موضوع : پژوهش | مقاله

آفریقای مسلمان از آفریقای مسیحی جدا می‌شود


خطر تجزیه پهناورترین کشور اسلامی را تهدید می‌کند. قرار است در اوایل ماه ژانویه سال 2011 براساس معاهده صلح سال 2005 که در زمان بوش پسر منعقد شد برای استقلال جنوب سودان یک همه پرسی برگزار شود. اگرچه آمریکایی‌ها به شدت پیگیر برگزاری این همه پرسی هستند و باراک اوباما حتی گفته در صورتی که این همه پرسی به عقب بیفتد جان میلیون‌ها نفر به خطر می‌افتد اما برخی از مقامات دولت مرکزی سودان می‌گویند شرایط برای برگزاری همه پرسی مهیا نیست. به گفت‌وگویی در این باره با سید یوسف سنایی توجه کنید:


● در چند ماه آینده سودان مواجه با مهم‌ترین اتفاق سیاسی خود یعنی همه پرسی استقلال یا وحدت جنوب است. در این بین دولت سودان در چند ماه گذشته کوشیده تا با رایزنی‌هایی این اتفاق را به تاخیر بیندازد و اخیرا نیز وزیر دفاع این کشور خواستار تعویق همه‌پرسی جنوب شد. به نظر شما دلایل دولت سودان برای تعویق این همه پرسی چیست؟
دولت خارطوم معتقد است که بسیاری از بند‌های توافقنامه صلح نیواشا که بین دولت و شورشیان جنوب سودان در سال 2005 منعقد شده است هنوز تحقق نیافته است و مهم‌ترین آن هم مسئله قلمرو سرزمینی جنوب و در واقع مرز جنوب از بقیه سودان است و این مرز‌ها دقیقا مشخص نشده است. به‌ویژه آنکه بسیاری از منابع نفتی سودان نیز در این مرزهای نامشخص قرار دارد که اگر این مرزها تعیین نشود حتی بعد از همه پرسی اگر منجر به جدایی جنوب از سودان شود می‌تواند منجر به مناقشه شود و هر کدام به آن تعرض کنند. بنابراین دلیل دولت سودان بسیار محکم است و باید قبل از همه پرسی این مرز‌ها در کنار حوزه و گستره انجام همه پرسی مشخص شود تا بعد از جدایی احتمالی مناقشه‌ای به‌وجود نیاید. از سوی دیگر مداخله کشور‌های خارجی به‌ویژه آمریکا و بریتانیا در امور داخلی سودان دلیل دیگری است که دولت مرکزی را متقاعد و مجاب کرده است که شرایط موجود شرایط مناسب وعادلانه‌ای برای همه پرسی نیست که این خود ناقض معاهده صلح نیواشا تلقی می‌شود یعنی با دخالت استعمارگران خارجی شرایط برگزاری رفراندم آزاد مخدوش شده است. حتی مستندات محکمی مبنی بر فروش سلاح و مهمات به جنوبی‌ها وجود دارد که مورد اعتراض دولت مرکزی است.

● در چند سال گذشته به نظر می‌رسید آمریکا حداقل در بیانیه‌ها به وحدت سودان نظر داشت اما اکنون به نظر می‌رسد واشنگتن بیشتر مایل به جدایی جنوب سودان باشد. از نگاه شما دلایل این امر چیست؟
آرمان دولت آمریکا در واقع سودان یکپارچه وابسته به ایالات متحده است وتصورش این بود که می‌تواند شرایطی را ایجاد کند که در این کشور گسترده که به تنهایی معادل یک چهارم خاک ایالات متحده است دولتی وابسته به آمریکا مستقر کند اما دیدگاه عمر البشیر و حزب وی از یک سو و از سوی دیگر دیدگاه مردم سودان که استعمار‌ستیز هستند آمریکا را از این نقشه‌اش مایوس و ناامید کرد. در این بین آمریکا کوشید عمرالبشیر را تخریب کند، اپوزیسیون دولت خارطوم را وارد صحنه کند و ذائقه مردم سودان به سمت ایجاد دولتی در سودان که منافع آمریکا را برآورده کند را تغییر دهد که موفق نشدند. بنابر این استراتژی خود را یک پله پایین‌تر آوردند و الان معتقدند با جدایی جنوب سودان می‌توانند جنوب سودان را به پایگاهی مطمئن برای استقرار و منافع خود قرار دهند. در این بین هم با توجه به وجود عمده منابع نفتی کشف شده در این منطقه (البته آمریکا معتقد است کل سودان مانند یک تخته سنگ شناور بر نفت است ) طبیعی است که آمریکا با تغییر سیاست به دنبال منافع خود در منطقه جنوب حداقل در شرایط موجود است تا از آن جا به پیگیری سیاست‌های بعدی خود بپردازد.

