موضوع : پژوهش | مقاله

جامعه هند، مسایل زنان و خانواده قسمت دوم

مجله  پیام زن  اردیبهشت 1376، شماره 62 

نویسنده : محبوبه پلنگی
20
اشاره:
بررسی وضعیت زن در جامعه هند با توجه به ویژگیهایی که این جامعه دارد در ارائه شرح وضعیت زنان در دیگر کشورهاست که به خاطر گستردگی موضوع در سه قسمت تنظیم شده است که اینک دومین بخش آن را ملاحظه می فرمایید. امیدواریم بتواند اطلاعات مفیدی را در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهد. ان شاءاللّه .

* * *

زنان هندی و بهداشت
در قلمرو بهداشت، زن از همان ابتدا نادیده گرفته می شود، یعنی از زمان تولد. به همین دلیل مرگ نوزادان دختر به مراتب بیش از نوزادان پسر است. در هنگام مادر شدن نیز، بویژه به دلیل سوءتغذیه و کم خونی، تعداد زیادی از زنان هندی زندگی خود را از دست می دهند و در حالی که زنان بیش از مردان دچار بیماری می شوند، معمولاً خدمات بهداشتی کمتری در اختیار آنان است.

طی سالهای 1975 تا 1985 (1354 ـ 1364) سه موضوع عمده در مورد بهداشت و سلامتی زنان توجه زیادی را به خود جلب کرد:

1ـ روند نزولی درصد زنان نسبت به مردان

2ـ مرگ و میر بسیار زیاد زنان در مقایسه با مردان

3ـ تبعات ناشی از تکنیکهای پیشرفته که برای کنترل جمعیت به کار گرفته می شود. طبق آمار سال 1911 (1290ش)، از جمعیت 834 میلیون نفری هند، 6/437 میلیون نفر را مردان و 33/406 میلیون نفر را زنان تشکیل می دادند. طبق تحقیقات انجام شده از 1901 تا1971 (1280 ـ 1350) یک روند نزولی مستمر در درصد زنان نسبت به مردان دیده شد.

در هندوستان، در میان تمامی گروههای مذهبی، قومی و یا زبانی، چه در شهر و چه در روستا نسبت زنان به مردان حاکی از کم بودن تعداد زنان در برابر مردان است. به نظر می آید که در میان عللی که به مردن زودتر از موعد معمول زنان هندی منجر می شود حاملگی و زایمان، بیشترین قربانی را بر جای می گذارد. طبق آمار ارائه شده از یونیسف هر ساله در هند تقریبا 125000 زن از عوارض و مشکلات ناشی از حاملگی و زایمان می میرند. این نرخ بالای مرگ و میر در میان مادران هندی، علاوه بر در دسترس نبودن مراکز بهداشتی، به عللی چون غفلت کردن از تربیت و تغذیه دختربچه ها، ازدواج زودرس و بی سوادی مربوط می شود. مرکز پژوهش مطالعات زنان دانشگاه بمبئی اعلام می دارد 25% از کل افراد جهان مبتلا به بیماریهای جنسی، در هندوستان به سر می برند. شمار زنان در این امر به دلیل موقعیت اجتماعی و اقتصادی آنها بیشتر است. استفاده از جلوگیریهای بهداشتی، آنچنان رایج نیست و این امر سبب گسترش بیماری ایدز و سایر بیماریها می گردد. طی شش سال از زمان اولین مورد بیماری ایدز در هندوستان، شمار آن به 7 برابر رسیده است. طی بررسی 1000 زن با زمینه های فرهنگی و اقتصادی متفاوت، نشان داد که 50% از آنها پیش از ازدواج، روابط جنسی داشته اند و 92% از آنها دچار ناراحتیهای زنانگی بوده اند.

روزنامه (نشنال هرالد) در اوت 1995 میلادی (1374) می نویسد: به یازده هزار زن طی سال گذشته در نقاط مختلف هند تجاوز شده و 22000 زن دیگر مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. از مجموع تعداد قربانیان تجاوز بیشترین تعداد با پنج هزار متعلق به ایالت اوتارپرادش و مادهیاپرادش و چهار هزار مورد، متعلق به ایالات بیهار، اندارپرادش،راجستان ومهاراشترااست.

زن هندی در عرصه سیاست
در قانون اصلاحات سال 1921 (1300)، به دنبال تقاضای گروهی از نمایندگان زنان هندی از پارلمان انگلیس، حق رأی به زنان بخشیده شد. تلاشهای زیادی در این مورد صورت گرفت و در این رهگذر در سال 1923 (1302) به زنها حق رأی برای انتخابات مجمع قانونگذاری و شوراهای ملی داده شد و نیز در سال 1926 (1305) به زنها حق به دست آوردن کرسی در نهادهای قانونگذاری محلی داده شد. اما حق رأی در پیش از استقلال عمدتا بر اساس دارایی و ثروت بود که در مورد زنان و مردان مسأله یکسان بود. اما تحت قانون وراثت آن زمان، اکثریت وسیعی از زنان هیچ گاه صاحب دارایی نمی شدند و بنابراین تعداد قلیلی از آنان واجد شرایط رأی دادن بودند. به همین دلیل از 1921 (1302 تا 1314) تا 1933 تعداد زنان رأی دهنده تنها از 315 به 615 نفر رسید. در سال 1935 (1314) نتیجه فعالیتهای زنان و سازمانهای مربوطه، 6 میلیون زن در برابر 29 میلیون مرد از حق رأی برخوردار شدند، چرا که جزء شرایط رأی دادن، داشتن حداقل تحصیلات و نیز ازدواج بود.

همچنین 42 کرسی نیز به عنوان سهمیه مخصوص زنان در قوه مقننه در نظر گرفته شد. در سال 1937 (1316)، 8 زن انتخاب شدند که یکی به سمت وزیر درآمد و پس از استقلال برابری کامل در مورد حق رأی زنان نسبت به مردان به وجود آمد. از آنجا که می توان حق رأی را به عنوان اولین شاخصه موقعیت سیاسی زنان به حساب آورد، می توان گفت که از زمان پس از استقلال، موقعیت سیاسی زنان به طور کیفی بهبود یافت. از سال 1952 تا 1984 (1332 تا 1363) درصد تعداد زنان رأی دهنده نسبت به مردان از 3/58% به 8/79% افزایش یافت.

