زن محور سلامتى جسمى روانى و اجتماعى است
موضوع : پژوهش | مقاله

زن محور سلامتى جسمى روانى و اجتماعى است


با توجه به اینکه نیمى از جمعیت جامعه را زنان تشکیل مى‏دهند و نقش بسزایى در حفظ سلامت افراد خانواده و نهایتاً جامعه دارند، هر نوع برنامه‏ریزى و تلاش در جهت توانمندسازى زنان ایران زمین در این راستا، تضمینى براى بهره‏مندى از کودکانى سالم، خانواده‏اى مستحکم و اجتماعى متعالى خواهد بود.
طبق تعریف سازمان جهانى بهداشت، سلامتى به معنى برخوردارى از رفاه کامل جسمى، روانى، روحى اجتماعى و... مى‏باشد که امیدواریم روزى زنان جامعه ما، از تمامى ابعاد آن به طور کامل بهره‏مند گردند.
در این راستا، اولین کنگره «نقش زن در سلامت خانواده و جامعه» با محوریت سلامت جسمى، سلامت روانى و سلامت اجتماعى زنان برگزار شد.
ما نیز با توجه به یکى از رسالت‏هاى مجله پیام زن که انعکاس رویدادهاى مربوط به زنان مى‏باشد، با حضور در این کنگره سه روزه، و با توجه به نیاز مخاطبین مجله، خلاصه‏اى از بحث‏ها و مسائل مطرح شده در این کنگره را برگزیده‏ایم که امیدواریم مورد استفاده خوانندگان عزیز قرار گیرد.
در مراسم افتتاحیه این کنگره، ریاست دانشگاه الزهرا خانم دکتر «محبوبه مباشرى» ضمن اشاره به محصور ماندن زنان در حصار تنگ اندرون و درون حرمسراها در طول تاریخ، اظهار داشت:
«با توجه به عدم حضور زنان در عرصه‏هاى گوناگون اجتماعى در ادوار گذشته، بازهم نقش آنان در بهداشت روانى، اخلافى و جسمانى خانواده و اجتماع انکارناپذیر است. عدم حضور زن در جامعه و مغفول ماندن تاریخ از نبود این نقش به منزله عدم وجود نخواهد بود، چرا که بررسى زوایاى تاریخ اجتماعى به خوبى این مهم را نشان مى‏دهد. علاوه بر آن ادبیات هر جامعه، به ویژه ادبیات فارسى که تحت تأثیر اجتماع است، به صورتى آیینه‏گون، به نمودن نقش‏هاى متفاوت زن، چه آنجا که معشوق همسر، مادر، کنیز، عروس یا دختر است، اهتمام کرده است. آن‏گونه که سعدى مى‏فرماید:
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا
قرآن نیز بیش از پیش براین مهم تکیه کرده و نقش زن را در ایجاد آرامش و سکینه در خانواده بیان کرده است و هدف از آفرینش این لطیفه خلقت را چیزى جز، ایجاد مهر و آرامش در خانواده و عامل اصلى بهداشت روانى خانواده به طبع آن اجتماع نمى‏داند.
شما مى‏دانید که در پرتو تصمیم‏گیرى زنان حتى در حرمسراها، بسیارى از حوادث، وقایع و جنگ‏هاى اجتماعى رخ داده است، تاریخ، حادثه قتل امیرکبیر را از یاد نمى‏برد. همچنین بسیارى از حوادث مثبت و تأثیرگذار اجتماعى نیز در پرتو تحریک و تهییج زنان خانواده بوده است. به هر حال جایگاه زن در بهداشت چه آن زمان که در بردگى حرمسرا بود و چه در عصر حاضر که در بندگى تبلیغات است، انکارناپذیر مى‏باشد و امیدواریم این کنگره در اثبات این نقش مؤثر واقع گردد.»
خانم دکتر «مباشرى» در پایان صحبت‏هاى خود به شعر شاهنامه:
مگر در نهانش سخن دیگر است‏
پژوهنده را راز با مادر است‏
اشاره کرد و آن را مصداقى بر تأثیرگذارى مادر در بهداشت روانى خانواده دانست و گفت:
«پدر نمى‏تواند به دست پسرش کشته شود مگر آنکه پسر در دامن مادرى ناسلامت بزرگ شده باشد.»
