سفری به دنیای آینده
انقلاب جهانی تکنولوژی با تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فردی در سراسر جهان همراه است. همچون انقلابهای کشاورزی و صنعتی در گذشته، این انقلاب تکنولوژی نیز از پتانسیل دگرگون سازی کیفیت زندگی و طول عمر، متحول سازی کار و صنعت، تغییر و تبدیل ثروت، جابجایی قدرت درسطح ملتها و دردرون ملتها، و افزایش تنش و تعارض برخورداراست. پیامدهای انقلاب یاد شده بر سلامتی بشر شاید شگفت آورترین آنها باشد. چرا که خط شکنی های علمی کیفیت و طول زندگی انسان را به مراتب بهتر خواهد کرد. بیوتکنولوژی نیز ما را قادر خواهد ساخت ارگانیزم های زنده از جمله خودمان را شناسایی نموده، چگونگی فعالیتشان را درک کنیم. آنها را دستکاری کرده، بهبود بخشیده و تحت کنترل در آوریم. تکنولوژی اطلاعات امروزه به ویژه در کشورهای توسعه یافته تحولات انقلابی برای زندگی ما به ارمغان آورده و خود عامل توان آفرین عمده ای برای سایر روندها به شمار می رود. تکنولوژی مواد، تولید محصولات، قطعات و سیستم های ارزان تر، هوشمند تر، چند منظوره، سازگار با محیط زیست، ماندگارتر، و سفارشی تر را میسر خواهد ساخت. علاوه بر این مواد هوشمند، ساخت و تولید چالاک و نانو تکنولوژی شیوه تولید وسایل را متحول ساخته و توانمندی های آنها را بهبود می بخشد. انقلاب تکنولوژی از حیث اثرات جهانی اش یکسان عمل نخواهد کرد و بسته به میزان استقبال از آن، سرمایه گذاری و مسائل متعددی همچون بیو اخلاق، حریم خصوصی، نابرابری اقتصادی، تهاجم فرهنگی، و واکنش های اجتماعی نقش های متفاوتی ایفا خواهد نمود. اما راه بازگشتی وجود ندارد، چون برخی جوامع فرصت را غنیمت شمرده از انقلاب یاد شده سود برده و پدیده جهانی شدن محیط زندگی همه جوامع را دستخوش تغییر خواهد کرد. آنچه در زیر می خوانید پیشگفتار نسخه فارسی کتاب انقلاب جهانی تکنولوژی است.
علاقه مندان به تهیه نسخه فارسی کتاب می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند:
http://www.fara.ir/index.php?target=bekhan&function=viewBook(1100373)
علاقه مندان به مطالعه نسخه انگلیسی کتاب می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند:
http://www.rand.org/publications/MR/MR1307/
امام امیرالمومنین(ع): همه آیندهها نزدیک است.
غررالحکم، 60/24
مردم معتقدند که سفرهای "مکانی" غمها را دور میکند و خستگیها را میکاهد، اما سفرهای "زمانی" چطور؟ وقتی همراه با انبوه تاریخنگاران پا به دنیای گذشته میگذاریم با وقایعی روبرو میشویم که گاهی ما را شاد میکنند و گاهی غمگین؛ اما هرگز نمیتوانیم آنها را تغییرداده یا جرح و تعدیل کنیم. بهعکس، زمانی که با معدود آیندهپژوهان به دنیای آینده سفر میکنیم درست مثل این است که از خوابی سنگین اما پر از رویا بیدار میشویم؛ رویاهایی امیدبخش و نیروزا و رویاهایی نگرانکننده و دلهرهزا. اگر بتوانیم به این رویاها اعتماد کنیم تصویرهایی از آینده در ذهن ما شکل میگیرد که به تصمیمها و اقدامات امروز ما جهت میدهد و به آنها معنای ویژهای میبخشد.
کتاب انقلاب جهانی تکنولوژی به اندازه یک سفر کوتاه شما را به آینده میبرد و با چشماندازی از جهان در حدود سال 1400 ه.ش آشنا میکند. در این آیندهگردی باید عینک تکنولوژی به چشم بزنید و دنیای 1400 را از پشت این عینک ببینید. آماده باشید که وارد دنیای آینهای میشوید!
