موضوع : پژوهش | مقاله

مشخصه تواضع علمی در انسان‌های عاقل و خردورز


متجلی شدن جلوه‌های مختلف "عقل" در انسان موجب پرورش عناصر "عاقل و خردورز" می‌گردد و چنین افرادی بسیار عمیق و اندیشیده در امور مختلف نظر می‌گسترندو بسیار دقیق و سنجیده به رفتار و عمل می‌پردازند.
همان گونه که "عقل" دارای ابعاد و جنبه‌های گوناگون و حاضر در همه عرصه‌های حیات می‌باشد، "عاقل" نیز در امور مختلف به خردورزی روی می‌آورد و در همه صحنه‌های زندگی در ابعاد فردی، فکری، اجتماعی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و سیاسی حضور دارد و فعال و کوشا می‌باشد.
به دیگر سخن، وقتی سخن از "عقل" و "عاقل" به میان می‌آوریم، نه مقصود حضور یکسویه عقلانیت، که حضور همه سویه آن مورد نظر است، و نه معتقد به فعالیت خردورزان در امور محدود در یک موضوع و یک عرصه، که معتقد به تلاش و کوشایی آنان در موضوعات گوناگون و عرصه‌های مختلف می‌باشیم. (1)
با نظر به این واقعیت غیر قابل انکار درباره گستردگی جنبه‌ها و جلوه‌های حضور و نقش آفرینی عقل و عاقل، اینک به موضوعی از میان موضوعات حضور عقلانیت و فعالیت عاقلان می‌پردازیم و آن، امور "فکری" است.
بی‌تردید امور فکری نیز خود دارای جنبه‌ها و موضوعات متعدد است که از آن میان، اندیشه‌ورزی و ارائه دیدگاه‌ها و نظرات درباره مسائل مختلف و در رشته‌های علوم و دانش‌های گوناگون است.
در کلامی ژرف از حضرت علی (ع) آمده است:
"العاقل من اتهم رأیه و لم یثق بکل ما تسول له نفسه"
"عاقل کسی است که رأی و نظر خود را متهم می‌کند، و به آنچه نفس او برایش آرایش می‌دهد، اعتماد نمی‌کند. "(2)
این روایت به یکی از مصادیق اندیشه‌ورزی در حوزه فعالیت‌های فکری، علمی، اقتصادی و سیاسی اشاره دارد. در این عرصه‌ها که به طور طبیعی باید طرح‌های مبتنی بر تحقیق و کنکاش و منتهی به نظرات بدیع به برنامه‌ریزی در آید و سپس به حیطه عمل وارد گردد تا آثار آن در جامعه و کشور ظاهر شود و مشکلات گوناگون را رفع و موانع موجود را برطرف کند، اصطکاک اندیشه‌ها و تبادل افکار و پرهیز از تنگ نظری یک ضرورت بزرگ می‌باشد و همه کسانی که در چرخه این فعالیت‌ها و اندیشه ورزی‌ها قرار می‌گیرند باید به این مهم اهتمام ورزند. زیرا اگر از این ضرورت غفلت کنند و نقش و اهمیت لازم را برای آن قائل نشوند، هرگز تبادل افکار به ظهور و عینیت در نمی‌آید و در نتیجه اندیشه‌ها و نظرات ارزشمند و مفید به بهره‌وری نمی‌رسند و به جامعه و کشور زیان وارد می‌شود.
یکی از موانع بزرگ بر سرراه تضارب و تبادل افکار این است که برخی از افراد به خود شیفتگی علمی مبتلا می‌شوند و اندیشه و نظر خود را از دیگران برتر و بالاتر می‌پندارند. این حالت با "عقل و خرد" در تناقی قرار دارد و با سیره و روش "عاقلان و خردورزان" در تعارض می‌باشد. زیرا "عقل" که نیروی راهیاب و راهنما می‌باشد و آنچه مطابق با حقیقت است را می‌نمایاند، هر نوع غرور و خودبینی علمی را نفی می‌کند.
عقل حقیقت یاب بر این "اصل" تکیه دارد که هیچ گاه هیچ انسانی نباید با حالت مطلق گرایی به نظر و دیدگاه خود پای بفشرد و تفکر خود را برتر از دیگران بداند، زیرا در تفکرات و نظرات گوناگون احتمال استحکام و اتقان فزون‌تر وجود دارد، بنابراین چه جای اصرار است که کسی بر مستحکم و برتر بودن فکر و نظر خود نسبت به دیگران اعتقاد پیدا کند؟!
بر مبنای این راهنمایی از جانب عقل و خرد، انسان باید در عرصه فعالیت‌ها و مدیریت‌های گوناگون هیچ گاه دیدگاه خود را برتر از دیگران نپندارد، و همان گونه که حضرت علی(ع) فرمود همواره نظر خود را متهم نماید، یعنی با تواضع علمی خاص، این احتمال را بدهد که در میان دیدگاه‌ها و تفکرات مختلف، دیدگاه‌هایی هستند که برتر می‌باشند و در این صورت اگر او به خود شیفتگی علمی دچار نشود و بر میدان‌داری فکر و نظر خود اصرار نورزد، این تفکرات و دیدگاه‌ها مجال حضور می‌یابند و به شناسایی و بهره‌برداری می‌رسند.
