امر به معروف و نهى از منکر یا نظارت همگانى
بر هیچ کس پوشیده نیست که وجوب این قانون حیاتبخش، از ضروریات و مسلمات آئین اسلام و از طریق کتاب «قرآن، سنت، عقل و اجماع» ثابت مى باشد تا آنجا که در برخى از مذاهب اسلامى، آن را از اصول دین شمرده اند (1) و بیشتر از آن که در کتب فقهى، اخلاقى و اجتماعى مطرح شده، در کتب «کلامى» مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
آیات و روایات و نصوص مصرحه بر وجوب، در حدى از کثرت و شمول است که بحث پیرامون آن از گنجایش این مقال خارج است (2).
در کتب فقه و حدیث، بیشتر در کیفیت وجوب، شرائط و مراتب بحث شده است که محققان ارجمند مطلع بوده مراجعه نیز خواهند کرد.
اما کیفیت وجوب، در نظام حکومتى اسلام که با عنایات الهى، امروز در اختیارمسلمانان ایران قرار گرفته و هم اکنون رسول رسولان و پیام آور پیام آوران شده، امام و پیشواى حق جویان و حق طلبان گشته ایم چگونه است؟
خلافت مومنان و صالحان
خداى متعال وعده داده است که مومنان و صالحان، وارثان زمین و حاکمان قدرتمند و خلیفه او خواهند بود که نتیجه و عکس العمل طبیعى ایمان و عمل صالح، به دست آوردن تمکن وقدرت و ریاست و خلافت معرفى شده است:
(وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم و لیبدلنهم من بعد خوفه امنا) (3).
«به کسانى از شما که مومن بوده عمل صالح انجام داده اند، خدا وعده داده است که آنان را جانشین و خلیفه خود و وارثان زمین گرداند، همچنان که پیشینیان آنان را خلیفه قرار داد و دینشان را که براى آنان پسندیده وانتخاب کرده است، بى تردیدبه نفع آنان تمکن و قدرت خواهد بخشید و ترس و خوفشان را به امن و آرامش مبدل خواهد ساخت و...».
آنگاه در ادامه آیه شریفه حقیقتى را خاطرنشان مى فرماید که براى هر انسان مسلمانى قابل تعمق و توجه ویژه و بخصوص براى مسوولان نظام و حکومت اسلامى ومومنان و صالحان، اخطارى تکان دهنده و جدى است. آنجا که مى فرماید:
(...یعبدوننى و لا یشرکون بى شیئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون) (4).
«... آنان مرا پرستش مى کنند و بر من شریک و انبازى قائل نمى شوند و هرکس پس از این کفر ورزد، پس آنان افرادى فاسق و تبه کارند».
و در مورد دیگرى مى فرماید:
(الذین ان مکناهم فى الارض اقامواالصلاه و آتوا الزکاه و امروا بالمعروف ونهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور) (5).
«مومنان و صالحاانى که مظلوم گشته و برخى از آنان کشته شده از خانه ودیارشان اخراج شده بودند و خدا از آنان دفاع نمود و یاریشان کرد (6) کسانى هستندکه اگر قدرت و مکنت در روى زمین به آنان بدهیم، قیام به نماز کنند(نماز را برپادارند) و به اتیان و پرداخت زکات و مالیات اسلامى اقدام کنند و امر به معروف ونهى از منکر را احیاء نمایند و سرانجام همه امور براى خدا است».
در هر دو آیه کریمه به واژه «مکنت» و قدرت تصریح گشته و در هر دو مورد، شکرانه این قدرت را توجه بیشتر به خداى متعال و عبادت او دانسته و کفران این نعمت بزرگ را موجب فسق و تبهکارى معرفى کرده است و در آیه دوم توجه و عبادت خدارا در اقامه و احیاى نماز، زکات و امر به معروف و نهى از منکر، خلاصه و مشخص نموده است.
