] می شتافت. آنگاه سه بار درود می فرستاد و سه مرتبه طلب رحمت می کرد.
2 - عایشه از رسول خدا(ص) چنین نقل کرده است: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت دستور داده است به بقیع بروی و برای آنان درخواست آمرزش کنی.
عایشه پرسید: ای رسول خدا، چگونه دعا کنم؟
پیامبر اکرم(ص) فرمود: بگو درود بر مؤمنان و مسلمانانی که در این دیار آرمیده اند خداوند متعال پیشینیان را بیامرزد. و ما، ان شاءالله به شما ملحق خواهیم شد.
3 - ابن عباس می گوید: ان رسول الله(ص) مر بقبور اهل المدینة فاقبل علیهم بوجهه فقال: السلام علیکم یا اهل القبور و یغفر الله لنا و لکم و انتم لنا سلف و نحن بالاثر.
رسول خدا از قبور مدینه می گذشت، به آنها روی کرد و فرمود: درود بر شما ای اهل قبور، خدا ما و شمار ا بیامرزد شما پیشگامان مایید و ما در پی شما خواهیم آمد.
4 - رسول خدا(ص) با گروهی از مردم به سوی قبرستان رفت و چگونگی زیارت و دعا به مؤمنان را اینگونه آموزش داد: السلام علی اهل الدیار من المؤمنین و المسلمین و انا ان شاء الله بکم لاحقون اسال الله لنا و لکم العافیة.
درود بر شما مؤمنان و مسلمانان که در این دیار آرمیده اید. ما نیز، اگر خدا بخواهد، به شما ملحق خواهیم شد. شما پیشرو قافله ما هستید و ما نیز پیروتان خواهیم بود از خداوند بزرگ عافیت می خواهیم.
5 - روزی پیامبر(ص) به زیارت بقیع شتافت، سه بار سلام و درود فرستاد و سپس فرمود: اگر می دانستید که خداوند متعال شما را از کارهایی که پس از رفتن شما پدید خواهد آمد، نجات داد. سپس رو به مردم کرد و فرمود: اینان از شما بهترند. عرض کردند ای رسول خدا، آنان برادران مایند که مانند ما ایمان آورده اند و از اموال خویش انفاق کردند، مانند ما در راه خدا جهاد کردند و سرانجام مرگشان فرا رسید، ما نیز در انتظار مرگ به سر می بریم رسول خدا(ص) فرمود: ان هؤلاء قد مضوا لم یاکلو من اجورهم شیئا و قد اکلتم من اجورکم و لا ادری کیف تضعون بعدی; اینان در حالی رفتند که از پاداششان بهره ای نبردند و شما بهره مند شدید و نمی دانم که پس از من چگونه عمل خواهید کرد.
6 - ابوالبختری از امام سجاد(ع) چنین روایت می کند: ان الحسین بن علی(ع) کان یزور قبر الحسن بن علی علیهما السلام کل عشیة جمعة.
امام حسین(ع) در هر شامگاه جمعه قبر برادرش امام حسن(ع) را زیارت می کرد.
چنانکه در باره محمد بن حنفیه نیز نقل شده است که نزد قبر حسن بن علی آمد و بر آن حضرت چنین درود فرستاد: «السلام علیک یا ابن امیرالمؤمنین و ابن الاول المسلمین و کیف لا تکون کذلک و انت سلیل الهدی و حلیف التقوی و خامس اهل الکساء غذتک ید الرحمة و ربیت فی حجر الاسلام و رضعت من ثدی الایمان ».
به همین مضمون روایت دیگری نقل شده است طبق این نقل محمد بالای قبر حسن بن علی(ع) ایستاد، بغض گلویش را گرفت و توان سخن گفتن از وی ربود. آنگاه که به سخن آمد، گفت: ای ابامحمد، خدا تو را رحمت کند، اگر حیاتت عزت بخش بود مرگت ذلت آور است. بهترین روح روحی است که با بدنت همراه بود و بهترین بدن بدنی است که در کفنت قرار دارد. چگونه چنین نباشد در حالی که تو بقیه فرزندان پیغمبران و راه هدایت و پنجم اصحاب کسایی، از دست های حق و حقیقت تغذیه کردی و در دامان اسلام تربیت شدی، پس در زمان حیات و مرگ پاک و پاکیزه بودی. اگر چه از فراقت دل ما خونین است ولی خیر را برایت شک ندارم.
