پاکیزه گوهر صدف اعتبار قم
مجله فرهنگ کوثر خرداد 1377، شماره 15
نویسنده : اشرف آشوری
32
تحقیق پیرامون تولد و سن حضرت فاطمه معصومه(س)
اهل بیت پیامبر(ع) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضیلتها می درخشد; درخشانترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت; فاطمه کبری فرزند پاکیزه موسی بن جعفر(ع) است. که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه وارش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند وبوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند. او والاترین دختر موسی است و از این روست که هر گاه نامی از پدر برده شود، یادی از او نیز به میان می آید و به این مناسبت در ویژه نامه موسی بن جعفر(ع) لحظاتمان را با نام و یاد وی عطرآگین می سازیم. با اذعان به این حقیقت که پیرامون زندگانی حضرت فاطمه معصومه(س)تحقیق کاملی صورت نپذیرفته است، به خاندان، اوضاع سیاسی، عصر تولد، و نظراتی که پیرامون تولد حضرت ارائه شده است، می پردازیم.
سرود شکفتن
تولد فاطمه معصومه(س) برای اهل بیت(علیهم السلام) اهمیتی خاص داشت زیرا این خبر قبل از تولد بارها توسط امام صادق(ع) اعلام می شد و به این ترتیب از همان ایام شیعیان به شناخت مقام والای وی فرا خوانده می شدند. از جمله آنگاه که گروهی از شیعیان ری نزد امام صادق(ع) آمدند، حضرت فرمود: آفرین بر برادران ما از اهل قم. آنان گفتند: ما اهل ری هستیم. ولی امام همان جمله پیشین راتکرار فرمود. و ادامه داد: «الا ان لله تعالی حرما و هو مکه. الا ان لرسول الله حرما و هو المدینه الا ان لامیرالمؤمنین حرما و هو الکوفه الا ان حرمی و حرم ولدی بعدی قم الا ان قم کوفتنا الصغیره.
الا ان للجنه ثمانیه ابواب ثلاث منها الی قم.تقبض فیها امراه هی من ولدی و اسمها فاطمه بن موسی. تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم ».
برای خداوند حرمی است که مکه است، حرم رسول، مدینه حرم امیرمومنان کوفه است وحرم من و فرزندانم قم است. بدانید قم کوفه کوچک ماست. بدانید بهشت هشت در داردکه سه در آن به سوی قم است.بانویی از اولاد من در آنجا وفات می کند که نامش فاطمه دختر موسی است. همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت می شوند.
این خبر و نحوه تعریف حضرت از قم به طور طبیعی می توانست گروهی از اهالی ری را به عزیمت به سوی قم برانگیزد و درحقیقت اهمیت ویژه ای را که شهر قم به خاطر حضور فاطمه کبری می یافت برای آنان بازگو کند. می توان گفت به همین خاطر گروههایی از مردم قم از جمله صاحبان فکر واندیشه از آمدن چنین بانویی به قم مطلع بودند و برای فرا رسیدن آن زمان و یاری و پاسداشت مقدم وی لحظه شماری می کردند. نکات دیگری نیز از این روایت به دست می آید از جمله این که قم حرم ائمه طاهرین است. موضوعی که در دهها روایت دیگراز زبان پیامبر(ص)، امام علی(ع) و اغلب ائمه یکی پس از دیگری به آن اشاره شده است.
در خبری دیگر نیز امام صادق(ع) به پیشگویی تولد وی پرداخت. آن روز یکی ازشیعیان به نزد حضرت آمد، امام را دید که با کودکی در گهواره سخن می گوید. گامی جلوتر نهاد و مبهوت از این واقعه پرسید: آیا با این طفل سخن می گویید؟ امام اورا دعوت کرد تا با کودک در گهواره سخن بگوید. مرد باز هم جلوتر آمد و سلام کرد.کودک نه تنها جوابش را داد; بلکه گفت: ای مرد نامی را برای دخترت [که تازه متولد شده است] انتخاب کرده ای که خداوند آن را دشمن می دارد پس نامش را عوض کن[وی نام دخترش را حمیرا گذاشته بود] شگفتی مرد دو چندان شد. آنگاه امام صادق(ع) فرمود:
«این کودک فرزندم موسی است.
