نگاهى منتقدانه به زندگى، تاریخ نگارى و اندیشه سیاسى فریدون آدمیت
موضوع : پژوهش | مقاله

نگاهى منتقدانه به زندگى، تاریخ نگارى و اندیشه سیاسى فریدون آدمیت

تاریخ، آمیزه اى از افکار، عقاید و آداب و رسوم در گستره زمان است و بیان واقعیات آن به واقع نگرى و روشن بینى نیاز دارد. پرداختن به مقطعى از تاریخ بدون درک و شناخت واقعیات حاکم بر آن، کارى به دور از شیوه تحقیق و پرداختن به واقعیت و تحلیل آن، همراه با دخالت حبّ و بغض ها، شیوه اى کم اثر است. تحلیل تاریخ صد ساله ایران از این روش ها به دور نمانده، و این خط در منابع تاریخ نگارى معاصر ایران قابل مشاهده است. در این فضاى مشوّش و مه آلود تاریخ نگارى، شناخت و تفکیک واقعیت ها از بافته ها و گرته بردارى ها، امرى دشوار و در عین حال ضرورت دارد.

فریدون آدمیت، یکى از نویسندگانى است که در عرصه تاریخ معاصر کتاب هاى متعدّدى نگاشته است. شیوه تاریخ نگارى، اندیشه سیاسى و تحلیل آدمیت از نهضت هاى معاصر به ویژه مشروطیت، از نکاتى است که نمى توان از آن به راحتى گذشت. در این نوشتار کوشش شده است برخى از این فضاها به صورت مختصر بررسى شود.


روحانیان بود که نمود داشت؛ پس اگر بخواهیم این موضع را تحریف بنامیم، باید آن را تحریف در «رهبرشناسى نهضت مشروطه» نامید.

4ـ4. جایگاه محاکم شرع در زمان قاجاریه
محاکم عرف یا دیوان خانه عدلیه، مجمعى بود که تحت سلطه و سیطره شاه قرارداشت و مبناى حقوقى آن، اغلب خواسته ها، و آراى جمعى از حاکمان دولت بود و هرچند که «فلسفه وجودى آن، حفظ و حراست از حقوق مردم در برابر زورمندان بود...، امّا در عمل به دلایل گوناگون، از آن جمله عدم اتّکا و استناد عدلیه به قانونى مدوّن و ثابت و نیز به دلیل آن که دست اندرکاران این نهاد از میان شبکه قدرت مسلّط، تعیین مى شدند، در مجموع بافتى استبدادى داشت و چه بسا ابزارى جهت پیشبرد مطامع زورمندان قانون شکن مى گشت». (46)
در مقابل این محاکم، محاکمى نیز بودند که زمام آن ها به طور مستقیم در دست فقیهان متنفّذ بود.
بنیان حقوقى محاکم شرع و مبناى قانونى احکام صادره از سوى مجتهدان، کتاب و سنّت معصومین علیهم السلام و به تعبیرى روشن تر فقه مدوّن شیعه بود. (47)
این تمایز تا پیش از مشروطیت در کشور ما پذیرفته شده و جایگاه روحانیان و عالمان در آن روشن و مشخّص بود؛ به گونه اى که براى عموم مردم آشکار بود که محاکم شرع، ضامن اصلى حفظ حقوق مردم هستند.
آدمیت در آثار خود مى کوشد این نقش تاریخى عالمان را مورد سؤال قراردهد. او سعى دارد در رفت و برگشت بین روشنفکران و روحانیان، به این نتیجه برسد که این طبقه نه تنها خود فرسنگ ها از جامعه عقب بودند، بلکه باعث انحطاط و عقب ماندگى کشور نیز شده اند. وى تصدّى محاکم شرعى به وسیله روحانیان را که از آن به «ریاست شرعیه» یاد مى کند، امرى «خودپرستانه» و دنیاگرایى مى داند.

در جمع بندى مقاله باید گفت:
هر چند آثار و اندیشه هاى فریدون آدمیت توانست در برخى نویسندگان تاریخ معاصر ایران، تأثیرگذار بوده و آنها را به تحسین نوع تاریخ نگارى و افکار او سوق دهد، اما بیگانگى اندیشه هاى آدمیت از واقعیت هاى ایران و تحمیلى بودن الگوها و ساختارهاى غربى بر جامعه شیعى ایران، با حوادثى که در دو ـ سه دهه اخیر در این کشور اتفاق افتاد، آشکار شد.