گذشته از اینکه هر از چند گاهی حق رأی زنان مورد استفاده قرار می گیرد و آنان از این طریق در قلمرو سیاسی مشارکت خود را نشان می دهند، اما در مورد روند تصمیم گیری در هر سطحی از سطوح مملکتی، زنان مشارکت قابل توجهی ندارند. در حالی که درصد زنان رأی دهنده رقم چشمگیری را نشان می دهد و در واقع به عنوان آراء انباشته به حساب می آیند. درصد زنان انتخاب شونده در سمتهای مختلف، نسبت به مردان بسیار پایین است. آمار سال 1986 (1365) نشان می دهد که نسبت زنان به مردان در مجلس هند 13% است و این رقم در سال 1952 (1331)، 75% بوده است. این از آن جهت است که از سوی احزاب سیاسی مختلف، حتی حزب کنگره، علاقه کمی به نامزد کردن زنان برای انتخابات نشان داده می شود.

به دلیل پیچیدگی سیاسی و فرهنگی، حاکم بر سازمانهای سیاسی که در شهرها فعالیت می کنند، نقش زنان به عنوان مشارکت کننده ای بیش از یک رأی دهنده بسیار کم است، اما شرکت زنان در نهادهای شورایی در روستاها، بویژه در سطوح پایین چشمگیر است و در واقع می توان گفت شکی وجود ندارد که زنان روستایی به لحاظ سیاسی، آگاهی بیشتری از زنان شهری کسب کرده اند.

با اینهمه و در مجموع می توان مشارکت سیاسی زنان را در هند، نسبت به سایر نقاط دنیا مثبت خواند. بیش از 43/9% از زنان دارای سمتهایی چون نخست وزیری، وزارت اعظم، وزارت، نمایندگی مجلس و یا سفارت را به عهده گرفته اند. اولین رئیس زن مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز از هند بود.

سازمانهای مربوط به زنان هند
1ـ سازمان زنان مسلمان هند
این سازمان تنها ارگان مربوط به زنان مسلمان است که فعالیتهایی در خصوص احقاق حقوق زنان مسلمان انجام داده است. خصوصا بعد از قضیه تخریب مسجد بابری و جنایتهایی که در شهرهای سورت، سهارانپور و غیره در مورد زنان مسلمان صورت گرفته، با اعزام هیأتهایی و تهیه و ارائه گزارشهایی به مقامات مسؤول هندی پی گیری ماجرا را نموده است.

مسؤول سازمان خانم حسنی ملک سبحانی می باشد که در عین داشتن مسؤولیت سازمان، رئیس حزب جانتادان شعبه دهلی نیز می باشد.

2ـ جمعیت زنان هند
(I.W.S)

این جمعیت به طور رسمی در سال 1984 (1363) بنیانگذاری گردید. هدف اولیه این جمعیت، ایجاد سازمانی بود که موجب افزایش فعالیت و تقابل زنان هندی مقیم ایران باشد. هندیها با شرکت و عضویت در این انجمن که گونه ای فعال با مشکلات و کامیابیهای کسب نموده در این کشور آشنا می شوند. بخش عمده فعالیت و مشارکت ایشان از طریق بازار، انجمنهای خیریه و اهداء کمک بوده است.

3ـ کنفرانس زنان کل هند
این کنفرانس در سال 1927 (1306) تأسیس شد و کار برای رفاه زنان را آغاز کرد تا آنها را از بند ظلم نجات دهد.

برخی چهره های معروف زن هندی
1ـ خانم گیتارودی وزیر فرهنگ و توریسم دولت ایالت آندهراپرادش

2ـ خانم نجمه هبت اللّه ، معاون نسای زنان هند

3ـ خانم دکتر زیب حیدر، رئیس دپارتمان فارسی در دانشگاه عثمانیه حیدرآباد

زن هندی و اقتصاد
در سال 1362، تمامی نیروی کار زنان چیزی نزدیک به 100 میلیون نفر تخمین زده شد و هر سال حدود 2 میلیون نفر به آن افزوده می شود. اما تعداد زنان مشغول به کار نسبت به کل تعداد زنان، سیری نزولی دارد.

کار زنان در روستاها، همواره دو بخش عمده داشته است: یکی کار در شکل خانه داری و وظایف مادری و دیگری کار به صورت مشارکت در فعالیتهای اقتصادی هدفمند. در جامعه روستایی هند، معمولاً هر دو بخش از کار در هم می آمیزد و انواع مختلف کارهای خانه در کنار کار در مزرعه و یا کار، در صنایع دستی و صنایع روستایی همه در زمره وظایف سنتی زن قرار می گیرد. به همین دلیل کار زنان معمولاً به عنوان مشارکت جدی در فعالیتهای اقتصادی محسوب نمی شود.

با نگاهی به گروههای سازمان یافته زنان مشغول به کار چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، درمی یابیم که درصد اشتغال زنان با آهنگی آرام افزایش یافته است. در سال 1354، زنان 8/8% از تمامی شاغلین و کارکنان بخش دولتی و 2/16% از کل شاغلین و کارکنان بخش خصوصی را تشکیل می دادند. اما در سال 1361 این تعداد در بخش دولتی به 9/9% و در بخش خصوصی به 34/17% می رسد. در سالهای اخیر تعداد زنانی که در بخشهای اداری کشور مشغول به کار شده اند، رو به افزایش بوده است.

زن و قانون در جامعه هند
هنگامی که هند استقلال خود را بازیافت، در قانون اساسی به این نکته که نباید هیچ گونه تبعیضی بین زن و مرد باشد، به طور صریح و آشکارا اشاره شد. اما علی رغم وجود قوانین و قواعد مختلف و اشاره صریح قانون اساسی، هنوز پیشرفتهای چشمگیری در زمینه برقراری تساوی زن و مرد به وجود نیامده و تبعیضات پنهانی علیه زنان در بسیاری از زمینه ها وجود دارد.

در رابطه با سنتهایی که بر خانواده های جامعه هند حکمفرما است، نکته ای که قابل توجه و دقت نظر می باشد، وجود بسیاری از آداب و رسومی است که هنوز تمایل به حاکمیت آنها در محدوده خانواده وجود دارد. با این وجود تلاش برای دستیابی به مقررات و قوانین مناسب که بر همه عقاید و ملتها غالب باشد، به طور آشکار در اذهان سیاستگذاران کشور شکل گرفته است. بررسی قوانینی که بر اکثریت جوامع هندو، سیک، جین و بودایی در پیش از استقلال هند حکمفرما بود، قدم بسیار مثبتی در راستای همین امر تلقی می گردد. اگر چه آگاهی زنان در مورد حقوقشان با توجه به قوانین جدید بسیار زیاد نیست، ولی می تواند به عنوان مقدمه ای برای از بین بردن ناآگاهیهای آنان در زمینه های مختلف حساب شود.