رسول اکرم(ص) مى فرمایند:
«من امر بالمعروف و نهى عن المنکر فهو خلیفه الله فى ارضه و خلیفه رسوله وخلیفه کتابه» (7).
«کسى که امر به معروف و نهى از منکر کند، پس او خلیفه خدا در زمین و خلیفه رسول خدا و خلیفه کتاب خدا است».
قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران
خوشبختانه در اصل هفتم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران (که نتیجه عمل صالح مومنان و صالحان و ایثار و فداکارى شاهدان وشهیدان است) به این جهت توجه ویژه و تاکید و تصریح گشته است.
«در جمهورى اسلامى ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهى از منکر، وظیفه اى است همگانى و متفاوت بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرائط و حدود و کیفیت آن را قانون تعیین مى کند».
(والمومنون بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) (8).
از وظائف دولت اسلامى
با توجه به نکات فوق و اصل هفتم از قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، لازم به یادآورى است که نظام اسلامى باید وزارتخانه، سازمان، مرکز وگروهى را با هر نام مناسب تشکیل دهد که وظیفه این گروه، همان اجراى صحیح قانون زندگى ساز امر به معروف و نهى از منکر باشد که وجوب انجام این وظیفه، کاملا ازکتاب و سنت معلوم و خود پشتوانه اى محکم و شکست ناپذیر براى قدرتمندى نظام و براى حفظ مصالح آحاد مردم و جامعه انسانى اسلامى است.
خداى متعال، پس از آن که دستور اکید مى فرماید بر این که وحدت و برادرى واتحاد در پرتو توحید را مستحکم سازید و همواره از تفرق و پراکندگى دورى جوئید وبا این که قبلا متفرق و دشمنان یکدیگر بودید، امروز با نعمت اسلام قدر نعمت اخوت و وحدت را بدانید (9) مى افزاید:
(ولتکن منکم امه یدعون الى الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر واولئک هم المفلحون) (10).
«و باید از میان شما گروهى و امتى باشند که به خیر و نیکى دعوت نمایند، وامر به معروف و نهى از منکر کنند و اینان همان رستگارانند».
بر هر دانشمند آگاه به معارف قرآنى پوشیده نیست که این آیه کریمه با صراحت تمام و بدون استعاره و کنایه و بدون نیاز به تاویل و تفسیر، امر مى فرماید که «باید» گروه و امتى باشند امر به معروف و نهى از منکر نمایند. و هیچ مطلب وسخن دیگرى نمى تواند توجیه دیگرى بنماید و کسى نمى تواند معناى دیگرى از آن ادعاکند، بنابراین تشکیل چنین گروهى بر مسلمانان واجب است بخصوص نظامى مانند جمهورى اسلامى ایران که با الطاف خاص الهى حکومتى اسلامى دارد و بنیانگذار عظیم و فقیدش تاکید کرده است که جمهورى اسلامى نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد و امروز رهبرمعظم انقلاب و مسوولان محترم نظام، آرمان و ایده اى جز تعقیب اهداف الهى اسلام وپیاده کردن تمام ابعاد اسلام را ندارند. و خون پاک شهیدان جز براى این منظورجارى نگشته و فرزندان رشید و عزیز اسلام و برادران و خواهران افتخارآفرین ایران، آرزوئى جز این نداشته و ندارند. خداى متعال در آیه 14 سوره یونس مى فرمایند: (ثم جعلناکم خلائف فى الارض من بعدهم لننظر کیف تعملون) «ما شما را خلفاى زمین قراردادیم تا ببینیم چگونه عمل مى کنید؟».
واجب عینى و واجب کفائى
با عنایت به این که از برخى از آیات کریمه قرآنى وروایات و نصوص معصومین علیهم السلام وجوب عینى امر به معروف و نهى از منکر، استفاده مى شود و بر فرد فرد مسلمانان واجب است، چگونه ما به ضرورت و وجوب تشکیل گروه امر به معروف و نهى از منکر تاکید مى کنیم؟ در صورتى که از هیچ فرد مسلمان ساقط نمى شود.
