موضوع : پژوهش | مقاله

کنکاشی در علل گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر

منبع:روزنامه کیهان 
. آمار نشان می دهد بالاترین رقم سنی معتادان در ایران را افراد 27-21 ساله تشکیل می دهند. با توجه به این موضوع، والدین و مربیان باید سعی کنند با استفاده از روش ها و آموزش های لازم، بچه ها را از همان دوران کودکی و پیش از نوجوانی با آثار زیان بار مصرف این گونه مواد و اثرات و پیامدهای ناشی از آن بر جسم و روان شان مطلع سازند.اغلب جوانان با گذر از دوران بلوغ و نوجوانی دچار تغییرات جسمی- روانی گوناگونی می شوند که تاثیرات زیادی بر رفتارها و عکس العمل های هیجانی آنها نسبت به اطرافیان می گذارد. احساس نارضایتی، عصبانیت، بی حوصلگی، مخالفت، مبارزه جویی، عدم همکاری، بی اعتنایی و عیب جویی از جمله بدخلقی هایی است که زندگی نوجوانان را دشوارتر از پیش می کند. در مواردی این ویژگی های رفتاری- اخلاقی- نوجوانان به گونه ای است که آنان را شدیدا مستعد آلوده شدن به انواع کجروی ها و آسیب های اجتماعی می کند. این نوجوانان ارزش ها و معیارهای اخلاقی والدین شان را کمتر می پذیرند و بیشتر درصدد یافتن استقلال و اثبات خویشتن اند.
¤ عوامل موثر در اعتیاد جوانان
تحقیقات نشان می دهند، افرادی که به انواع موادمخدر اعتیاد پیدا کرده اند، اغلب اولین تجربه شان را به صورت تفریحی و در دوران نوجوانی کسب کرده بودند و به تدریج اعتیاد آنان، از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف، معتاد شده اند. از آن جایی که مصرف موادمخدر همیشه رو به افزایش است، نوجوان نیز ابتدا با مقداری کم شروع می کند و چون با گذشت زمان، مقدار کم اولیه نیاز جسمی او را تامین نمی کند، مجبور می شود یا مقدار مصرف را افزایش دهد و یا فاصله زمانی مصرف را کوتاه تر کند که در نهایت منجر به وابستگی شدید او به مواد و اعتیاد او می شود. در نظر داشته باشید، رهایی از تجربیات منفی مکرر بسیار دشوار و طاقت فرسا است. گروهی دیگر از جوانان و نوجوانانی که شروع به مصرف موادمخدر می کنند، اظهار می دارند که برای فرار از مشکلات و مسائل زندگی روزمره و داشتن احساسی بهتر از احساس فعلی شان دست به این کار زده اند. به طور کلی، عوامل متعددی موجب اعتیاد جوانان می شوند که مهمترین آنها عبارتند از:
1-زمینه های خانوادگی: الگوهای نامناسب رفتاری اطرافیان منجر به تقلید کورکورانه نوجوانان از آنان می شود. سیگار کشیدن، نوشیدن الکل، اعتیاد به موادمخدر و سایر کجروی های اخلاقی در خانواده موجب بدآموزی و زمینه سازی برای شروع انحرافات و آسیب های اجتماعی در بچه ها (اعم از کودک و نوجوان) می شود. در چنین خانواده هایی نوجوانان به جای این که به فکر انجام فعالیت های مثبت و سازنده باشند، مدام درصدد یافتن راه هایی برای مقابله با آثار این بحران ها هستند و در بدترین شرایط نیز خود درگیر آن می شوند.
2-فقر مادی خانواده: به رغم این که بین فقر مادی و اعتیاد به موادمخدر هیچ ارتباطی وجود ندارد، ولی عامل مهمی در معتادشدن جوانان جامعه است، زیرا به دلیل فقر و نداری امکان دسترسی به بسیاری از امکانات آموزشی را از دست می دهند و هیچ تخصص و حرفه ای پیشه نمی کنند و در نتیجه در بازار کار سهم عمده ای ندارند. همین امر موجب کشیده شدن گروهی از جوانان به سمت و سوی فروش موادمخدر و امکان استفاده از آن قرار می گیرند.
