ضرورت روشنفکرى دینى
بسم اللّه الرحمن الرحیم
... دفتر تبلیغات اسلامى از نظر من نماد روشنفکرى حوزه است. این نماد باید هم پر مغز باشد، هم از خصوصیات روشنفکرى برخوردار باشد، و هم از آسیبهاى روشنفکرى رایج در کشور ما و کشورهاى اسلامى مصون و محفوظ باشد.... قوام روشنفکرى به نگاه باز است. علت این که عصر روشنگرى مصطلح یعنى قرن 19 اروپا را به عنوان عصر روشنفکرى مىگویند و اصطلاح روشنفکر و انتلک توئل و این حرفها از آن جا به وجود آمده، این است که در آن قرن که خودش داراى دورههاى متعددى است، نگاه صاحبان فکر از چارچوبهاى محدود و گرفته خارج شد و توانستند آفاق جدیدى را باز کنند.
نکته روشنفکرى این است؛ آفاق و گسترههاى جدید را در زمینههایى که مربوط به نگاه روشنفکر است، جستن و ارائه کردن.... جوهر روشنفکرى این است؛ نوآورى، تحول در نگاهها و باز بودن افق دید. بدون این، پیشرفت فکرى و به تبع آن، پیشرفت علمى و عملى در جامعه امکانپذیر نخواهد بود.... از جوهر روشنفکرى که ابزار خوبى است براى پیشرفت بدرستى استفاده نشده و بعد سیاستها و دستهاى مغرض آن را در جهتهاى بدى به کار انداختند بنابراین تعارضها در محیط روشنفکرى هم پیش مىآید.
شما اگر به نوشتههایى که بخصوص از نیمه اول قرن نوزدهم اروپا در اختیار ماست، نگاه کنید؛ مثل نوشتههاى «امیل زولا»، «بالزاک»، «ویکتور هوگو» در زمینههایى که بنده توانستم مطالعه داشته باشم، خواهید دید، همهاش نشانه حرف نو است منتها همراه با تعارض و برخى ناپختگىها در جهت حرکت خودشان، لیکن برآیند همه اینها به سود جامعه است، یعنى برآیند پیشرفت است، لذا شما مىبینید اروپایىها توانستند در یک برهه از زمان، دنیا را در اختیار بگیرند. الان هم تقریباً دنیا به یک معنا در اختیار اروپایىها و اروپایىهاى نسل بعد که آمریکایىها باشند یعنى غربىها قرار دارد. اینها الان دنیا را در اختیار دارند و فرهنگشان بر دنیا مسلط است. این، ناشى از همان نگاه روشنفکرانه و آزاد بود. این نکات مثبت روشنفکرى رایج است.
نکات منفى عبارت است از بىهدایت بودن و احساس استقلال از بنیانهاى معرفتى باز مانده از گذشته؛ این آفتى بود که روشنفکرى اروپا که مادر روشنفکرى در همه جاى دنیا در دوره معاصر است دچار آن شد، چون چیزى نداشتند. تنها چیزى که مىتواند به عنوان یک خط هدایتگر و یک شاخص، فکرها را از پراکندگى و پریشانى و پریشان گویى و هرزه درایى باز بدارد، یکى از دو چیز است، یا دین است، یا سنتهاى ملى است. سنتهاى ملى غالباً با تعصبات و خرافات آلوده است، همه جاى دنیا این طور است. سنتهاى ملى ثبات دارند اما این توانایى را ندارند که بتوانند فکرها را هدایت کنند. مىماند دین. دین، هم داراى ثبات است هم اگر معرفت دینى، معرفت روشنى بود، مىتواند حرکتهاى روشنفکرى را دستگیرى کند، خیزهاى روشنفکرى را هدایت و جمع وجور کند و از آسیبهایش بکاهد. این هم در اروپا نبود؛ چون دین اروپا، دین خرافى بود: اولا؛ مسیحیت منسوخ بود؛ ثانیاً؛ همان مسیحیت هم ده دست یا بیشتر در میان سلائق خرافى گشته بود و در حضیض خرافهگرایى افتاده بود که امروز هم همین طور است. در واقع این مقدار از حالت عصیان روشنفکرى آنها ناشى از همین خرافه گرى مذهبشان بود، چطور مىتوانستند به آغوش آنچه از آن فرار کردند، دوباره پناه ببرند؟... همین روشنفکرى عیناً منعکس شد به ایران و کشورهاى اسلامى، البته من چون از ایران بیشتر خبر دارم، این را عرض مىکنم. من یک وقت گفتم روشنفکرى در ایران از اول بیمار متولد شد؛ بنده روشنفکرهاى زمان جوانى خود را کاملاً مىشناسم و با خیلى از آنها از نزدیک آشنا بودم تقریباً با همه آثارشان آشنا بودم و مىدانم وضعیت روحى و فکرى و استخوان بندى بینش آنها چگونه بود. واقعاً روشنفکرى در کشور ما بیمار متولد شده؛ علتش هم این است که علاوه بر آفت پراکنده گویى و پریشان گویى که در طبیعت روشنفکرى هست و احتیاج به یک جمعآورى کننده و دستگیرى کننده دارد، مهر زشت تقلید و کورکورانه بودن هم از اول به پیشانى روشنفکرى ما خورد؛ فکر کردند هر چه در غرب گذشته، باید در اینجا هم بگذرد. جالب این است که بعضى از روشنفکران ما در قطعات زمانى و حتى در زمان واحد، از یک مقطع زمانى فلان کشور اروپایى تقلید کردند، بعضى از آنها از یک مقطع زمانى دیگر، برخى هم از یک مقطع زمان سوم، یعنى روشنفکرى ما به هیچ وجه سامان دار و نظاممند نبود، به خاطر این که نگاه کردند به مقلَّدین مختلف مثل عوامهایى که در اعمال روزانهشان از چند مرجع، تقلید مىکنند و با همدیگر اختلاف دارند. این، بلاى بزرگ روشنفکرى ما بوده که هنوز هم ادامه دارد. الان هم متأسفانه حرکت روشنفکرى در داخل کشور ما، روشنفکرى دور از دین و جداى از دین همین طور است.
... باید جوهر روشنفکرى و نقاط مثبت آن در شما وجود داشته باشد و از نقاط منفى که در یک جمله، پریشانى و پراکندگى و هرزه رفتارى است برکنار باشید.... این... به تأمل، به فکر، به متصل شدن به شاخص اصلى یعنى اعتصام به حبل اللَّه و حبل معرفت الهى و به طور دائم مراقبت از خود و فرآورده فکرى خود کردن، احتیاج دارد.... شما عقبه فکرى نظام هستید،... سعى کنید این عقبه تئوریک نظام بودن، تبدیل نشود به یک پستوى بسته و انحصارى که بى خبر از اطراف خودش باشد....
والسلام علیکم و رحمت اللَّه و برکاته
* مقام معظم رهبرى در تاریخ 28/6/1384 در دیدار با اعضاى هیأت امنا، رئیس، معاونان، مدیران و مسؤولان دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، که مؤسسه آموزش عالى باقر العلومعلیه السلام نیز یکى از بخشهاى آن است مطالب مهمى درباره ضرورت روشنفکرى دینى بیان فرمودند که گزیدههایى از آن در اینجا آورده مىشود.
منبع: / فصلنامه / علوم سیاسی / 1384 / شماره 30، تابستان ۱۳۸۴/۵/۰۰
سخنران : سید علی حسینی خامنه ای
نظر شما