چند آیه بعد از این آیه در سوره آل عمران مى خوانیم: (کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر) (11) «شما برترین و بهترین امتى هستید که به نفع و صلاح مردم برانگیخته شدید. امر به معروف مى کنید و نهى از منکرمى نمائید».
و روایات بسیارى که مضمونشان چنین است: «امر به عروف و نهى از منکر نمائید ویا آماده بلا و هلاکت باشید که در این صورت اشرار مردم بر شما مسلط خواهد شد و هرچه دعا کنید مستجاب نخواهد گشت» (12).
این گونه روایات و آیات قرآن که اصولا دلیل داشتن ایمان را اجراى این قانون دانسته اند، مى رسانند که بر همه مسلمانان واجب است ولى از آیه مورد بحث مااستفاده مى شود که بر امت و گروه خاصى واجب مى باشد؟
اجراى یک واجب به دو صورت
بدیهى است که در مورد اصل وجوب، بحثى نیست اما علاوه بر این که آیات و روایات عموما موید وجوب اجراى این حکم به صورت گروهى نیزهستند و تضادى با آن ندارند مى رسانند که: بر همه مسلمانان فرض است که این حکم را رعایت و اجرا نمایند و با وجود شرائط که در جاى خود مشخص است، نمى توانند اززیربار مسوولیت شانه خالى کنند و بر فرد فرد مسلمانان لازم است اما این نوع واجب، مانع آن نیست که به صورت دیگرى نیز باشد، براى اهمیت این قانون و ارزش حیاتى که براى جامعه بشرى دربر دارد، قرآن مجید راه هاى مختلفى را براى حسن اجراى آن پیشنهاد داده و مقرر کرده است که مسلمانان بتوانند به طور کامل آن رااجرا نمایند.
نظر به این که ممکن است در بعضى از موارد، اجراى آن با تک تک افراد، ممکن نباشد و به قدرت و توان بیشتر و تشکل و سازماندهى منظم ترى نیاز باشد، دستورداده است که باید گروهى واجد شرائط، این وظیفه را بر عهده داشته باشند تاهیچ گونه ضعف و نقیصه اى به وجود نیاید و مصالح مردم به خطر نیفتد و مفاسد درجامعه ریشه ندواند و احکام الهى از پشتوانه محکمى برخوردار باشد.
علاوه بر اینکه در قرآن مجید، یکى از وظائف اصلى پیامبراکرم(ص)، امر بمعروف و نهى از منکر معرفى شده:(یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر) (13) اصولا در بینش و تفکر اسلامى موضوع امر به معروف و نهى از منکربه قدرى از ارزش و اهمیت برخوردار است که یکى از معیارهاى شناخت کفر و ایمان و صلاح و نفاق معرفى شده است.
در قرآن مجید مى فرماید:
(لعن الذین کفروا من بنى اسرائیل على لسان داود و عیسى بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا تعملون) (14).
«مورد لعن و نفرین الهى قرار گرفتند، آنان که از طائفه بنى اسرائیل کافر شدند و بر زبان داود(ع) و عیسى بن مریم(ع) نیزمورد لعن و نفرین واقع شدند. این بدان جهت بود که گناه کرده عصیان ورزیدند و متجاوز شدند، اینان (در اجراى نهى از منکر) متناهى نمى شدند و پذیرا نبودند، بى تردید عمل زشتى را مرتکب مى شدند».
آنگا پس از آن که دوستى آنان را با کفار تقبیح نموده سرزنش مى کند مى فرماید: (ان سخط الله علیهم و فى العذاب هم خالدون) (15).
«خشم و غضب خدا بر آنان و در عذاب ابدى خواهند بود». و سپس در آیه بعد بیان مى کند: (....کثیرا منهم فاسقون) (16). «بسیارى از آنان فاسق هستند».
