آیا باید کوبا را مجازات کرد ؟
دستگیری ٢٠ ناراضی کوبایی در ١٥ مارس ٢٠٠٣ که وابستگی آنان به سازمانهای امریکایی ثابت شد و سپس محکوم کردن آنان به حکمهای طویل المدت نشان دهنده خصلت غیر عقلایی روابطی است که بین واشنگتن و هاوانا برقرار است . اتحادیه اروپا بدون اینکه مستقیما درگیر ماجرا باشد ، با دخالت کردن در این مورد خونسردی خود را از دست داده است و این خطررا می آفریند که خود نیز به سمت غیرعقلائی شدن روابطش با این کشورکشیده و دچار هیجان بی حدی شود که غالبا مساله کوبا به پا می کند :امری که به زیان اکثریت شهروندان کوبایی تمام می شود که قربانیان اصلی مجازات های اعمال شده هستند . حتی اگر بتوان از احکام تحمیل شده به مخالفانی که دارای شیوه های غیر خشونت آمیز هستند، متاسف شد کسی نمی تواند منکر این امر شود که افراد محکوم شده از ایالات متحده امریکا به گونه ای مرتب تحت عنوان « یارانه» یا « کمک» مقادیری به دلار دریافت می کردند . همانطور که نمی شود منکر آن شد که آقای جیمز سی کاسون ، نماینده واشنگتن در هاوانا و دوست جورج بوش ، با تحریکات و رفتار بی اعتمادانه اش و شاید هم عامدا ، موجب لو رفتن « عوامل » خود شده است .
آقای جیمز کاسون که با قدغن بودن اعطای یارانه به اشخاص یا سازمانهایی مواجه شده بود که هدفشان ایجاد فعالیتهای سیاسی در راستای اغتشاش و برهم زدن نظم داخلی یک دولت است به محض رسیدن به هاوانا در سپتامبر ٢٠٠٢ به گونه ای پنهانی از طریق چمدان های دیپلماتیک یا ماموران کمابیش مخفی، اعطای پول به ناراضیان داخلی یا پشتیبانی لجستیکی از آنان را آغاز کرد . مقامات کوبایی به کمک مامورانشان که در صفوف ناراضیان رخنه کرده بودند ، از همان آغاز به این اعمال غیرقانونی پی بردند ولی آنها را تحمل می کردند . شماری از کهنه مخالفان از سالیان پیش با این « کمک بین المللی » زندگی می کنند و به دلیل دریافت این موهبت اقتصادی الهی ، برخی از آنان در نظر بسیاری از کوبایی ها نمایانگر مخالفان « فیس و افاده ای » هستند .
چارچوب جنگی محصورشده
شبکه ایجاد شده توسط « آژانس امریکایی برای توسعه بین المللی » و « بنیاد ملی برای دموکراسی» ،این سازمانهائی که آن چه را که سازمان سیا به گونه ای پنهان انجام می دهد ،آشکارا به مرحله عمل در می آورند، با داشتن هدف تشویق به ناپایدار ساختن کوبا مقادیر متنابهی پول جمع آوری کرده است .
به طور نمونه ، این سازمانها در سال ٢٠٠٠ ، مبلغ ٨٢٣٩٠٠٠ دلار پول در اختیار داشتند که به گونه زیر تقسیم بندی شده بود : ٢١٣٩٠٠٠ برای « برنامه ریزی دوران گذار» کوبا ؛ ٦٧٠٠٠٠ جهت « انتشار آثار روزنامه نگاران آزاد کوبایی » ؛ ١٦٠٠٠٠٠ جهت ایجاد « سازمانهای غیر دولتی( NGO ) مستقل در کوبا» ؛ ٣٣٥٠٠٠ برای اطمینان از « برگزاری دلخواه برنامه ناپایدار سازی کوبا» ؛ ٢٣٠٠٠٠٠ جهت گردآوری و پخش اطلاعات درخارج از کشور درباره سازمانهای دفاع از حقوق بشر ؛ ١٢٠٠٠٠٠ برای شبکه پشتیبانی از ناراضیان از جمله رادیو و تلویزیون « مارتی » ، نشریه « انکوئنترو» ( که در مادرید چاپ میشود ) ، سایت کوبانت و دیگر رسانه های گروهی که اگر آنها را روی هم بگذاریم ، به شبکه ای از رسانه های گوناگون تبدیل می شوند که سرو جانشان در راستای سیاست ضد امریکایی واشنگتن می رود .