جامعه هند، بویژه پس از استقلال، برای تضمین حقوق زنان و ارتقاء منزلت آنان در قانون اساسی این کشور، بندهای متعددی را اختصاص داد. بند 14 قانون اساسی برابری زن و مرد را در برابر قانون تضمین می کند. تحت قانون ازدواج هندی که در سال 1333 به تصویب رسید، یک هندی مادامی که عقد ازدواج با کسی بسته است به جز در صورت طلاق و جدایی، نمی تواند با کس دیگری ازدواج کند. تحت قانونی که به صورت اصلاحیه در سال 1355 تصویب شد حداقل سن دختران برای ازدواج از 15 به 18 سال افزایش یافت و به این ترتیب از ازدواج دختران کم سن و سال جلوگیری شد. در سال 1363 انتقال و خرید و فروش زنان و دختران که در جهت فحشاء بود به صورت اصلاحیه ای منع شد. اعمال غیر قانونی و جنایت آمیز علیه زنان توسط شوهران و یا بستگان آنها در سال 1362 به صورت اصلاحیه ای منع شد. در سال 1365 نمایاندن زن در تبلیغات کتب، نشریات و امثال آن به صورتی که خلاف اخلاق باشد، منع شد و در سال 1366 از خودکشی زن پس از فوت شوهر به نحوی همه جانبه جلوگیری شد. علاوه بر قوانین بالا که عمدتا به امور خانوادگی محدود می شد، در سطح وسیعتری که مربوط به مسایل اجتماعی می شود، قانون اساسی گامهای مؤثری در جهت ارتقاء منزلت زن برداشته است. طبق بندهایی در قانون اساسی، بکارگیری زنان در کارخانجات، معادن و کشاورزی بین ساعات 7 بعدازظهر تا 6 صبح منع شده است. همچنین در سال 1355 به تصویب رسید که باید مزد یکسان به زن و مرد پرداخته شود و از تبعیض نهادن به لحاظ جنسی جلوگیری به عمل آید. همچنین بر اساس قانون جانشینی که در سال 1347 به تصویب رسید، یک زن هندی مالکیت کامل بر اموال خود دارد و می تواند آن را به هر کسی که بخواهد منتقل کند.

علی رغم تلاشهای زیادی که برای قانونی کردن جایگاه زن در متن جامعه هند به عمل آمده است همچنان به دلایل مختلف از جمله حضور فرهنگ و ساختهای اجتماعی سنتی، اجرای این قوانین در صحنه عمل با مشکلات زیادی روبه رو است.

در جامعه کنونی هند، اغفال، تجاوز و جنایت در مورد زنان و دختران در زمره وقایع عادی و روزانه است. موارد خودسوزی عروس به دلیل نداشتن «دوری» (اموالی که زن به شوهر می دهد) کافی، از حوادث روزانه ایالات مختلف است. علی رغم منع قانونی و مجازات، همچنان ازدواج دختران کم سن و سال انجام می گیرد.

جنایاتی که در جامعه هند علیه زنان صورت می گیرد تکان دهنده است. به عنوان نمونه در سال 1370 در هر 54 دقیقه یک زن مورد تجاوز قرار می گرفت. در هر سال بیش از 5 هزار مورد تجاوز و 13 هزار مورد ربودن گزارش می شود. موضوع مهم این است که در اغلب موارد عدالت در مورد زنان رعایت نمی شود و آنان نمی توانند از طریق قانونی به حقوق خود دست یابند.

زنان هندی و توسعه
امروزه این مبحث که آیا توسعه اقتصادی و تکنیکی منجر به توسعه فرهنگی و انسانی می شود یا خیر، بحث بازِ جوامع دانشگاهی و روشنفکری در تمام دنیا است. در شرق، الگوهای توسعه غرب با توجه به تجربه های به دست آمده از این الگو با طرز دید دیگری نگریسته می شود و شرق و یا کشورهای در حال توسعه، به وضعیت طبقاتی موجود در غرب اشاره کرده و معتقدند که پیشرفت اقتصادی و تکنیکی در غرب باعث ایجاد شکاف عمیق تر میان طبقات مختلف اجتماعی شده و آمار جنایت، تجاوز، طلاق، نژادپرستی و سایر عوامل ضد فرهنگی رو به گسترش است.

دولت آقای رائو با تبعیت از الگوهای توسعه غربی و توصیه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد و به دنبال آن سرمایه های خارجی و سخت افزار غربی همراه با نرم افزار و کالاهای فرهنگی به این کشور سرازیر شدند. ورود شبکه های مختلف تلویزیونی از قبیل STAR TV .BBC.CNN.انواع مدلهای جدید زندگی غربی را به نسل جوان کشور معرفی کرده و آنچه مربوط به این بحث است، آمار طلاق و سقط جنین در بین دختران نوجوان، شیوه پوشش غربی، رفتارهای فرهنگی غیر هندی و رقصهای خیابانی (ROCK - DANCE) به سبک کشورهای غربی و افزایش آمار قتل و جنایت و بزهکاری در بین جوانان و نوجوانان از عوارض ناشی از این اصلاحات است. بحث بررسی نتایج سیاست اصلاحات در هند، خود موضوع جداگانه ای است، اما مجموعه داده ها در یک مختصر، حاکی از آن است که مدلهای ارائه شده با ساختار فرهنگی جامعه غربی تطبیق نداشته و عوارض آن بیشتر از عواید آن بوده است.

دولتهای غربی به تبعیت از تئوری ژنرال دوگل، رئیس جمهور فرانسه پس از جنگ دوم جهانی که گفته بود «اگر در پی به دست آوردن بازار کشوری هستید، ابتدا باید سلیقه های زنان آن کشور را به دست گیرید»، تلاشهای جدی برای تغییر سلیقه زنان هند آغاز کردند.

علاوه بر تأکید بر تبلیغات تلویزیونی در خصوص نحوه مصرف غربی، در سال 74 ـ 1373 دو بار در دو مسابقه جداگانه، دختران هند به عنوان ملکه زیبایی و دختر شایسته جهان انتخاب شدند! این موضوع نشان می دهد که غرب برای به دست آوردن بازار

بزرگ 300 میلیون نفری در هند برنامه های وسیع و جدی دارد. توسعه اقتصادی و تکنیکی در هند نیز تاکنون منجر به توسعه انسانی نشده است. همان طور که انتظار می رفت، طی همین 5 سال، فاصله بین فقیر و غنی زیادتر شده و تهذیب منحصر به فرد هندی و شرقی، طی همین دوران کوتاه، دستخوش تغییرات و انحرافات جدی شده است.