خداوند از او دختری به من عنایت می کند که نامش فاطمه است. او را در سرزمین قم به خاک می سپارند. هر شخصی که او را در قم زیارت کند، بهشت برایش واجب می شود».
پاکیزه نسب
پدرش موسی بن جعفر(ع) ملقب به کاظم، صابر، صالح و امین است که روز یکشنبه، هفتم ماه صفر سال 128 هجری قمری در منطقه ابواء; محلی بین مکه ومدینه از بانویی پاکیزه به نام حمیده به دنیا آمد. ابوبصیر درباره تولد موسی کاظم(ع)می گوید: همراه امام صادق(ع) (سالی که پسرش موسی بن جعفر(ع) متولدگردیده سال 128 ه. ق) برای شرکت در مراسم حج به سوی مکه رفتیم. وقتی به سرزمین «ابواء» (منزلگاهی بین مکه و مدینه) رسیدیم، امام صادق(ع) برای ماصبحانه فراوان و خوب تهیه کرد، ما مشغول خوردن صبحانه بودیم که فرستاده حمیده(همسر امام صادق(ع » آمد و گفت:حمیده می گوید: درد زایمان گرفته ام، و شما فرموده اید نسبت به این پسر اقدامی نکنم.
امام صادق(ع) بی درنگ برخاست و همراه فرستاده حمیده رفت، و پس از مدتی نزدی اصحاب بازگشت. اصحاب پرسیدند: خداوند تو را شاد کند و ما را فدایت نماید،جریان حمیده چه بود؟
فرمود: خداوند حمیده را سلامت داشت و به من پسری عنایت فرمود، که در میان مخلوقاتش از همه بهتر است، و حمیده در مورد آن نوزاد مطلبی به من گفت که به گمانش من آن را نی دانم، در صورتی که من به آن از او آگاهتر هستم.
پرسیدم: قربانت گردم، آن مطلب چه بود؟
پاسخ داد: حمیده گفت; هنگامی که آن نوزاد متولد شد، «دستهایش را بر زمین نهاد و سر به سوی آسمان بلند کرد».من به حمیده گفتم: این کار، نشانه رسول خدا(ص) و نشانه وصی بعد از اوست.
امام کاظم(ع) در سال 179 ه. ق به دستور هارون زندانی شد و سرانجام در روزجمعه بیست و چهارم یا بیست و پنجم ماه رجب سال 183 در بغداد مسموم گردید و به شهادت رسید و پیکر پاکش را در شهر کاظمین به خاک سپردند.
مادر حضرت معصومه(س)
حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) هر دو از یک مادر به نام «نجمه » (ستاره)متولد شده اند. در کتابهای تاریخی برای مادر حضرت ده نام و لقب ذکر شده است که عباتند از:
نجمه، تکتم، خیزران مرسیه، اروی، ام البنین، طاهره، سکن،سمانه، شقرا، صقر.
درباره زمان تولد، پدر، مادر، سن و مدت عمر نجمه خاتون اطلاعی در دست نیست ودرباره اینکه وی اهل چه منطقه ای بوده است، نیز اختلاف نظر وجود دارد. علی اکبرمهدی پور می نویسد:
از تاریخ تولد نجمه خاتون اطلاعی در دست نیست و از مقدار سن شریفش به هنگام شرفیابی به دودمان امامت چیزی نمی دانیم. تنها چیزی که در منابع حدیثی آمده،این است که وی به هنگام تشرف به خانه امام کاظم(ع) دوشیزه بوده است. اما درمورد تابعیت وی که اهل چه کشوری بوده، تنها چیزی که در دست است این که وی اهل مغرب بود و مغرب در اصطلاح به سه معنا اطلاق می شود:
1-شمال آفریقا شامل; تونس، لیبی، مراکش و الجزایر
2-مراکش
3-اروپا
برای تعیین منظور از مغرب باید به واژه «مرسیه » استناد کنیم که در ذیل «خیزران »گفته می شود «مرسی » به سرزمینهایی در فرانسه، اسپانیا و الجزایر اطلاق می شود،ولی چون به وی «سکن نوبیه » و «شقراء نوبیه » نیز گفته اند، این احتمال که منظور شمال آفریقاست، تقویت می شود و از این رو مرحوم خاتون آبادی به صراحت وی را اهل نوبه و زنگبار دانسته است، همچنین چون درباره نجمه خاتون واژه «مولده » (آنکه در کشور عربی متولد شده و نشو و نما یافته) به کار رفته لذااین احتمال که اهل کشورهای غربی باشد رد می شود.»