7 - عمر بن ابی مقدام از پدرش نقل می کند در بقیع در خدمت امام باقر(ع) بودیم و بر قبری از شیعیان آن حضرت، که اهل کوفه بود، گذشتیم. حضرت ایستاد و چنین دعا کرد: اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و اسکن الیه من رحمتک رحمة یستغنی بها عن رحمة من سواک و الحقه بمن کان یتولاه. ثم قرء سورة القدر سبعة مرات.
خدایا بر غریبی او رحم کن و از تنهایی بیرونش آور و در هنگام ترس همدم او باش، رحمتی به او عنایت فرما تا از دیگران بی نیاز باشد و او را با کسی که در زندگی دوست داشته محشور فرما.
از آنچه در باره زیارت قبور بقیع در سیره معصومین، بیان کردیم در می یابیم که زیارت آنان با تصمیم قبلی و برنامه ریزی بوده، همراه یارانشان به زیارت می شتافتند. از این رو سخن کسانی که می گویند سفر جز برای سه مسجد روا نیست، ناتمام و با سیره عملی آنان ناسازگار است.
زیارت شهدای احد در سیره
مشهور بر آنند که شهیدان احد هفتاد نفرند و زیارت آنها بویژه در روزهای پنجشنبه، استحباب دارد.
حمزاوی، یکی از علمای اهل سنت، می گوید: شهدای احد وسیله رسیدن به آرزوها هستند، زیرا آنجا محل فرود آمدن رحمتهای الهی بوده است; رسول خدا(ص) فرمود: «ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها» برای پروردگارتان در دوران زندگی نسیم های روح بخشی است خود را در برابر آن قرار دهید. بدون تردید این مکان محل فرود آمدن رحمتهای الهی است. پس شایسته است زائران از این نسیم های ربانی بهره مند شوند. چگونه چنین نباشد در حالی که آنان دوستان خدا و وسیله های بزرگ به سوی پروردگار و رسولش هستند. پس سزاوار است برای کسی که به آنها متوسل شده به آرزوهایش نایل و به درجات عالی فائز شود. چون آنان کریمان زنده اند و کسی که به مقام بزرگ شهدا توجه کند محروم برنمی گردد.
پیامبر اکرم(ص) هر سال به زیارت شهدای احد می شتافت و بر آنان درود می فرستاد.
1 - ابن شبه می گوید: ان رسول الله(ص) کان یاتی قبور الشهدا باحد علی راس کل حول فیقول سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار.
رسول خدا(ص) در آغاز هر سال به زیارت قبور شهدای احد می آمد و می گفت: درود بر شما به خاطر صبر و مقاومتی که از خود نشان دادید، پس خانه عاقبت شما نیکوست.
2 - در صحیح بخاری آمده است، - رسول صلی الله علیه و سلم - علی قتلی احد بعد ثمان سنین: کالمودع للاحیاء و الاموات. رسول خدا(ص) هشت سال پس از شهادت شهدای احد بر آنان درود [دعا] فرستاد مانند کسی که با زنده ها و مرده ها وداع می کند.
سایر معصومین(ع) نیز به زیارت قبور شهدا رفته، برای آنان دعا و نماز خوانده اند.
3 - امام صادق(ع) فرمود:
ان فاطمه کانت تاتی قبور الشهداء فی کل غداة سبت فتاتی قبر حمزة و تترحم علیه و تستغفر له.
فاطمه زهرا(س) در هر صبحگاه شنبه به زیارت شهدا می رفت، آنگاه نزد قبر حمزه می شتافت و برای او درخواست رحمت و استغفار می کرد.
