موارد همتایى زوجین در ازدواج
منبع:روزنامه رسالت
همتایى دینى و ایمانی
زن متدین و پایبند به قوانین و اصول و فروع اسلام، باید با انسانى مانند خود ازدواج کند. البته تناسب صددرصد امکان ندارد، اما هرچه به هم نزدیکتر باشند و فاصله کمتر باشد، بهتر است.مىبینیم که پیغمبر اکرم(ص) معیار و زیربناى اصلى کفایت را “ایمان” بیان فرمودند. انسان مومن، اگر با همسر بىایمان ازدواج کند و نتواند او را متدین نماید، یا باید همرنگ او شده و بىدین شود و یا در برابر او مقاومت کند و دائما نزاع و زد و خورد داشته باشند که هر دو خسارت بزرگى است و فرزندان هم که محصول چنین زندگانىهاى آشوبزدهاى باشند به سعادت نمىرسند.
همتایى و هماهنگى فرهنگى و فکری
تفاهم و توافق فکرى و فرهنگى میان دو همسر در زندگى مشترک، نقش اساسى دارد. براى ایجاد یک زندگى پویا و پربار و سعادتمندانه، باید معماران این کانون بتوانند یکدیگر را درک نموده و مکنونات و محتویات خود را به هم تفهیم کنند و در بسیارى از مسائل، تصمیم مشترک گرفته و بر مبناى آن عمل کنند و در فراز و نشیبهاى زندگى یاور هم باشند و فرزندانشان را براساس یک طرح هماهنگ تربیت کنند.امام صادق(ع) مىفرمایند: “العارفه لاتوضع الا عند العارف”. زن عارفه (فهمیده فرزانه) در کنار مرد عارف (فهمیده و اهل معرفت) قرار گیرد، نه غیر آن.
همتایى اخلاقی
هماهنگى و تناسب اخلاقی، از مهمترین موارد و همتایى بین زن و شوهر است. ممکن است زن و شوهر از جهت “دینی” کفو هم باشند اما از جهت اخلاقى نه.به این نمونه توجه کنید “زید بن حارثه” پسرخوانده و دستپرورده پیامبر اعظم(ص) با “زینب” دختر عمه پیامبر ازدواج کرد. این زن و شوهر از نظر “تدین و ایمان” در مقام بالایى قرار داشتند؛ اما از جهت “اخلاقی” باهم تفاهم نداشتند و به اصطلاح “اخلاقشان باهم جور در نمىآمد” و اختلاف و نزاع شدیدى بر زندگیشان حاکم بود. رسول خدا بارها آنان را نصیحت و سفارش به تفاهم و سازش فرمود، اما این “زوج جوان” توان تحمل یکدیگر را نداشتند سرانجام، خداوند وساطت فرمود و آنان را به وسیله طلاق از هم جدا کرد!
در اینکه هر دوى این زن و شوهر، انسانهاى شایستهاى بودند تردیدى نیست در شایستگى “زید” همین بس که رسول اکرم او را به عنوان فرزند خود برگزیده بودند و به او محبت فراوانى مىکردند و گاهى او را با لفظ “زید الحبیب”، “زید حبیب و عزیز من” صدا مىزدند و در شایستگى “زینب” نیز همین بس که خود خداوند او را به همسرى پیامبرش درآورد. گوشهاى از این داستان در قرآن چنین آمده است: “تو پیامبر به آن شخص زید که خداوند به اونعمت داد و توهم به او نعمت دادی، گفتی: همسرت را حفظ کن و تقواى خدا پیشه کن ... پس هنگامى که زید از آن زن گذشت، ما [خدا] او را به همسرى تو در آوردیم ...”. (سوره احزاب، آیه 37)
کفو هم بودن در تحصیلات علمی
بهتر آن است که زن و شوهر از نظر معلومات وتحصیلات علمی، خیلى باهم فاصله نداشته باشند تا تفاهم بیشترى در زندگىشان وجود داشته باشد.البته این خصوصیت را باید با صفات و ویژگىهاى دیگر بررسى کرد، به این معنا که: مثلا اگر زن تکبر و غرورهاى بیجا دارد و کم ظرفیت است، نباید سواد و تحصیلاتش بیش از مرد باشد: زیرا - حتما - مشکلات فراوانى در زندگىشان به وجود خواهد آمد اما اگرمتواضع باشد احتمال بروز این مشکل کمتر است. در مورد مرد هم مسئله به همین شکل است با کمى تفاوت.
