زبان مقدس
ادیان به مقدسات میاندیشند. مقدسات ادیان بیشمارند و یکی از آنها زبان است. ادیان یک یا چند زبان را، در یک یا چند زمان، به یک یا چند درجه مقدس معرفی میکنند. این مقاله نکاتی را در باب زبان مقدس ادیان یادآوری میکند.
ادیان صحنهی مقدسات هستند. مقدسات ادیان میتوانند شییء، نبات، حیوان، شخص، زمان، مکان، جرم آسمانی، عمل، تعلیم، (آموزه)، واژه، متن، خط، زبان و هر چیز دیگر باشند و ادیان مختلف این امور را به سبب تأثیراتی که دارند مقدس شمردهاند. مقدسات کاربرد دینی دارند و بیحرمتی به آنها شرعاًً جایز نیست. برخی از مقدسات اسلامی عبارتند از: شییء مقدس مانند کعبه، مقام ابراهیم و حجرالاسود؛ شخص مقدس مانند خدای عزّوجل، فرشتگان معصومین (ع)، علما و سادات، زمان مقدس مانند ماه رمضان و ماههای حرام؛ مکان مقدس مانند مسجد و حرم؛ عمل مقدس مانند نماز و روزه؛ تعلیم مقدس مانند آیات قرآن مجید؛ خط و زبان مقدس مانند خط و زبان عربی که به موجب آن:
مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد. (امام خمینی (ره)، رساله توضیح المسائل، مسئله 317).
سایر ادیان نیز مقدسات بیشماری دارند که از آن جمله است: آسمان، زمین، اجرام آسمانی، معابد، مقابر، زیارتگاهه،ا برخی کوهها، بیابانها، شهرها، نهرها، سنگها، بتان، آلات جنسی، نباتاتی مانند هومالمجوس، نیلوفر و سومای هندوان، یاس صایبان و رستنیهای دیگر، حیواناتی مانند سوسک، موش، گربه، مار، تمساح، میمون، گاو و فیل؛ همچنین بزاق، عرق، خون و هر چیزی که از پیش و پس حیوانات و انسانهای مقدس خارج میشود و چیزهایی که همیشه یا گاهی با آنها تماس داشته است مانند مو ریزهی ناخن لباس و پس ماندهی غذا. صلیب و نان و شراب عشای ربانی مسیحیت و ظروف آنها نیز تقدس دارد.
زبان مقدس (Sacred Language) زبانی است که هنگام عبادت، دعا و تلاوت کتاب آسمانی باید از آن استفاده کرد. حتی برای عقد بعضی از قراردادها مانند ازدواج و برخی امور دیگر مانند ذبح شرعی حیوان، زبان مقدس مطرح میشود.
سخن گفتن به زبان مقدس و شنیدن آن نیز محدودیت دارد که به موجب آن، مسیحیان شام در پیمان ذمهی خود با خلیفهی دوم متعهد شدند که به شیوهی مسلمانان سخن نگویند و چیزی را به خط عربی روی انگشترهای خود نقش نکنند (الطرطوشی، سراج الملوک، ص 319).
همهی ادیان جهان در سیر تاریخ خود یک یا چند زبان مقدس را تجربه کردهاند. اکنون هم تقریباً همهی ادیان جهان زبان مقدس دارند.
تقدس قوم، سرزمین، زبان و دین
اگر همهی ادیان جهان در سیر تاریخ خود زبان مقدس را تجربه کردهاند آیا همهی زبانهای قدیم نیز در سیر تاریخ خود مقدس بودن را تجربه کردهاند؟ پاسخ این سؤال مثبت است، به این معنی که همهی اقوام قدیم سرزمین، زبان و دین مخصوص خود را داشتهاند و طبعاً هریک از آنها قوم، سرزمین، زبان و دین خود را داشتهاند و طبعاً هر یک از آنها قوم، سرزمین، زبان و دین خود را مقدس میدانسته است. (1) اما بسیاری از اقوام سرزمینها، زبانها و دینها بر اثر حوادث تاریخی درهم ریخته و به هم آمیختهاند و به همین علت تقدس برخی از آنها آسیب دیده است. پس به آسانی می توان ادعا کرد که زبان انگلیسی در زمانی مقدس بوده و آن تقدس به سبب مسییحی شدن آنگلوساکسونها و ترک آیین قدیمشان از میان رفته است.