همچنین به ذکر شعرى زیبا از پروین پرداخت:
زن نکوى نه بانوى خانه تنها بود
طبیب بود و پرستار و شحنه و دَربان‏
به روزگار سلامت رفیق و یار شفیق‏
به روز سانحه تیمارخوار و پشتیبان‏
خانم دکتر «شکوفه گلخو» ریاست کنگره در سخنرانى خود این کنگره را ادامه طرح پژوهشى‏اى بیان کرد که طى دو سال گذشته به عنوان طرح آموزشى و پژوهشى بین دانشگاه و پژوهشکده به اجرا درآمده بود، او با اشاره به اینکه وجود زن، یک وجود چند بُعدى است اظهار داشت:
«توجه به ابعاد وجود زن در کنار هم و با هم، نتیجه‏بخش است.» و اظهار امیدوارى کرد تا این کنگره نقش کوچکى در تبیین رسالت زنان و حضور ایشان در خانواده و جامعه به نمایش بگذارد و نکاتى که در این کنگره مطرح مى‏گردد راهگشاى مشکلات و مسائل زنان ایران زمین باشد.
سپس دکتر «غلامعلى افروز» رئیس سازمان نظام روانشناسى و مشاوره جمهورى اسلامى ایران صحبت‏هاى خود را آغاز کرد. او با اشاره به آیه شریفه «قد افلح المؤمنون» گفت: «همان‏طور که از معنى آیه برمى‏آید» انسان‏هاى رشدیافته به اوج خودشکوفایى و آرامش مى‏رسند».
رسالت پیامبر خدا نیز همین بوده است، «قولوا لا اله الا اللَّه تفلحوا» بگویید هیچ الهى جز اللَّه نیست تا به اوج خودشکوفایى برسید، به فلاح رسیدن یعنى به خودشکوفایى رسیدن و خدا اولین فلاح است و مادر فلاح روى زمین است. فلاح یعنى باغبان، یعنى رشددهنده و شکوفاکننده و مادر آن است و بس. خانواده باغى بیش نیست که مادر باغبان آن است. باغبانى دل آرام و پدر اگر بتواند، سنگربان است. «الرجالُ قوامونَ عَلَى النساءِ» یعنى پدرها، سنگربانِ باغى هستند که باغبان دل آرام، در آنجا باغبانى و شکوفایى مى‏کند، بستر سعادت را هموار مى‏کند، انسان‏هاى دلارام، موفق، سعادتمند و بهشتى تربیت مى‏کند. پیامبر خدا (ص) فرمود: «الجنة تحت اقدام الامهات» بهشت زیر پاى مادران است. یعنى باغبانى که مسیر سعادت و کمال انسان و جامعه را هموار مى‏کند و این رسالت مادر است. خدا هستى را زوج مى‏آفریند، ما را مادر و پدر مى‏آفریند، خدا انسان‏ها را عروس و داماد مى‏آفریند. خدا استاد و دکتر و مهندس و دانش‏آموز نمى‏آفریند. خدا کارش خلق عروس و داماد است، انسان‏ها و همه هستى عروس و داماد خلق مى‏شوند. بشر با قابلیت فطرى مادرى و پدرى و زوجیت آفریده مى‏شود. سنگ را هم که مى‏شکافیم اتم‏هایش به یک اندازه عروس و دامادند، مثبت و منفى هستند. در گستره گیاهان و حیوانات هم مى‏بینیم که همه در هستى نر و ماده هستند. در انسان‏ها نیز همین‏طور، براى هر دخترى، پسرى و براى هر پسرى، دخترى وجود دارد. بشر مى‏تواند پس از تشکیل نطفه، جنسیت را تشخیص بدهد، اما نمى‏تواند در فرآیند طبیعى تعیین جنسیت به طور قاطع دخالت کند. این حکمت خداست که این توازن برقرار است؛ و خدا خانواده مى‏آفریند و بس.
خانواده حصار نیست، محدودیت نیست، خانواده اوج شکوفایى است، خانواده بوستان هستى است. خانواده محبوب‏ترین بنایى است که پیامبر بزرگوار فرمودند: «محبوب‏ترین بنا در هستى براى من خانواده است و پرصواب‏ترین واسطه‏گرى، آن است که زمینه‏ساز پیوند ازدواج دختر و پسرى باشید.»