کتابنامه
1. آبادیان، حسین، اندیشه دینى و جنبش رژى در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1376ش.
2. آدمیت، فریدون، اندیشه ترقى و قانون و حکومت قانون (عصر سپهسالار)، تهران، خوارزمى، 1351ش.
3. ـــــــــــــ، اندیشه هاى طالبوف تبریزى، دوم، تهران، نهاوند، 1363ش.
4. ـــــــــــــ، ایدئولوژى نهضت مشروطیت ایران، تهران، پیام، 2535.
5. ـــــــــــــ، شورش بر امتیازنامه رژى، تهران، انتشارات پیام، 1360ش.
6. ـــــــــــــ، فکر آزادى و مقدّمه نهضت مشروطیت، تهران، سخن، 1340ش.
7. ـــــــــــــ، فکر دموکراسى اجتماعى در نهضت مشروطیت ایران، دوم، تهران، پیام، 2535ش.
8. ابوالحسنى (منذر)، على، کارنامه شیخ فضل الله نورى، پرسش ها و پاسخ ها، اول، تهران، عبرت، 1380ش.
9. اصفهانى کربلایى، حسن، تاریخ دخانیه، یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو، به کوشش رسول جعفریان، قم، الهادى، 1377ش.
10. حائرى، عبدالهادى، تاریخ جنبش ها و تکاپوهاى فراماسونگرى در کشورهاى اسلامى، مشهد، انتشارات آستان قدس، 1368ش.
11. ــــــــــــــــ، تشیع و مشروطیت و نقش ایرانیان مقیم عراق، سوم، تهران، امیرکبیر، 1381ش.
12. حقدار، على اصغر، فریدون آدمیت و تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت، تهران، کویر، 1382ش.
13. رائین، اسماعیل، انجمن هاى سرى در انقلاب مشروطیت ایران، دوم، تهران، جاویدان، 1355ش.
14. ــــــــــــــ، فراموشخانه و فراماسونرى در ایران، تهران، امیرکبیر، 1357ش.
15. شکورى، ابوالفضل، جریان شناسى تاریخ نگارى در ایران معاصر، اوّل، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى ایران، 1371ش.
16. طاهره زاده بهزاد، کریم، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، تهران، اقبال، بى تا.
17. فصیحى، سیمین، جریان هاى اصلى تاریخ نگارى در دوره پهلوى، مشهد، نشر نوند، 1372ش.
18. کرمانى، ناظم الاسلام، تاریخ بیدارى ایرانیان، بخش اوّل، تهران، پیکان، 1376ش.
19. مجله 15 خرداد، شماره اوّل، 1370ش.
20. مددپور، محمد، سیر تفکّر معاصر در ایران، کتاب چهارم، دوم، تهران، مؤسّسه فرهنگى منادى تربیت، 1379ش.
21. ملک زاده، مهدى، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، دوم، تهران، علمى، 1363ش.
22. نجفى، موسى، اندیشه دینى و سکولاریسم در حوزه معرفت سیاسى و غربشناسى، سوم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى مرکز نشر دانشگاهى، 1377ش.
23. یاکوب پولاک، ادوارد، سفرنامه پولاک، «ایران و ایرانیان»، ترجمه کیکاووس جهاندارى، تهران، خوارزمى، 1368ش.