آلیس، قهرمان قصه کودکانه "آلیس در سرزمین عجایب"، دختری شاد بود که روزها با گربههای کوچکش بازی میکرد و هیچ دغدغهای نداشت. یک روز به سرش زد که از تاقچه اتاق بالا برود و خود را در آینهای که آنجا بود ببیند، اما چیزهایی که در آن سوی آینه میدید با آنچه در این سو مشاهده میکرد به کلی متفاوت بود. کنجکاوی کودکانهاش او را برانگیخت تا وارد دنیای آینهای شود. دنیایی که زنبورهایش به اندازه فیل بودند و کسی که میخواست جلو برود باید رو به عقب حرکت میکرد. دنیای آینهای به معنای واقعی کلمه "باژگونه" بود و دخترک باید ماجراهای بسیاری را پشت سر میگذاشت تا با این دنیا خو بگیرد و بر اضطراب کودکانهاش غلبه کند.
انقلاب جهانی تکنولوژی، که تا سال 2015 م از راه خواهد رسید و گوشههایی از آن در این کتاب ترسیم شده است، ما را به یک دنیای آینهای میبرد که بسیاری از جنبههای آن برای ما بیگانه است و ما را مضطرب میکند. با مطالعه این کتاب فرصت داریم پیشاپیش برای مدتی در این دنیا بگردیم، آن را لمس کنیم، با آن خو بگیریم و وقتی به دنیای واقعی باز میگردیم از خود بپرسیم که اگر قرار است به سمت چنین آینده (یا آیندههایی) برویم ، تکلیف امروز ما چیست؟ شناختی که از این طریق بهدست میآید به قول وندل بل "تنها معرفت قابل اتکا و سودمند است(1) که براساس آن میتوانیم با آمادگی بیشتری به استقبال آینده برویم.
کتاب حاضر از منظر تکنولوژی به آینده نگاه میکند. نویسندگان آن معتقدند که انقلاب جهانی تکنولوژی از پیشرفتهای تعیینکننده نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، تکنولوژی مواد و همافزایی آنها با تکنولوژی اطلاعات ناشی میشود. همچنین خاطرنشان میکنند که دو دهه آینده در استیلای بیوتکنولوژی خواهد بود. نویسندگان میکوشند تا خطوط کلی و اصلی پیشرفتها ـ و به تعبیری "روندها"ی حاکم بر این تکنولوژیها ـ و تعاملات آنها با یکدیگر را کشف کرده و تأثیرات و عواقب احتمالی این روندها را در برابر نگاه خوانندگان (بهویژه سیاستگذاران ارشد) قرار دهند. اگر آینده بهگونهای باشد که در این گزارش ترسیم شده است، بشریت باید منتظر رویدادهای بسیار غافلگیرکنندهای باشد.
درباره مجری این مطالعه
این مطالعه به اهتمام مرکز سیاست تکنولوژی وابسته به موسسه رند (http://www.rand.org) انجام شده است. خود این موسسه یکی از زیر مجموعههای پژوهشگاه ملی تحقیقات دفاعی آمریکا است که بودجههای آن را دولت فدرال تأمین میکند و از سوی وزارت دفاع، ستاد مشترک نیروهای مسلح و سازمانهای دفاعی آمریکا پشتیبانی میشود. آنطور که وندل بل مینویسد، موسسه رند را ژنرال اچ.اچ آرنولد ـ معروف به پدر نیروی هوایی آمریکا ـ در سال 1945 م تاسیس کرده است(2). هدف وی این بود که یک زیرساخت تفکری قوی برای نیروی هوایی کشورش بهوجود آورد که وظیفه اصلیاش توسعه "تفکر منظرساز" بهویژه از دیدگاه تکنولوژی باشد. بل از قول شخصی بهنام دیکسون نقل میکند که این موسسه در میان تمام موسسات، مراکز و سازمانهایی که کار فکری میکردند و بعدها بهعنوان "اندیشکده" شناخته شدند به یکی از موثرترین و با نفوذترین آنها تبدیل شد.