4 - امام صادق(ع) فرمود:
عاشت فاطمه بعد رسول الله خمسة و سبعین یوما لم تر کاشرة و لا ضاحکة تاتی قبور الشهداء فی کل جمعة مرتین الاثنین و الخمیس فتقول: هاهنا کان رسول الله و ها هنا کان المشرکون.
فاطمه زهرا(س) پس از رسول خدا(ص) هفتاد و پنج روز زندگی کرد و هرگز خندان و شادمان دیده نشد. در هر هفته دو بار، دوشنبه و پنجشنبه، به زیارت قبور شهدا می رفت، [با دست خویش اشاره می کرد و] می فرمود: در آنجا رسول خدا بود و در آنجا مشرکین.
5 - حاکم نیشابوری از علی(ع) چنین روایت کرده است:
ان فاطمة کانت تزور قبر عمها حمزه، کل جمعة فتصلی و تبکی عنده.
فاطمه زهرا(س) هر جمعه، قبر عمویش حمزه را زیارت می کرد و پس از زیارت، در کنار قبر، به نماز و گریه می پرداخت.
6 - امام باقر(ع) فرمود:
فاطمه، دختر رسول خدا(ص)، قبر حمزه را زیارت می کرد و پس از آن به اصلاح و مرمت قبر پرداخته، و با سنگ نشانه گذاری می کرد؟
7 - زرین از امام باقر(ع) نقل می کند: فاطمه زهرا(س) در هر دو یا سه روزی شهدای احد را زیارت می کرد.
و پیامبر صلی الله علیه و آله قبر مادر
پیامبر اکرم چندین بار به زیارت مادرش آمنه رفته است. در برخی از روایات می خوانیم که آن حضرت چند سال پس از فوت مادر قبر وی را زیارت کرده است:
زار النبی(ص) قبر امه فبکی و بکی من حوله.
پیامبر(ص) قبر مادرش را زیارت کرده، گریه کرد و اطرافیان نیز گریه کردند.
ابن سعد در «طبقات » می گوید: رسول خدا(ص) در عمره حدیبیه هنگامی که از ابواء، محل دفن مادرشان آمنه گذشت، فرمود: خداوند متعال به پیامبر خود اجازه داده است قبر مادر را زیارت کند. آنگاه به زیارت آمد و قبر مادر را اصلاح و ترمیم کرد و گریست. پس مسلمانان نیز گریه کردند. گریه آن حضرت بر برخی از اصحاب گران و سخت آمد. پیامبر(ص) فرمود: رحمت و مهربانی مادر را در خود یافتم و گریه کردم.
عبدالله بن مسعود می گوید: پیامبر(ص) روزی بیرون رفت ما نیز آن حضرت را همراهی کردیم تا به قبرستان رسیدیم. به دستور آن حضرت نشستیم، پیامبر(ص) اندکی قدم زد و سرانجام کنار قبری نشستند، مدتی مناجات کرد و با صدای بلند گریست. آنگاه ما نیز گریه کردیم. رسول خدا به سوی ما آمد، عمر بن خطاب برابر حضرت ایستاد و گفت: ای رسول خدا، چرا چنان گریه کردید که همه ما را به گریه انداختید. پیامبر اکرم(ص) دست عمر را گرفت و به سوی ما اشاره کرد. خدمت حضرت آمدیم، فرمود: آیا گریه من موجب فزع و گریه شما شد؟ گفتیم: آری، ای رسول خدا، آنگاه فرمود: قبری که مشاهده کردید و در کنارش مناجات کردم، قبر مادرم آمنه دختر وهب بود. اجازه زیارت او را خواستم، اجازه یافتم.
در پایان این بخش مناسب است به چند نمونه از زیارت قبور مسلمانان در سیره امام علی(ع) اشاره کنیم:
1 - علی بن ابی طالب - علیه السلام - کنار قبر خباب بن ارث ایستاد و فرمود:
خدا خباب را رحمت کند که با رغبت و اراده اسلام را برگزید، در راه بندگی کوشش کرد و زندگی را با جهاد و سختی ها پشت سرگذاشت. خداوند متعال پاداش کسی را که عمل نیک انجام دهد ضایع نمی کند.