در عصر پیامبر نیز، خود ایشان کامل‏ترین خانواده را با زوجیت على و زهرا (س) تأسیس کردند، خانواده‏اى که همه مؤلفه‏هایش بر فراز عصرها و نسل‏ها، جاودان است. همانجا که زن و شوهر مثال‏شان چون تن و تن‏پوش است. زن و شوهر باید براى همچون لباس باشند، لباس است که گرما مى‏دهد، آرامش مى‏دهد، متانت، وقار، زیبایى و کرامت مى‏بخشد، عیب‏ها و کاستى‏ها را مى‏پوشاند، کفویت را نشان مى‏دهد، به همین ترتیب زن و شوهر باید نسبت به هم احساس کوچکى نداشته باشند، همچنین به یکدیگر تفاخر نکنند، بر هم سخت نگیرند و از هم غافل نباشند، در واقع هر چقدر زن و شوهر براى هم متناسب‏تر باشند، زیباتر و شایسته‏تر است. لباس به انسان جمال مى‏دهد، کمال مى‏دهد، به همین ترتیب زن و شوهر باید هم دل و هم راز هم باشند، براى یکدیگر لطیف و ظریف باشند، خلاصه آنکه خانواده دو رکن بیشتر ندارد بچه‏ها رکن اصلى خانواده نیستند، بلکه بچه‏ها هبه‏هایى هستند که خانواده مى‏تواند داشته باشد. زن و شوهر موظف به فرزندآورى نیستند، بلکه فرزندآورى تحت اراده، اختیار و برنامه‏ریزى زن و مرد بوجود مى‏آید.
آنگاه که زن و شوهر یکدیگر را از صمیم دل و واقعاً دوست داشتند، مى‏توانند دعا کنند، فرزندى داشته باشند و این فرزند را پرورش دهند. فرزندآورى مستلزم دعا، نیایش و برنامه‏ریزى است: «ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریّاتنا قُرة اعین؛ وقتى زن و شوهر با یکدیگر اختلاف دارند، نباید به آنها توصیه کرد که بچه‏دار شوند. زیرا این زن و مرد قابلیت دوست داشتن یکدیگر را ندارند، پس چطور مى‏توانند نفر سومى را دوست داشته باشند. خانواده دو رکن بیشتر ندارد، زن و شوهر رکن اصلى‏اند، نه براى خوشایند شما و دیگران و نه براى همایشى که عنوان اصلى‏اش زن است مى‏گویم، بلکه همان‏طور که در دهها کتاب نوشته‏ام رکن اصلى خانواده زن است و بعد مَرد. یعنى همه آرامش و تلاش و پویایى محور خلقت زن است. این باغ که بدون باغبان معنا ندارد. پدر سنگربان است و بس.
سنگربانى پدر، آرامش‏دهى به مادر است و بس. اگر براى تربیت فرزند ده سهم قائل شویم، یقیناً، نه سهم از آن مادر است. پدر تنها یک سهم دارد و آن هم رسیدگى به مادر است. پدر چگونه مى‏تواند به جامعه و ارتقا و سلامت آن کمک کند؟ همه هنر پدر آن است که منبع آرامش را گرامى بدارد. خدا چون زوج‏آفرین است پس خانواده‏آفرین است و آفرینش او براساس حکمت است. در گستره هستى براى هر دختر، پسرى و براى هر پسر دختریست، با قابلیت زوجیت و قابلیت پدرى و مادرى.