آنچه در بخش دوم این روایت عمیق نهفته است، در یک بیان کلی و ناظر بر همه موضوعات و فعالیت‌ها و مدیریت‌ها، اعلام می‌کند که انسان عاقل بر آنچه نفس او در دیده و دلش آرایش می‌دهد، اعتماد نمی‌کند. یعنی همه انسان‌ها در معرض تحریکات و فعالیت‌های مخرب نفس می‌باشند و این نفس وسوسه‌گر است که دیدگاه افرادی را که دارای ضعف و کاستی می‌باشد در ذهن و دل آنان، بی‌عیب و نقص جلوه می‌دهد و به این ترتیب باعث می‌شود که این افراد همواره تفکر و اندیشه خود را بی‌خطا و اشتباه بدانند. نتیجه این باور آمیخته با وسوسه و هوای نفس این است که هر کس در هر جا و در هر عرصه از فعالیت‌های فکری و علمی، مالی و اقتصادی، فرهنگی و هنری، و سیاسی و حکومتی، هر طرحی را که دیگران از سر دلسوزی و برای رفع خطا و بهبود امور ارائه می‌دهند، نمی‌پذیرد، و نیز هر نقد و نظر اصلاحی از جانب دیگران را نفی می‌کند و از این بدتر آنها را سرکوب و منزوی می‌سازد و بر مطلق و بی‌عیب و نقص بودن اندیشه و نظر خویش اصرار می‌ورزد.
چنان که مسئولان، مدیران، برنامه‌ریزان و دولتمردان، به شیوه انسان‌هایی که در سطح بالایی از عقلانیت و خردورزی قرار دارند توجه کافی روا دارند و همچون این عاقلان وارسته از هوای نفس، نظر و دیدگاه خود را متهم سازند و از غرور علمی اجتناب ورزند و با احتمال این که نظرات و طرح‌ها و اندیشه‌های ارزشمند و والا در هر علم و دانش و تخصص وجود دارد و باید از آنها بهره‌برداری شود و راه تبادل افکار و مشاوره‌های علمی را باز و گشوده گذاشت، هم مواجهات مبتنی بر بداخلاقی‌ها و اختلاف انگیزی‌ها و تخریب‌ها رو به کاهش می‌رود و هم عرصه‌های مدیریت کلان به رشد و پویایی بیشتر در می‌آیند و به همان میزان مشکلات جامعه و کشور مرتفع می‌شود.
این نکته ژرف را نیز اضافه می‌کنیم که کلام گهربار حضرت علی(ع) که می‌فرماید: "عاقل کسی است که رأی و نظر خود را متهم می‌کند و به آنچه نفس او برایش آرایش می‌دهد اعتماد نمی‌کند. "، علاوه بر بسترسازی برای تضارب و تبادل افکار با رها کردن خودشیفتگی علمی و پذیرش احتمال خطای دیدگاه و نظر خود، درس بزرگی از اخلاق علمی در موضوعات دیگر، و نیز درسی برای اخلاق عملی در جلوه‌های مختلف می‌باشد و در مجموع به انسان این پیام عمیق را منتقل می‌کند که باید نفس را در جنبه‌های گوناگون و در عرصه‌ها و فعالیت‌های فکری، علمی، فرهنگی، اخلاقی، تربیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی مهار کرد و به تزکیه در آورد و به تقوا و تقرب نائل آمد تا همه تلاش‌ها و فعالیت‌ها در تمام سطوح و برای همه افراد به ویژه زمامداران و دولتمردان، با انگیزه سالم و به قصد قربت و در اوج اخلاص انجام گیرد، که اگر چنین شود، خویشتن گرایی و خودبینی و احساس برتری نسبت به دیگران در هیچ صحنه از صحنه‌های حیات فردی و هیچ عرصه از عرصه‌های حیات جمعی به ظهور و آسیب رسانی در نخواهد آمد.

پاورقی:
1 - در متون فرهنگی اسلام به حضور همه سویه و نقش آفرینی‌های گوناگون "عقل" در جنبه‌ها و ابعاد مختلف حیات بشر تأکید و تصریح می‌شود. برخی از این ابعاد و جلوه‌های حضور و فعالیت عقل و خرد عبارتند از: یاری رسانی به انسان برای عبور از نادانی و نیل به دانایی، درک و فهم حوادث و رخداد‌ها و پند و عبرت گیری از آنها، نمایاندن راه هدایت از ضلالت، قرار دادن هر چیز در جایگاه خود، تجربه اندوزی در موضوعات مختلف، غلبه بر طبیعت بد و غرایز تند و افراطی، مساعدت انسان برای سیطره یافتن بر سرکشی‌ها و فسادگرایی‌های نفسانیت فردی و گروهی، راهنمایی کردن برای دست یابی آدمی به خیر و سعادت در شئون حیات دنیوی و اخروی، اندیشه ورزی و نقد و تحلیل و بررسی...
2 - غررالحکم، تنظیم موضوعی، ج 2، ص 143، باب العقل، روایت 56

 


منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۸۹/۱۲/۱۷

نظر شما