بیشتر دستاوردهای این موسسه مثل انتخاب سیاستها، استراتژیها، توصیهها، هشدارها، طرحهای بلندمدت، پیشبینیها و ایدههای جدید، بهنحوی از انحا متضمن تفکر آیندهنگرانه بود. در حدود سال 1970 ، موسسه رند پروژههای غیرنظامی را نیز تا حدی به فعالیتهای خود اضافه کرد که در حدود یک سوم فعالیتهای آنرا شامل میشد. پژوهشگران رند تکنیکهایی همچون سناریوسازی، شبیهسازی کامپیوتری ]روندها [، تکنیک دلفی، بودجهبندی طرحها، اثربخشی هزینهها و تحلیل سیستمها را ابداع کرده و گسترش دادند. این موسسه که آیندهپژوهان سرشناسی در آن کار میکردند به منزله آموزشگاهی برای تربیت آیندهپژوهان بود و علاوه بر آن، بذر چند اندیشکده را نیز پاشید.(3)
بل این نکته ظریف را نیز خاطرنشان میکند که موسسه رند، بهرغم نقش خلاقانه آن در گسترش آیندهپژوهی، عمدتا" در جهانبینی متعصبانه خود محدود و محصور بوده است. رند مخلوق مشتریان نظامی و اطلاعاتی خویش است و نتوانسته با جهانبینی و پارادایمهای آنها فاصله بگیرد. در نظر داشته باشیم که همین آیندهپژوهی به سفارش شورای ملی اطلاعات آمریکا تهیه شده است.
آیندهپژوهان بیطرف نیستند
ارزیابی بل از عملکرد موسسه رند واقعیت مهمی را آشکار میکند؛ تصویرهایی که آیندهپژوهان از آینده میسازند، اصولا" نمیتواند ناب و مستقل از ارزشها و پارادایمهای آنان باشد. بنابراین در پذیرش این تصویرها باید جانب احتیاط را نگاه داشت. حتی باید متوجه این نکته بود که بسیاری از تصویرهای آینده، که در مراکز تفکری غرب ابداع میشود، ویژه "صادرات" به کشورهای رو به توسعهای است که یا از عهده آیندهپژوهی بر نمیآیند و یا اهمیت آن را به منزله یک وظیفه خطیر ملی درک نکردهاند. این ناتوانی یا غفلت بدین معنا نیست که آنها خلا تصویرهای آینده را ـ بهعنوان شالوده استراتژیها و برنامههای بلندمدت خود ـ احساس نمیکنند. بهعکس، آنها این خلا را به خوبی تشخیص میدهند اما چون نمیتوانند آن را پر کنند، به تصویرهای وارداتی هجوم میبرند.
اندیشکده های استکباری این نیاز حیاتی کشورهای رو به توسعه را میشناسند و بر پایه منافع غیر اخلاقی خود به آن پاسخ میدهند. دکتر روبرت یونگ، روانپژوه و آیندهپژوه فقید، با لحنی هشداردهنده میگفت:
اکنون آینده بهوسیله گروه کوچکی از مردم نخبه دنیا "مصادره" شده و مردم جهان ]متأسفانه [به سوی أیندهای میروند که توسط این نخبگان تعریف میشود. من معتقدم که نباید چشمبسته به سمت این آینده برویم. (4)
دانش آیندهپژوهی به افراد، سازمانها و ملتها اجازه میدهد تا سمت و سوی درست زندگی را بیابند و "حال" را به "آینده"ای پیوند بزنند که متضمن نیکفرجامی آنها باشد. بدون شک، بسیاری از افراد و سازمانهایی که از مشکل بیکفایتی رنج میبرند (و غالبا" نمیتوانند مسیر درست را بیابند) همانهایی هستند که گنجینه آگاهی خود را از معرفت نسبت به گذشته و حال آکندهاند، اما از معرفت نسبت به آینده غافل شدهاند. وقتی این رویکرد یا رفتار در سطح ملتها بروز میکند، عواقب آن میتواند بسیار دهشتناک باشد. پرفسور ای.ام.لاو، آیندهپژوه انگلیسی که 70 سال پیش نشریه "فردا: مجلهای برای آینده" را منتشر میکرد در یکی از سرمقالههای خود خطاب به رهبران کشورش نوشت:
من روزی را میبینم که کشور ما یک "وزارت آینده" داشته باشد. این وزارتخانه مفیدتر از همه دستگاههایی خواهد بود که تاکنون مثل قارچ سبز شدهاند. اگر بپرسید که کار این دستگاه چه خواهد بود، میگویم: جمعآوری و پردازش و مقایسه اطلاعات از سراسر جهان. این وزارتخانه مثل عنکبوتی است که در لانه شبکهای خود مینشیند، همه دانشهای جهان را شکار میکند، و دست به تحلیل آیندهنگرانه این دانشها میزند تا پیشرفتهای بعدی آنها را کشف کند و به ما بگوید که علم و تکنولوژی به چه سمت و سوهایی میروند و چه آیندههایی را در برابر ما قرار میدهند.(5)
اچ.جی.ولز که او نیز در همین مجله قلم میزد، همواره تأسف میخورد که چرا دانشگاهها به انبوهی از دپارتمانهای تاریخ و لشکری ازتاریخنگاران مجهزند، اما کسی به آینده نمیپردازد. با مساعی این مردان نامدار، امروزه دانش آیندهپژوهی حداقل در میان کشورهای توسعهیافته و پارهای از کشورهای رو به توسعه، منزلت شایستهای کسب کرده و در مواردی به یک رشته معتبر دانشگاهی تبدیل شده است. (6 )
فلسفه کشف و مطالعه روندهای تکنولوژی
جیمز دتیور خاطرنشان میکند که آینده احتمالا" از تعامل چهار مولفه پدید میآید: رویدادها، روندها، تصویرها ]از آینده [، واقدامات (7). وی ابتدا روندها را به سه دسته تقسیم میکند: روندهایی که استمرار گذشته و حال هستند؛ روندهای کم و بیش ادواری؛ و روندهای نوظهور. سپس در تشریح روندهای نوظهور مینویسد:
آینده ممکن است آبستن اموری باشد که از هر حیث نو بوده و پیش از آن هرگز به تجربه بشری در نیامده باشند. چنین روندهایی را بهتراست "مسائل نوظهور" بنامیم. اینها مسائلی هستند که احتمال بروز آنها در آینده وجود دارد، اما اکنون به سختی قابل مشاهدهاند و در گذشته هم موجود نبودهاند. بسیاری از آیندهپژوهان استدلال میکنند که مهمترین روندها، همین مسائل نوظهوراند که عمدتا" پیامد مستقیم یا غیرمستقیم تکنولوژیهای جدید هستند.. . . . . . روشهای شناسایی مسائل نوظهور کاملا" با روشهای پیشبینی سایر روندها متفاوت است.(8 )
او این نکته را هم اضافه میکند که:
در این زمان تجارب شخصی ما و کانون توجه نظامهای آموزشی شدیدا" و تنها بر مدار روندهای نوع اول و دوم میچرخد. پس اگر این عقیده آیندهپژوهان درست باشد که برای درک و شناخت سی سال آینده و پس از آن ، مهمترین روندها همان روندهای نوع سوم یا مسائل نوظهور هستند، در این صورت بیشتر مردم برای پیشبینی موثر آینده با مشکل روبرو خواهند بود(9 ).
کشف و مطالعه روندهای تکنولوژی، یا آنچه که به بیان دقیقتر "تجزیه و تحلیل روندهای تکنولوژی" نامیده میشود، یکی از سه روش رسمی "پیشبینی تکنولوژی" است.
شایان یادآوری است که پیشبینی یا آیندهپژوهی بهطور کلی سهروش دارد:
1)سناریوسازی، 2)تجزیه و تحلیل روندها، و 3)روش دلفی
(10) در بعضی از ادبیات آیندهپژوهی تقریبا" به 100 تکنیک پیشبینی اشاره شده است (11).