وى با اشاره به این نکته که در کشور به ازاى هر هزار دختر در آستانه ازدواج، هزار و هجده پسر جوان وجود دارد، افزود:
این باور کلیشه‏اى براى دختران دبیرستانى ما ایجاد شده که دختران خیلى بیشترند، در حالى که حقیقت این است که در ایران تعداد پسرها بیشترند. بحث‏هاى مربوط به خانواده باید منطقى، عقلانى و جهان شمول باشد. مادرى که با میل و اراده خود در خانه فعالیت مى‏کند و کار بیرون از منزل ندارد، داراى نقص و عیبى نیست و اگر بنا به ضرورت، بیرون از خانه هم تلاش مى‏کند، مى‏تواند نشانه کمال باشد، اما همیشه و ضرورتاً کار کردن بیرون از خانه براى زنان، نشانه کمال نیست. من اعتقاد دارم باید به منظور حفظ و ارتقاء سلامت زنان، نگاهى درست و عادلانه داشته باشیم، شاکله شخصیتى‏اش را چون شجره طیبه‏اى بدانیم که براى هر شاخه‏اش برنامه داشته باشیم، زنان بیش از دیگران نیاز به استراحت دارند و به بهداشت روانى غنى‏ترى احتیاج دارند. بیش از دیگران براى پیشگیرى از اضطراب و یا افسردگى‏شان باید برنامه‏ریزى کرد؛ و این عجیب نیست، چون بهشتى‏پرورند، آینده جامعه را مى‏سازند، شاکله شخصیتى‏شان این‏گونه است اگر کار مى‏کنند باید ساعت کارى‏شان کمتر باشد و در عین حال حقوق‏شان کمتر نباشد. اگر مى‏خواهند براى کنکور دانشگاه امتحان دهند، باید در فاصله پانزده روز دو نوبت امتحان دهند و حق انتخاب داشته باشند، همان‏طور که در همه جاى دنیا وقتى زن مى‏خواهد براى زیارت برود، براساس شرایط جسمى و وضعیت فیزیولوژیک خود تصمیم مى‏گیرد و انتخاب مى‏کند.
وى افزود: غالب بگومگوهاى آقایان در بیش از 90 درصد موارد با خانم‏هایشان، در دوران سندرم قاعدگى است. بطورى که پس از بررسى این مشاجرات معلوم مى‏شود خانم یا در مقدمه این دوران بوده و یا در اوج آن. خداوند در قرآن مى‏فرماید خانم‏ها در این دوران نیاز بیشترى به استراحت دارند و کار آقایان در این دوران این است که آرامش بیشترى به خانم‏ها بدهند. این کار جامعه را مى‏سازد. پس مى‏بینیم که بهداشت روانى خانم‏ها، فوق‏العاده مهم است. اگر به فرآیند شخصیتى کودکان و نوجوانان نگاه کنیم، متوجه مى‏شویم که کار اساسى آقایان این است که بهداشت روانى همسرانشان را تأمین کنند. کار و وظیفه کارگزاران اصلى جامعه و وزارتخانه‏هاى حمایتى این است که به بهداشت روانى خانم‏ها بیشتر بپردازند. اگر خانمى براى تربیت و پرورش فرزندان در خانه مانده، به این کار به عنوان یک رسالت خطیر نگاه کنند. در خانه بودن و خانه‏دارى زنان، بیکارى نیست.
در خانه بودن، همسرپرورى و فرزندپرورى یک رسالت بسیار عظیم است، یک مسئولیت، یک رسالت یک اندیشه و بالاخره یک حرفه عرشى است. البته برخى خانم‏ها سعى مى‏کنند خانه‏دارى و شغل خارج از خانه را توأماً و به نحو شایسته‏اى انجام دهند که خوشا به حالشان، اما خانه‏دارى بسیار مهم‏تر است و براى زنان کار در جامعه، ثانوى است. خانواده مهم‏ترین نهاد فطرى بشر است، خانواده یکى از مهم‏ترین نهادهاى اجتماعى نیست، بلکه خانواده تنها نهاد فطرى و طبیعى بشر است و بقیه نهادها براى خانواده ایجاد مى‏شود، نهاد موازى خانواده نداریم، حتى مسجد، مدرسه و دانشگاه هم موازى خانواده نیست.
خانواده، در و دیوار و گِل و سقف نیست، بلکه خانواده دو فکر است، دو اندیشه است.