اما درباره جایگاه رفیع مادرحضرت معصومه(س) همین نکته بس که امام کاظم(ع) می فرمود: او را جز به فرمان خداو به استناد وحی خدا نگرفتم.
چشمه کوثر و فرزندان امام کاظم(ع)
فراوانی فرزندان نسل رسالت و ولایت از موضوعاتی است که قابل انکار نیست هر چند گاه این امر که تعداد فرزندان ائمه به دهها نفر می رسد برای برخی مورخان گران آمده وآنان سعی نموده اند به روش های مختلف از تعداد آنها بکاهند اما حقیقت این است که «کوثر» همان کوثری که خدای متعال در قرآن کریم سوره ای را به نامش نازل کرده،کلید حل مشکل است. آن روز که ابراهیم یگانه فرزند حضرت پیامبر در هفده ماهگی در مدینه طیبه رحلت کرد و در بقیع به خاک سپرده شد، گروهی از منافقان و دشمنان و دشمنان مرگ وی را علامت بریده شدن نسل رسالت و نابودی اسلام دانستند و باکنایه و زخم زبان دل وی را آزردند. این موضوع که به شدت پیامبر را افسرده کرددر نهایت به نزول سوره مبارکه کوثر انجامید و خدای متعال چنین فرمود:
«بسم الله الرحمن الرحیم. انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هوالابتر»
اعجاز این سوره منحصر در حسن و حسین فرزندان بلافصل علی(ع) نبود بلکه در نسلهای بعدی نیز همین معجزه الهی جریان یافت. و به روشنی می توان این معجزه آشکار را دید. کوثری جوشان در نسل تمام ائمه به ودیعه گذاشته شد که نسل نبوت وامامت را زنده نگاه داشت. مروری بر فشارها و اعدامها و سیاستهای کینه توزانه حاکمان اموی و عباسی نشان می دهد که چگونه همین «کوثر جوشان » گاه تنها باریکه حفظ نسل ولایت بود. از این روی به نظر می رسد نه تنها نباید کثرت اولاد امامان موجب بروز سؤال شود بلکه ظهور اعجاز الهی «کوثر» در طول حیات ائمه باید مارا به شگفتی و تحسین وا دارد.
یکی از این امامان معصوم که به کثرت اولاد مشهور است امام موسی کاظم(ع) است که تمام تاریخ نویسان به تعدد فرزندانش گواهی داده اند.
در بین نویسندگان تا آنجا که ما جستجو کرده ایم تنها عباس فیض نویسنده انجم فروزان به این حقیقت ظریف دست یافته و جاری کوثر را در نسل امام کاظم به تماشانشسته است.
وی می نویسد:
«موضوع کثرت نسل پیغمبر اکرم از چیزهایی است که به شهادت حس و تاریخ به هیچ وجه قابل انکار نیست.
چنانچه خداوند تبارک و تعالی هم در قرآن مجید در آنجایی که می فرماید: انااعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر بدین معنی تصریح فرموده زیرا به اتفاق مفسرین منظور از کوثر کثرت نسل است و شان نزول این سوره آن است که ازدیاد در نسل با کمتر تاملی در این عصر اعجاز قرآن ثابت می گردد زیرا ذریه پیغمبر در کثرت چنانند که کوچکترین دیه و قریه ای را هم از آن ها خالی نمی تواندیافت با اینکه از طرف بنی امیه و بنی عباس و خلفای آنها برای اضمحلال این شجره طیبه و قطع نسل این دودمان شریف منتهای کوشش و جدیت اعمال و به منظور انقراض سلسله فاطمیین انواع دسائس برانگیخته گشت که کربلا و قتل هفتاد و دو نقر یاران حسینی حتی اطفال شیرخوار و عملیات منصور دوانیقی و متوکل برای نمونه کفایت می کند.
