املای اهواز در تاریخ قم/ کتاب قم
سیدمحسن محسنی
تاریخ قم یا کتاب قم جدا از ارزشهایی که برای تاریخ قم دارد از دریچه تاریخ زبان پارسی نیز ارزشمند است. بنده طی چند سال گذشته به صورت پراکنده و ذوقی گاهبهگاه که به این کتاب مینگریستم، به اندازه دانشم فواید لغوی این کتاب را بیرون میآوردم.
امروز که بار دیگر به این کتاب نگاه میکردم به املای کلمه “اهواز” برخوردم. املای این کلمه در این متن کهن برایم جالب بود. از این رو که تجزیه طلبان/ گسست خواهانِ مستظهر به بیگانگان اصرار دارند که ریخت کهن این نام “احواز” است، تا با تمسک بدان برای جدایی این خطه از سرزمینهای ایرانی به زعم خود دلیلی بتراشند.
عبارت تاریخ قم هنگام نام بردن از این منطقه چنین است:
“سواد بصره: و آن از اهواز است و دست [ / دشت، چنین است در متن چاپی] نیسان و فارس”
متن از تاریخ قم، چاپ محمدرضا انصاری، ص ۴۵۶ نقل شد. چون آقای انصاری به رسمالخط/ “ریخت نوشت” ِ نسخه خطی مبنای خود به تاریخ ۸۳۷ ق سخت مقید بوده است، بنابراین املای این نام در نسخه مزبور به شکل “اهواز” است.
باید گفت تاریخ قم در سال ۳۷۸ ق نگاشته و در سالهای ۸۰۵ و ۸۰۶ ق از روی متن عربی ترجمه شد. بنابراین که در ترجمه، نامها به شکل اصلی خود بازتاب مییابد؛ بدون تردید شکل”اهواز” در متن اصلی وجود داشته است.
بدین ترتیب رواج شکل “اهواز” در یکی از متون کهن به زبان عربی در سال ۳۷۸ ق و به عبارتی در سدههای نخستین اسلامی به اثبات میرسد.
این یادداشت را به یاد روزهای کوتاهی که در جبهه بودم و برای نخستین بار شهر اهواز را دیدم، و بازدیدهای خاطرهانگیز دیگر از این شهر برنگاشتم.
باری برای این خطه از سرزمینمان و مردمانش با التفات به منابع و ثروتهای کلان درون استانی، پیشرفت و آبادانیِ درخور و متوازن و تعالی هرچه بیشتر آرزومند است.
نظر شما