ایستگاههای رادیویی امریکایی که توسط کوبایی های مقیم فلوریدا گردانده میشود در هفته ٢٢٠٠ ساعت برنامه در ٢٤ فرکانس مختلف به سوی جزیره کوبا پخش می کنند . ولی چون ظاهرا این مقدار برنامه تبلیغاتی کفایت نمی کرد ، روز٢٠ ماه مه ٢٠٠٢ ، یک هواپیما از نوع هرکول سی ١٣٠ متعلق به نیروی هوایی امریکا بر فراز سرزمین کوبا به پرواز درآمد تا برنامه های تلویزیون « مارتی » را پخش کند و به این ترتیب با سرقت برنامه های کانال ١٣ تلویزیون کوبایی ، مقررات اتحادیه بین المللی رادیو تلویزیون را زیر پا گذاشت . و چه نمایش شگفت انگیزی از شهامت و شجاعت است که آزادی اطلاعات توسط یک هواپیمای بمب افکن متعلق به ارتشی که در جریان تاریخ کوبا به ویژه یک ارتش اشغالگر بوده است به کوبا برسد ...
در بسیاری از کشورهای دموکراتیک، قانون موجود برای مخارج کارزار انتخاباتی ( و بی شک همچنین در مورد حسابهای شخصی نامزدهای انتخاباتی ) دریافت پول را از صندوقهایی که از منابع یا اشخاص بیگانه به دست آمده باشد، مجاز نمی داند. پرسش بسیار ساده است : اگر محرز شود که مخارج کارزار انتخاباتی یک نماینده منتخب توسط قدرتی بیگانه یا توسط رابطهای آن تامین شده ، آیا وی میتواند برنامه خود را در آزادی کامل به مرحله اجرا در آورد؟
به عنوان نمونه در فرانسه در کتاب پنجم قانون جزایی ( جرم و بزهکاری برضد ملت ، دولت و صلح عمومی ) در فصل نخست آن " خیانت و جاسوسی" ، بخش دوم تحت عنوان " همدستی با یک قدرت بیگانه " ( ماده های ٤-٤١١) مجازاتهای زیر تدقیق شده است : " مجازات همدست بودن با یک قدرت بیگانه ، با یک شرکت یا سازمان بیگانه یا تحت کنترل آن یا با عوامل بیگانه با هدف برانگیختن خصومت یا اعمال تجاوزکارانه علیه فرانسه ، سی سال زندان و سه میلیون فرانک ( ٤٥٧٣٤٧ یورو ) است .
به نوبه خود ، سوئد بسیار دموکراتیک ، کشوری که مرا پذیرا شده و اکنون سرزمین دختران من است ، کسی را که « از قدرت بیگانه یا از هر فردی که در جهت منافع آن عمل می کند برای چاپ یا توزیع نوشته ها یا برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی به هر شکلی که باشد علیه سازمان داخلی کشور پول دریافت کند » به حداکثر دو سال زندان محکوم می کند ( قانون جزایی، فصل ١٩ ماده ١٣ : درباره جرم بر ضد امنیت ملی ). سوئد همچنین کسی را که « اطلاعات نادرست یا مغرضانه ای را در راستای ایجاد تهدید علیه امنیت ملی در اختیار قدرتهای بیگانه قرار می دهد یا آنها را پخش می کند » مجازات می کند ( ماده ٨ همان قانون ) و به عنوان جرم خیانت بزرگ ، سوئد صلح جو کسی را که « با بکارگیری ابزار غیر قانونی با پشتیبانی یک قدرت بیگانه خطری برای امنیت ملی محسوب شود » به ده سال تا زندان ابد محکوم می کند.
بدینسان ، اتحادیه اروپا به علت تصمیم های سرکوب گرایانه کوبا ( که بی شک تحمل ناپذیر و نکوهیده هستند ولی با وجود این در قوانین تمام دولتهای این اتحادیه در نظر گرفته شده اند) در مجازات این کشور تردیدی به خود راه نداد ... به بهانه این که انقلاب کوبا مطابق میل واشنگتن نیست ، بروکسل نمی خواهد امری آشکار را بپذیرد که در برابر آن چه که باید آنرا به ستوه آوردن کوبا نامید ، هاوانا حق دفاع از خود را اعمال می کند .