همتایى جسمى و جنسی
توازن و تناسب جسمى و جنسى در زندگى همسران، نقش بسیار مهمى دارد. مسائل جنسی، یکى از ارکان اصلى و بنیادین زندگى زناشویى است. عدم اشباع و ارضا و رضایت جنسى زن و شوهر از هم، تاثیر مخرب و خطرناکى بر کل زندگى باقى مىگذارد. اگر یکدیگر را از این جهت اشباع و راضى کنند سپاسگزار هم خواهند بود و با دلگرمى به وظایف و مسئولیتهاى خود عمل خواهند کرد و مشکلات زندگى را تحمل خواهند نمود. اما اگر در این مورد ناراضى باشند، از هم متنفر مىشوند و از انجام مسئولیتهاى زندگى دلسرد مىگردند. این نکته بزرگى است که متاسفانه در بسیارى از موارد، آن را کوچک مىشمارند یا نادیده مىگیرند و یا با خجالت و رودربایستى از آن مىگذرند و بعد ضربههاى سهمگینش را مىخورند اگر یکى از دو همسر، از نظر جسمى و جنسی، قوى و گرممزاج و دیگرى ضعیف و سردمزاج باشد، در بسیارى از موارد زندگىشان خلل وارد مىشود و احتمال انحراف، بسیار قوى است. این عدم توازن و تناسب، به اعصاب و روان آنان نیز لطمههاى سنگینى مىزند.
تناسب در زیبایی
توجه به توازن و تناسب میان دو همسر در زیبایى صورت و اندام و قیافه ظاهرى نیز لازم است. اگر یکى از آن دو، زیبا و خوشاندام و خوشتیپ باشد و دیگرى زشت صورت و بد اندام، احتمال به وجود آمدن ناراحتى و مشکل براى هر دو عقدههاى روانى وعقده محرومیت جنسى و انحراف و بىعفتى و حسرت و ... براى فرد زیبا، وجود دارد.
تناسب سنی
در انتخاب همسر توجه به همتایى و تناسب در سن نیز لازم است تفاوت سن بلوغ جنسى در دختر و پسر، یک امر طبیعى است. پسر، حدود 4 سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسى مىرسد، پس خوب است که تفاوت سن آنها در امر ازدواج نیز به همین مقدار باشد (پسر، بزرگتر باشد)، کفو هم بودن دختر و پسر از نظر سن، تفاوت سن است نه تساوى سن زیرا این تفاوت، در آفرینش آنان قرار دارد. البته رعایت این تفاوت سن به این مقدار حدود 4 سال واجب نیست بلکه بهتر است که چنین باشد این خصوصیت را باید با مجموعه صفات و خصوصیات دختر و پسر بررسى کرد. ممکن است دخترى سنش به این مقدار کمتر از سن پسر نباشد اما امتیازات دیگرى داشته باشد که آن را جبران کند.
تناسب مالی
قاعده عامى را که مىتوان در این باره مطرح کرد این است که صلاح نیست که دختر و پسر و خانوادههایشان از نظر مال و ثروت، تفاوت زیادى داشته باشند.ما که خودمان را مىشناسیم، با مقدارى ثروت و توانگرى خود را گم مىکنیم و تکبرها و غرورها، منت گذاشتنها، تحقیر کردنها و ... به سراغمان مىآید، چرا خود را فریب دهیم؟ معمولا چنین است که اگر پسرى فقیر یا متوسط از نظر مالی، با خانوادهاى ثروتمند وصلت نماید، باید برده آنان گردد!