قتل ذریه پیغمبر در طف یا زنده زنده در گور کردن و در وسط پایه ها گذاردن وهزارها کشتارهای دیگر که همواره پی در پی جریان داشت یک سلسله عوامل ممتدی بودند که قطع نسل پیغمبر را ایجاب می کرد و در عین حال این سلسله جلیله امروزه چنان توسعه پیدا کرده اند که شرق تا غرب را فرا گرفته اند و در طرف مقابل ذره امویان و دودمان عباسیان با تمام قدرت و عظمت سلطنت و خلافتی که دارا بودند ودر قرون متمادی در ناز و نعمت زندگانی می کردند امروزه کوچکترین اثری هم ازآن ها دیده نمی شود و شاید در سراسر این کشور هم یک نفر اموی یا عباسی وجودنداشته باشد و در کتاب سیاده الاشراف مسطور است موقعی که حسین بن علی(ع) شهیدگشت در طایفه بنی امیه دوازده هزار گهواره طلا و نقره وجود داشت که اطفال شیرخوار خود را در آنها می جنباندند و از برای سیدالشهدا(ع) فرزندی نبود جز سیدسجاد(ع) معذالک از بنی امیه نسلی باقی نیست و از سادات حسینی و رضوی در هرمنطقه جماعتی وجود دارند. این است نمونه ای از آثار حقیقت و آن بود عواقب ظلم وستم.»
تعداد فرزندان
شیخ مفید37 فرزند (18 پسر،19 دختر)، ابن خشاب (20پسر، 18 دختر)، سبط ابن جوزی (20 پسر، 20 دختر)، ابن شهرآشوب 30 فرزند،عمده الطالب 60 فرزند (37 دختر،23 پسر)، کشف الغمه 38 فرزند (18 پسر، 20دختر) برای حضرت نقل کرده اند.
در باره حضرت معصومه(س) باید گفت که طبق همه نقلها نام فاطمه(س) ذکر شده است چه طبق نظر آنها که فاطمه را 2 نفر یا 4 نفر ذکر کرده اند زیرا در هر صورت فاطمه معصومه(س) همان فاطمه کبری است که همه مورخان در باره وی اتفاق نظردارند.
عصری که او شکفت
دورانی که می رفت به شکفتن فاطمه معصومه بیانجامد،همزمان با امامت امام موسی بن جعفر(ع) بود که در سال 148 ه. ق به امامت رسیدو مدت 35 سال به امامت پرداخت، خلفای بنی عباس در این دوران آنچنان عرصه را برامام و شیعیان تنگ کردند که راویان به هنگام روایت نمی توانستند صریحا از نام حضرت یاد کنند و ناگزیر کنیه های حضرت مانند (ابی ابراهیم و ابی الحسن) یا القاب وی مانند (عبد صالح، عالم و ...) را به کار برند و یا صرفا به رمز و اشاره مانند «رجل » بسنده می کردند.
تقیه در این ایام شدت یافت و منصور، مهدی، هادی و هارون چنان وضعی پیش آوردندکه امام حتی از لحاظ مالی برای اداره زندگی و دخترانش در مضیقه قرار گرفت.هارون آنگاه که به حکومت رسید، حضرت را زندانی کرد، گاه حضرت را آزاد می کرد،دوباره زندانی می ساخت و همین وضع تا مدت 14 سال ادامه یافت. هارون با رفتارآمیخته به قساوت و سنگدلی چنان رعب و وحشتی به وجود آورد که شیعیان هرگز طعم امنیت را نچشیدند.
در چنین عصری بود که زمان تولد حضرت معصومه(س) فرا می رسید.
تا آن روز 25 سال بود که علی بن موسی الرضا(ع) یگانه فرزند نجمه خاتون بود،او این همه سال را در آرزوی تولد فرزندی دیگری سپری کرده و چشم به راه تولدکودکی بود که امام صادق(ع) بشارت شکفتنش را دهها سال قبل داده بود. نجمه همه این سالها را هر چند منتظر ولی مطمئن سپری کرد، علی بن موسی الرضا(ع) نیزشادان و منتظر بود و تولد خواهری بعد از دهها سال برایش مهم و جالب می نمود،خانه ای که نجمه در آن منتظر تولد فرزندش بود، هنوز بوی رسالت را با خود داشت;زیرا اولین بار که پیامبر(ص) به مدینه آمد، مدتی در آن خانه ساکن شد، لحظات به کندی می گذشت، بوی باران کوچه های مدینه را آکنده کرده بود و نسیم شکفتن کوچه هارا یکی پس از دیگری پشت سر می گذاشت تا این که عطر خبر تولد کودکی به زلالی کوثررسول را به خانه موسی بن جعفر(ع) آورد و به همه انتظارها پایان بخشید.