2 - آن حضرت در باره زیارت قبور فرمود:
درود بر شما ای مؤمنان و مسلمانانی که در این دیار آرمیده اید; شما پیشروان قافله ما هستید و ما نیز بزودی به شما ملحق خواهیم شد. خدایا ما و آنها را بیامرز و از تقصیراتمان در گذر! خوشا به حال کسی که تصمیم رفتن به سوی معاد را دارد، اعمال نیک انجام می دهد و به مقدار احتیاج قناعت کرده، از خدا راضی و خشنود است.
3 - یکی از یاران و نزدیکان امام علی (ع) «حبه عرنی » است. وی می گوید:
همراه علی، امیرالمؤمنین(ع) بیرون رفتیم تا به «وادی السلام » رسیدیم. حضرت ایستاد و شروع به سخن کرد، به گونه ای که گویا گروهی از مردم در برابر آن حضرت قرار دارند و برای آنان سخنرانی می فرماید. همراه امام (ع) ایستادم تا خسته شدم و نشستم; آنگاه از نشستن خسته شده، برخاستم و دوباره از ایستادن خسته شدم و نشستم. پس از آن برخاستم و عبای خود را پهن کردم و عرض کردم: ای امیر مؤمنان، بسیار بر شما مشفق هستم، عبای خود را پهن کردم تا بنشینید. فرمود: ای حبه، آنچه مشاهده کردی تنها سخن گفتن و انس گرفتن مؤمن است. عرض کردم: آیا آنان نیز سخن گفته، انس می گیرند؟ فرمود: آری، اگر پرده کنار رود آنان را حلقه وار خواهی دید که با محبت خاصی با یکدیگر سخن می گویند. عرض کردم: آنان جسم اند یا روح؟ فرمود: ارواح، آنگاه ادامه داد: هر مؤمنی که در بقعه ای از زمین بمیرد به روحش گفته می شود به وادی السلام ملحق شوید که بقعه ای از بهشت عدن است.
زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله در سیره معصومین علهیم السلام
رفتار و کردار معصومین - علیهم السلام - برای تمامی مسلمانان حجت و الگوست. چنانکه گفتار و سخنان آنان نیز سرمشق و هدایت کننده است; و لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة.
با بررسی و تحقیق در تاریخ و روایات درمی یابیم که تمامی معصومین - علیهم السلام - قبر پیامبر(ص) را زیارت می کردند. آنان نه تنها با سیره و سنت خویش بر عظمت و ارزش زیارت افزودند، بلکه با گفتارهای آموزنده، پاداش و ثواب آن را، با ثواب و پاداش حج و عمره برابر دانسته اند. بدین سبب بر پیروان و شیعیان آنان است که چگونگی زیارت را از سیره و سنت امامان - علیهم السلام - بیاموزند تا هیچ دستاویزی جهت خدشه دار کردن ساحت مقدس مکتب اهل بیت، به دست بدخواهان و معاندان، ندهند. از رفتارهایی که بوی غلو و زیاده روی را می دهد بپرهیزند تا در جهت اهداف سازنده زیارت توفیق بیشتری حاصل کنند.
در اینجا به نمونه هایی از سیره معصومین و زیارت پیامبر(ص) اشاره می کنیم:
1 - از علی - علیه السلام - روایت شده است که، وقتی رسول خدا را دفن کردند، فاطمه(س) کنار قبر ایستاد، مقداری از خاک قبر را برداشت و بر چشمش گذاشت. آنگاه کریه کرد و این شعار را خواند:
ما ذا علی من شم تربة احمد ان لا یشم مدی الزمان غوالیا صبت علی مصائب لوانها صبت علی الایام عدن لیالیا
چه باک کسی را که خاک کوی احمد را ببوید و هرگز در طول زمان مشک و عنبری را نبویدمصیبت هایی بر من وارد شد که اگر بر روزها وارد می شده شب تار می گردید.