و در جاى دیگر مى خوانیم: (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف... ان المنافقین هم الفاسقون) (17).
«مردان و زنان منافق برخى از بعضى دیگرند (سنخیت و همکارى دارند) اینان به منکرات و زشتیها امر مى کنند و اززیبائیها و نیکیها جلوگیرى مى نمایند. به درستى که منافقان، همان فاسقان هستند».
و چند آیه بعد، مى فرماید: (المومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) (18).
«مردان و زنان مومن، بعضى از آنان دوستدار(یا ولى) یکدیگرند، امر به معروف مى کنند و نهى از منکر مى نمایند».
و در سوره آل عمران، صالحان را با مشخه اجراى امر به معروف و نهى از منکر معرفى مى فرماید:
(یومنون بالله والیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فى الخیرات و اولئک من الصالحین) (19).
«به خدا و قیامت ایمان دارند و امر به معروف مى کنند و نهى از منکر مى نمایند و در نیکیها و خیرات سرعت عمل دارند و مسابقه مى گذارند».
بنابراین در برهنگ اسلام، کسى نمى تواند نسبت به این قانون، کوچکترین کوتاهى داشته باشد یا آن را کوچک شمارد.
پیشنهاد و نظریه اجرائى
با توجه به نکات و مطالب گذشته علاوه بر این که باید همه مسلمانان با آگاهى علمى و عملى از این قانون، با حفظشرائط و مراتب لازم، در تمام موارد و در همه جا آن را مورد عمل و اجرا بگذارند و خویشتن را مسوول مصالح فرد فردمردم، جامعه و حکومت بدانند و ناظر بر اعمال آحاد و گروه ها باشند، دولت و حکومت اسلامى نیز باید گروه ویژه اى مخصوص انجام این وظیفه به وجود آورد و تشکیلاتى را به این جهت سازماندهى کند.
دائره حسبه چشم بیدار جامعه
آنچنان که از روایات و تواریخ و سیر مشاهده مى شود، از صدر اسلام، همواره به عنوان نظارت بر همه مصالح و حسن اجراى قوانین اسلام، معصومین علیهم السلام خود و یارانشان این نظارت را داشته و در طول تاریخ حکومتها، دائره اى به عنوان(امور حسبه) تشکیل مى شده که به صورت تشکیلاتى و سازماندهى شده، امر به معروف و نهى از منکر مى کردند که در متن کتاب (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) اجمالا مورد بحث قرار گرفته است (20).
بنابراین پیشنهاد، این موضوع، یک امر جدید و تازه و بیگانه هم نمى باشد و امروز با داشتن امکانات و شرائط بهتر، مابهتر مى توانیم این هدف مقدس را تعقیب کرده و این امر حیاتى را احیا کنیم.
سازمان قضائى و امر به معروف و نهى از منکراگر به خوبى دقت و تامل شود، تشکیلات قضائى در فرهنگ اسلام، درواقع بخشى از دائره امر به معروف و نهى ازمنکر مى باشد و بسیارى از بزرگان از فقهاى نامدار شیعه و سنى، به این حقیقت تصریح کرده اند که بحث مستوفاى آن از طرفیت این مقال خارج است، و در جاى خود باید مورد بحث و تحلیل و تامل بیشتر قرار گیرد.
مرحوم «شیخ طوسى»;(شیخ الطائفه) مى فرماید:
«تصدى قضا، از واجبات کفائى است که هرگاه گروهى این وظیفه را تقبل کرده، متصدى آن شدند، از دیگران ساقطخواهد شد، پس اگر مردم شهرى و بلدى بر ترک آن هم دست شوند و جلوى آن را بگیرند، در واقع بر ضد حکومت اسلام خروج کرده اند و گنه کارند و بر امام و حکومت وقت لازم است که بر جنگ و قتال با آنان برخیزد».
