نه همه مردان، نه همه زنان: قدرت شناسایی جنسیتی و ترجیحات مخارج اجتماعی در سوئد
این مقاله به بررسی رابطه بین قدرت شناسایی جنسیتی و ترجیحات مخارج اجتماعی در سوئد میپردازد. قدرت شناسایی جنسیتی، به عنوان محوریت عاطفی و روانشناختی جنسیت در مفهوم خود افراد، نشاندهنده میزان دلبستگی افراد به گروه جنسی خود است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که یک هویت جنسی قوی با ترجیحات مخارج اجتماعی برای مردان رابطه منفی دارد، اما برای زنان نه. به عبارت دیگر، مردانی که هویت جنسی قویتری دارند، کمتر از مردانی که هویت جنسی ضعیفتری دارند، از مخارج اجتماعی حمایت میکنند. این یافته با یافتههای مطالعات قبلی در سایر کشورها مطابقت دارد.
نویسندگان این مقاله این یافتهها را با تأثیر هنجارهای جنسیتی و تهدید مردانگی توضیح میدهند. هنجارهای جنسیتی سنتی، مردان را به عنوان نانآور خانواده و زنان را به عنوان خانهدار و مادر تعریف میکنند. در این چارچوب، مخارج اجتماعی میتواند به عنوان تهدیدی برای نقش سنتی مردان تلقی شود. مردانی که هویت جنسی قویتری دارند، بیشتر به این هنجارهای سنتی پایبند هستند و بنابراین کمتر از مخارج اجتماعی حمایت میکنند.
این یافتهها پیامدهای ساختاری و هنجاری سیاست اجتماعی را برای تفاوتهای جنسیتی در نگرش نسبت به دولت رفاه سوئد برجسته میکنند. سیاستهای اجتماعی که بر مخارج اجتماعی تأکید دارند، ممکن است با هنجارهای جنسیتی سنتی در تضاد باشند و بنابراین ممکن است با مقاومت مردان روبرو شوند.
در ادامه، به برخی از پیامدهای این یافتهها برای سیاست اجتماعی سوئد اشاره میکنیم:
سیاستگذاران باید از تأثیر احتمالی هنجارهای جنسیتی بر ترجیحات مخارج اجتماعی آگاه باشند.
سیاستهای اجتماعی باید به گونهای طراحی شوند که هنجارهای جنسیتی سنتی را به چالش بکشند و از مشارکت برابر مردان و زنان در جامعه حمایت کنند.
سیاستگذاران باید تلاش کنند تا آگاهی عمومی در مورد تأثیر هنجارهای جنسیتی بر نگرشها نسبت به دولت رفاه را افزایش دهند.
در نهایت، این مطالعه نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی در نگرشها نسبت به دولت رفاه تنها به عوامل اقتصادی و هنجاری مربوط نمیشود، بلکه عوامل اجتماعی و روانشناختی نیز نقش مهمی ایفا میکنند.
نظر شما