فقط چند قدم تا خود شکوفایى
نویسنده:نسرین نجاتى دانش
منبع:روزنامه جوان
چرا لازم است من مهارت هاى زندگى را بدانم؟
مهارت هاى زندگى یعنى:
* توانایى هایى که با تمرین پیگیر و دائمى در ما پرورش مى یابند و ما را براى روبه رو شدن با کشمکش ها و مسایل روزانه زندگى آماده مى کنند.
* افزایش توانایى هاى روانى- اجتماعى و بالا بردن قدرت سازگارى پایدارى در مقابل مشکلات.
* پیشگیرى از به وجود آمدن عادت ها و رفتارهایى که در بهداشت جسم و روان ما آسیب مى رساند.
انواع مهارت هاى زندگى
مهارت اول، توانایى تصمیم گیرى: پرورش این توانایى به ما کمک مى کند تا بتوانیم به طور فعال و توانا در مورد رفتار و اعمال خود تصمیم بگیریم و براى انتخاب هاى خود به ذهن مان مهلت سنجیدن بدهیم و پس از ارزیابى صحیح نتیجه هر انتخاب به دور از هر گونه شتابزدگى یا تردید تصمیم بگیریم.
مهارت دوم، توانایى خودآگاهى: خود را بشناسیم یعنى با فکر کردن و مطالعه و بررسى دقیق آگاه شویم که نقاط قدرت و توانایى و نقاط ضعف و خواسته ها و ترس ها و بیزارى ما چیست. با رشد و پرورش خود آگاهى مى توانیم بفهمیم که تا چه اندازه تحت فشارهاى بیرونى و درونى هستیم و چگونه با آن ها کنار بیائیم.
مهارت سوم، توانایى حل مساله و مساله گشایى: مسایل مهم زندگى موضوع هایى که روزانه به عنوان مشکل یا مساله براى هر یک از ما مطرح مى شود اگر چنانچه حل نشده باقى بماند فشار روانى ایجاد مى کند که هم به بدن ما آسیب مى رساند و هم به روان و سلامت روان. بنابراین لازم است روبه رو شدن با مسایل زندگى و حل مناسب و منطقى آن ها را یاد بگیریم و با افراد مطمئن و توانا مشورت کنیم.
مهارت چهارم، توانایى تفکر خلاق: یاد بگیریم که تسلیم محض نباشیم و با افکار و ایده هاى نو و جالب محیط زندگى خود را پویا و فعال کنیم. توانایى تفکر خلاق مى تواند علاوه بر این که در برخورد با مسایل و مشکلات ما را یارى کند، بلکه حتى هنگامى که مشکل خاصى هم وجود ندارد انسان با سازگارى بیشتر به زندگى روزمره و فعالیت هاى خود بپردازد.
مهارت پنجم، توانایى تفکر انتقادى: با آموزش این مهارت یاد مى گیریم در برخورد با ارزش هاى نامناسب و ناسالم فشار گروه و افراد و اطرافیان و تاثیرات رسانه هاى گروهى مقاومت و پایدارى داشته باشیم و از صدمه و آسیب هاى مختلف درامان باشیم.
مهارت ششم، توانایى روابط سالم با دیگران: این مهارت و پرورش آن در برقرارى روابط سالم با دیگران ما را توانا مى سازد یعنى مى توان با آگاهى و شناخت از حد و حدود متعادل نه زیاده روى و نه از انزواطلبى و گوشه گیرى با افراد خانواده و محله و همسایه ها و همکلاسان و همسالان ارتباط برقرار کرد. روابط سالم و متعادل باعث رشد فردى و اجتماعى هر دو مى شود.
مهارت هفتم، توانایى روبه رو شدن با هیجان ها: این توانایى و مهارت را اگر در خود پرورش دهیم سبب مى شود تا هیجان هاى خود و دیگران را بشناسیم و اگربا حالات هیجانى مثل غم و خشم و شادى یا ترس روبه رو شدیم بتوانیم با ابزار هیجان به روش مناسب رفتار کنیم.
مهارت هشتم، توانایى همدلى: این مهارت کمک مى کند که بتوان انسان هاى دیگر را حتى وقتى با آن ها بسیار تفاوت داریم بپذیریم و به ارزش انسانى آن ها احترام بگذاریم و رفتارهاى پذیرنده و حمایت کننده متعادل و مناسب داشته باشیم.
مهارت نهم، توانایى مقابله با فشارهاى روزانه: همه ما در زندگى روزانه با فشارها و تنیدگى ها مواجه ایم که با شناختن آن ها مى توانیم با روش هاى درست آسیب هاى آن ها را به خودمان کم کنیم.
آخرین مهارت، توانایى خود نظم بخشى: مهارتى که با خودشناسى و برنامه ریزى مناسب در تمام کارها و فعالیت هاى روزانه پرورش مى یابد.از جمله نظم در ساعات خواب و بیدارى، نظم در انجام کارهاى روزانه و تربیت بدنى مناسب و متعادل آن ها و نظم در غذا خوردن و استراحت کردن و انجام فعالیت هاى ورزشى و تفریحى که سبب تقویت و پرورش توانایى ها و بروز استعدادهاى ما مى شود. اکنون کمى بیندیشیم؛ چرا لازم است مهارت هاى زندگى را بشناسیم و آن ها را یاد بگیریم و در زندگى روزانه به کار بگیریم؟!
نظر شما