3-عدم آگاهی و کم سوادی: افرادی که از سواد و تحصیلات کمتری برخوردارند، آسیب پذیرتر از افرادی هستند که نسبت به مضرات و تاثیرات سوء موادمخدر آگاهی دارند. هرچند نمی توان میزان تحصیلات افراد را عاملی برای مصرف این گونه مواد دانست، اما تحقیقات بسیاری نشان می دهند که هرچه سواد و میزان تحصیلات قشر جوان بالاتر باشد، کمتر به اعتیاد و استفاده از مواد روی می آورند. براساس آمار 66 درصد افراد معتاد، سوادی در سطح ابتدایی و کمی نیز در سطح متوسطه داشته اند.
4-اختلافات خانوادگی: آمارها نشان می دهند، نوجوانانی که والدین شان دچار مشکلات و مسائل اخلاقی- رفتاری هستند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد و مصرف موادمخدر هستند. مشکلات رفتاری خانوادگی منجر به عدم امنیت و فشار روانی بر جوانان و نوجوانان می شود و آنان را از محیط امن خانواده دور می سازد. همین امر موجب ارتباط بیشتر او با دوستان و گاه افراد مسئله داری می شود که زمینه ساز بسیاری از مسائل اجتماعی بعدی می شوند.
5-خصوصیات و ویژگی های جوانان و نوجوانان: در خیلی از موارد مشاهده می شود، نوجوانان و جوانانی که مضطرب، پریشان، افسرده و منزوی هستند، مرتب دچار شکست های گوناگون تحصیلی- اجتماعی می شوند و عزت نفس، خویشتن داری و اعتماد به نفس شان را از دست می دهند و به سیگار، الکل، موادمخدر و... به عنوان مفری برای رهایی از این مشکلات روی می آورند.
6-فشار دوستان و هم سالان: گروهی از نوجوانان به دلیل سازگاری با دوستان و همسالان شان و یک رنگ شدن با آنها چنان موجودیت فردی- خانوادگی خود را فراموش می کنند که در برابر هر تقاضایی سر تسلیم فرود می آورند. هرچه روابط بین والدین و فرزندان نوجوان شان کاهش یابد، ارزش همسالان و روابط گروهی برای آنان بیشتر می شود.
¤ نقش خانواده در آگاه سازی جوانان و نوجوانان
برای پیشگیری از عادات و رفتارهای منفی و غیرسالم جوانان و نوجوانان، هیچ گاه نباید صبر کرد تا آنان با چنین مشکلاتی درگیر شوند و آن گاه درصدد یافتن راه حل و شیوه مقابله با آن برآیند. از طرف دیگر، با نادیده گرفتن و یا انکار واقعیات موجود، نه تنها نمی توان مشکلی را حل کرد، بلکه فرصت یافتن راه حل هم از دست می رود. بهای پیشگیری موثر از اعتیاد جوانان، همانا هوشیاری همیشگی والدین و اعضای موثر خانواده است.
نتایج تحقیقات بی شماری نشان می دهند، نوجوانان و جوانانی که ارتباط صمیمانه و نزدیکی با اعضای خانواده شان دارند و از بودن در جمع آنها احساس رضایت و شادی می کنند، کمتر به دنبال رفتارهای ناسالم می روند. از جمله راهکارهای موثری که والدین می توانند به منظور پیشگیری از اعتیاد جوانان و نوجوانان به مصرف موادمخدر به کار بندند، عبارتند از:
- معیارهای «خوب بودن» و «بد بودن» را به فرزندان شان یاد بدهند. ارزش های پسندیده اخلاقی، رفتارهای مناسب اجتماعی، انتظارات جامعه از یک نوجوان مسئول، اهمیت رشد و بالندگی نوجوان برای پیشرفت اجتماعی که در آن زندگی می کند و... را به آنها بیاموزند.
- در برابر اجرای مقررات و قوانین حاکم بر خانه، مدرسه و اجتماع جدی، مسئول و هوشیار باشند. رعایت آئین نامه های انضباطی و ضوابط و قوانین مدونی که در مدارس اجرا می شوند، می تواند مانعی بر بسیاری از کج روی های اجتماعی شوند. اهمیت به نظم و انضباط، داشتن رفتارهای موجه، شیوه تفکر سالم و... از نکات ارزشمندی است که می توان به نوجوانان و جوانان یاد داد. آنها باید بدانند که هرگونه دسترسی به مواد مخدر چه جرایمی به دنبال دارد و چه مجازات هایی را باید متحمل شوند.