زمان تولد
در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه(س) اختلافات عمده ای وجود داردکه اصلی ترین عامل، خفقان حاکم بر علیه شیعیان بود تا آنجا که امنیت آنها تنهابا تقیه محفوظ می ماند. در چنین زمانی که اسامی کنیزها و رقاصه های مجالس وهمنشین های دربار فاسد عباسیان به دقت ثبت می شد، تولد و وفات اهل بیت در سکوتی مرگبار اتفاق می افتاد. همچنین باید افزود: منعکس نشدن تاریخ موالید و وفیات بانوان اهل بیت عمومیت دارد به طوری که تاریخ وفات حضرت فاطمه، مدفن حضرت زینب،تولد و وفات ام کلثوم، مادران همه امامان از امام زین العابدین(ع) تا امام عصر(عج) و دختران امامان از امام حسن تا امام عسکری(علیهم السلام) کاملا مجهول است.
با این حال محققان با تکیه بر حدس و گمان و گاه استدلال، مستندات و شواهدتاریخی در صدد یافتن تاریخ دقیق یا تخمینی تولد و وفات وی برآمده اند در نهایت دو نظریه در این باره به وجود آمده است که عبارتند از:
1 تولد وی در سال «183» اتفاق افتاد.
این نظریه در برخی نوشته های معاصرین بدون ذکر سند نقل شده است.از جمله; مهدی سلطان العلما رازی در سال 1339 ضمن رساله ای درباره اعمال جمکران می نویسد: در کتاب «نزهه الابرار فی نسب اولاد الائمه الاطهار» و کتاب «لوامع الانوار فی طبقات الاخیار» که کتاب مفصلی است چنین ضبط شده است «ولاده فاطمه بنت موسی بن جعفر(علیهم السلام) فی مدینه المنوره غره ذی القعده بقیه ازصفحه 37 الحرام سنه ثلاث و ثمانین و ماه بعد الهجره النبویه.»
اما به دلایل مختلفی این نظریه از سوی محققان رد شده است. ذبیح الله محلاتی در ریاحین الشریعه می نویسد:
آنچه را که برخی از جهت بعضی از اغراض نسبت می دهند که فلانه مجتهد در مدینه طیبه تعین یوم وفات و تولد آن، تو را از کتاب لواقح الانوار استخراج کرده،بی اصل است زیرا کتاب لواقح الانوار در نظر من موجود است و اصلا چنین مطلبی در اونیست. احتمال دادم کتاب دیگری باشد تا اینکه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفی; شهاب الدین تبریزی شرفیاب شدم. این مطلب را عنوان کردم، فرمود: من کسی راکه چنین جعلی کرده، ملاقات کردم.
معلوم شد غرضی داشته که ذکر آن مصلحت نیست. تجاوز الله عن الله.
همچنین درصورت قبول این نظریه سال ولادت حضرت معصومه یا سال شهادت پدر بزرگوارش (183 ه.ق)مصادف می شود حال آنکه بعد از فاطمه معصومه این امام همام صاحب سه دختر دیگرنیز شده است که لازمه اش وجود فاصله بین تولد فاطمه معصومه و آنها و زندانی شدن پدر (4 سال) و شهادتش 25 رجب سال 183 ه. ق خواهد بود. خصوصا اینکه حضرت چهارسال آخر عمرش را در زندان گذرانده است و از خانواده اش که در مدینه بودند، دوربود.
2-تولد در سال 173 ه. ق واقع شد.این نظریه از طرفداران بیشتری برخوردار است که ضمن رد دلایل سال 183، صدق مدعیان این نظریه نیز به اثبات می رسد.
مرحوم شیخ علی نمازی صاحب مستدرک السفینه ذیل ماده فطم با قاطعیت تمام در این باره می نویسد:
«فاطمه المعصومه المولوده فی غره ذی القعده سنه 173 ه. ق.»
مرحوم عمادزاده اصفهانی نیز بدون ابهام معتقد است که حضرت در ماه ذی قعده سال 173متولد شد.
در این صورت شش سال تا زمان زندانی حضرت فرصت باقی خواهد ماند که بگوییم سه فاطمه دیگر در این مدت متولد شده اند.
نظر شما