اکنون مشاهده میکنیم که تعداد اقوام جهان چندین برابر ادیان است و بیشتر ادیان بین اقوام گوناگونی گسترش یافتهاند و ادیان برای برخی اقوام بومی و برای برخی دیگر غیربومی هستند. هندوئیسم، جینیسم، و سیکیسم برای مردم هندوستان بومی هستند، ولی بودیسم که در هندوستان پدید آمده و از آنجا به چین و ژاپن و کشورهای جنوب شرق آسیا رفته برای مردم این سرزمینها غیربومی است. آیین زردشت برای ایرانیان بومی است (و بخشی از آن همراه زردشتیان به هندوستان رفته است). یهودیت همراه بنیاسرائیل در جهان جابه جا شده و اکنون بخشی از آن در فلسطین اشغالی استقرار یافته است. مسیحیت برای هیچ ملتی حالت بومی نداشته و از همان آغاز چند ملیتی بوده است و هم اکنون مردم دهها کشور کوچک و بزرگ اروپا و آمریکای شمالی و مرکزی و جنوبی مسیحی هستند. اسلام برای مردم عربستان دینی بومی و برای مردم ایران، عراق، شام، مصر، لیبی، تونس، الجزایر، مراکش، موریتانی، سودان، حبشه، سومالی، آسیای میانه، ترکیه، افغانستان، پاکستان، هندوستان، بنگلادش، مالزی، اندونزی و دهها سرزمین دیگر دین غیربومی است.
پس بیشتر اقوام و ملتهای جهان دین وارداتی دارند و بیشتر ادیان بین چند ملت تقسیم شدهاند، به همین علت شمار زبانهای مقدس از سایر زبانها بسیار کمتر است.
تأثیر کلام در عمل آفرینش
در مورد مقدس شدن زبان توجه به این نکته لازم است که تأثیر کلام در عمل آفرینش در ادیان گوناگون مطرح است، مثلاً در قرآن محید میخوانیم که خدای متعال آفرینش خود را با لفظ کن به معنای «باش» عملی میکند. (2)
در گزارش عمل آفرینش در آغاز تورات آمده است که خدا روشنایی و تاریکی و خشکی و دریا و ... را به کمک الفاظی مانند «روشنی بشود» و «زمین نباتات برویاند» پدید آورد. در آغاز انجیل یوحنا نیز این عبارت دیده میشود: «در ابتدا کلمه بود. همان در ابتدا نزد خدا بود. همه چیز به واسطهی او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت.» چنین آموزهای در سایر ادیان نیز وجود دارد.
زبانهای مقدس ادیان
با این که تقریباً همهی ادیان زبان مقدس دارند برای اندکی از ادیان زبان مقدس صرفاً یک پیشینهی تاریخی است. هرگاه دینی اینگونه باشد تمام یا برخی فرقههای آن دین در زمان حاضر به زبان خاصی تعلق خاطر ندارند و به زبان محلی عبادت می کنند.
همچنین با این که همهی ادیان از زبان اشاره استفاده میکنند و نمونهی آن در اسلام پشت سر انداختن دنیا و امور دنیوی با اشارهی دست در تکبیرهالاحرام نماز است گاهی یک دین زبان مقدس غیر کلامی نیز دارد؛ مانند زبان مودراها (Mudras) در هندوئیسم و بودیسم. مودرا وضعیت انگشتان برخی از مجسمههای ویشنو، شیوا و بوداست که به برخی از باورهای ادیان یاد شده دلالت میکنند. این زبان مقدس غیرکلامی با زبان مقدس سانسکریت در هندوئیسم و زبانهای دینی پالی و پراکریتی در بودیسم تفاوت دارد. (3) زبان مقدس یهودیان عبری است. عبری زبان تورات و حضرت موسی (ع) و قوم بنیاسرائیل است. پس از تأسیس کشور غاصب اسرائیل زبان عبری نوسازی و زبان رسمی آن کشور شده است.