آنگاه به حدیث نبوى استناد جسته مى افزاید:
«انه قال(ص): ان الله لا یقدس امه لیس فیهم من یاخذ للضعیف حقه و لانه من الامر بالمعروف و النهى عن المنکر).
«به درستى که خداى متعال امت و ملتى راتقدیس نمى کند که در میانشان کسانى نباشند که حقوق ضعفا را باز ستانند وبراى این که تصدى قضاء بخشى از امر به معروف و نهى از منکر مى باشد» (21).
همچنان که امروز در حکومت جمهورى اسلامى ایران و کشورهاى دیگر، سازمان قضائى، یک سازمان متشکل ومنسجم و قدرتمند است، دائره و سازمان امر به معروف و نهى از منکر یا دائره حسبه مى تواند به همین صورت، تشکیلاتى تر و قدرتمندتر وارد عمل گردد مانند برخى از ارگان ها و سازمانها که به طور ناقص، در برخى از موارد عمل مى کنند.
چگونه؟
آنچه که به نطر نگارنده روشن است و امکان عملى شدن دارد و بر خود وظیفه مى دانم که مطرح کرده پیشنهاد نمایم، به این گونه است:
الف) دولت اسلامى باید افرادى را به این منظور گزینش، انتخاب و جذب نماید که شرائط آنان از سوى زعماى دینى خواهد شد که از جمله شرائط، اینها است:
1 - معلومات در حد دکترا و فوق لیسانس رشته هاى الهیات، حقوق و... و در میان طلاب حوزه هاى علمیه در حداوائل درس خارج.
2 - داراى تقوا وتعهد اسلامى.
3 - افرادى متعادل و منزه از افراط و تفریط.
4 - حسن ظاهر.
5 - فرم لباس مورد پسند از جهت اخلاقى و روانشناسى(هم زیبا و هم با شکوه و پسندیده).
6 - داراى اصالت خانوادگى و نسب.
7 - خوش بیان.
8 - علاوه بر داشتن این شرائط، درآغاز، دوره ویژه اى را مانند پلیس و نظامى، به صورت آموزش ببینند، هم در بعدپلیسى نظامى، چون کار، نوعى پلیسى است و هم در بعد آشنائى با روشها، شرائط و مراتب این قانون علاوه بر آن، دردوران آموزش باید در موضوعات اخلاق، علوم اجتماعى تربیتى، سیاسى، روانشناسى اسلامى و احکام، آموزش ببینند.
9 - افراد زیردست، کمتر از دیپلم نباشند که باید خود دوره آموزش نیز دیده باشند.
ب) این سازمان با وزارتخانه ها بخصوص وزارت کشور و سازمان قضائى مرتبط و هماهنگ باشند.
ج) افراد این گروه، در مورد برخى از تخلفات و جرائم، بالفور اقدام مى کنند. همچنان که در دائره حسبه در گذشته چنین بوده است.
اخطارى لازم و ضرورى
یکى از نکاتى که توجه به آن بسیار ضرورت دارد و رسول اکرم(ص) و سایر معصومان علیهم السلام نیز هشدار داده اند، موضوع اعمال نفوذ افراد یا گروه هاى مغرض و منحرف و تغییر دادن مصادیق معروف و منکر مى باشد.
در طول تاریخ حتى هنگامى که مانند معتزله امر به معروف و نهى از منکر را از اصول دانسته اند، قدرتهاى غالب وغاصب توانسته اند از طریق دیگر، به این قانون لطمه وارد سازند و مانند (مرجئه) در مصداق ها تشکیک کنند، تا آنجاکه در زمان بنى امیه و بنى عباس، دانشمندانى را استخدام کردند تا در مورد برخى از معروف ها و منکرها اظهار نظرنموده، معروف را منکر و منکر را معروف معرفى کردند (22).
