ساعت نزدیک 3 بامداد چهارشنبه 8 نوامبر است. یکی از طولانی ترین شبهای زندگی «جرجی» و «ال»! از میان دهها زنگ تلفن، این آخری که از همه کوتاهتر نیز بود، نوید بخش پایان شب طولانی است.
- «انتخاب شما را به ریاست جمهوری آمریکا تبریک می گویم».
- «متشکرم، شما رقیب فوق العاده ای بودید. می دانم که لحظات سختی برای شما و خانواده تان است...».
ولی ... حدود یک ربع بعد، زنگ تلفن جرج بوش دوباره به صدا درآمد: «آقای بوش! من به شما اعلام می کنم که قبول پیروزیتان را پس می گیرم!».

زندگی:
«جرج واکر بوش» ملقب به «بوش جونیور» در سال 1946م. هنگامی به دنیا آمد که جرج بوش پدر دانشجوی سال آخر رشته حقوق در دانشگاه «ییل» بود. اما پدر پس از فارغ التحصیلی ترجیح می دهد به جای پیشه ساختن حرفه وکالت، به همراه همسر و پسر دوساله اش به تگزاس مهاجرت کرده و در چاههای نفت غرب این ایالت سرمایه گذاری کند.
جرجی کوچک پسری بازیگوش، شیطان و تندخو به نظر می رسید که بزرگترین علاقه اش جمع آوری کارت ها و پوسترهای بازیکنان بیس بال بود. با وجود کارنامه تحصیلی بسیار بد، سرانجام موفق می شود به دانشگاه ییل راه یابد. اما پسر با نمرات افتضاح خود نمی تواند راه پدر را در این دانشگاه ادامه دهد. جرجی به جای رفتن به کلاس های درس، بیشتر اوقات خود را به تفریح در کافه ها و کلوب های اطراف می گذراند. از اینجا اعتیاد به مشروب آغاز می گردد؛ که بیست سال او را تبدیل به یک فرد الکلیک کرده بود.
با پایان دوران سربازی در سال 1973م. با کمک پدر آپارتمانی در یک نقطه اشرافی شهر تگزاس اجاره کرده، دوره ای را آغاز می کند که خود در خاطراتش از آن «سالهای دربدری» یاد می کند. در آستانه سی سالگی، تصمیم می گیرد که کاری جدی آغاز کند و لذا همانند پدر به اکتشاف نفت می پردازد.
در ژوئیه سال 1977م. در انتخابات مجلس نمایندگان شکست می خورد، اما با دختری به نام «لورا ولش» آشنا می شود و پس از چند ماه با او ازدواج می کند. جرجی این ازدواج را بهترین تصمیم عمرش می داند. با کاهش قیمت هر بشکه نفت تگزاس از 37 دلار به 9 دلار شرکت خصوصی وی ورشکست می شود و مجددا الکل همدم صمیمی وی می گردد.
در ژوئیه سال 1986م. یکی از مهمترین وقایع زندگی وی به وقوع می پیوندد و جرجی به دنبال مذاکره ای با یک کشیش پروتستان، برای همیشه الکل را کنار می گذارد و از این پس برای مدتی به طور مرتب در کلاسهای آموزش انجیل شرکت می کند. در حقیقت از این تاریخ، کاندیدای ریاست جمهوری حزب جمهوری خواه تبدیل به انسانی بالغ می گردد و برای اولین بار به طور جدی به زندگی عشق می ورزد.
پس از گذشت سالها و در زمانی که جرج بوش پدر ناچار است دومین دوره ریاست جمهوری را به کلینتون واگذار نماید، بوش پسر در دالاس موفق می شود رقیب دموکراتش را شکست داده و فرماندار تگزاس گردد و چهار سال بعد هم موفق به کسب دوباره این عنوان می گردد.
سرانجام حزب جمهوری خواه در تلاش برای یافتن کاندیدای مناسب در سال 2000، موفق به متقاعد کردن فرماندار تگزاس می شود.