حداقل ره آوردهای علمی و تکنیکی مدل توسعه غربی، کنترل آمار مرگ و میر در بین جمعیت به خصوص کودکان بوده است. شاید تنها مورد توسعه انسانی در غرب، کنترل همین بلاهای دوره ای مرگ کودکان بوده است. اما این توسعه در هند اثری معکوس داشته است. روزنامه PATRIOT در شماره ای این مسأله را با ذکر آمار و ارقام بررسی کرده و معتقد است، هند از جمله کشورهای استثنایی است که زنان قادرند کارهای سنگین تر از مردان را انجام دهند. و شواهد علمی هم معترف به آن است که زنان هندی به لحاظ ساختار فیزیکی (بیولوژیکی) قوی تر از مردان هستند اما سالانه تعداد زیادی از دختران در مقایسه با پسران می میرند. چرا؟

بر اساس گزارش یونیسف، در مقابل هر 100 مرد در هند فقط 93 زن وجود دارد. با این محاسبه می توان گفت حدود 40 تا 50 میلیون دختر از جمعیت هند مفقود گردیده است. همان طور که گزارش اذعان می دارد با توسعه تکنیکی در هند و با بکارگیری روش تشخیص «سونوگرافی» که جنسیت فرزند را قبل از تولد مشخص می کند، خانواده های سنتی هند که مردسالار بوده و فرزند دختر عوارض و نتایج نامطلوبی به بار می آورد، جنین دختران را در ماههای اولیه شناسایی کرده و آنها را نابود می کنند.

یونیسف نتیجه گیری می کند که مسأله مرگ دختران در هند ارتباطی به فقر خانواده ها ندارد. چون طبقه متوسط به امکانات پزشکی نظیر «سونوگرافی» در هند دسترسی دارد. این گزارش با اشاره به آمار معتقد است که: در ایالتهای ثروتمند نظیر «پنجاب» و «هاریانا»، کمترین نرخ برابری زنان نسبت به مردان مشاهده می شود. اما از طرف دیگر در «کرالا» یکی از فقیرترین ایالتهای کشور، تعداد زنان از مردان بیشتر است.

بنابراین مشکل زنان در هند مشکل فرهنگی است و مسایلی مثل «دوری» و مرگ و میر کودکان دختر و سقط جنین مؤنث و خودکشیهای زنان و دهها مورد آزار و اذیت زنان در خانواده های هند همیشه ریشه در فرهنگ و سنت این کشور داشته و کمتر ارتباطی با فقر و مسایل مالی دارد.

قطعا آنچه را که یونیسف به عنوان علت العلل موضوع زنان در هند با ارائه چند نمونه ادعا کرده است، نمی تواند مورد اعتنای تحقیقات علمی قرار گیرد. اگر چه مسایل فرهنگی یکی از دلایل اصلی رنج و بیزاری زنان در جامعه و خانواده های هندی است اما موارد زیادی وجود دارد که فقر عامل اصلی نگاه به زن و یا فرزند دختر بوده است. شاید مشکل فرهنگی باعث ایجاد سلطه توسط شوهر یا مدیران مؤسسات در جامعه باشد، اما مطمئنا مسأله فرهنگی تنها دلیل فروختن فرزندان نیست که یک نمونه از هزاران مورد مشکلات مالی و تبعات فرهنگی در هند شاید کفایت کند.

آداب و رسوم و فرهنگ
مردم این کشور

نام هند در صحنه گیتی همراه با تنوع قومیت، آداب، رسوم و زبان ثبت شده و به همین خاطر نگاهی از هر زاویه به این کشور 85 میلیونی، حکایت از شگفتیهای زیادی دارد. ازدواج در هند نماد خاصی از آداب و رسوم و برنامه های ادیان مختلف خصوصا هندوهایی که مورد بررسی قرار گرفته است می باشد، گرچه به تحریر کشیدن این موضوع نیازمند تحقیقی بسیار گسترده و عمیق است، ولی به طور اختصار و کوتاه به آن پرداخته ایم.

ازدواج در آئین هندو
گرچه در مورد اعتقاد به سنت ازدواج و رسومات آن، نظرات گوناگونی در هند وجود دارد، اما نهاد ازدواج در میان تمامی هندوها و سایر ادیان از درجه اهمیت واحدی برخوردار است و در همین ارتباط ازدواج در اکثر متون مذهبی هند به مثابه یک فریضه مذهبی آمده است.

متون مذهبی «وداها»، «حماسه ها»، «یورانا» و همچنین متون مذهبی «بودائیسم» و «جِینیسم» ازدواج را یک فریضه مذهبی قلمداد می کنند. ازدواج که در لغت هندو «ویواه» خوانده می شود، به عنوان یک وظیفه اساسی برای هر «هندو» محسوب می گردد. بر اساس اعتقادات مذهب هندوئیسم، هر انسان بایستی پنج قربانی بزرگ انجام بدهد. انجام این پنج قربانی تنها زمانی ممکن است که فرد ازدواج کرده باشد. بنابراین زن یا مرد تا زمانی که ازدواج نکرده باشد نمی تواند این پنج فرض بزرگ را انجام دهد. زندگی مشترکی که زن و مرد تشکیل می دهند در هندوئیسم، «گرهیاستا» خوانده می شود و پنج قربانی مذکور تقدیم به خالق هستی «براهما» خدایان هندو، اجداد، عناصر و همنوعان می گردد.

بنابراین دختر و پسر هر دو، جایگاه خاصی در مذهب هندوئیسم دارند. هندوها برای تولد فرزند پسر، اهمیت ویژه ای قائل اند، زیرا معتقدند که تولد فرزند پسر منجر به رستگاری یا آزادی می شود. بر اساس اعتقادات هندوئیسم، زنان خلق شده اند که وظیفه مادری را به عهده بگیرند و مردان آفریده شده اند که بتوانند پدر شوند. ازدواج در هندوئیسم از لحاظ نظری یکی از مراسم مذهبی چندگانه مبنی بر «اهدای بدن» یا «قربانی بدن» است که زن و مرد هندو بایستی در یک مقطع از زندگی شان آن را انجام دهند.

بر اساس اعتقادات مذهب هندوئیسم، باید دختر را به محض رسیدن به سن مناسب برای ازدواج به خانه بخت فرستاد و اگر پدر و یا قیم دختری که به سن ازدواج رسیده، تا سه سال پس از این مقطع او را به خانه بخت نفرستد، گناه بزرگی مرتکب شده است و در همین حال اگر والدین، دختر را در این مدت به خانه بخت نفرستند، دختر آزاد است که زوج خود را به دلخواه خود انتخاب کرده و با او ازدواج کند.