از آنجا که مسیحیت از همان آغاز با فرهنگهای گوناگون در آمیخته است مسیحیان در زمانها و مکانهای گوناگون زبانهای یونانی، لاتینی، سریانی قبطی و ارمنی را مقدس شمردهاند به این شرح:
مسیحیان کاتولیک تا حدود چهل سال پیش به زبان لاتینی عبادت میکردند. زبان لاتینی زبان رومیان بوده است که در زمان حضرت مسیح (ع) مشرک بودهاند و از آن جهت که فلسطین در آن زمان مستعمرهی روم بوده طبق گزارش اناجیل، تصلیب آن حضرت به اصرار یهودیان و به دست حاکم رومی فلسطین صورت گرفته است. بنابراین زبان لاتینی زبان دشمنان حضرت مسیح (ع) بوده که پس از مسیحی شدن رومیان در اوایل قرن چهارم میلادی و اجرای مراسم دینی ایشان به آن زبان به تدریج مقدس شده است. ترجمهی لاتینی کتاب مقدس معروف به وُلگاتا (Vulgate)به دست جروم (Jerome) (متوفای 420م.) برای مسیحیان کاتولیک اهمیت داشته است. لزوم استفاده از زبان لاتینی در عبادت در شورای واتیکانی دوم (1962-1965 ) لغو شد. پاپ نیز فتواهای خود را به زبان لاتینی صادر میکند و آن فتواها بیدرنگ به زبانهای دیگر ترجمه و منتشر میشود. مسیحیان ارتدوکس یونانی به تقدس زبان سونانی (که عهد جدید به آن نگاشته شده است)، مسیحیان عراق سوریه و لبنان به تقدس زبان سریانی (مربوط به سوریهی قبل از اسلام که حضرت مسیح (ع) نیز به آن سخن می گفته است)، مسیحیان قبطی مصر به تقدس زبان قبطی (مربوط به مصر قبل از اسلام) و مسیحیان ارمنی به تقدس زبان ارمنی معتقدند. مسیحیان پروتستان از همان آغاز حرکتشان تقدس زبانها را نفی کرده و اجرای مراسم دینی را به هر زبانی جایز شمردهاند. زبان مقدس هندوان سانسکریت و زبان مقدس سیکها پنجابی است. کتابهای مقدس بودایی به زبانهای پالی و پراکریت نوشته شدهاند و اکنون معلوم شده است که این زبانها برای بوداییان مقدس نبودهاند و نیستند. زبان مقدس زردشتیان، اوستایی است که خط مخصوصی دارد. زبان پهلوی نیز در آیین زردشت تا اندازه ای مقدس است. زبان مقدس صابیان، مندایی است.
عربی، نمونهای از زبان مقدس
زبان مقدس لزوماً زبان کتاب آسمانی یا زبان بنیانگذار دین نیست ولی در بیشتر موارد چنین است. بهطوری که میدانیم زبان مقدس اسلام عربی است که زبان قرآن مجید و حضرت رسول اکرم (ص) نیز هست. علاوه براین در سنت اسلامی (4) آمده است که زبان عربی زبان خدای متعال است (5) و خدا آن را بر سایر زبانها برتری داده است (همان ج25، ص29). همچنین در آغاز جهان زبان حضرت آدم (ع) عربی بود ولی پس از اینکه نافرمانی کرد و از میوهی درخت ممنوع خورد خداوند نعمتهایش را سلب کرد و زبان عربی را از او گرفت و زبان سریانی را جانشین آن کرد. (6) سپس نخستین کسی که به زبان عربی سخن گفت حضرت اسماعیل (ع) بود (همان،ج12،ص87)، حضرت یوسف (ع) در اولین ملاقات خود با پادشاه مصر به زبان عربی سلام کرد (همان،ج12،ص 294) و حضرت سلیمان (ع) آن را زبان عبادت خود قرار داد (7) و همچنین گفته می شود که وزرای حضرت مهدی (ع) با آن که همه از غیر عرب خواهند بود به زبان عربی سخن خواهند گفت (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه باب 366).
در پایان جهان نیز عربی مطرح اسمت زیرا زبان اهل بهشت عربی خواهد بود (مجلسی، بحار الانوار، ج11، ص 56، ج 8، ص218 و 286 و ج10 ص81). حوریان بهشتی نیز به عربی سخن می گویند (همان8، ج 8، ص134) بدین شیوه، زبان مقدس اسلام زبان خداوند و خوبیها معرفی شده و جاودانگی یافته است. همچنین عربی بودن قرآن مجید به عنوان لطفی از سوی خدای متعال در یازده آیه از آن کتاب الهی آمده است. زبان مقدس در بیشتر عبادات و برخی معاملات اسلامی جلوه میکند. در اسلام اذان و اقامه نماز و تلبیه ی حج و عمره باید به زبان عربی باشد و همه ی مسلمانان موظفند الفاظ عربی ”آنها را بیاموزند. قرآن محید نیز به عربی تلاوت می شود و متون ادعیه، زیارات و تسبیحات به عربی است. عقاید اسلامی نیز به زبان عربی به میت تلقین می شود.