انتخابات!
انتخابات اخیر امریکا با بیش از 3 میلیارد دلار هزینه، پرخرج ترین انتخابات تاریخ ایالات متحده بود و حتی رکورد چهار سال قبل، یعنی 2/2 میلیارد دلار را هم پشت سر گذاشت.
تا پیش از شمرده شدن آرای فلوریدا و چند ایالت کوچک دیگر، جرج بوش 246 و ال گور 242 کارت انتخاباتی جمع کرده بودند. اگر بوش می توانست 25 کارت انتخاباتی ایالت فلوریدا را کسب کند، آرای ایالتهای دیگر مهم نبود زیرا کارتهای انتخاباتی او به 271 می رسید و برنده انتخابات می شد.
ساعت 3 بامداد چهارشنبه 8 نوامبر، آرای ایالت فلوریدا اعلام گردید. جرج بوش با اختلاف چند صد رای، از 5/6 میلیون رای ایالت فلوریدا، موفق می شود 25 کارت انتخاباتی را مال خود کند. اما این شروع ماجراست؛ زیرا گور طبق قانون ایالت فلوریدا، به دلیل اینکه اختلاف آرا کمتر از 5/0 درصد مجموع کل آراست، حق دارد تقاضای شمارش مجدد آرا را مطرح سازد.

آغاز بحران:
در صبح روز چهارشنبه 8 نوامبر مردم آمریکا در حالی از خواب برمی خیزند که برخلاف انتظارشان، اولین رئیس جمهور هزاره سوم میلادی مشخص نشده است. بهت و حیرت تمامی کشور را فراگرفته است. بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت، در آستانه سفر به ویتنام، دچار احساساتی متناقض است. کشوری که ادعای رهبری جهان را دارد و درس دموکراسی به جهان می دهد، با بحران بی سابقه ای مواجه شده است.
متعاقب اعتراض گور به نتایج آرا در ایالت فلوریدا، بوش هم ساکت ننشسته و نتایج ایالاتی که گور با اختلاف کمی پیشی گرفته را زیر سؤال می برد. اما در غروب همان چهارشنبه، تنها تقاضا برای دو ایالت مورد قبول قرار می گیرد: فلوریدا با 25 کارت و نیو مکزیکو با 5 کارت. در اولی احتمال تقلب می رود، زیرا فرماندار این ایالت «جان بوش» برادر جرج بوش است و در دومی احتمال اشتباه، زیرا کامپیوترهای شمارنده دچار نقص فنی شده بودند!

ایالت فلوریدا:
تا این لحظه، گور 262 و بوش 246 کارت انتخاباتی جمع کرده اند و هرکدام که 5 کارت انتخاباتی نیومکزیکو را کسب کنند باز هم به حد نصاب 270 نخواهند رسید و لذا بر مبنای سیستم انتخاباتی پوسیده، آرای نیومکزیکو به دست فراموشی سپرده می شود و این در حالی است که گور، در مجموع 200000 رای بیش از بوش دارد.
نتایج شمارش آرای فلوریدا که مورد اعتراض قرار گرفت، چنین بوده است: از مجموع 5/6 میلیون رای فلوریدایی، جرج بوش 872/911/2 و گور 942/910/2 رای به دست آورده اند. یعنی بوش با اختلاف 930 رای برنده انتخابات در فلوریدا شده بود و کلیه کارتهای این ایالت را مال خود ساخته و بدین ترتیب رئیس جمهور امریکا گردیده بود!
در غروب همان چهارشنبه 8 نوامبر که تصمیم بازشماری آرا اعلام می گردد، صحبت اصلی بر سر این است که بازشماری دستی تمام آرا کاری دشوار و غیرضروری است. لذا بنابر تصمیم «کاترین هریس» وزیر امور ایالتی فلوریدا، از مجموع 67 حوزه انتخاباتی فلوریدا، شمارش در سه حوزه که دموکراتها در آن حائز اکثریت هستند باید آغاز شود. مهمترین این حوزه ها «پالم بیچ» است.
با اینکه بازشماری آرای این حوزه دشوار بود، اما سرانجام باعث شد آرای گور 643 و آرای بوش 327 عدد افزایش یابد. فرسودگی ماشین های شمارش آرا باعث شده بود که این دستگاهها نتوانند نتایج دقیقی ارائه دهند. در حقیقت با بازشماری دستی، حدود 19 هزار برگه مخدوش اعلام شد و 10 هزار برگه بدون نام شناخته شد. از طرفی 3400 رای هم به نام «بوکانان» کاندیدای مستقل پیدا شد که باعث تعجب همگان شده بود، زیرا او هیچ گونه طرفداری در این مناطق نداشت. به نظر می رسد بسیاری از کهنسالان، قربانی سیستم «Butterfly Ballot»، که برای رفاه افراد کهنسال قرار داده شده بود، گردیدند و با نیت دادن رای به گور، خانه مربوط به بوکانان را سوراخ می کردند!
برای گور بسیار دشوار بود که تنها به خاطر 538 رای، در ایالتی که فرماندار آن «جان بوش»، برادر رقیب وی یعنی «جرج والکر بوش» است، و به همت کاترین هریس جمهوری خواه، پست ریاست جمهوری را واگذار کند.