گرچه سن ازدواج در مناطق شهری هند رو به افزایش است، اما ازدواج کودکان و ازدواج در سنین پایین تر هنوز هم در روستاهای هند مرسوم است. سنین ازدواج در هند از نوزاد 6 ماهه شروع می شود و تا سنین بالا ادامه می یابد. هم اکنون در بسیاری از مناطق روستایی هند، نوزادان کوچک دختر و پسر را با برگزاری مراسم مذهبی همانند سایر مراسم ازدواج به عقد یکدیگر در می آورند و سپس نوزاد دختر به خانه شوهرش یعنی منزل پدر پسر خواهد رفت و در حقیقت مابقی عمر را تا رسیدن به بلوغ جسمی و عقلی در آنجا خواهد گذراند. هدف این نوع ازدواج که بیشتر در ایالتهای راجستان و مناطق جنوبی هند رواج دارد، وابسته کردن دختر و پسر به زندگی مشترک از ابتدای دوران کودکی است.

سن ازدواج در میان گروهها و مذاهب مختلف در هند متفاوت است و این کشور پایین ترین معدل سنی ازدواج را چه در میان دختران و چه در میان پسران در جهان دارا است.

در میان طبقات مختلف مذهبی در هند، به ترتیب دختران «طبقه نجس» یا هاریجان، براهمان (طبقات روحانی هندو) کساتریا (طبقات رزمی)، مر و ویشا (طبقات کشاورز) پایین ترین سن ازدواج را دارند.

قانون اساسی هند در بخش ازدواج هندوها که در سال 1334 به تصویب رسید، حداقل سن ازدواج برای زنان را 15 سال و برای مردان 18 سال تعیین کرده است، اما عملاً این قانون در همه جا به اجرا در نمی آید.

بهترین و پسندیده ترین نوع ازدواج، هدیه کردن عروس به داماد است. هندوئیسم برای ازدواج بین زوجین شرایطی قائل است. از جمله یک مرد هنگامی می تواند ازدواج نماید که شرایط دوران تعلیم و مطالعه متون مذهبی هندو را پشت سر گذاشته باشد. مطالعه متون مذهبی بایستی طبق دستور انجام گیرد و در دوران مطالعه نیز، متعلم بایستی مسایلی را که هندوئیسم تعیین کرده است رعایت نماید. متون مذهبی «ودا» متشکل از سه نسخه است و متعلم بایستی حداقل یکی از آنان را مطالعه کند تا بتواند ازدواج کند. متون مذهبی هندو تأکید دارند که مرد و زن بایستی در دوران قبل از ازدواج از عزت نفس و اتکاء به نفس برخوردار باشند. این متون همچنین تأکید می نمایند که مرد و زن نبایستی قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته باشند. تا قبل از تصویب «قانون ازدواج هندوها» در سال 1334، از لحاظ اعتقادی، هر هندو می توانست تعداد زیادی زوجه اختیار نماید. تا این زمان در طبقه تاجر، طبقه رزمنده و یا افراد ثروتمند و قدرتمند چندزوجه ای نیز دیده می شد. اما در میان طبقات روحانی و رهبران عمدتا یک زوجه ای مرسوم بود.

خواستگاری
قرار گرفتن مرد به عنوان محور و همچنین وجود فشار ناشی از تهیه جهیزیه که ریشه در فقر اقتصادی مردم هند دارد، عملاً موجب شده تا عموما خانواده ها خواستار داشتن پسر باشند. به طوری که بعضا تولد اولاد دختر را به عنوان نَحس یاد کرده و می کنند. این موضوع که به طور مستقیم بر نهاد خانواده نیز اثر گذاشته، موجب شده تا در جامعه هند اصولاً برای مرد ارج بیشتری (در آئینهای مختلف) قائل شوند و به همین خاطر نیز به هنگام ازدواج اصولاً خانواده دختر در تلاش برای پیدا کردن داماد مناسب باشد. در همین راستا لازمه یافتن داماد مناسب و خوب، ارائه شرایط مناسب و خوب بوده و نهایتا انتخاب داماد با وضعیت طبقه، امکانات مالی و شرایط اجتماعی خانواده دختر رابطه پیدا کرده است. به هر تقدیر پیشنهاد ازدواج در هندوها اصولاً از جانب خانواده دختر مطرح می شود و پدر و مادر دختر، پس از انتخاب داماد به منزل او رفته و پیشنهاد را مطرح می کنند. در این هنگام دختر و پسر هیچ نقشی در رد یا قبول ازدواج نداشته و حتی بعضا همدیگر را تا قبل از مراسم ازدواج نیز نمی بینند.

بعد از حضور خانواده دختر در منزل پسر، پدر و مادر داماد به منزل عروس می روند و در این رابطه مراسم مختلفی وجود دارد. در جنوب هند خانواده داماد پس از قبول عروس همراه با یک دست لباس به منزل دختر رفته و نظر نهایی خود را اعلام می کنند. در شرق هند یعنی ایالت پنجاب، خانواده داماد با یک قطعه جواهر (گردنبند یا انگشتر) همراه با لباس و با یک نوع ظرف نقره به منزل عروس می روند که به این رسم «سگاتی» نیز گفته می شود.

در هر حال حضور خانواده پسر در محل خانواده دختر در حقیقت قبول دختر به عنوان عروس است. در این نشست پیرامون جهیزیه «دوری» و برنامه عروسی گفتگو می شود. در شهر «ساورات» ایالت بیهار در شرق هند، پسرها به قیمت خوبی در یک نمایشگاه به فروش می رسند و خریداران آنها والدین دختران دم بخت هستند. در این شهر از 600 سال پیش تاکنون پسرها همراه با بزرگان خانواده خود در یک باغ انبه جمع می شوند و خانواده دختران دم بخت، داماد خود را انتخاب می کنند. این کار به خانواده دختر حق انتخاب را می دهد ولی موضوع پس از توافق طرفین در مورد مبلغی که خانواده دختر باید بپردازد قطعی می شود. خانواده دختر چند داماد را انتخاب کرده و پس از بحث مفصل در باره پیشینه خانوادگی، سوابق تحصیلی و سایر داراییهای پسر و بالاخره تعیین میزان جهیزیه، مسأله ازدواج نهایی می شود. دامادها به قیمتهایی از 3 تا 300 هزار روپیه به فروش می رسند که قیمت بر

اساس شغل آنان تفاوت می کند. بهای دامادهای کارگر روزمزد از 3 تا 5 هزار روپیه، پاسبان 5 تا 8 روپیه، کارمند بانک از 10 تا 16 هزار روپیه و افسر پلیس از 16 تا 30 هزار روپیه و یک موتورسیکلت برای داماد است. همچنین دامادهایی که کارمند دولت ایالتی باشند از 16 تا 50 هزار روپیه، معاون رئیس پلیس 30 تا 60 هزار روپیه به اضافه یک خودرو، کارکنان خدمت اداری هند، بااعتبارترین شغل در هند، از 150 تا 300 هزار روپیه به اضافه یک دستگاه اتومبیل برای داماد، یکی برای پدر وی و یکی هم برای فردی که دو خانواده را به هم معرفی کرده به فروش می رسد. بهای دامادهایی که استاد دانشگاه باشند، از 15 تا 30 هزار دلار، کارگران شاغل در بمبئی، دهلی و سایر شهرهای بزرگ هند 15 تا 45 هزار دلار و روزنامه نگاران در ایالتها از 6 تا 15 هزار و روزنامه نگاران در شهرهای بزرگ 15 هزار دلار به اضافه یک خودرو تعیین شده است. در ایالت بیهار از زمانی که دختر در خانواده متولد می شود والدین به جمع آوری پول برای ازدواج وی می پردازند و خانواده ای که صاحب چند دختر شود خود را بدشانسترین خانواده می داند. به همین دلیل کشتن جنین دختر یک پدیده عمومی در این منطقه است.