2 - زیارت امام حسین(ع)پس از فوت معاویه، یزید به ولید بن عقبه حاکم مدینه دستور داد تا از امام حسین(ع) یعت بگیرد. و یاسر آن حضرت را برای یزید بفرستد. این پیشنهاد برای شخصیتی مانند حسین بن علی(ع) بسیار دشوار بود، آن حضرت به جدش رسول خدا(ص) متوسل شد. شبی از منزل بیرون آمده، نزد قبر جدش رسول الله(ص) رفت و چنین گفت:
السلام علیک یا رسول الله انا الحسین بن فاطمة فرخک و ابن فرختک و سبطک و الثقل الذی خلفته فی امتک فاشهد علیهم یا نبی الله انهم قد خذلونی و ضیعونی و لم یحفظونی، و هذه شکوای الیک حتی القاک صلی الله علیک.
درود بر تو ای رسول خدا، من حسین فرزند فاطمه و فرزند تو و دخترت هستم، یکی از دو گوهری که در میان امت به جای گذاشتی. پس گواه باش ای پیامبر خدا، که امت تو چگونه مرا خوار و ضایع کردند از گوهرت نگهداری نکردند. این شکوائیه ای است به سوی شما تا هنگام دیدار فرا رسد.
امام - علیه السلام - تا صبح کنار قبر جدش مشغول رکوع و سجده بود.
شب سوم فرا رسید امام حسین(ع) دوباره به زیارت آمد. چند رکعت نماز به جای آوردند و چنین گفت: اللهم ان هذا قبر نبیک محمد - صلی الله علیه و آله - و انا ابن بنت نبیک و قد حضرنی من الامر ما قد علمت اللهم انی احب المعروف و انکر المنکر و انی اسالک یا ذالجلال و الاکرام بحق هذا القبر و من فیه الا اخترت لی من امری ما هو لک رضی و لرسولک رضی، و للمؤمنین رضی.
خدایا این قبر پیامبرت محمد(ص) است و من پسر دختر پیامبرت هستم، برای من مشکلی پدید آمده که خود آگاه هستید. خدایا من معروف را دوست دارم و منکر را انکار می کنم. ای صاحب جلالت و بزرگی، از تو درخواست دارم به حق این قبر و کسی که در آن جای گرفته آنچه مورد پسند خود و رسول و مؤمنین است، برای من اختیار فرمایی.
امام تا نزدیکی صبح سر را بر قبر گذاشته، کنار قبر جدش گریه کرد. در این میان خواب بر آن حضرت عارض شد. در خواب رسول خدا(ص) را دید که همراه گروهی از ملائکه...
از نحوه زیارت امام حسین(ع) نکات بسیار ارزشمندی به دست می آید که به برخی از آن اشاره می کنیم:
1 - در آغاز هر دعایی از مقام بلند پیامبر(ص) استمداد شود;
2 - در ضمن توسل و امداد، وظیفه مهم الهی را یادآور شود;
3 - امام(ع) با عمل خویش حقیقت توسل را روشن ساخت به عبارت دیگر دو نوع توسل وجود دارد: یکی مثبت و دیگری منفی. توسل مثبت آن است که زائران خدا را در همه مراتب ببینند و از مقام الوهیت، به خاطر بلند مرتبه بودن شفیع، درخواست شفاعت و آمرزش گناه و رفع اشکال کنند. ولی توسل منفی آن است که به طور مستقل و بدون اینکه خداوند متعال را ببیند از مقامی تقاضای رفع مشکل کند.
4 - زیارت وقتی ثمر دارد که با دعا و نماز و گریه توام باشد. هر چه مدت آن افزوده شود، زمینه بهره گیری آماده تر می شود. آنان که تنها با طواف و بوسیدن زیارت را تمام می کنند ثوابی برده، اما بهره های روحی کمتری به دست می آورند.