شکى نیست هنگامى که این امر حیاتى به نحو احسن اجراء گردد، جلوى همه مفاسد و فاسدها گرفته خواهد شد. دراین صورت گروهى و افرادى به وساوس شیطانى مجهز مى گردند تا تدریجا برخى از مفاسد را توجیه کنند و باکوچکترین سوژه و بهانه اى قبح آن را از بین ببرند و به بهانه این که منکر نیست، آن را ترویج نمایند که هم در تاریخ و هم در زمان خود نمونه هائى از آن را دیده ایم.
بنابراین در این گونه موارد مسوولین امر، مسوولیت دارند تا به این امور نیز نظارت کنند تا کسى نتواند سوء استفاده نماید و از راه دیگر قوانین الهى را تغییر دهد.
حضرت امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل مى کند که فرمود:
«کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ فقیل له و یکون ذلک یارسول الله؟ فقال: نعم و شر من ذلک کیف اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف؟ فقیل له یا رسول الله و یکون ذلک؟ قال: نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا رایتم المعروف منکرا و المنکر معروفا؟» (23).
«بر شما چه خواهد گذشت هنگامى که زنان و جوانانتان فاسد و فاسق شده باشند و شما امر به معروف و نهى از منکرننمائید؟ عرضه داشتند: یا رسول الله، آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى و بدتر از این بر شما چه خواهد گذشت زمانى که امر به منکر و از معروف نهى نمائید؟ باز عرضه داشتند: آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى بدتر از این. بر شما چه خواهد گذشت آنگاه که معروف (زیبا) را منکر (زشت) ببینید و منکر(زشت) را معروف(زیبا) به حساب آورید».
ما در جامعه افراد و گروه هائى را مى بینیم که هم اکنون مصداق این پیش بینى رسول اکرم(ص) هستند و نه تنها ازمعروف و نیکى دفاع و جلوى منکرات و زشتى را نمى گیرند، بلکه دقیقا در نظر آنان حق، ناحق و باطل، حق شمرده مى شود و زیبائى را زشتى و زشتى را زیبائى مى بینند و بر اثر آن که بینش و دید انسانى آنان بسته شده است، با چشم خودخواهى، انانیت و حیوانى مى نگرند، طبعا نمى توانند واقعیات را آنچنان که هست، ببینند.
اصولا دواعى مختلف و علل و عوامل گوناگون، محیط تربیتى، عادت، تلقین و تبلیغات سوء در دیدگاه ها اثرمى گذارند و شرائط متفاوت چه بسا دید و بیشن متفاوت به وجود مى آورد.
روزى «عمار یاسر» با «مغیره بن شعبه» بحث مى کردند، حضرت امام على(ع) رو به عمار کرده فرمود: او را واگذار. «فانه لم یاخذ من الدین الا ما قار به من الدنیا. و على عمد لبس على نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطاته» (24).
«پس او(مغیره) چیزى از دین را نیاموخته جز آنچه که وى را به دنیایش برساند و عمدا امر را بر خود مشتبه کرده است تا شبهات (امورى که باطل و منکرند و به حق و معروف شباهت دارند) عذر و بهانه براى خطاها و لغزشهایش باشد».
علاوه بر علل و عوامل و دواعى، انسانهاى چندچهره و بى تقوا و متزلزل نیز، همواره حقائق را وارونه جلوه مى دهند، تااعمال ناشایست خود را توجیه کنند، بنابراین در مورد حفظ قوانین الهى، از تغییر و تبدل و دگرگون ساختن معروف ومنکر، باید بسیار هشیار بود و علما و دانشمندان بزرگوار و مسوول، این هشدار و اخطار را جدى تلقى کنند.
امام على(ع) در این رابطه مى فرمایند:
«فمن لم یعرف بقلبه معروفا و لم ینکر منکرا قلب فجعل اعلاه اسفله و اسفله اعلاه» (25).
