پیوند هنر و سیاست
روزنامه شرق، شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲ - ۱۷ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۱۰ ژانویه ۲۰۰۴
ترجمه محمود اسماعیل نیا : ماریو بارگاس یوسا را عموماً یکی از رمان نویسان بزرگ جهان می دانند، ولی او از آن دسته «لیبرال های افراطی» هم هست که همواره در باب فضایل اقتصاد بازار آزاد داد سخن می دهد. با آن که این دیدگاه در اکثر کشورهای آمریکای لاتین بی ارج شده و اخیراً نیز در بولیوی مایه کشمکش های منتهی به سرنگونی رئیس جمهور گونزالو سانچز دِ لوزادا گشته، ولی این نویسنده پرویی برنده جوایز متعدد، تأکید دارد که آزادی اقتصادی و سیاسی باید دوشادوش هم پیش روند. ماریو بارگاس یوسای ۶۷ ساله، موقتاً ساکن واشنگتن است و به عنوان نویسنده مقیم در ترم پاییزه دانشگاه جورج تاون حضور یافت.جدیدترین کتاب او، «جاده بهشت»، رمانی است درباره زندگی پاول گائوگین نقاش پساامپرسیونیست فرانسوی و فلورا تریستان مادربزرگ فمینیست نیمه پرویی او، که به زبان انگلیسی در ماه نوامبر ۲۰۰۳ منتشر شد. بارگاس یوسا در گفت وگو با جوزف کنتره راس خبرنگار نیوزویک درباره دموکراسی، فیدل کاسترو و وضعیت آزادی های مدنی در دوره جورج دبلیو بوش سخن گفته است.
- آمریکای لاتین شاهد واکنش شدید علیه سیاست های اقتصادی نئولیبرالی است. چرا شما هنوز از این سیاست ها حمایت می کنید؟
این سیاست ها، اگر درست اجرا شوند، کاملاً کارساز خواهند بود. شیلی مورد ویژه ای است؛ کشوری که در حال رشد و ایجاد فرصت های جدید است. ولی این اتفاق در سایر کشورهای آمریکای لاتین رخ نداده است. شما نمی توانید سیاست های آلبرتو فوجیموری (رئیس جمهور سابق پرو) یا کارلوس منم در آرژانتین را سیاست های لیبرال بنامید. آنها شرکت های دولتی را خصوصی کردند تا تحویل دوستانشان بدهند و جیب آنها را پر کنند.
- ولی السالوادور ۱۵ سال پیش به مدل تجارت آزاد روی آورد و هنوز تعداد زیادی از مردمش برای یافتن کار به آمریکا می روند.
منافع اصلاحات همیشه به همان سرعتی که افراد مایلند، پدید نمی آید. اصلاحات که عصای جادویی نیست.
- شما از ریاست جمهوری آلخاندرو تولدو حمایت کردید، ولی میزان محبوبیت او در پرو، از زمان بر سر کار آمدنش در دو سال پیش تنزل کرده است. آیا هنوز از او پشتیبانی می کنید؟
بله من دوست او هستم و از دولتش حمایت می کنم، هر چند به خاطر برخی از امور انتقاداتی هم به او دارم. ما پرویی ها باید ممنون تولدو باشیم؛ چرا که او نقش مهمی در سرنگونی رژیم فوجیموری داشت. از همان ابتدا به او حملات شدیدی شد که کمتر رئیس جمهوری در پرو، با آن مواجه شده بود. پرویی هایی هستند که صرفاً با ایده داشتن فردی بومی به عنوان رئیس جمهور، موافق نیستند و این به باور من ظلم بزرگی است.
- رمان پر آوازه شما «سُورِ بُز» به حال و هوای نظام دیکتاتوری رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن می پردازد. آیا هرگز به فکر نوشتن رمانی درباره پرو در دوره فوجیموری افتاده اید؟
حقیقتاً خیر. من در مورد نظام های دیکتاتوری زیاد نوشته ام، انگار که سخن از همان گنداب کهنه است فقط با اسامی و اماکن متفاوت .
- برخی محافل از شما به خاطر قطع رابطه آشکارتان با فیدل کاسترو در سال های بسیار پیش، صریحاً انتقاد کرده اند؛ ولی در ماه های اخیر تعداد زیادی از نویسندگان و هنرمندان آمریکای لاتین، رژیم کوبا را به خاطر سرکوب مداوم مخالفانش محکوم کرده اند. آیا احساس می کنید که تبرئه شده اید؟
مایه دلگرمی است که ببینیم افرادی که از رژیم کاسترو به هر بهایی دفاع می کردند، سرانجام شروع به نقد آن کرده اند. بسیار دشوار است از رژیمی دفاع کنیم که مردم را اعدام می کند و مرتکب چنین سوءرفتارهای هولناکی می شود؛ مگر اینکه انسان یک فرقه گرای جزم اندیش کور باشد.
- شما در مورد آزادی های مدنی و فضای سیاسی آمریکایی پس از ۱۱ سپتامبر نیز اظهار نگرانی کرده اید.
بله، برای مبارزه با تروریسم محدودیت هایی را بر آزادی های مدنی وضع کرده اند. ولی آمریکا نباید اسیر این مغالطه گردد که محدود کردن آزادی، امنیت بیشتری به بار خواهد آورد. برعکس، این همان اشتباه بسیار مهمی است که ما بهای گزافی را بابت آن در آمریکای لاتین، به واسطه رژیم های متعدد دیکتاتوری پرداخته ایم. برای دفاع از آزادی چیزی بهتر از به کار بستن آزادی نیست.
- شما در کابینه بوش، چه کسی را بیشتر مسئول این اقدامات می دانید؟
منظور من، بیش از همه، جان اشکرافت، دادستان کل است. او بیشتر شبیه رهبران مذهبی است تا کسی که مسئولیت تحکیم قانون کشور را داشته باشد. عنصری مذهبی در او هست. وقتی به حرف های او گوش می دهم، انگار به سخنان یکی از امام جماعت های بغداد گوش داده ام.
- شما پس از شکستتان از فوجیموری در انتخابات ریاست جمهوری پرو در سال ۱۹۹۰، عهد کردید که دیگر گرد مناصب سیاسی نگردید. آیا هرگز وسوسه نشده اید که به دنیای سیاست بازگردید؟
به هیچ وجه. من به عنوان نویسنده درگیر در سیاست هستم و در مورد مسائل جاری می نویسم و در مباحثات عام سیاسی شرکت می کنم. ولی به عنوان سیاستمدار حرفه ای، خیر قربان.
- آیا با وجود چنین چشم انداز سیاسی ناخوشایندی در پرو و کل منطقه، باز هم بر سر حرف خود هستید؟
البته صحنه کاملاً هم ناخوشایند نیست. ما الان دموکراسی داریم و از یکی از فاسدترین رژیم های دیکتاتوری در تاریخ مان فراز آمده ایم. وضعیت بد اقتصادی هم به خاطر شرایط نامطلوب بین المللی و فساد گسترده است. ولی با وجود همه اینها، دموکراسی حفظ شده و هیچ گاه رژیم های دیکتاتوری ما این قدر کم تعداد نبوده است. در مورد آمریکای لاتین نباید خیلی بدبین بود.
منبع: نیوزویک (۳ نوامبر ۲۰۰۲)
نظر شما