پی نوشت
1. بعد از انحلال فراموشخانه و مجمع آدمیت ِ میرزا ملکم خان، این بار دست پشت پرده میرزا ملکم، از آستین «عباسقلى خان قزوینى معروف به آدمیت» سر در آورد. او در سال 1278 قمرى متولد و در سال 1358 قمرى در گذشت. عباسقلى خان در سال 1303 قمرى وارد جرگه سیاسى شد و با آشنایى با ملکم، در زمره مریدان او قرار گرفت. وى جامع آدمیت را با همان اصول فکرى و مرامنامه ملکم پدید آورد. براى اطلاع بیش تر، ر. ک: اسماعیل رائین، انجمنهاى سرى در انقلاب مشروطیت؛ همو، فراموشخانه و فراماسونرى در ایران؛ عبدالهادى حائرى: تاریخ جنبش ها و تکاپوهاى فراماسونگرى در کشورهاى اسلامى.
2. على اصغر حقدار: فریدون آدمیت و تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت، ص 11.
3. مجله 15 خرداد، ش اوّل، ص 11.
4. همان، ص 6و7.
5. همان، ص 9.
6. فریدون آدمیت: اندیشه ترقى و حکومت قانون (عصر سپهسالار)، ص 8.
7. ابوالفضل شکورى: جریان شناسى تاریخ نگارى در ایران معاصر، ص 448.
8. فریدون آدمیت: اندیشه هاى طالبوف تبریزى، مقدّمه.
9. همان.
10. سیمین فصیحى: جریانهاى اصلى تاریخ نگارى در دوره پهلوى، ص 283و284.
11. فریدون آدمیت: اندیشه هاى میرزا آقا خان کرمانى، مقدمه، ص پانزده؛ به نقل از جریان هاى اصلى تاریخ نگارى در دوره پهلوى، ص 283.
12. همو، آشفتگى در فکر تاریخى، ص 7؛ به نقل از همان.
13. باید به این نکته اشاره کرد که تقلید یا اقتباس اگر با تصرّف و از روى خردورزى باشد، شاید محملى داشته باشد؛ امّا سخن در اقتباسى است که بدون هیچ گونه محدودیتى صورت گیرد.
14. همو، فکر آزادى و مقدمه نهضت مشروطیت، ص 19و20.
15. همو، ایدئولوژى نهضت مشروطیت ایران، ج 1، ص 194.
16. همو، فکر دموکراسى اجتماعى در نهضت مشروطیت ایران، ص 169.
17. همان، ص 170.
18. این کتاب از دو بخش عمده تشیکل شده است: در بخش اوّل به فکر دموکراسى اجتماعى و مسائل دموکراسى، و ترقّى فکر دموکراسى اجتماعى پرداخته و در بخش دوم به افکار و آثار «رسول زاده» در جایگاه شاخصى مؤثر از این تفکّر اشاره شده است. بخش اوّل این کتاب را به صورت مبسوط تر در کتاب «ایدئولوژى نهضت مشروطیت ایران» مى توان مطالعه کرد.
19. همو، فکر دموکراسى اجتماعى در نهضت مشروطیت ایران، ص 3.
20. همان، ص 4.
21. همو، فکر دموکراسى اجتماعى در نهضت مشروطیت ایران، ص 4. آدمیت حتّى مشخّص نمى کند که نویسنده رساله اصول عمده مشروطیت چه کسى بوده است.
22. همان، ص 5.
23. همان، ص 6.
24. همان، ص 11.
25. همان، ص 12.
26. همان، ص 39.
27. همان، ص 45.
28. فریدون آدمیت: شورش بر امتیاز نامه رژى، ص 136.
29. همو، ایدئولوژى نهضت مشروطیت ایران، ص 35.
30. جنبش تنباکو را مى توان درآمدى بر جنبش مشروطه دانست. اگر در جنبش تنباکو، فلسفه سیاسى مکتوب خاصّى حکمرانى نمى کرد، رهبران راستین مشروطه (عالمان) در مشروطه این خلاء را با نگارش رسائل، کتاب ها و اعلامیه ها پر کردند که این امر حکایت از رشد اندیشه سیاسى در این دوره دارد. جهت آگاهى بیش تر از جنبش تنباکو، ر. ک: حسین آبادیان: اندیشه دینى و جنبش ضد رژى در ایران؛ حسن کربلایى اصفهانى: تاریخ دخانیه یا تاریخ تحریم تنباکو.
31. عبدالهادى حائرى: تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ص 15.
32. همان، ص 25و26.
33. ناظم الاسلام کرمانى: تاریخ بیدارى ایرانیان، بخش اول، ص 358.
34. مهدى ملک زاده: تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج 1، ص 359.
35. کریم طاهره زاده بهزاد: قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، ص 408.
36. ادوارد یاکوب پولاک: سفرنامه پولاک، «ایران و ایرانیان»، ص 225.
37. همان، ص 59.
38. فریدون آدمیت: ایدئولوژى نهضت مشروطیت ایران، ص 430.
39. همان، ص 430.
40. همان، ص 429و430.
41. همان، ص 228.
42. فریدون آدمیت: فکر دمکراسى اجتماعى در نهضت مشروطیت ایران، ص 3.
43. همان، ص 4.
44. ر. ک: همان، ص 6ـ11 و دیگر کتاب هاى نویسنده.
45. موسى نجفى: اندیشه دینى و سکولاریسم در حوزه معرفت سیاسى و غربشناسى، ص 94.
46. على ابوالحسنى (منذر): کارنامه شیخ فضل الله نورى، پرسش ها و پاسخ ها، ص 30.
47. همان.


منبع: / فصلنامه / آموزه / شماره 4 ۱۳۸۶/۱۱/۱۰
نویسنده : تقی صوفی نیارکی

نظر شما