5 - مخالفان می گویند: نمی توان خداوند متعال را با جمله «بحق هذا القبر» و سوگند داد و از او درخواست کرد. زیرا در پیشگاه خداوند کسی حقی ندارد. و حق، تنها ویژه مقام الوهیت است. در صورتی که امام حسین(ع) با عمل خویش این اشتباه را برطرف فرمود; به این معنا که خداوند متعال گر چه حق مطلق را داراست ولی بخشی از آن را به افراد خاصی واگذار کرده است.
سیره امام سجاد(ع)
امام باقر علیه السلام فرمود:
پدرم امام سجاد(ع) هنگامی که به زیارت پیامبر(ص) تشریف می برد، در کنار قبر ایستاده، سلام می کرد، سپس به قبر نزدیک شده آن را لمس می کرد; پشت خود را به قبر تکیه می داد و به سوی قبله چنین می گفت: اللهم الیک الجات امری و الی قبر محمد(ص) عبدک و رسولک اسندت ظهری، و القبلة التی رضیت لمحمد(ص) استقبلت، اللهم انی اصبحت لا املک لنفسی خیر ما ارجو لها و لا ادفع عنها شر ما احذر علیها و اصبحت الامور بیدک و لا فقیر افقر منی انی لما انزلت الی من خیر فقیر.
خدایا، کار و مشکل خود را نزد تو آوردم; پشت خود را بر قبر محمد(ص) بنده و رسولت تکیه دادم و رو به سوی قبله ای کردم که برای محمد(ص) پسندیده ای. خدایا، صبح کردم در حالی که خوبیهایی را که برای خودم امید دارم مالک نیستم و توان دفع و بدی را که بر خود ترس دارم، در خود نمی یابم. صبح کردم در حالی که امور به دست توست، هیچ فقیری نیازمندتر از من نیست و به آنچه از خوبی فرو فرستی نیازمندم.
سیره امام صادق(ع)
محمد بن مسعود می گوید: امام صادق(ع) را در کنار قبر پیامبر(ص) دیدم. در حالی که دست مبارکش را بر قبر گذاشته بود و می گفت: اسال الله الذی اجتباک و اختارک و هداک و هدی بک تصلی علیک ثم قال: ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلو علیه و سلموا تسلیما.
از خدایی که تو را برگزید و هدایتت کرد و به وسیله تو مردم را هدایت فرمود، می خواهم که بر تو درود فرستد; همانا خدا و فرشتگانش بر پیغمبر اسلام(ص) درود می فرستند. پس ای کسانی که ایمان آورده اید شما نیز درود فرستید و بر او سلام مخصوص بدهید.
از این روایت استفاده می شود که بهترین دعا هنگام زیارت پیامبر(ص) درود و صلوات بر آن حضرت است.
سیره امام کاظم(ع)
محمد بن ابی نصر می گوید: از محضر مبارک امام موسی کاظم(ع) چگونگی سلام و زیارت پیامبر اسلام(ص) را جویا شدم. فرمود: چنین بگو: السلام علی رسول الله، السلام علیک یا حبیب الله، السلام علیک یا صفوة الله، السلام علیک یا امین الله، اشهد انک قد نصحت لامتک و جاهدت فی سبیل الله و عبدته حتی اتاک الیقین... .
در جای دیگر ابراهیم بن ابی البلاد می گوید: امام کاظم(ع) فرمود: چگونه رسول خدا(ص) را زیارت می کنی؟ عرض کردم به آن چیزی که از محضر شریفتان روایت شده و آموخته ایم. فرمود: آیا دوست داری تو را به بهتر از آن راهنمایی کنم؟ عرض کردم: آری فدایت شوم، آنگاه با دست مبارک نوشت و چنین قرائت کرد: هر گاه در پیشگاه قبر پیامبر(ص) ایستادی بگو:
اشهد ان لااله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و اشهد انک محمد بن عبدالله و اشهد انک خاتم النبیین... اللهم صل علی محمد و آل محمد و ترحم علی محمد و آل محمد ...