مراسم عروسی در هند
مراسم مذهبی، بخش عمده ای از نظام ازدواج در هندوستان را تشکیل می دهد. متون مذهبی در رابطه با ازدواج می گویند که عروس به وسیله پدر و یا ولی خود به داماد «سپرده» می شود، بنابراین از داماد دعوت می شود که برای بردن عروس به محل عروسی مراجعت کند. مراسم عروسی با توجه به مذهب، طبقه، فرقه، درآمد و موقعیت اجتماعی افراد، متفاوت است. در مجموع، مراسم مذهبی ازدواج عبارت است از مراسم نامزدی، تعیین یک روز خوش یمن با تعیین ساعت و دقیقه برگزاری جشن عروسی که به آن مراسم استقبال از داماد توسط خانواده عروس گفته می شود، تقدیم حلقه گل متقابل توسط عروس و داماد، تحویل عروس به داماد، قرار دادن دست عروس در دست داماد و چرخیدن

هر دو با یکدیگر هفت مرتبه به دور آتش مقدس که برای همین منظور در محل برگزاری جشن عروسی بر پا شده است.

همراه با چرخش عروس و داماد به دور آتش، روحانی هندو که در محل حاضر است، شروع به خواندن اوراد و سرودهای مذهبی از «ودا»، «گریاسوتورا» و «سازیتیس» می کند و در همین هنگام از روغن مخصوص که در دست دارد، به داخل آتش می ریزد.

اما طبقات پایین هندو مجاز نیستند که در هنگام ازدواج از اوراد و «ودا» استفاده کنند. به همین دلیل آنها از اوراد «مانترا» که در متون «یورانا» موجود است، استفاده می کنند. این مراسم بین 3 تا 6 ساعت طول می کشد و عروس و داماد باید تا 12 ساعت غذا نخورند. مراسم عروسی عموما در محلهای عمومی با برپایی سالنی که از پارچه و چوب به شکل چادرهای زیبای سرپوشیده ای تزئین شده است، برگزار می شود.

مراسم عروسی بر مبنای امکانات مالی عروس و طبقه اجتماعی وی متفاوت است و از حداقل یعنی با ساده ترین امکانات ممکن که کمتر از 1000 روپیه (10000 تومان) شروع می شود. امروزه در هند عنوان «سپتابادی» (چرخیدن هفت مرتبه به دور آتش) که رسم مشترک هندوها است، شامل ازدواجهایی است که احتیاج به هیچ گونه تشریفات و مراسمی ندارد. بسیاری از ازدواجها به وسیله بخشنامه قانونی مربوط به ازدواج سال 1333 دولت انجام می شد. البته قابل توجه است که نشأت گرفتن این قانون، از کتابهای هندو و سنتهای قدیمی است که با اصلاحاتی از طرف دولت به صورت قانون درآمده است. در حقیقت می توان گفت که قانون ازدواج «برهما سماج» در سال 1251 که در تمام ایالتهای هند به جز جامو و کشمیر اجرا می شد، طلایه دار تصویب قانون سال 1333 می باشد. علت مهم و اساسی که این قانون را متمایز ساخته بود، تصریح کردن به اصل داشتن یک زن برای مردان بود. با این وجود حتی پس از گذشت 36 سال از تاریخ تصویب و اجرای این قانون، به زحمت می توان گفت که قانون یک زن داشتن به طور کامل در جامعه هند پیاده می شود. در این ارتباط زنان هندی رنج زیادی را تحمل می کنند و ترجیح می دهند که در مقابل زن گرفتن مجدد مردان سکوت اختیار کنند و در انظار عمومی در دادگاه حاضر نشوند. آنها خوب می دانند که حتی در حال حاضر عملکرد دادگاهها در برابر خط مشی قانون ازدواج سال 1333 به صورت معکوس، علیه خود زنان می باشد. دادگاهها برای ازدواج دوم مردان دلیل و مدرک طلب می کنند. در حالی که اغلب اوقات دلیل و مدرکی در دست نیست. در زمان قدیم، ازدواجها در جامعه هند به عنوان اجرای یک آیین مذهبی که زن و مرد را پیوند می داد و این پیوند حتی تا زمان مرگ و بعد از آن نیز تفکیک ناپذیر بود، محسوب می شد. این موضوع توسط قوانین و حقوقی که برای حمایت از زنان وضع شده و در آن از طلاق به عنوان عاملی در جهت از هم پاشیدگی وحدت بین زن و مرد نامبرده شده از بین رفت. با این وجود تصریح قانون ازدواج هندو در مورد برابری زن و مرد در موضوع طلاق به عنوان یک اقدام قانونی در جهت برقراری تساوی بین زن و مرد محسوب می شد.

جهیزیه (دوری) در هند
جهیزیه در ابتدا هدایا و پیشکشهایی بود که به دختران در

زمان ترک خانه پدری و ورود به خانه همسر اهدا می شد ولی متأسفانه امروزه تبدیل به امری مزاحم و ناهنجار شده است که بازتاب آن دخترکشی و سقط جنین، خودکشی، سوزاندن عروس و موارد دیگری که باعث هتک حرمت دختران هندی است، می باشد. مسأله جهیزیه در میان کاستهای مختلف و شهرها و روستاها به صورت یک مشکل اجتماعی جدی مطرح است که قوانین ازدواج پسر و دختر با کاست خود یا بالاتر و پایین تر مورد سوءاستفاده واقع شده است این قوانین انتخاب همسر را محدود می کند؛ مضافا به اینکه پسر به صورت یک هدف باارزش تری نسبت به دختر در این جوامع تجلی می کند و عامل اصلی در این میان جهیزیه است یعنی دادن اجناس و کالاهای مادی و پول نقد و طلا به خانواده پسر در زمان عقد ازدواج و حتی در مناسبتهای مختلف بعد از ازدواج هم ادامه دارد و در بعضی جوامع تا آخر عمر.