در مواردی از بخش معاملات فقه اسلامی نیز درباره ی اشتراط با عدم اشتراط عربیت بحص مس شود و اشتراط آن می تواند درجاتی داشته باشد. مثلاً با وجود اختلاف فتوای فقیهان برای ازدواج و طلاق خواندن صیغه لازم است و این صیغه مخصوصاً در صورت امکان باید به زبان عربی باشد. البته قوام عقد به نیت است و نه به کلام، ولی در عقود مهمی مانند ازدواج و طلاق گونهای ارتباط الهی نیز مطرح است و به همین دلیل در این موارد هم صیغه خوانده می شود و هم آن صشیعغه به زبان مقدس عربی است.(8)
از سوی دیگر به فتوای ابوحنیفه امام اعظم اهل سنت اذان و نماز و تلبیه به زبان فارسی جایز است (السرخسی المبسوط ج1، ص36-37) و برخی از فقهای شیعه دعا کردن به غیر عربی را در نماز جایز دانستهاند (امام خمینی (ره) رساله ی توضیح المسائل مسئلهی 1135) ولی نمونهی زنده و رایج عبادت به غیر زبان عربی خطبههای نماز جمعه است که علاوه بر عربی به زبانهای فارسی ترکی، اردو، بنگالی، گجراتی، انگلیسی و غیره القا میشود و شرعاً جای دو رکعت نماز را میگیرد و روضهخوانی، مداحی و نوحهسرایی دینی شیعیان نیز به زبان محلی اجرا میشود.
زبانهای عبری و سریانی نیز در اسلام مقداری تقدس دارند و یکی از نامهای عبری خدا اهیه اشراهپه (به معنای «هستم آنچه هستم»: خروج 14:3) در برخی ادعیه مانند دعای شب عرفه در مفاتیح الجنان ـ و احراز اسلامی آمده و بر اثر نا آگاهی نسخه برداران به آهیاً شراهیاً تصحیف شده است (مجلسی، بحارالانوار، ج91، ص379، ج94، ص193، 222 و 228 ج95،ص93 و170 و ج98 ص270 ) نام برخی از فرشتگان مانند جبرئیل و میکائیل نیز به عبری است.(9) حضرت مهدی (ع) نیز هنگامی که اجازهی قیام دریافت کند، خدا را به اسم عبریاش میخواند؛ آنگاه سیصد و سیزده تن پرچمدار آن حضرت گرد میآیند ( همان، ج 52، ص368 ) همچنین متن عبری دتای ذبح یهودیان برای تشخیص حلال بودن ذبیحهی آنان به برخی از راویان حدیث تعلیم داده شده است (همان، ج66، ص27 ).
ترجمهی متون مقدس
ترجمهی متون مقدس تقدس آنها را به شدت کاهش می دهد و همانطور که دیدیم در آن صورت شرط طهارت بری لمس کردن آن در اسلام ساقط می شود.مشابه این حکم در یهودیت نیز وجود دارد (میشنا، یادییم 5:4 ) مسیحیت برای لمس کردن متن یا ترجمه ی متن مقدس حکمی ندارد.
معمولاً پیروان ادیان با ترجمه کردن کتابهای آسمانی مخالف بودهاند. نمونهای از مخالفت مسیحیان با این کار به دار آویختن ویلیام تیندل (William Tynndale و آتش زدن جسد وی در سال 1536، به جرم ترجمه و نشر عهد جدید به زبان انگلیسی است. نسخههای فراوانی از ترجمهی او نیز به کام آتش رفت.