پیشبینی تکنولوژی یعنی مطالعه هدفمند آینده از منظر تکنولوژی (آینده فرد، آینده سازمان، آینده یک ملت، یا آینده جامعه بشری). آنچه ما را به انواع پیشبینیها ترغیب میکند، این است که "اقدامات امروز ما آینده را شکل میدهند" و نکته کلیدی همین جا است. پرفسور ارنست براون مینویسد:
پیشبینی کوششی است برای شناسایی تأثیرات مختلفی که تصمیمها و اقدامات فعلی ما را بر آینده خواهد داشت. ما آینده را به این منظور پیشبینی میکنیم که چگونگی شکلدهی آن را به نحو مطلوب دریابیم.(12)
این فلسفه کلی هر نوع پیشبینی است؛ اما چه ارتباطی با فلسفه پیشبینی تکنولوژی دارد؟
ما می دانیم که تکنولوژی تغییر میکند و توسعه مییابد، اما محل و جزئیات این توسعه را نمیدانیم. با این وجود خوب نیست بگوییم که نمیتوانیم تغییر و توسعه تکنولوژی را بفهمیم . . . . . . اقدامات ما بر آینده تأثیر میگذارند و حتی آن را شکل میدهند. بنابراین باید از خود بپرسیم که این تغییر چگونه خواهد بود؟ ]بهعنوان مثال [اگر قرار است تکنولوژی جدیدی را عرضه کنیم باید بیاندیشیم که تا چه حد در بازار موفق خواهد بود و با محیطی که در آن عرضه میشود چه رابطهای برقرار خواهد کرد؟( 13)
بهنظر میرسد که مسئله باید از این پیچیدهتر باشد و اتفاقا" چنین است. تکنولوژی با کسب و کارهای ما، شیوه زیست ما، مشاغل ما، سلامتی ما، طرز آموزش و یادگیری ما، دفاع و امنیت ما، و مهمتر از همه با فرهنگ ما تعامل دارد. پیشرفتهای برجسته تکنولوژی (که ما آنها را شوکهای تکنولوژی مینامیم) موجودیت فردی و اجتماعی ما را تکان داده و حتی گاهی تهدید میکند. بنابراین وقتی این شوکهای احتمالی را به قدر ممکن و بهگونهای نظاممند پیشبینی میکنیم، احتمال "غافلگیری" شهروندان، سازمانها و جامعه بهطور محسوسی کاهش مییابد. وانگهی پیشبینیهای اصولی در حکم "قطبنما" هستند و به مردم، سازمانها و دولتها کمک میکنند تا مسیر درست را در دنیای پیچیده امروز بیابند؛ و هر کس که مسیر درست زندگی را تشخیص دهد میتواند به کفایت خود افتخار کند.
خوب است این نکته اجرایی را هم اضافه کنیم که پیشبینی تکنولوژی را "متخصصان امر" انجام میدهند؛ اما ببینیم که منظور از متخصصان امر چه کسانی هستند. آندی هاینز در اینباره به نکته مهمی اشاره میکند:
کسی که در یک زمینه متخصص است لزوما" در مورد آینده آن زمینه متخصص نیست! یک موسیقیدان حرفهای ممکن است هیچ معرفت مفیدی نسبت به آینده موسیقی نداشته باشد، و یک مهندس معماری شاید نتواند هیچ حرف سودمندی درباره آینده معماری بزند. در بسیاری از حوزهها، بهترین پیشبینیها را کسانی انجام دادهاند که در آن حوزهها متخصص نبودهاند.( 14)
وی نظر خود را با اشاره به مثالهای متعددی اثبات میکند تا دستگاههای سیاستگذار دولتی که بیشترین متقاضی پروژههای پیشبینی تکنولوژی هستند بیراهه نروند. به زبان ساده، متخصص امر در پیشبینی تکنولوژی کسی است که در پیشبینی تکنولوژی متخصص است و در این زمینه حسنشهرت دارد. هاینز یک چکلیست مفید و آموزنده پیشنهاد میکند که براساس آن میتوان پیشبینیهای تکنولوژی را که توسط افراد یا سازمانهای مختلف انجام میشوند ارزشیابی نمود (15 ).
چکلیست برای بررسی و ارزشیابی یک پیشبینی تکنولوژی
1. نویسنده(گان):
صلاحیت و شهرت نویسنده یا موسسه در چیست؟ آیا جهتگیری خاصی دارد؟ چقدر متعصب است؟ آیا با چیزی مخالف است؟
2.روش:
آیا از یک روش رسمی(مثل دلفی، تجزیه وتحلیل روندها، یا سناریوسازی) استفاده شده است؟
3. پیشفرضها:
پیشفرضهای پایهای(باورها و نگرشهایی که بر پیشبین حاکماند) چه هستند؟ صریح هستند یا ضمنی؟
4. افق زمانی:
آیا پیشبینی درافق زمانی مشخصی انجام شده، یا میتوان افق زمانی آن را تشخیص داد؟
5. پیشبینیها:
موارد خاصی که پیشبینی شدهاند کدامند؟
6.رویدادهای راهنما:
آیا در پیشبینی به رویدادهای ویژهای اشاره شده است که با نگرش به آنها بتوان خط سیر پیشبینی را دنبال کرد؟
7.توانمندیهای کلیدی:
آیا به این موضوع پرداخته شده است که چه توانمندیهای کلیدی باید در دسترس جامعه قرار گیرند تا پیشبینی تحقق یابد؟
8.اقلام فراموش شده:
آیا مواردی هست که نویسنده (گان) از آنها غافل شده باشد ـ مثلا" یک نیروی اجتماعی کلیدی، یک تکنولوژی رقابتی، یک بازیگر جدید، یا یک پیشفرض پنهان؟
9.تعابیر:
تعابیر و اشارات پیشبینی برای شما، سازمان شما یا جامعه شما چیست؟ آیا کمکی به شکلگیری یا ارتقای استراتژیها، سیاستها و اقدامات امروز شما میکند؟
10.ارزیابی:
آیا روشن است که نویسنده چگونه از حال به آینده میرسد؟
یافتهها و توصیههای ضمنی این پیشبینی برای ایران اسلامی
گزارش حاضر با برجستهسازی چهار تکنولوژی مواد، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و تکنولوژی اطلاعات (بهعنوان تکنولوژیهای کلیدی شکلدهنده جهان تا سال 2015)، طیف وسیعی از پیشرفتها و توسعههای احتمالی را در گستره این تکنولوژیها پیشبینی میکند. بنابراین بهویژه میتواند برای سیاستگذاران ملی صنعت و تکنولوژی و رهبران سازمانهای صنعتی و تحقیقاتی کشور که با تعیین "اولویتهای توسعه تکنولوژی" سروکار دارند، مفید باشد. طراحان نظام آموزشی کشور نیز میتوانند از آن برای پرورش و شفافسازی "چشمانداز بلندمدت آموزش کشور" استفاده کنند. بهنظر ما تأکید خاص بر این پیشبینی یا هر پیشبینی وارداتی دیگر ـ بهعنوان مبنای تعیین اولویتهای ملی توسعه تکنولوژی ـ نادرست است و میتواند به نتایج غلطی بیانجامد؛ اما این پیشبینی را میتوانیم یک مثال تلقی کنیم و براساس آن بپرسیم که ایران اسلامی در دو دهه آینده باید توسعه کدام تکنولوژیها را در اولویت قرار دهد؟
در نگاه اول میتوان استدلال کرد که چون چهار تکنولوژی مورد بحث در این گزارش، آینده جهان را شکل میدهند ایران اسلامی بدون هیچ گزینشی باید به همه آنها بپردازد. این رویکرد را در مالزی "ایدهآلیسم تکنولوژی" مینامند (16). ثمره این ایدهآلیسم احتمالا" چیزی جز سرخوردگی ملی در آینده نخواهد بود، چون بعید است که یک کشور رو به توسعه، با امکانات و منابع محدود، بتواند همزمان در چندین جبهه گسترده تکنولوژی نو با موفقیت وارد عمل شود. آیا میتوانیم صرفا" به گزینش یک یا مثلا" دو تکنولوژی برجسته اکتفا کنیم و در عین حال به آینده تکنولوژیکی کشور امیدوار باشیم؟ این رویکرد که "تخصصگرایی" نامیده میشود، تا حد زیادی با عقل سلیم سازگار است (بهعنوان مثال، کوبا بیوتکنولوژی را برگزیده است)؛ اما کدام تکنولوژی یا تکنولوژیها؟ پاسخ این سوال بسیار حساس است؛ چون باریککردن مسیر توسعه تکنولوژیکی کشور، بهویژه اگر مصالح نسلهای آینده را درنظر بگیریم، نمیتواند خالی از مخاطرات جدی باشد. رویکرد بینابین این است که ایران اسلامی در حوزههای گزینش شدهای از هر چهار تکنولوژی سرمایهگذاری کند. خوشبختانه زیرساخت تکنولوژیکی کشور به اندازهای گسترده است که با اتخاذ راهکارهای سیاستی درست و تخصیص اصولی منابع، بهخوبی میتواند پذیرای این رویکرد باشد. با توجه به همین امر بعضی صاحبنظران معتقدند که توسعه تکنولوژیکی کشور ما کند ولی گسترده خواهد بود( 17). ولی کدام حوزهها را باید برگزید؟
قبل از پاسخگویی به سوال بالا باید یادآوری کنیم که در پیشبینی حاضر، بیوتکنولوژی از برجستگی خاصی برخوردار است و تأکید می شود که دهههای نزدیک آینده در استیلای بیوتکنولوژی خواهد بود. بیوتکنولوژی نویددهنده یک انقلاب فراگیر در حیات موجودات زنده است، که بهویژه با مقوله استراتژیک "غذا" سر و کار دارد. کشوری مثل ایران اسلامی که در آینده نزدیک احتمالا" جمعیتی بالغ بر 100 میلیون نفر خواهد داشت، باید با حساسیت ویژهای به بیوتکنولوژی نگاه کند.غذاهای بیولوژیک به روش اصلاح ژنتیک تولید میشوند و وارد کردن اینگونه غذاها از خارج میتواند متضمن مخاطرات جدی برای سلامتی نسلهای انسانی کشور باشد. این بدان معناست که بیوتکنولوژی در میان چهار تکنولوژی برجسته از اهمیت استراتژیک مضاعفی برخوردار است.