زن و مرد دو فردى هستند که با قابلیت زوجیت و با پیمان عرشى ازدواج، خانواده را تشکیل مى‏دهند. مهم‏ترین انتخاب انسان در گستره حیات، انتخاب همسر است. شما نگاه کنید، از زمانى که یک دختر مى‏خواهد کارش را شروع کند، بزرگ شود و فرزندانى براى جامعه تربیت کند، چه فرآیند پیچیده‏اى طى مى‏کند. «پرسیدند تربیت کى آغاز مى‏شود؟ گفت بیست سال قبل از تولد، که اگر این مدت کافى نباشد، بایدش افزون نمود.» پژوهش‏هاى انجام‏شده نشان مى‏دهد اگر نطفه در شهر تهران، در بهار منعقد شود؛ بچه با وزن بهتر، باهوش‏تر و زیباتر است. بهار تهران پانزدهم اسفند است، بهار شیراز اول اسفند است و بهار اهواز پانزدهم بهمن است. آغاز بهار که موقع جوانه‏هاى هستى است اگر نطفه انسان تشکیل شود، سه ماهه دوم که سه ماهه بسیار مهمى مى‏باشد در تابستان قرار مى‏گیرد، در سه ماهه دوم کُنش‏هاى ذهنى کار مى‏کند، گوش جنین مى‏شنود حافظه کار مى‏کند و شکل و زیبایى‏اش رقم مى‏خورد، و وقتى سه ماهه دوم باردارى در تابستان قرار گیرد، وارونگى هوا کمتر، افسردگى‏ها کمتر، آلودگى هوا کمتر است، بیمارى‏هاى عفونى و مننژیت‏ها کمتر است و شیر و گوشتى هم که میل مى‏کنید مال گاوى است که یونجه تازه خورده اما در زمستان وارونگى و آلودگى هوا بیشتر، زن باردار بیشتر در فضاى بسته قرار دارد، اکسیژن کمتر به او مى‏رسد. اغلب فرزندانى که با وزن کمتر از دو کیلوگرم متولد مى‏شوند، در معرض اغلب آسیب‏هاى روانى، زیستى و عاطفى قرار گرفته‏اند، که حداقل آن بیقرارى و اختلالاتى مانند هایپراکتیویتى و بیش فعالى است. پس چطور مى‏شود که زنى تنها با خوردن نان و آب مى‏تواند بچه‏اى بالاى سه کیلوگرم به دنیا آورد؟ این زمانى اتفاق مى‏افتد که مادر از گشاده‏رویى و تبسم و رضایتمندى زوجیت برخوردار است. شوهرى دارد که سنگربان و نوازشگر اوست. جالب اینجاست که بسیارى از خانواده‏هایى که داراى بچه‏هاى کم وزن مى‏شوند، از لحاظ اقتصادى، در سطح بالایى قرار دارند، اما از لحاظ عاطفى و روانى در وضعیت مناسبى نمى‏باشند، در اینجاست که وظیفه شوهر در زمان باردارى مشخص مى‏گردد، زن باردارى که از نوازش و دلگرمى همسرش در دوران باردارى برخوردار است. همان نان خالى را با اشتها و رضایت مى‏خورد و در آینده فرزندى سالم با توانمندى‏هاى ذهنى و هوشى بالا به جامعه تحویل مى‏دهد. در چنین شرایطى هم بهداشت و سلامت زن تأمین مى‏گردد
و هم بهداشت و سلامت فرزند و جامعه. بنابراین آموزشگاه همسرپرورى، خانواده است، نه رادیو و تلویزیون، دوران پیش از دبستان، دبستان و هر مقطعى توجهات خاص خود را مى‏طلبد. اصلاً روانشناسى در همه جا وجود دارد، در دنیا به این نتیجه رسیده‏اند که اگر لبخند بزنیم و متبسم باشیم، دچار بیمارى‏هاى لثه نمى‏شویم.»
دکتر افروز تأکید کرد: «اگر بخواهیم فرزندانى داشته باشیم که سالم‏تر، توانمندتر، باهوش‏تر و باسازگارى اجتماعى بالاترى باشند، باید به مردان آگاهى دهیم که در دوران باردارى همسر، چگونه از او نگهدارى کنند و زمینه آرامش روانى او را فراهم آورند. براى تقویت بهداشت روانى در خانواده و جامعه باید کارى کنیم که دختران و پسرانمان با قابلیت همسرى بار بیایند، محبوب‏شان پدر و مادر باشند، دختر باید به گونه‏اى تربیت شود که آرزو کند وقتى بزرگ شد با مردى ازدواج کند که منش او مانند پدرش آرامش‏بخش باشد و پسر هم در آرزوى همسرى باشد که مانند مادرش دلآرام و آرامشگر باشد. یکى از بزرگترین معضلات اجتماعى ما به خصوص در کشورهاى شرقى، مشکلات موجود در رابطه پدر و پسر است که واقعاً جامعه را فلج مى‏کند، پدرهایى که داراى ثروت، مقام و شهرت هستند، پسرهایى دارند که از آنها باج مى‏گیرند، در واقع پدران خود را قبول ندارند و همواره با پدر خود در حال ناسازگارى و درگیرى هستند. این رابطه بازدارنده است و سلامت خانواده و جامعه را مختل کرده اما ریشه‏اش در کجاست؟ در مادر. این مادر است که مى‏تواند در قلب پسر مهر پدر را تعمق بخشد، از وى تعریف کند و تألیف قلوب ایجاد کند. این مادر است که مى‏تواند در حضور بچه‏ها پدر را تکریم و تمجید کند و در پشت سر پدر، برایش دعا کند و از او تعریف کند. اگر چنین نکند همین مشکلاتى که ذکر شد، پیش مى‏آید؛ پسرها طغیان مى‏کنند، سرکش مى‏شوند، به سوى اعتیاد مى‏روند، دچار فساد مى‏شوند و به زندان مى‏افتند. ریشه همین اعتیاد، روابط نادرست پدر و مادر است. زیرا مادر نتوانسته است پدر خانواده را طورى معرفى کند که براى پسر الگوى مطلوب باشد و این واکنش مادر نتیجه این است که پدر، وظایف خود را به درستى انجام نداده، مادر را تهدید و تحقیر کرده، سنگربان خوبى نبوده است. شوهران موظفند با همسران خود با زیباترین جاذبه‏هاى زیستى، غنى‏ترین جاذبه‏هاى فکرى، پرکشش‏ترین جاذبه‏هاى بصرى و دلنوازترین جاذبه‏هاى صوتى و رفتارى و قویترین جاذبه‏هاى جنسى، رابطه داشته باشند. خداى صمد این را گفته و پیامبر خدا (ص) این تعامل را ترسیم کرده است اگر این گونه نباشد خانم‏ها، بى‏تفاوت و در نهایت افسرده مى‏شوند و در رفتار متقابل با فرزندان، در دو سه سالگى که بچه در نهایت کنجکاوى زیاد سؤال مى‏کند و انرژى زیادى از مادر مى‏طلبد، مادر حوصله پا
سخگویى به او را ندارد و کودک در آستانه آسیب‏پذیرى اجتماعى قرار مى‏گیرد. به هر حال این بحث بسیار مهم است. بحث‏هاى منطقى خانواده، بحث فطرى و جهان شمول است. در فرآیند جهانى شدن میراث فرهنگى را باید در خانه پیدا کنیم، فرهنگ غنى اسلامى‏مان را باید بین زن و شوهر و در خانه پیدا کنیم و زن و شوهر یعنى زیباترین، آرام‏بخش‏ترین و غنى‏ترین رابطه هستى. هر چقدر زن و شوهر یکدیگر را بیشتر تأیید کنند و محبت‏شان را بیشتر به یکدیگر ابراز کنند، لباس هم باشند و جاذبه‏ها را تقدیم هم کنند، بچه‏ها بیشتر لذت مى‏برند و سلامت خانواده، سلامت جامعه را تضمین مى‏کند.»
در ادامه همایش نیز یافته‏ها و نتایج تحقیقات و مقالات ارائه‏شده در کنگره مطرح شدند.
دکتر «پریچهره حناچى» مدیر پژوهشى پژوهشکده زنان و فوق دکتراى بیوشیمى در تحقیقى که براى بررسى سطح آگاهى زنان در پیشگیرى از عوارض یائسگى انجام داده به این نتیجه رسیده است که درصد بالایى از زنان راههاى پیشگیرى از عوارضى چون گر گرفتگى، خشکى واژن و... که مربوط به یائسگى است را نمى‏داند و طى این تحقیق معلوم شد که صدا و سیما و مطبوعات نقش مؤثرى در آموزش‏دهى و آگهى‏بخشى زنان جامعه دارند.
دکتر «جهانگیر کریمیان» نیز در ادامه پانل مربوط به فعالیت بدنى، اضافه کرد: «تمرین صحیح و منظم بدنى به عنوان بخش مهمى از وظایف روزانه هر فرد مسلمان مى‏تواند در سلامت و بهداشت جامعه و انجام وظایف و مسئولیت‏هاى اجتماعى که نیازمند بدنى نیرومند و قوى است، تأثیرگذار باشد. نظر به اینکه بانوان محور سلامتى و نشاط در منزل هستند، مى‏توان گفت فعالیت بدنى تأمین‏کننده این سلامتى و نشاط است و موجب ترشح ماده‏اى به نام آندروفین در مغز مى‏گردد این ماده نشاطآور است و بانوى مسلمان که هر روز ورزش مى‏کند، مى‏تواند رفتار ناشى از خستگى همسر و فرزندانش را تحمل و آن را به نشاط و آرامش تبدیل کند و در نهایت اینکه فعالیت بدنى زیربناى آمادگى جسمانى، روانى، اجتماعى، تناسب اندام و دور شدن از پیرى است.»