ترجمهی قرآن مجید نیز مورد قبول نبوده است. (10) به طوری که علامه شیخ احمد بن عبدالرحیم دهلوی معروف به «شاه ولیالله» ( متوفای 1176 ق ) پس از اقدام به ترجمه فارسی قرآن مجید به نام فتحالرحمن فی ترجمه القرآن درجامعهی اسلامی هندوستان مجبور به جلای وطن شد (مجلهی المنار، ج31، ص 636) همچنین حدود هفتاد سال پیش میان دولت مصر و علمای موافق ترجمهی قرآن از یک سو و علمای مخالف این کار از سوی دیگر نزاعی شدید درگرفت و سر انجام قضیه به نفع مخالفان ترجمه خاتمه یافت. (11)
از سوی دیگر برخی از ترجمههای قدیم عهد عتیق به زبان کلدانی به نام ترگوم (Targum) و ترجمهی یونتنی قدیم آن کتاب به نام ترجمهی سبعینیه (Septuagint) در جوامع یهودی تقدس یافت. مسیحیان نیز به تقدس ترجمهی سبعینیه و ترجمهی لاتینی ولگاتا معتقد شدند تا آنجا که آگوستین قدیس دربارهی اختلافهای ترجمهی سبعینیه با متن عبری گفت:
پس اگر مقتضی است که در این کتابهای مقدس تنها چیزهایی را ببینیم که روح خدا از طریق مردم گفته است، هرگاه چیزی در نسخههای عبری باشد، ولی در ترجمهی هفتاد یافت نشود، معلوم میشود روح خدا نخواسته آن را از طریف آن مترجمان، بلکه خواسته است که تنها از طریق انبیا بگوید. اما چیزهایی که در سبعینیه یافت می شود ولی در نسخههای عبری نیست همان روح خواسته است که آنها را از طریق سبیعیه بگوید و به این شیوه نشان دهد که هر دو گروه [مولفان و مترجمان] نبی بودهاند (آگوستین، شهر خداف 18. 43)
الغای زبان مقدس
کسانی در ادیان مختلف مؤمنان را به الغای زبان مقدس فراخوانده و گفتهاند انسان باید به زبانی که میفهمد، عبادت کند. اقلیت کوچکی از یهودیان به این دعوت پاسخ مثبت دادند ولی مسیحیان که زبانهای مقدس گوناگونی را تجربه کرده بودند برای الغای زبان مقدس آمادگی بیشتری داشتند و پروتستانها این مسئله را بسیار ترویج کردند. کاتولیکها نیز اندک اندک از این کار استقبال کردند و همانطور که گفتیم لزوم استفاده از زبان لاتینی در عبادت در شورای واتیکانی دوم (1962 –1965) لغو شد. گروههای کوچکی از کاتولیکها در فرانسه و برخی کشورهای دیگر این مسئله را نپذیرفتهاند و هنوزهم به زبان لاتینی عبادت میکنند. در جهان اسلام کمال آتاتئرک نخستین رئیسجمهوری ترکیه در سال 1932 دستور داد قرآن به زبان ترکی خوانده شود و در سال 1933 دستور داد مؤذنان آن کشور به زبان ترکی اذان بگویند و نماز به زبان ترکی خوانده شود. این فرمانها حدود بیست و پنج سال برقرار بود و جانشینان وی آنها را لغو کردند.
کتابنامه:
ایازی، محمد علی «دیدگاههای فقهی در باب ترجمه قرآن کریم»، در یادگارنامهی فیض الاسلام.
اصفهان: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واجد خمینی شهر 1383.
البخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، کتاب التفسیر، باب جمع القرآن.
السرخسی، شمس الدین، المبسوط، استانبول، دارالدعوه، 1403.
خراسانی، حاج محمد هاشم، ج 1، منتخب التواریخ، تهران: انتشارات علمیهی اسلامیه.
الطرطوشی ابوبکر، سراج الملوک، بیروت: دار صادر للطباعه و النشر، 1995.
فرید بک، محمد، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، بیروت، دارالنفائس 1419.
المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403.
معرفه، محمد هادی، التفسیر و المفسرون. مشهد: الجامعه الرضویه للعلوم الاسلامیه، 1418.
پانوشتها:
1. تقدس قوم یهود در سفر خروج 19: 6، تقدس قوم مسیحی در رسالهی اول پطرس 2:12 و تقدس سرزمین فلسطین در کتاب زکریا 2: 12 و سوره ی مائده 21 آمده است. تعبیر لشون قودش ( به معنای «زبان مقدس» ) نیز تقدس زبان عبری را نشان می دهد.