● خیلی از کشور‌ها از جمله کشور‌های عربی مثل مصر و لیبی معتقدند جدایی جنوب سودان به نوعی می‌تواند تسری این روند به سایر مناطق همچون نیجریه باشد. در این بین جدایی جنوب تا چه اندازه‌ای می‌تواند بر بحران‌هایی همچون دارفور در داخل سودان تاثیر داشته باشد و سودان را با ناامنی بیشتری همراه کند؟
من فکر می‌کنم حتی اگر نتیجه همه پرسی به جدایی جنوب سودان منجر شود این امر به سایر منا‌طق سودان از جمله دارفور تسری نخواهد یافت چرا که دارفور شرایط ویژه خود را دارد و منطقه جنوب شرایط ژئو‌پلتیکی ومنابع طبیعی خاص خود را دارد. اگر به نقشه آفریقا نگاه کنیم خط فرضی مرزی جنوب و شمال سودان از شرق به غرب آفریقا اگر امتداد یابد می‌بینیم که در واقع شمال مسلمان نشین قاره آفریقا را از جنوب مسیحی‌نشین قاره آفریقا جدا می‌کند این رویای دیرینه اسرائیلی‌ها از 5 دهه گذشته بوده و به دنبال آن هستند. این خط فرضی جدا از اینکه سودان را دونیم می‌کند کنگوی کینشازا را نیز به دو قسمت تقسیم کرده و نیجریه را نیز تجزیه می‌کند. به این ترتیب دنیای مسیحیت را از دنیای اسلام جدا می‌کند. گذشته از آن باید گفت که جدایی دارفور چنین منافعی برای جهان سلطه. به نظر من جدایی جنوب به منزله آن نیست که باعث شود بخش‌های دیگری درسودان داعیه جدایی داشته باشند. اما برای دیگر مناطق آفریقا که آنها نیز کم و بیش دارای چنین خصوصیت‌هایی هستند وسابقه درگیری‌هایی طولانی را یدک می‌کشند این خطر وجود دارد و من این خطر را برای کنگوی کینشازا با توجه به وسعت آن و همجواریش با روآندا و بروندی و مشکل سرزمینی آنها برای کنگو بیشترمی‌بینم. در این حال ممکن است کشوری نظیر نیجریه را نیز در بر بگیرد که در آن زمان خطری که کشورهای عربی آن را احساس می‌کنند به صورت حادی خود را نشان خواهد داد.

● در یک ماه اخیر بسیاری بر خطر شروع جنگ بین شمال و جنوب در صورت عدم تفاهم دولت‌های شمال وجنوب هشدار داده‌اند و برخی منطقه نفتی ابیه را هم سرمنشأ جنگی دوباره می‌دانند. به نظر شما تا چه حدی می‌توان عدم تفاهم در چند ماه آینده را زمینه ساز جنگی تازه بین دو منطقه تصور کرد؟
من بعید می‌دانم دولت عمرالبشیر و جنوب این اشتباه بزرگ را دوباره مرتکب شوند چرا که جنگ نسخه‌ای شفابخش برای حل بحران نیست یعنی از ترس جدایی جنوب دولت به جنگ بپردازد. این همانند از ترس مرگ، خودکشی کردن است و جنگ مشکلی را حل نمی‌کند چرا که عده زیادی کشته و آواره می‌شوند و درآمدها به جای آبادانی صرف خرید مهمات وسلاح می‌شود و سازندگی سودان که البشیر پس از توافقنامه صلح در کشور مد نظر داشت و همه این رویاها از بین خواهد رفت.

 


منبع: / سایت خبری / فرارو ۱۳۸۹/۸/۳

نظر شما