متأسفانه آمار سقط جنین زنان باردار بعد از سونوگرافی و خودکشی و خودسوزی دختران هندی بسیار بالا است. حتی در شهرهای بزرگی مانند دهلی به طور متوسط در هر 24 ساعت یک عروس از خودسوزی جان می سپارد، در اکثر این حوادث ناگوار، عامل اصلی جهیزیه می باشد.

در عصری که هند به پیشرفتهای اقتصادی بی سابقه ای دست یافته، گزارشات روزافزونی از شکنجه و سوزاندن عروسان هندی به خاطر جهیزیه به دست می رسد. افزایش این عمل به واسطه ظهور عصر جدیدی از مصرف گرایی که با سنن قرون وسطایی تداخل پیدا کرده، ابعاد جدیدی یافته است. مقامات هندی می گویند: تمام خانواده ها صرف نظر

از زمینه مذهبی، اجتماعی و اقتصادی شان، به طور فزاینده ای جهیزیه بیشتری را طلب می کنند تا از فقر بگریزند، ثروتی بیندوزند، تا لوازم مدرنی را که هر روز تبلیغش را در تلویزیون می بینند، به چنگ بیاورند. در جریان شتاب جامعه به سمت مدرنیزه شدن تقاضای جهیزیه، راهی شده است تا سالیان سال بعد از ازدواج، همچنان پول و کالا از خانواده عروس اخذ شود و اگر خانواده عروس قادر به این کار نباشد عروس در معرض گرفتاری ضرب و جرح و حتی قتل قرار می گیرد.

جهیزیه شاید بزرگترین عامل فشاری باشد که ستم کشیدگی زنان در هند و سایر نقاط شبه قاره را تشدید می کند. این سنت که در آغاز به منظور کمک به زندگی دختران که وارث خانواده محسوب نمی شدند بنا نهاده شد، اینک به عامل ورشکستگی خانواده ها و ستم کشیدگی زنان بدل شده است. از لحظه ای که یک دختر به دنیا می آید، خانواده اش می دانند که سالها و حتی نسلها باید بهای ازدواج و جهیزیه اش را بپردازند. و همین عمل موجب قتل نوزادان دختر و سقط جنین دختر می شود. اگر دختر زنده بماند، خانواده اش با اعتقاد به اینکه جز خرج برایشان فایده ای ندارد و باید روزی او را تحویل خانواده شوهر بدهند با او مثل یک سربار رفتار می کنند و نسبت به برادرانش غذای کمتری به او می دهند و توجهی به سلامتش ندارند. بعد هم خانواده داماد فکر می کنند به خاطر اینکه بار اضافی ورود یک زن به خانواده شان را پذیرفته اند، باید پول کلانی به آنها داده شود.

رسم جهیزیه در هند بدین قرار است که خانواده داماد بر اساس موقعیت اجتماعی، وابستگی طبقاتی، و موقعیت اقتصادی و تحصیلی خود از خانواده دختر تقاضاهایی مبنی بر دریافت وسایل زندگی می کند. خانواده عروس

بایستی در هنگام نامزدی با این تقاضا موافقت کنند. مقدار جهیزیه قبل از ازدواج بین طرفین توافق می شود. این جهیزیه شامل طلا، ماشین، وسایل الکترونیکی، وسایل زندگی، فرش، مسکن و پول نقد است و میزان آن بستگی به وضعیت خانواده عروس از لحاظ طبقه و امکانات مالی دارد. هم اکنون خانواده های عروس در مورد یک وسیله نقلیه از دوچرخه تا ماشین آخرین مدل خارجی و در مورد مسکن نیز از منازل اجاره ای تا منازل ویلایی در اروپا به داماد هدیه می کنند و این دو مسأله بسیار حائز اهمیت است. از آنجا که اکثر جامعه هند در فقر به سر می برند، بسیاری از دختران جوانی که والدین خویش را در موقعیت ناگواری می بینند، به منظور رها کردن والدین خویش از مشکلات اقتصادی یا دست به خودکشی می زنند و یا راهی مراکز فحشاء می شوند. در بسیاری از موارد، پس از اینکه زوجین تشکیل خانواده می دهند، خانواده عروس موفق نمی شود به خاطر مشکلات اقتصادی، به وعده های خود در مورد تهیه جهیزیه عمل کند. در نتیجه خانواده داماد اذیت و آزار عروس را شروع می کند و بدین طریق سعی می کند که خانواده عروس را تحت فشار قرار دهد تا به وعده های خود عمل کند.

در این راستا بسیاری از نوعروسان تحت فشارهای روحی و اذیت و آزار جسمی قرار می گیرند، و در برخی از مواقع نیز خانواده داماد اقدام به سوزاندن عروس می کنند. عروس سوزی در سالهای اخیر نیز، قربانیان بسیاری داشته است. شاید بتوان ادعا کرد که روزی نمی گذرد که عروس سوزی در هند اتفاق نیافتد، اما تمامی آنها در روزنامه ها گزارش نمی شود. مردم شاهد انعکاس تعداد زیادی از آنها در روزنامه ها هستند، اما تعداد قربانیان این جنایت هولناک بیش از آن است که در روزنامه ها منعکس می شود. آمار منتشره در همین رابطه حاکی است که تنها طی سال 1369 حدود 1000 دختر در شهر دهلی در همین رابطه دست به خودکشی زده اند.

در مورد جهیزیه نیز همانند مراسم عروسی سطح خانواده میزان جهیزیه را تعیین می کند و تعداد آن از حداقل شروع می شود. در این مورد نیز، به ذکر نمونه ای می پردازیم. حدود هشت سال پیش دختر مهاراجه جیپور در ایالت

راجستان واقع در غرب هند ازدواج کرد و پدرش علاوه بر کلیه وسایل زندگی، وسیله نقلیه، منازل و زمینهای متعدد، 190 کیلو نیز طلا به وی داد. دولت هند بعدها میزان موجودی طلای مهاراجه مزبور را 2961 کیلوگرم اعلام داشت!

در حقیقت جهیزیه، امروزه به عنوان یک هدیه برای ابراز محبت و عشق نیست بلکه حقی است برای خانواده پسر در قبال بزرگ کردن پسر و کسب تحصیلات به اضافه مخارج ازدواج و کالاها و وسایل زندگی.

هیولای مرگ ناشی از جهیزیه در ایالات مختلف هند آثار وحشتناک خود را نمایان کرده است. طی یک دوره یک سال و نیم اخیر تنها در یک بخش ایالت «آندراپرادش» بیش از 200 مورد مرگ همسر توسط خویشاوندان و یا خود شوهر گزارش شده است که دلیل، آن عدم توانایی زنان در

پرداخت جهیزیه کافی بوده است. به آتش کشیدن زن هنوز یک روش متداول برای خلاصی یافتن از دست همسرانی است که به همراه خود جهیزیه کافی به خانه شوهر نمی آورند و شوهرانی که نمی خواهند دستشان به خون آغشته شود چنان زندگی را به همسر خود تنگ می کنند تا او خودش دست به خودکشی بزند.