2. بقره 117، آل عمران 47 و 59؛ انعام 73؛ نحل 40؛ مریم 35؛ یس 82؛ و غافر 68؛ سرد و سالم شدن آتش برای حضرت ابراهیم خلیل (ع) ومسخ شدن اصحاب سبت نیز با چنین فرمانی بوده است. (انبیاء 69، بقره 65 و اعراف 166 ).
3. پراکریت به معنای «عامیانه» در مقابل سانسکریت است. زبان پالی را نیز می توان گونه ای از پراکریت به شمار آورد.
4. احادیثی که در این بخش نقل می شود صرفاً برای نشان دادن تقدس عربی در عرف مسالمانان است و صدور یا عدم صدور آنها از معصوم مدنظر نیست.
5. «تعلموا العربیه فإنها کلام الله الذی یکلم به خلقه «مجلسی بحارالانوار، ج 1، ص 212 و ج 76، ص 127» الوحی ینزل من عند الله عزوجل بالعربیه فاذا أتی نبیا من الانبیا إتاه بلسان قومه «همان ج11، ص 42». «ما أنزل الله تبارک و تعالی کتاباً و لا وحیاً إلا بالعربیه؛ فکان یقع فی مسامع ألانبیا بألسنه قومهم و کان یقع فی مسامع نبینا (ص) بالعربیه» ( همان، ج 16، ص 134، و ج 18، ص 263).
6. «کان لسان آدم العربیه و هی لسان اهل الجنه. فلما عصی ربه أبدله بالجنه و نعیمها الارض و الحرث و بلسان العربیه السریانیه ( همان، ج 11، ص 56 ).
7. همان، ج 14، ص 112 و حضرت موسی (ع) متن زیر را با اشاره به عربی بودن معارف اسلامی به زبان عبری روی سنگی نقش کرده بود که پس از ظهور اسلام کشف شد: باسمک اللهم جاء الحق من ربک بلسان عربی مبین لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله و کتب موسی بن عمران بیده «همان ج 27، ص 9 و ج 38، ص 58 و 59»)
8. برخی افراد بی خبر هنگام قرائت صیغه ی قرارداد ازدواج گمان می کنند که عاقد دعایی می خواند تا عروس و داماد به یکدیگر حلال شوند ( همانطور که برای حلال شدن ذبیحه باید نام خدای متعال را بر زبان آورد)!
9. جبرئیل به معنای« مرد خدا» و میکائیل به معنای «چه کسی مثل خداست؟» بدیهی است که فرشتگان میتوانند نامهایی به هر زبانی داشته باشند.
10. علاوه بر ترجمه امور زیر نیز قابل توجه است:
الف)هنگامی که خلیفه اول زیدبن ثابت را برای گردآوری قرآن کریم در یک مصحف فرا خواند، وی از اقدام به عملی که حضرت رسول اکرم به آن اقدام نکرده بود، به شدت نگران شد (البخاری، الصحیح، کتاب التفسیر، باب جمع قرآن).
ب)خرید و فروش مصحف نیز اشکال داشت(النجفی، جواهرالکلام، ج 22، ص125-129) و هنوز هم برای خرید و فروش قرآن، از تعبیر «هدیه کردن » استفاده میشود.
ج) هنگام ورود صنعت چاپ به استانبول در زمان خلیفه عثمانی احمد خان سوم، در اوایل قرن دوازدهم هجری قمری، فقهای آن سامان به حرمت چاپ قرآن مجید فتوا دادند(المحامی، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، بیروت، دارالنفائس، 1419، ص 319).
د) ضبط قرآن کریم در دستگاههای جدید نیز اشکال داشت: «و این زمان قرآن را در جعبه آواز حبس کردهاند و با ساز و تغنی تلاوت میشود» (خراسانی، منتخب التواریخ، تهران: انتشارات علمیهی اسلامیه، ص 873).
ه) پخش آن کتاب الهی از بلندگو و رادیو نیز برای جمعی از مسلمانان قابل تحمل نبود.
11. برای آگاهی از مشروح این نزاع و مباحثی دیگر در این باب، رک: ایازی، « دیدگاههای فقهی در باب ترجمهی قرآن کریم»، در یادگارنامهی فیضالاسلام، ص 151-185، معرفه، التفسیر و المفسرون، ج1، ص113-168.
منبع: / فصلنامه / هفت آسمان / شمارهی 27 ۱۳۸۴/۰۰/۰۰
نویسنده : حسین توفیقی
نظر شما