دکتر «شکوفه گلخو» در مقاله خود نتایج تحقیقى که درباره مصرف شیر سویا و ورزش در تراکم استخوان زنان یائسه بود را این‏طور بیان کرد: «زنانى که به مدت سه ماه روزانه 5/12 گرم پروتئین سویا معادل دو لیوان شیر سویا در روز مصرف کرده‏اند و ورزش مى‏کنند در برخى عوارض یائسگى از جمله گر گرفتگى، خشکى واژن و عوارض عصبى کاهش قابل ملاحظه‏اى را مشاهده کرده‏اند.»
دکتر «رشید حیدرى مقدم» دستیار (PHD) فیزیولوژى ورزشى در تحقیقى که به بررسى علل و راههاى مختلف درمان چاقى در زنان مى‏پرداخت، اشاره کرد: «متأسفانه در درمان چاقى مشاهده مى‏شود که نقش نگرش‏هاى غیرعلمى و بازارى از راهکارهاى علمى از نظر تبلیغى پررنگ‏تر است و هر روز شاهد حضور داروهاى رنگارنگ و گران قیمتى در زمینه کنترل چاقى هستیم که این داروها شامل داروهاى ادارآور، ملین‏ها، داروهاى مانع جذب چربى، داروهاى کاهش اشتها و... هستند که هر کدام عوارض نامطلوبى را بر بدن تحمیل مى‏کنند.
استفاده از شیوه‏هاى خاص و تجهیزات شامل سونا، ترموتراپى، ماساژ درمانى، ویبراتور، گوشواره لاغرى کرم‏ها و ژل‏ها. در اغلب بررسى‏هاى انجام شده دیده شده است، مکانیسمى که سبب سوختن چربى شود و در روش‏هاى تبلیغى وجود دارد، کمتر علمى است و اغلب این روش‏ها در کنترل وزن ناموفق هستند. به طور کلى باید توجه داشت که در افراد چاق شدت ورزش متناسب با وضعیت فیزیکى آنان باشد و به تدریج شدت ورزش را در آنان افزایش داد و آمادگى روانى براى یک برنامه طولانى‏مدت را باید در آنان ایجاد کرد.»
مقاله ارائه‏شده توسط خانم «کیمیا کریمى» درباره بررسى شایع‏ترین بیمارى جسمى در زنان و دخترن ما بین پانزده و نوزده ساله شهر تهران بود. وى پس از توضیح درباره سندرم پیش‏قاعدگى یا eprmenstural Syndrome که با وقوع دوره‏اى و داراى مجموعه‏اى از تغییرات ناراحت‏کننده جسمانى، روانى یا رفتارى مانند اضطراب افسردگى، حالت ویار احتباس آب و درد بدن است، اضافه کرد: «براساس یافته‏هاى این تحقیق، مصرف مستمر عسل مى‏تواند عامل محافظت کننده و درمانى به صورت کاهشى در علائم آزارنده در مقابل PMS باشد.
دکتر «زهرا کارگرنوین» استادیار تغذیه جامعه در تحقیقى به بررسى الگوى مصرف مواد غذایى در بین زنان خانوارهاى شمال و جنوب شهر تهران پرداخته و نتیجه‏گیرى کرده است: «نظر به اهمیت مصرف شیر و لبنیات به علت غنى بودن از کلسیم و همچنین بالا بودن نیاز آن در گروههاى در معرض خطر از جمله مادران شیرده، کودکان زیر شش سال و نوجوانان دختر که مادران آینده این مرز و بوم مى‏باشند و براساس رفرنس‏هاى تغذیه‏اى جهانى که میزان مصرف آن را حداقل 3 و حداکثر 4 واحد برآورد کرده است، این میزان در خانوارهاى مورد بررسى در شمال و جنوب تهران، کمتر از یک واحد مى‏باشد که قریب به اتفاق زنان و دختران این تحقیق در معرض خطر کمبود کلسیم و عواقب آن مى‏باشند.»