- سعی کنید الگوی رفتاری خوبی برای فرزندان نوجوان خود باشید. او همواره نظاره گر اعمال و رفتارهای شماست. والدینی که خود، سیگار می کشند و یا در مصرف داروهای مسکن و خواب آور افراط می کنند و یا نگرش و دیدگاه شفاف و مشخصی در برابر مصرف موادمخدر به فرزندان شان ارائه نمی کنند، راه را برای انحراف و تصمیم گیری های نامناسب جوانان هموار می سازند. به اختلاف بین حرف و عمل خود آگاه باشید. نوجوانان به این تناقضات بسیار حساس هستند و به راحتی ارزش ها و عقایدشان را زیرپا خواهند گذاشت.
- عزت نفس، خویشتن داری و اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید. فرصت ها و موقعیت هایی برای فرزند نوجوان تان پیش آورید تا او بتواند پیروزمندانه به اهدافش برسد. او را به دلیل توانایی ها و استعدادهایش تشویق و حمایت کنید. این کار به او کمک می کند تا احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند. برداشت های جوان نسبت به توانایی ها و استعدادهایش مهمترین تأثیر را بر عزت نفس او می گذارند. هنگامی که والدین درمی یابند تجربه های دشوار زندگی، اعتماد به نفس و خویشتن داری نوجوان شان را تحت تأثیر قرار داده است، باید به او کمک کنند تا با انتخاب راه و مسیر درست زندگی، خود را از انحطاط، تسلیم و بی ارزشی نجات دهد.
- ارتباط موثر و صمیمانه ای با نوجوان (و یا جوان) برقرار کنید. گوش دادن به صحبت های او، حمایت از رفتارهای مثبت، پسندیده و سالم، توجه کردن به احساسات و عواطف او و پذیرش بی قید و شرط جوانان و نوجوانان به آنها کمک می کند تا با ایجاد رابطه ای نزدیک و صمیمانه با والدین خود درصدد مقابله با بحران های زندگی برآیند. دیدگاه ها و اعتقادتان را با صبوری و انعطاف پذیری به جوانان بیاموزید. اجازه دهید تا با بحث و گفت وگو احساس مسئولیت، ارزشمندی و خودکارآمدی در آنها رشد یابد. در دوران نوجوانی، فرزندان ما دست به شناخت، ماجراجویی، کنجکاوی و خطر کردن می زنند، در این جا وظیفه والدین و مربیان است که سعی کنند با گزینش روش های معقول و سنجیده راه رسیدن به استقلال فردی و رشد اجتماعی را برای آنها روشن سازند.
- فرصت هایی برای او ایجاد کنید تا مسئولانه درباره کارهای روزانه خودش تصمیم گیری کند. به او یاد بدهید که چگونه با افراد دیگر اجتماع ارتباط برقرار کند. برای مثال، زمانی که تنها در جمعی حضور دارد، چه باید بگوید، چه کار باید بکند و... در نظر داشته باشید اگر او فرد شلخته و بی بندوباری نباشد، در مقابل تعارف دوستانش برای سیگار کشیدن و... مطیع نخواهد شد. هر اندازه که تأثیر دوستان و هم سالان جوان بر او زیاد شود، نقش والدین و راهنمایانش برای هدایت او کم رنگ تر خواهد شد. هر اندازه والدین، جوان را به حال خود واگذارند، او را در برابر محیط و اجتماع آسیب پذیرتر ساخته اند و بعدها برای این تسلیم باید بهای سنگین تری بپردازند. والدین باید با درک تأثیر هم سالان بر فرزندشان آنان را برای مقابله با فشارها و تحریکات موجود آماده کنند. توان «نه گفتن» و داشتن رفتاری مستقلانه و صحیح را در آنان باید تشویق و تمجید کرد. باید به جوان یاد داد که «نه گفتن» او دلیل بر احترام او به خودش است. از آنها بخواهید که به هنگام احساس خطر، قدرت ترک محل را داشته باشند.
- نسبت به احساس افسردگی، بی حوصلگی و انزواطلبی فرزند نوجوان تان حساس و هوشیار باشید. نوجوانی که دچار افکار پریشان و مأیوس کننده می شود، قابل تأمل و بررسی است، زیرا که او اساسا پیامدهای رفتاری خودش را نمی داند. افسردگی برای این گروه از نوجوانان ممکن است زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی مثل روی آوردن به سیگار، موادمخدر، اعتیاد، فحشا، بزهکاری و... شود. والدین باید رفتارها و عادات فرزندان نوجوان شان را که احتمال می دهند به دلایلی منجر به افسردگی در آنان شود، مدنظر داشته باشند.