آیا اتحادیه اروپا تصور میکند که با مجازات ١١ میلیون کوبایی تغییرات دموکراتیک در کوبا شتاب می گیرد؟ چرا اتحادیه اروپا با چنین شدتی مجازاتهایی را علیه کوبا و شهروندانش اعمال می کند و از تحمیل آنها بر کشورهایی مانند ایالات متحده امریکا و اسرائیل که به قوانین بین المللی احترام نمی گذارند، سرباز می زند ؟ چنین موضع گیری بازدهی در پی ندارد . زیرا این مجازاتها برای اکثریت شهروندان کوبایی مخرب است و در عمل به کمبودها و مشکلات بیشتر در زندگی روزمره شان می انجامد .
آیا اروپا در نظر می گیرد که بنیاد ملی امریکا و کوبا (٢) مستقر در میامی نقشی در اعمال تروریستی ای که علیه سرزمین کوبا صورت گرفته و در طول چهل سال موجب مرگ ٢٠٠٠ نفر و زخمی شدن دهها هزار نفر شده ، نداشته است ؟ یا اینکه سهیم شدن در به اجرا درآوردن قانون هلمس- برتون (٣)« به هر صورت یا به هر دلیلی که باشد» ، عملی قانونی است ؟ با اجرای این قانون ، یک هواپیمای کوبایی از نوع د.سی.٣ و یکی دیگر از نوع آنتونوف ٢٤ که هواپیماربایان کوبایی آنها را در بهار ٢٠٠٣ ربوده بودند در فلوریدا به حراج گذاشته شد . پس چرا اتحادیه اروپا علیه چنین کاربرد نادرستی از قوانین بین المللی اعتراض نکرده است ؟
با اتخاذ مجازاتهایی علیه کوبا بدون ذکر چارچوب جنگ محصورشده ای که کوبا از ٤٥ سال پیش تاکنون با آن رو به رو است ، اتحادیه اروپا دچار اشتباه میشود . زیرا ، با وجود اینکه محکوم کردن ناراضیان به احکام سنگین عمل نفرت انگیزی به شمار می آید دولت هاوانا در این مورد حقیقت را بیان می کند.
ایالت متحده امریکا نام کوبا را در فهرست « کشورهایی که تروریسم کمک مالی می کنند » قرار داده است ، نه به این خاطر که بتوان کوچکترین مدرکی در مورد این اتهام ارائه داد بلکه بر اساس توضیحات بهت آوری که در ماه مه ٢٠٠٣ آقای کوفرجی بلاک ، هماهنگ کننده دایره مبارزه با تروریسم در وزارت کشور بیان کرد . یعنی « فقط چون نام کوبا در این فهرست قرار دارد».(٤)
اتحادیه اروپا با اعمال مجازات علیه کوبا و پذیرفتن توافق بیر منگهام در ١٩٩٨ که بر اساس آن بروکسل به گونه ای تلویحی قانون هلمس- برتون را ( که روان رنجوری وسواس گونه ای را مطرح می کند که به جای قانون امریکا ، قانون کوبا را در نظر می گیرد و به نیت برانگیختن برادرکشی های وحشیانه در کوبای پس از کاسترو گذارنده شده است ) قبول می کند ، قانونی بودن هر نوع تجاوز خودکامه ایالات متحده امریکا علیه کوبا را مجاز می شمرد.
مساله بشردوستانه مربوط به ناراضیان در زندان ، این قربانیان خوش باوری که مطمئن بودند مصونیتی که امریکا از آن بهره می برد ، مصونیت آنها را نیز ضمانت می کند ، باید به فوریت حل شود . در این نگرش ، حیاتی است به انزوای کوبا پایان داده شود. آیا بهتر نیست به جای مسدود کردن راههای مذاکره آنها را باز کرد ؟ باید ایالات متحده را واداشت تا به تحریم تجاری تحمیل شده به کوبا ( که از سوی سازمان ملل محکوم شده ) پایان دهد و از قانون هلمس- برتون که نمایانگر یک ماشین جنگی است، چشم بپوشد.