مدیرت بحران!
بر طبق قانون اساسی فدرال، در «اولین دوشنبه پس از دومین چهارشنبه ماه دسامبر»، باید کالج های انتخاباتی تشکیل شوند تا رئیس جمهور را به طور قطعی تعیین کنند. کالج های انتخاباتی این دوره از انتخابات ریاست جمهوری می بایست در روز دوشنبه 18 دسامبر نام رئیس جمهور آمریکا را اعلام نمایند. بنابراین دعواهای قضایی باید تا قبل از این تاریخ خاتمه می پذیرفت تا کالج ها بتوانند تشکیل شوند! حال اگر ایالت فلوریدا نمی توانست تکلیف 25 کارت خود را تعیین نماید، کالج انتخاباتی این ایالت تشکیل نشده و از آرای این ایالت صرفنظر می شد. اما با بطلان انتخابات فلوریدا، هیچ کدام از طرفین دارای 270 کارت نمی شدند و لذا بحرانی جدید آغاز می شد. لذا تکلیف انتخابات فلوریدا می بایست هرچه سریعتر مشخص گردد تا رئیس جمهور ایالات متحده تعیین شود.
پس از درگیری های بیشمار، و ارائه شکایات بسیار مبنی بر تقاضاهای شمارش مجدد از سوی طرفین دعوا که شمار آنها به 45 مورد رسید، دیوان عالی ایالات متحده، که بالاترین مرجع قضایی این کشور است، رای دیوان عالی فلوریدا مبنی بر شمارش مجدد را رد کرد، اما تصمیم گیری مجدد را به عهده همین دادگاه واگذار نمود.
دیوان عالی فلوریدا در تاریخ 8 دسامبر، یعنی 10 روز مانده به موعد مقرر، دستور بازشماری دستی حدود 45 هزار رای مورد نزاع را صادر کرد. همچنین در مقابل شگفتی محافل سیاسی، 383 رای به گور اضافه کرد و با این حساب اختلاف آرا به 154 کاهش یافت. اما در این شرایط افکار عمومی آمریکا خواستار دور زدن دموکراتها و خاتمه یافتن بحران می باشد. دلیل این مطلب هم آن است که آنها واقعا خسته شده اند!
در این شرایط دیوان عالی ایالات متحده به دیوان عالی فلوریدا هشدار می دهد که تنها تا 12 دسامبر برای تصمیم گیری فرصت دارد و کالج های انتخاباتی باید در تاریخ 18 دسامبر تشکیل شوند. اما دیوان عالی ایالت فلوریدا کاملا مستاصل گشته و در برابر این بحران و این همه شکایت نمی داند چه کند!
سرانجام در غروب سه شنبه، 12 دسامبر، دیوان عالی ایالات متحده دستور توقف هرگونه بازشماری آرا در ایالت فلوریدا را داده و راه را برای ریاست جمهوری بوش، می گشاید. این بدان معنی است که نتیجه اعلام شده به وسیله کاترین هریس مبنی بر اینکه «بوش با اختلاف 537 رای برنده است»، مورد تایید دیوان عالی امریکاست.
در قسمتی از این حکم آمده است: «با توجه به تاریخ 12 دسامبر ... فرصتی برای بازشماری دستی آرا وجود ندارد ... ، ما حکم دیوان عالی فلوریدا مبنی بر بازشماری آرا را لغو می کنیم».
سرانجام دیوان عالی فدرال با لحاظ نمودن مصلحت نظام، بازشماری را متوقف کرد و رئیس جمهور امریکا به جای صندوقهای رای، به وسیله حکم دیوان عالی فدرال انتخاب شد.

منبع:
دکتر سید محمد طباطبایی، سیاست و انتخابات در ایالات متحده امریکا، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381

منبع: / سایت / بی عنوان ۱۳۸۲/۰۳/۰۸