ابن فضال می گوید: امام ابوالحسن(ع) را، هنگام وداع و رفتن عمره، مشاهده کردم. امام پس از غروب به سوی قبر پیامبر(ص) تشریف می برد. آنگاه بالای سر مبارک ایستاده، سلام کرد. نزدیک قبر رفته، آن را در آغوش گرفت. پس از آن کنار قبر ایستاد، نماز بجا آورد، شانه چپ را به قبر چسباند. و سپس در حالی که نعلین به پا داشت، شش یا هشت رکعت نماز گزارد، مقدار رکوع و سجده آن حضرت سه تسبیح یا بیشتر بود. زمانی که فارغ شد، سجده طولانی به جای آورد، به گونه ای که سنگریزه ها از عرق آن حضرت خیس شد. البته بعضی از اصحاب گفته اند که، آن حضرت صورت خود را بر زمین مسجد گذاشته بود.
همچنین صفوان بن یحیی می گوید: به امام کاظم(ع) عرض کردم: هر گاه از انتهای مسجد رسول الله(ص) عبور می کنم، پیامبر(ص) را سلام نمی دهم. امام فرمود: لم یکن ابوالحسن یصنع ذلک قلت فیدخل المسجد فیسلم من بعید لایدنو من القبر فقال لا، سلم علیه حین تدخل و حین تخرج و من بعید.
ابوالحسن چنین نمی کند، عرض کردم وارد مسجد شوم و بدون اینکه نزدیک قبر شوم از همانجا سلام دهم فرمود: نه، هنگام ورود و هنگام خروج و از دور آن حضرت را سلام بده. از این روایت درمی یابیم که هر زمان امکان ورود به مسجد و سلام بر آن حضرت باشد، باید وارد مسجد شد و سلام داد. در غیر این صورت باید از دور سلام داده، وارد مسجد شد.
احتمال دیگری وجود دارد و آن اینکه: شیوه و سیره امام کاظم(ع) آن بود که هر گاه از پشت مسجد عبور می کرد، وارد مسجد می شد در کنار قبر پیامبر(ص) سلام می داد. اما دیگران به هر وجهی که خواستند از دور یا از درون مسجد، می توانند سلام دهند. بی تردید شیوه امام کاظم(ع) بهتر است.
مرحوم شیخ صدوق از محول سجستانی چنین روایت کرده است: هنگامی که مامون درخواست کرد تا امام رضا(ع) را از مدینه به خراسان بیاورند، حضرت برای وداع و زیارت قبر پیغمبر(ص) وارد مسجد شد، بطور مکرر با قبر رسول خدا(ص) وداع می کرد. پیوسته بیرون می آمد و نزد قبر بازمی گشت در هر بار صدای مبارکش به گریه بلند بود. نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم. چون جواب داد به خاطر سفری که در پیش داشت. حضرت فرمود: مرا زیارت کن، همانا از جوار جدم بیرون می روم. و در غربت می میرم و دفن می شوم.
سیره امام جواد(ع)
محمد بن ابی العلا می گوید: با یحیی بن اکثم، قاضی سامرا، مناظره و گفتگوی فراوانی داشتم. از وی پیرامون علوم آل محمد پرسیدم، گفت: بینا انا ذات یوم دخلت اطوف بقبر رسول الله(ص) فرایت محمد بن علی الرضا(ع) یطوف به فناظرته فی مسائل عندی فاخرجها الی.
یک روز وارد مسجد پیامبر(ص) شدم، در حالی که پیرامون قبر رسول خدا(ص) به طواف مشغول بودم، محمد بن علی الرضا(ع) را دیدم، که بر قبر آن حضرت طواف می کند. از فرصت استفاده کرده، مسایل فراوانی را با آن حضرت در میان گذاشتم. آن حضرت پاسخ تمام آنها را روشن فرمود.
با نگاهی به سیره معصومین می آموزیم که اصالت در همه کارها، از جمله زیارات و عبادات، پرستش خداوند متعال است. بدین ترتیب به زیارت اهمیت داده شده که توحید در آن جلوه گر است و می توان از کانال شناخت حجتهای خداوند متعال، خدا را شناخت.
نظر شما