ازدواج و رسوم بعد از آن
تشکیل خانواده که اصولاً از ارکان هر جامعه ای محسوب می شود. بر مبنای شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی آن دارای رسوم مختلف است و به ویژه مشکلات ناشی از آن و گذر ایام، عملاً به وجودآورنده رسوم متفاوت می شود. در این راستا

کشور هند به دلیل تنوع قومیت با فرهنگ و رسوم رابطه نزدیک دارد و پس از تشکیل خانواده دارای رسوم متفاوتی است که به طور گذرا چند نمونه از آن را از نظر می گذرانیم.

رسم ساتی
«ساتی» واژه ای است سانسکریت که به معنای «همراه» و «رفیق» می آید. بر اساس این رسم اگر شوهر زن جوانی بمیرد، زن جوان بایستی خود را زنده زنده در آتش بیاندازد که جنازه شوهرش در آن، در حال سوختن است. این رسم که ریشه در عقیده هندویی دارد، اشعار می دارد که زن با قربانی کردن خود در هنگام سوختن جنازه شوهرش باعث می شود که شوهرش را از آتش جهنم نجات بدهد. با گذشت زمان این رسم نه تنها فراگیر، بلکه به صورت کمال مطلوب خانمها درآمده است. با درگذشت شوهر، بیوه وی خود را در آتش وی می سوزاند و یا اگر او را دفن می کردند، بیوه وی نیز زنده زنده همراه وی مدفون می شد. یکی از اصلاح طلبان مشهور هندی به نام «راجام موهان روی» در اوایل قرن نوزده میلادی مبارزه خود را علیه رسم ساتی آغاز نمود. در نتیجه تلاشهای وی حاکم انگلیسی وقت هندوستان به نام «لرد ویلیام بنیک» قانون ممنوعیت ساتی را در سال 1271 تصویب کرد. بر اساس این قانون

سوزاندن بیوه شوهر متوفی و یا زنده مدفون کردن وی جرم تلقی می شود و قابل تعقیب است.

بر اساس این قانون در صورتی که شخص متوفی تحت تأثیر تزریق دارو نتواند شخصا تصمیم بگیرد، کسانی که به وی دارو تزریق کرده اند، با عنوان قاتل قابل تعقیب هستند. همچنین هر گونه تعاون و همکاری در اجرای رسم ساتی، به مثابه قتل محسوب می گردد.

با تصویب قانون ممنوعیت ساتی در سال 1361 گرچه بیوه های هند از بلای زنده سوختن نجات پیدا کردند، اما آنجا که تعلمات «دین هندو» ازدواج مجدد زنان بود، بسیاری از بیوه های هند مجبور بودند که زندگی فلاکت باری را تا آخر عمر ادامه دهند. بسیاری از بیوه زنان بر این عقیده بودند که حداقل با سوزاندن خود از مشکلات بسیاری رها می شوند، اما زندگی بدون شوهر تا پایان عمر برای آنان مصیبت بزرگتری به حساب می آید.

در این راستا بود که «اشیوان چاندویدیاساکا» مبارزه خود را برای تصویب قانون ازدواج مجدد زنان آغاز نمود. نهایتا در سال 1235 قانون خود را به تصویب رساند. به تدریج رسم ساتی در میان هندوها کم رنگ گردید. اما صد سال پس از سال 1336 دوباره یک بیوه جوان 22 ساله در شهر «گوالیور» اقدام به خودسوزی همراه با سوختن جنازه شوهرش کرد. حتی در سال 1366 زن جوان 22 ساله ای پس از درگذشت شوهرش در ایالت «راجستان»

اقدام به ساتی کرد. هنگامی که روپ، خود را در آتش جنازه شوهرش می انداخت، چندین هزار نفر از جمعیت در برگزاری ساتی حاضر بودند.

هندوها بر این عقیده اند که به مجرد اینکه زنی اقدام به «ساتی» نمود تبدیل به «الهه ساتی» می شود. سپس در محل خودسوزی وی معبدی به نام «الهه ساتی» ساخته می شود و با قرار دادن مجسمه ای از او به عبادت وی می پردازند.

رسم چندشوهری
گرچه رسم چندشوهری کمتر از چندزوجه ای در هندوستان مرسوم است، اما به هر حال در بعضی از نقاط این کشور مشاهده می شود. این رسم در میان طبقات «تودا» و «کوتا» از منطقه «نیلگریز» و طبقه «خاسا» از منطقه «جونان باور» و (اطراف شهر در ادون) و در بعضی دیگر از نقاط شمال هند رواج دارد.

رسم چندشوهری به دو گونه مختلف است:

الف ـ نوع اول «برادری» خوانده می شود که تمامی شوهرهای یک زن برادر هستند.

در این نوع از رسم چندشوهری، برادر ارشد نسبت به دیگر برادران از حقوق بیشتری در رابطه با زن برخوردار است. در میان طبقه «تودا» برادر ارشد با دختر ازدواج می کند، اما دیگر برادران نیز به او دسترسی دارند. فرزندانی که در این خانواده به دنیا می آیند، متعلق به برادر بزرگ هستند. این رسم هم اکنون در منطقه و ایالت «هاریانا» رواج دارد.

ب ـ در رسم چندشوهری نوع دوم، شوهران یک زن با یکدیگر رابطه خویشاوندی ندارند. به این نوع ازدواج، چندشوهری متفرق، گفته می شود. این نوع ازدواج در میان طبقه «نیار» در ایالت «کرالا» مرسوم بوده است.

ـ ازدواج مرد با زن برادر متوفی خود در صورتی که دارای فرزند ذکور باشد. در این نوع ازدواج در صورت مرگ شخصی که دارای فرزند ذکور است، برادر کوچک وی بایستی با بیوه وی ازدواج کند. بر اساس این رسم برادر بزرگ فرد متوفی، حق ندارد که با بیوه برادر خود ازدواج نماید. این رسم در حال حاضر در میان طبقات «جات» «کجرات» و تعداد زیادی از دیگر طبقات ایالات «اتارپرادش» و طبقه «کاراگوز» در منطقه «میسور» رواج دارد.

ازدواج خواهرانه
در این نوع ازدواج در صورت مرگ زن، شوهر با خواهرزن خود ازدواج می کند. این ازدواج در بخشهایی از ایالت «هاریانا» رواج دارد.

ادامه دارد.

نظر شما