حال به سوال اصلی بازگردیم: کدام حوزههای مطرح شده دراین پیشبینی برای کشور ما از اهمیت بیشتری برخوردارند؟ اخیرا" انجمن آینده جهان (که یکی از دو قطب مطرح آیندهپژوهی در جهان است)، در یک هماندیشی بزرگ از آیندهپژوهان پرسید که کدام حوزههای تکنولوژیکی تا 10 سال آینده بیشترین تأثیر را بر کسب و کارها دارند؟ (18). در واقع، نگاه این پیشبینی نگاه اقتصادی و تجاری بود و کاری به مسائل امنیتی و نظامی نداشت. نتیجه این پیشبینی، برجسته شدن 10 حوزه تکنولوژیِ محوری ـ بهترتیب اولویت ـ بود که کم و بیش در لابلای پیشبینی حاضر نیز مطرح شدهاند. کادر ذیل این تکنولوژیها را فهرست کرده است.
10 حوزه تکنولوژیکیمحوری که تا 10 سال آینده کسب و کارها را متحول خواهند کرد
10- تکنولوژیهای آموزشیـتفریحی، شامل برنامههای کامپیوتری که هم جنبه آموزشی و هم جنبه تفریحی دارند.
9- وسایل نقلیه چندسوختی
8- تکنولوژیهای تشخیص پزشکی
7- فرآوردهها و خدمات ضدپیری
6- ساخت وتولید هوشمند
5- مینیاتوریسازی (برپایه نانوتکنولوژی)
4- تلویزیونهای دیجیتالی بسیار شفاف
3- منابع انرژی بسیار چگال
2- اَبرمَواد (سوپرماتریال)
1- نقشهبرداری ژنتیک
توضیح: ترتیب معکوس شمارهها مانند متن اصلی است.
آنچه ما میتوانیم به این فهرست اضافه کنیم تکنولوژیهای مربوط به آب است. پیشبینی حاضر تأکید میکند که منابع طبیعی، بهویژه آب، در آینده نزدیک بسیار بحرانزا خواهد بود. ضمنا" مایلیم اضافه کنیم که تأکید خاصی بر تکنولوژیهای آموزشیـ تفریحی داریم که هم مددکار کشور درتوسعه منابع انسانی و پرورش هوش ملی و هم منبع سرشار تولید ثروت در آینده نزدیک هستند.
در حوزههای تکنولوژیکی مربوط به مسائل نظامی، قبل از هر چیز توجه خواننده را به تهدیدهای ناشی از توسعه سلاحهای میکروبی معطوف میکنیم. از این مورد که بگذریم، باید گفت که حوزه ساخت و تولید وسایل و سیستمهای نظامی در آستانه یک تحول شگرف است که مولود نانوتکنولوژی و توسعه سیستمهای ساخت و تولید چالاک است. هر صاحبنظری که پیشبینی حاضر را با دقت مطالعه کند قطعا" به این نتیجه میرسد که قرن بیست و یکم، قرن نانوتکنولوژی بهمعنای عام (نانومواد، نانوبیوتکنولوژی، الکترونیک مولکولی، تراشههای بسیار ریز) و چیدهمانی اتمبهاتم و مولکول به مولکولِ مواد، قطعات و سیستمها (نانوتکنولوژی بهمعنای خاص) است، که اهمیت تعیینکنندهای بهویژه از دیدگاه نظامی دارد. نانوتکنولوژی در ترکیب با تکنولوژی مواد هوشمند، نهتنها ابعاد سلاحها و تجهیزات نظامی را بهگونه محسوسی تقلیل میدهد، بلکه نویددهنده ظهور حسگرهای کوچکی بهاندازه زنبور و مگس است که میتوانند بهراحتی پرواز کنند. نصب این حسگرها در لایه لباس، در روکش انواع وسایل مصرفی، و در هر جای غیرقابل رویت اتاق کار یا منزل نیز میسر است. منظور ما بهطور خاص، برجستهسازی توانمندیها و پیامدهای اطلاعاتی این حسگرها است.