«فاطمه فرشى صبح خیز» و دکتر «مرتضى منادى» در تحقیقى پیرامون نقش مادران در شکل‏گیرى هویت دختران نوجوان شهر تهران، نتایج تحقیق خود را این‏گونه بیان کردند: «یافته‏ها نشان مى‏دهد مادرانى که رضایت از هویت جنسیتى زنانه خود دارند و جنس فرزند براى آنها مهم است و بین دختر و پسر تفاوت مى‏بینند، شیوه تربیتى مستبدانه یا سهل‏انگارانه را در مورد فرزند خود به کار مى‏برند و بیشتر دخترانى دارند که داراى هویت زنانه هستند و مادرانى که از جنسیت خود رضایت ندارند و دختر و پسر ازنظر جنسیت براى آنها برابر است شیوه تربیتى دموکراتیک را به کار مى‏برند و دخترانى با هویت دو جنسیتى دارند. بنابراین مى‏توان گفت: هویت جنسیتى و عقاید مادران به همراه شیوه‏هاى تربیتى مى‏تواند در شکل‏گیرى هویت جنسیتى تأثیر داشته باشد. مادرانى که خود هویت دو جنسیتى دارند و در تلاش براى به دست آوردن حقوق برابر با مردان و حذف نابرابرى‏ها بودند، فرزندان خود را نیز به گونه‏اى تربیت کرده‏اند که ویژگى‏هاى مردانه و زنانه را در کنار هم داشته باشند.
دکتر «سمیه فریدونى» در مقاله‏اى با نام نقش آموزش عالى در توانمندسازى زنان، پس از ذکر این نکته که توانمندسازى زنان با توسعه ملى جوامع آنچنان رابطه تنگاتنگى دارد که برطبق نظر بانک جهانى موجب کاهش نرخ فقر، رشد سریع اقتصادى، کاهش فساد، افزایش سطح سلامت و بهداشت فردى و اجتماعى و... مى‏شود، گفت: «به نظر مى‏رسد این مسئولیت سنگین برعهده نظام آموزش عالى کشور است تا با اقبالى که زنان در خصوص حضور در دانشگاه به عنوان تنها زمینه رشد و حضور اجتماعى - از خود نشان مى‏دهند، نه فقط زمینه بروز توانمندى‏ها و استعدادهاى آنان را از طریق آموزش که مهم‏ترین ابزار توانمندسازى زنان است، فراهم کرده و از هر گونه تبعیض جنسیتى در خصوص ورود آنان به دانشگاه و استفاده از این فرصت، خوددارى به عمل آورد. چرا که تا زمانى که صف‏بندى‏هاى مردان و زنان از هم جدا باشد و آنها خود را به عنوان یک جامعه واحد بشرى با تفاوت‏هاى مختلف باور نداشته باشند، نمى‏توان به توانمندسازى زنان آن جامعه امید داشت.»
«نماز، مادر و استحکام خانواده» عنوان مقاله‏اى بود که توسط «پریوش شکرچى‏زاده» ارائه شد، در این تحقیق آمده است: «از آنجایى که مادر محور سلامتى، نشاط، معنویت و آرامش دل در خانواده است، برپادارى نماز توسط مادر مى‏تواند در خانواده آرامش، صفا و صمیمیت و خودسازى فرزندان را دربرداشته باشد. همچنین مادر مى‏تواند با فرهنگ‏سازى یاد خدا که یک روش تربیتى به حساب مى‏آید، اثرات قوت قلب، روشن‏بینى و بصیرت، صیقل دل، شفاى دل و شرح صدر را که در ارتقاء سلامت روان مؤثر است، در بطن خانواده پیاده نماید.»
امام صادق (ع) فرمود:
«چون فرزندى وضو و نماز را یاد بگیرد، خداند (به پاداش آن) پدر و مادر او را مى‏آمرزد.»
بنابراین خانواده‏اى که از استحکام جسمانى، روانى، معنوى و اجتماعى برخوردار باشد، به عبارت دیگر از نمازگزاران باشد، سرکشى نفس را رام مى‏کند و اعضاى آن با نماز آرامش پیدا مى‏کنند و در فراز و نشیب زندگى پایدار مى‏مانند.

 


منبع: / ماهنامه / پیام زن / 1388 / شماره 208، تیر ۱۳۸۸/۴
گفت و گو کننده : پریسا ‏ پورعلمدارى

نظر شما