وسواسی مزمن برای تنبیه
در یک راستا قرار گرفتن مادرید با دکترین غیرقانونی امریکا نکته ای به ویژه درد آور است . دولت آقای خوسه ماریا آسنار با بی احتیاطی تمام در بطن اتحادیه اروپا علیه خلق کوبا که دیگر به زمین افتاده، عمل کرده است . ایشان ادعا می کنند که شماری راه حل برای مسائل کوبا در اختیار دارند . اما این راه حلها همگی از محتوای تاریخی خود تهی هستند . درباره مساله ای که در سال ١٩٩٨ توسط جیمز جی بلایت و پیتر کورن بلوه در کتابشان به نام « سیاست توهم » مطرح شده چه باید فکر کرد ؟ (٥) در این جنگ شگفت انگیز گواهان طی یک همایش و بحث و مناظره بین افسران عالی رتبه سیا و دولت امریکا ( از جمله آرتور شلزینگر جوان و جاکوب ال استرلاین ) و همچنین شماری از ناراضیان کوبایی سال ١٩٦٠ ، چنین نتیجه گرفته شد که « از دست دادن کوبا که عملا بعنوان یک مستعمره یا یک ایالت تحت الحمایه محسوب می شد و به واشنگتن دی سی از والاس و لس آنجلس نزدیک تر بود ، ضربه روحی ای بود قابل مقایسه با از دست دادن کیپ کد یا ساحل میامی ». ضربه ناشی از چنین فقدانی به وسواس مزمن تنبیهی علیه خلق کوبا تبدیل شد . تاریخ به ما خواهد گفت که آیا این خصومت در نهایت به اتحادیه اروپا نیز سرایت کرده است یا نه . یا این که این اتحادیه بر خلاف افکار عمومی شهروندانش از سوی امریکا به این کار مجبور شده است .
دانشمند بزرگ دانمارکی نیل بور تایید می کرد که خلاف حقیقت ، دروغ نیست بلکه حقیقت دیگری است . کوبا باید هر چه زودتر خود را از موانع خود کامه ای که در برابر شکوفا شدن نیروهای زنده جامعه چونان سدی هستند، رها سازد . برای این کار الزامی است که بیماری جزیره محاصره شده پایان یابد تا به گونه ای جو صلح بتواند سرانجام حکمفرما شود . اتحادیه اروپا به جای اینکه بدون اندیشیدن مجازات ها را اعمال کند باید به ایجاد یک اپوزیسیون رها شده از هر نوع دخالت امریکا اهتمام ورزد . این تنها شیوه ای است که به کمک آن ، به آرامی و از کانون انقلاب میتوان چارچوب مساعدی برای گشایشی تدریجی رژیم و بدون ایجاد حمام خون فراهم آورد .
پانویسها
١) به زیست نگاری رسمی نویسنده در تارنگاشت زیر رجوع شود :
http://www.state.gov/r/pa/ei/biog/15149.htm
٢) بنیاد ملی امریکا و کوبا که در سال ١٩٨١ تحت دولت ریگان توسط خورخه ماس کانوسا ، همدست باتیستا دیکتاتور سابق کوبا ایجاد شده بود ، کانون سرسخت گرایش ضد کوبای واشنگتن را تشکیل می دهد. این بنیاد از لحاظ مالی فعالیتهای بی شماری را جهت براندازی رژیم کوبا تامین می کند. اغلب این بنیاد را به علت دست داشتن در عملیات تروریستی علیه کوبا و سوء قصد علیه فیدل کاسترو متهم می کنند . به تارنگاشت زیر رجوع شود : http://www.injusticia_en_miami.cubaweb.cu /resenas/ f-k.htm
٣) در تاریخ ١٢ مارس ١٩٩٦ ، مجلس ایالات متحده امریکا لایحه قانونی را که توسط سناتورحسن هلمس و نماینده دان برتون تقدیم شده بود و به نام قانون هلمس- برتون معروف است مورد قبول قرار داد که بر اساس آن اموال اشخاص حقیقی یا اموال شرکتهایی که پس از انقلاب کوبا در سال ١٩٥٩ مصادره شده است مورد حمایت قرار داده و برای کسانی که در دنیا روابط اقتصادی با کوبا برقرار می کنند مجازاتهایی در نظر گرفته شده است .
٤) نام هفت کشور در فهرست " کشورهای تروریستی " تهیه شده توسط واشنگتن قرار گرفته است : کوبا، ایران ، عراق ، لیبی ، کره شمالی ، سودان و سوریه .
٥) " سیاست توهم : بازیگری تهاجم به خلیج خوکها " اثر جیمز جی بلایت و پیتر کورن بلوه ، انتشارات لین راینر ، کلورادو ، ایالات متحده امریکا ١٩٩٨
منبع: / ماهنامه / لوموند دیپلماتیک / 2004 / فوریه
نویسنده : رنه وازکوز دیاز
نظر شما