یکی دیگر از روندهای مهم در حوزههای نظامی، توسعه روزافزون وسایل پرنده بدون سرنشین (پهپاد) است. تکنولوژی گلوگاهی در این گونه پرندهها، تکنولوژی باتریهای بسیار چگال و پردوام است که در پیشبینی حاضر با حساسیت خاصی بر آن تأکید میشود.
جمعبندی
زندهیاد عبدالاسلام از قول گیلبرت ـ ریاضیدان نامی ـ نقل میکند که "ما باید بدانیم، ما خواهیم دانست". انقلاب جهانی تکنولوژی در راه است و ما باید بتوانیم در این انقلاب مشارکت کنیم، ما خواهیم توانست (انشا ا...) . هر چه به کوره آتشفشانی این انقلاب نزدیکتر شویم، عدم قطعیتها افزایش یافته و سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت نیز دشوارتر میشود. در چنین شرایطی پیشبینی آینده، بهویژه پیشبینی تکنولوژی، از اهمیت خاصی برخوردار میشود.
ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند نهادها و مراکزی هستیم که مسئول پایش و پیشبینی دائمی تغییرات و توسعههای تکنولوژی باشند. درغیر این صورت ممکن است به سهولت غافلگیر شویم. ما منتظر روزی هستیم که ایران اسلامی صاحب یک "وزارت آینده" باشد.
مراجع
[1] ریچارد اسلاتر و همکاران، " نو اندیشی برای هزاره نوین: مفاهیم، روش ها و ایده های آینده پژوهی"؛ ترجمه عقیل ملکی فر، وحید وحیدی مطلق، سید احمد ابراهیمی، مرکز مطالعات و برنامه ریزی استراتژیک، موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی، 1378
http://www.iranasef.org/fa/books/book_10.php?lang=fa
این کتاب، یکی از تازهترین مراجع ارزنده آیندهپژوهی است که با مشارکت جمعی از معروفترین آیندهپژوهان نوشته شده، و پیرامون فلسفه و مبانی نوین آیندهپژوهی در قرن حاضر بحث میکند.
[2] همان.
[3] همان.
[4] همان.
[5] Edward Cornish; “The Study of the Future: An Introduction To the Art and Science of Understanding And Shaping Tomorrow’s World”; Published by World Future Society; USA: 1977;P 76.
این کتاب که به الفبای آیندهپژوهی معروف شده، یکی از 50 مرجع برگزیده این رشته است که به اهتمام ادوارد کورنیش، بنیانگذار انجمن آینده جهان (http://www.wfs.org) در آمریکا نگاشته شده است.
[6] ر.ک. مرجع [1].
[7] جیمز دیتور؛ "آیندهپژوهی بهعنوان دانشی کاربردی"؛ ترجمه سیداحمد ابراهیمی، عقیلملکیفر؛ فصلنامه رهیافت، شماره 20، بهار 1378.
[8] همان.
[9] همان.
[10]. Andy Hines; “A Checklist for Evaluating Forecasts”; in the “Exploring Your Future”; Published by World Future Society; USA: 2000; P 84.
[11] پرفسور ارنست براون؛ "ارزیابی و پیشبینی تکنولوژی"؛ ترجمه علیرضا بوشهری، عقیلملکیفر؛ انتشارات کرانه علم؛1379
http://technologyincontext.blogspot.com
[12] همان.
[13] همان.
[14] مقاله اشاره شده در مرجع 10.
[15] همان.
[16] وزارت علوم، تحقیقات و محیط زیست مالزی، "توسعه تکنولوژی صنعتی، یک برنامه اقدام ملی". این سند آموزنده در واقع استراتژی توسعه تکنولوژی مالزی در دهه 1990م است که به اهتمام کمیته تکنولوژی نو وابسته به کمیسیون صنعت شورای پژوهشهای علمی کشور ترجمه و توزیع محدود شده است.
[17] منصوری، رضا؛ "ایران 1427"، انتشارات طرح نو، 1379.
[18] مرجع 10، صفحات 67 تا 71 را ببینید.
منبع: / سایت / اندیشکده وحید ۱۳۸۳/۰۷/۲۵
نویسنده : عقیل ملکی فر
نویسنده : وحید وحیدی مطلق
نظر شما