- واقعیت های اجتماع را به فرزند نوجوان (و یا جوان تان) گوشزد کنید. گروهی از والدین تصور می کنند با مطرح نکردن مشکلات گوناگون جامعه و سرپوش گذاشتن بر حقایق تلخ زندگی، روش مناسبی برای حمایت از فرزندشان انتخاب می کنند. درحالی که آنان نیاز دارند تا اطلاعات صحیحی درباره مسائل جامعه ای که در آن زندگی می کنند، بدانند و در این زمینه و بهترین راهکار آن است که پدر و مادر سعی کنند با یافتن منابع و مدارک علمی و موثق، اطلاعات و دانسته های خانواده شان را ارتقا دهند و راهنمای معتمدی برای فرزندان شان باشند. هدایت سالم والدین و مربیان دلسوز بسیار ارزشمندتر از دوستی های بحران زا و دشوار است.
به طور خلاصه آن چه والدین می توانند درباره موادمخدر به نوجوان شان بیاموزند، می تواند در زمینه پزشکی (آسیب های بدنی ناشی از مصرف مواد مثل ابتلای به ایدز، هپاتیت و انواع بیمارهای قابل انتقال از طریق تزریق)، و یا روانشناختی (آسیب های رفتاری ناشی از مصرف مواد مثل بزهکاری، فحشا، جنایت و...) و یاحتی عواقب قانونی دستگیر شدن همراه با موادمخدر و مسائل قضایی متعاقب آن باشد. آنها باید از همان ابتدا «مواد» را نپذیرند. آنها باید چنان تعلیم ببینند که اساسا هیچ گرایشی به موادمخدر پیدا نکنند و با قاطعیت تمام، دست رد به سینه دوستان و افراد ناباب جامعه بزنند. جوانان و نوجوانان می توانند با استفاده از یادگیری مهارت های زندگی و شیوه های حل مشکلات، راه های مقاومت و استقامت در برابر مصرف مواد را بیاموزند. مهارت های زندگی عبارتند از مهارت حل مسئله، مهارت تصمیم گیری مناسب، مهارت برقراری روابط اجتماعی با دیگران، اعتماد به نفس برای ورود به اجتماع، شناخت خطرات گوناگون، مهارت تفکر انتقادی، نوعدوستی و همدلی، شناخت هویت ملی خود، احترام به حقوق افراد، توانایی «نه» گفتن به خواسته های غلط دیگران، شناخت خود و استعدادهای خود، انتخاب هدف های واقع بینانه برای زندگی، داشتن تفکر خلاق، روحیه استقلال طلبی و مسئولیت پذیری، روش حل اختلاف، داشتن نگرشی مثبت به زندگی و...
نگرش ها و عاداتی که بچه ها در دوران کودکی از پدر و مادر خود می آموزند، پایه و بنیانی برای بسیاری از تصمیم گیری های آینده آنان خواهد بود. اغلب نوجوانان 13-12 ساله شاید هنوز آمادگی پذیرش خطرات و مضرات ناشی از اعتیاد را نداشته باشند، اما به راحتی می توانند درس های ساده ای درباره نحوه تصمیم گیری صحیح، اطاعت از قوانین و مقررات خانه و مدرسه (اجتماع)، نحوه حل مسائل و مشکلات روزانه، مسئولیت پذیری و تقویت خودپنداره شان یاد بگیرند. به عنوان پدر و مادری آگاه به مسال و مشکلات نوجوانان، همواره محبت کردن به آنان را باید به خاطر داشت، آنها باید دریابند که می توانند به پدر و مادر خود اعتماد کنند و نگرانی ها و تشویش های شان را در زندگی- هرچه که باشد- با آنها در میان گذارند. نتایجی که طی پژوهش های گوناگونی به دست آمده است نشان می دهد، نوجوانانی که از بودن در خانواده شان احساس رضایت و خشنودی داشته اند و روابط صمیمی و گرمی بین اعضای خانواده وجود داشته است، کمتر به دنبال سیگار، الکل و انواع مخدرها بوده اند. این یافته ها نشان می دهند که قشر وسیعی از خانواده ها می توانند با برقراری روابط سالم بین اعضای خود و آموزش های صحیح و زودهنگام فرزندان خود، آنان را از ابتلا به بسیاری از معضلات و گرفتاری های گوناگون اجتماعی نجات دهند. هیچ گاه نقش خودتان را بر افکار، اندیشه ها و آینده قشر جوان جامعه دست کم نگیرید.

 

نظر شما