ازدواج با یک فرد، مساوى است با، پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل!
در مسئله انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: من مىخواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کارى به خانواده و خویشان و فامیلشان ندارم ... زیرا:
1- این فرد، جزیى از همان خانواده و فامیل و شاخهاى از همان درخت است و این شاخه، از ریشههاى همان درخت تغذیه کرده است. مسلم است که بسیارى از صفات اخلاقی، روحی، عقلى و جسمى آن خانواده و فامیل را از راه وراثت و تربیت و محیط و عادات، به این فرد منتقل شده است. پیامبر اسلام(ص) در این باره مىفرمایند: “در دامن و خانواده شایسته، ازدواج کنید؛ زیرا عرق و نطفه و ژنها تاثیر مىگذارد(1)“. ایشان در جاى دیگر مىفرمایند: “نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار مىدهی، چه کسى را براى مادرى یا پدرى فرزندت انتخاب مىکنى زیرا عرق و خصوصیات ارثی، به صورت پنهانى و بدون اختیار منتقل مىشود و تاثیر مىگذارد(2)“.
2- اگر تو با آنان کارى نداشته باشی، آنان با تو کار دارند! هرگز نمىتوانى همسرت را از آنان و آنان را از همسرت جدا کنی، خودت هم نمىتوانى رابطهات را با آنان قطع کنی. یک عمر باید با آنها معاشرت و زندگى نمایی. اگر خانواده و خویشان همسر، ناباب و فاسد باشند، انسان را “زجرکش” مىکنند و از دخالتهاى آنان در زندگى و از ارتباط با آنان نمىشود به کلى جلوگیرى کرد.
3- بدنامى یا خوشنامى آنان، تا آخر عمر همراه انسان است و در زندگى تاثیر مىگذارد. تحمل بدنامى آنان، بسیار مشکل خواهد بود.
صفات و خصوصیات آنان، در فرزندان آینده، تاثیر دارد
پیامبر اعظم(ص) در این باره مىفرمایند: “بنگرید چه کسى را به همسرى بر مىگزینید؛ زیرا فرزندان، شبیه و مانند دایىهایشان مىشوند(3)“.
تناسب اجتماعی
کسى که اهل علم و تحقیق و پژوهش است و مىخواهد عمر و زندگىاش را در راستاى مسائل علمى و تحقیقى بگذارد و بافت زندگى اجتماعى و خانوادگىاش این گونه بافتى است و روحیهاش یک روحیه کاوشگرایانه مىباشد، هرگز نباید با فرد و خانوادهاى وصلت کند که روحیه اجتماعىشان یک روحیه تجملاتى و تشریفاتى و اشرافى است و اهل خوشگذرانی، مهمانىهاى ریایی، شبنشینىهاى بوالهوسانه، مسافرتهاى تفریحى افراطى و تفریحات پیاپى هستند.افراد فراوانى را سراغ داریم که دچار این اشتباه و غفلت شده و به بدبختى و فلاکت گرفتار شدهاند. البته پرداختن به جنبههاى تفریحى زندگی، لازم و ضرورى است و همان کسى هم که اهل مطالعه و تحقیق است، باید از این جنبه غفلت نکند اما این غیر از بنا نهادن زندگى بر مبانى عیش و نوش، مهمانی، خوشگذرانی، شبنشینی، مسافرت، تفریح و ... مىباشد.
پىنوشتها:
1- تزو جوا فى الحجر الصالح فان العرق دساس - کتاب مکارم اخلاق
2- “انظر فى اى شیء تصنع و لدب فان العرق دساس”
عرق، یعنى ژن و خصوصیاتى که به وسیله نطفه و وراثت از پدران و مادران، به فرزندان و نسلهاى بعدى منتقل مىشود.
3- “تخیروا لنطفکم، فان الایناء تشبه الاخوال”. جواهر، ج 29، ص 37 (تخیروا لنطفکم یعنى “محل مناسبى براى نطفههایتان انتخاب کنید”)
نظر شما