تحلیلی بر وبلاگ نویسی
منبع:روزنامه جام جم
عصر ارتباطات با حضور اینترنت به ساحت جدیدی از جهان رسانه پای نهاد که گویی این تکنولوژی و فناوری های اطلاعاتی نو در مقام ابژه های آگاهی بخش ، ضمیر ناخودآگاه آدمی و منویات پنهانی وی را رونمایی کرد و به سطح آگاه و شفاف وجدان جمعی ، پرتاب نمود! در این صیرورت تکنولوژیکی ، سیرت نهان شده آدمی به صورتی نهادینه شده تغییر یافت. در بستر این تطور تاریخی ، عالمی و آدمی از نو در فرآیندی مستمر ، بازتولید می شود که به واسطه قدرت رسانه ای مدرن ، امکان تجربه های تازه ای در اختیار انسان قرار می دهد و فرصت آدمیت را فراخ تر می کند.
هر چند اینترنت و وبلاگ و سایت و هرگونه ابزار و فنون مدرن ارتباطی می تواند مثل دیگر گونه های تکنولوژی در سطحی سخیف و مبتذل مصرف شود اما این جزو کارکردهای ذاتی آن نیست و در نسبت با ظرفیت اخلاقی کاربران ، اندازه گیری می شود.
در میان فرصت های ارتباطی دهکده جهانی ، وبلاگ نویسی جایگاهی ویژه دارد. وب فرصتی است تا آدمیان در فضای مجازی اما فراخمند و جهانی ، اندیشه و ایده و سخن خود را بی هیچ بوروکراسی ژورنالیستی و تکنوکراسی پیچیده ای در منظر نقد و نظر دیگران قرار دهند و پشت خط قرمزهای روزنامه نگاری نمانند. هرچند در جوامع ایدئولوژیک زده و توتالیتر دامنه این خطوط قرمز گسترده تر از جوامع دموکراتیک است و دست کم سایه سنگین آن بر دستان وبلاگ نویسان سنگینی می کند و هژمونی قدرت با سیاست فیلترینگ در کنج خلوت شهروندان و پشت مانیتور کامپیوتر هم به اقتدار خویش استمرار می بخشد اما علی الاصول و آنچنان که باید باشد وبلاگ ها از آزادی بیشتری نسبت به دیگر شکلهای نوشتن ، برخوردار است و اصلا شاید این آزادی در جوامع غیردموکراتیک بیشتر به چشم بیاید! این آزادی حتی در انتخاب فرم و تصویر برای وبلاگ هم به چشم می خورد.
بزرگترین امتیاز وبلاگ نویسی اما نه فقط به خاطر این ویژگی بلکه بیش از این به دلیل امکان تعامل و ارتباط دوسویه میان نویسنده و مخاطب است.مولف اثر در فرآیند این گفتگوی نوشتاری به ویرایش و آرایش فکر و سخن خود می پردازد و کنش خویش را در واکنش دیگران بازشناسی و چه بسا ترمیم و تعویض می کند. در واقع نویسنده در ساحت وب ، وزن اجتماعی و وضع انتقادی اندیشه هایش را می سنجد و خود را در آینه دیگران تماشا می کند تا به ضعف خویش آگاه شود و به حسن خود آشنا.ضمن این که این تعامل به سهیم شدن در تجربه های زیسته یکدیگر منجر شده به تحقق خرد جمعی کمک می کند البته هستند کسانی که وبلاگ را بلندگویی می دانند تا به نفع خود بیانیه صادر کنند و به قول دوستی خود را به نمایش بگذارند یا به رنج دیده نشدن خویش پایان دهند اما با وجود همه این آسیب شناسی های رفتاری ، وبلاگ داری ، فرصتی برای تمرین دموکراسی و گفتگو است به شرطی که گفتگو را به عنوان روشی برای کشف و فهم حقیقت بدانیم نه اثبات خود!
در گفتگو به عنوان روش ، حقیقت از پیش تعیین شده نیست بلکه در فرآیند گفت و شنود ، کشف و بازشناسی می شود. به عبارتی دیگر دیالوگ به جای مونولوگ می نشیند.نگارنده حتی معتقد است وبلاگ نویسی ، بهترین و عقلانی ترین ابزار برای آنانی است که می خواهند خود را به نمایش بگذارند و اثبات کنند. اشکال در خودنمایی نیست در بزرگنمایی است.مگر غیر از این است که خداوند از شدت کمال به خلق عالم پرداخته تا شناخته شود پس آدمی که بر ساخته چنین خدایی است به خاطر چنین صفتی قابل نکوهش نیست ، منتها مهم این است که حرفی برای گفتن وجود داشته باشد و آن اندیشه و سخن و مدعی شایسته ادعایش باشد.به لحاظ روان شناختی نیز وقتی فکر و اندیشه و ادعای کسی به رشته تحریر در می آید وجوه عقلانی تر و منطقی تر گرفته و به لحاظ فلسفی هم برای نقد و تحلیل ، مستندتر می شود اتفاقا به خاطر دوسویه بودن وبلاگ ، مولف به برکت کامنت های متنوع و متعدد ، اندیشه های خام خویش را باز می شناسد و پخته می کند.
خاصیت وبلاگ نویسی برای وبلاگ دارانی که در بازار مطبوعات و روزنامه نگاری نیز حجره ای دارند، جذاب تر است چرا که نظر مخاطبین شان را مستقیم دریافت می کنند و چه بسا در این مبادله و مناظره افکار، دوستانی شایسته پیدا می کنند. این ابزار ارتباطی نوین کارکردی عاطفی هم دارد کارکردی عاطفی که از عقلانیت بیشتری برخوردار است.معمولا وبلاگ نویسان در این رفت و آمدهای مجازی همنشین و هم قطاران مناسب خویش را انتخاب می کنند و چهار تا حرف حساب یاد می گیرند البته سیمای وبلاگ نویسان در چهره وبلاگشان می تواند آرمانی و ایده آلیستی شود وب شدگانی که سعی می کنیم چهره ای منطقی ، روشنفکرانه و گاهی قهرمانانه از خویش ترسیم کنیم و خود واقعی و عیب و نقصهای خویش را پشت این چهره مجازی پنهان سازیم اما لااقل از آسیبهای روانی عاطفی رفیق بازی که در ساختار فرهنگی ایران قربانیان زیادی می گیرد مصون می مانیم این مصداق همان دوری و دوستی است !
یکی از زیبایی های دنیای وبلاگ نویسان همین رفاقت های مجازی است و هر چه بهانه این دوستی ها عمیق تر و منطقی تر باشد لذت آن نیز بیشتر است ، دنیای وبلاگی برای آنان که از دنیای روزمرگی ملال آور خسته اند، روزنه ای است برای رهایی و دیگر بودگی ! هر چند عادت ناآگاهانه به این جهان رنگارنگ خود زنگ خطر دیگری است که ممکن است این فرصت خود و دیگر آگاهانه را به سرگرمی پوچ و بی ثمر بدل کند و وبلاگ پویی را به وبلاگ گردی بی هدف ، تباه سازد و به اصطلاح به وب زدگی دچار کند چه بسا کاربرانی که تنها به وبلاگ گردی مشغولند نه وبلاگ نویسی ! در این عرصه نوشتن نیز تنها آنهایی که از سر درد و درک می نویسند باقی می مانند و دیگران خسته می شوند و می روند تا بازی جدیدتری پیدا کنند. وب زیستی ، عین خود زندگی است.
نظر شما