پس کسى که در قلب خود معروفى را معروف نداند و منکرى را انکار ننماید، دلش وارونه و دگرگون مى شود. تا آنجا که بالاى او به پائین آمده پائین او به بالا برمى گردد (وارونه تشخیص مى دهد و حقائق را وارونه مى بیند)».
با توجه به این نکات، ضرورت پاسدارى و نگهبانى از قوانین الهى و مواظبت کامل براى جلوگیرى از تغییر وتبدیل هاى بدعت گونه، بر همگان محسوس خواهد بود.
پى نوشت ها:
1- قاضى عبدالجبار، از دانشمندان و رهبران بنام معتزله، امر به معروف و نهى از منکر را اصل پنجم از اصول دین دانسته است. به کتابهاى «المغنى» و «اصول الخمسه» تحقیق عبدالکریم عثمان، طبع مکتبه الوحده، ص 741مراجعه شود.
2- علاوه بر قرآن مجید به منابع: وسائل الشیعه شیخ حر عاملى و کافى کلینى، ص 328، من لا یحضره الفقیه صدوق، ص 381، تهذیب الاحکام شیخ طوسى 460ه و سایر کتب حدیث و منابع فقهى مثل: المقنع شیخ مفید و رسائل مرحوم سید مرتضى، المواسم، نهایه شیخ الطائفه، الاقتصاد، المهذب، جواهر، سرائر ابن ادریس، شرایع الاسلام و المختصر النافع محقق على الاطلاق 476، فقه الرموز، تذکره الفقهاء، قواعد علامه، مختلف الشیعه، تحریرالاحکام علامه حلى 726، الارشاد شیخ مفید413ه، تبصره المتعلمین علامه حلى، ایضاح الفوائد، الدروس شهید اول 186، اللمعه الدمشقیه، جلداول، 786، المهذب البارع احمد بن فهد حلى 841ه، الروضه البهیه شهید ثانى 966ه، مجمع الفائده والبرهان، جامع عباسى شیخ بهائى، کفایه الاحکام، جامع المدارک مرحوم آیه الله سید احمد خوانسارى، مباحث فقه مرحوم امام خمینى(ره).
3- سوره نور، آیه 55.
4- سوره نور، آیه 55.
5- حج، 41.
6- این جمله ها مربوط به آیات قبل است مراجعه شود.
7- مجمع البیان، ذیل آیه 104 سوره آل عمران.
8- سوره توبه، آیه 71 «مومنان، ولى و دوستدار یکدیگرند، اممر به معروف مى کنند و نهى از منکر مى نمایند».
9- به آیات قبل از آیه 104 سوره آل عمران مراجعه شود.
10- آل عمران، 104.
11- آل عمران، 110.
12- به ابواب امر به معروف در کتب حدیث مثل کافى و وسائل الشیعه و...مراجعه شود.
13- مائده، 79.
14- مائده، 75.
15- مائده، 80.
16- مائده، 81.
17- توبه، 67.
18- توبه، آیات 71 و 112.
19- آل عمران، 114.
20- به کتابهاى (الاحکام السلطانیه)، (معالم القربه فى احکام الحسبه) از محمد بن محمد بن احمد قرنى(648 - 729)و (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) از نگارنده مراجعه شود.
21) (مبسوط). در این باره به کتب فقهى مثل (دروس) از شهید اول و احیاء العلوم غزالى و کتب یادشده قبل مراجعه شود.
22- این موضوع از زمان خلافت عثمان آغاز و در حکومت معاویه و پس از آن به اوج رسید. به منابع تاریخى مراجعه شود.
23- وسائل الشیعه، ج 6، ص 397.
24- نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه 397.
25- کلمه 367 نهج البلاغه فیض الاسلام.
منبع: / سایت / بلاغ ۱۳۸۵/۰۴/۲۴به نقل از: ماهنامه مکتب اسلام- سال 76- شماره 8 و 10
نویسنده : هادی دوست محمدى
نظر شما