موضوع : پژوهش | مقاله

اعجاز قرآن، بررسی مفهوم حروف رمز در قرآن

فهرست عناوین

فهرست عناوین

سخن آخر2
پاورقیها:3

پشم فروش، مریم

ابن بابویه بسند خود ازحضرت عسکری روایت نموده که جماعتی از یهود حضور پیغمبر اکرم(ص) برای محاجه کردن آمده بودند. آن حضرت امیرالمومنین (ع) را فرستاد که با آنها گفتگو کند. یهودین گفتند اگر میگویی محمد(ص) بر حق است و پیغمبر آخرالزمان بوده و بعد از او پیغمبری نیست، اینک ما میگوییم که مدت پیغمبری و تسلط او هفتاد و یک سال است. آن حضرت فرمود به چه دلیل؟ گفتند: بدلیل اینکه "الم" که بحساب ابجد "الف" یک و "لام" سی و "میم" چهل که جمع آنها هفتاد ویک میشود. امیرالمومنین(ع) فرمود: پس دربارهِ "المص" که نازل شده چه میگویید؟ گفتند: این یکصد و شصت ویک میشود. فرمودند: در "الرا"،گفتند: این کلمه دویست و سی یک میشود. فرمود: "المرا" چند است؟ گفتند: این بیشتر است و دویست هفتاد ویک میشود، سپس حضرت با آنها فرمود: عقیده شما یکی از این مدتهاست یا تمام این مدتها طول مدت پیامبری محمد(ص) است؟

بعضی از آنها گفتند: تمام مدت که هفتصد و سی سال میباشد. وبعد از آن، سلطنت و اقتدار بسوی ما یهودیان برمیگردد. امیرالمومنین(ع) فرمود: آیا این عقیده خود شماست یا از روی کتاب خدا میگویید؟ عدهای از آنها گفتند: از روی کتاب خدا و جمعی دیگر گفتند برای خود میگوییم.

امیرالمومنین(ع) فرمود: کتابی که از روی آن این طور بیان میکنید نزد من بیاورید. یهودیان در جواب ساکت مانده و عاجز شدند و به آن عدهِ که گفته بودند ما به رای خودمان گفتهایم، فرمود دلیل صحت اظهارات و راستی عقیده خودتان رابگویید. گفتند: دلیل راستی ما حساب جمل باشد. فرمود از کجا ابجد موید گفته شماست که مدت دولت وملک امت محمد بر طبق محاسبه مزبور باشد. شاید حساب مزبور دلیل بر آن باشد که برابر آن نزد شماها درهم و دینار است. ویا خداوند هر یک از شما یهودیان را به حساب عدد جمل لعنت نموده.

عرض کردند یا ابوالحسن چنین چیزی که شما فرمودید در "الم" و "المص" و "الرا" و "المرا" نیست. امیرالمومنین(ع) فرمود: پس آنچه را هم که شما میگویید در آن حروف نیست از سخن من به اینکه در آن حروف آن اشارات نیست باطل باشد،پس بیانات شما هم مردود و باطل است.

علی بن ابراهیم بسند خود از حضرت صادق(ع) فرمود: "الم" حرفی است از حروف اعظم خدا، ترکیب میکند، او را پیغمبر و امام حاصل میشود، از آن اسم اعظم هر گاه خدا را به آن اسم بخوانند اجابت فرماید. ونیز فرمود: کتاب، مراد امیرالمومنین(ع) است. و شکی نیست که آن حضرت راهنمای پرهیزگاران است. و فرمود: حضرت صادق(ع) این آیات و اوصاف شیعیان امیرالمومنین را بیان میفرماید. و آنان هرچه از ما ائمه یادگرفتهاند، عقیدهمند بوده وثابت برقرار میباشد.

آیت الله مکارمشیرازی (25)

آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از نویسندگان و مفسران قرآن دلایل و تعابیری را برای حروف معقطعه در قرآن قرار وجود داشته را جمعآوری کرده، و آنچه را که صحیحتر به نظر میرسد را بدین ترتیب ذکر میکند:

این حروف اشاره است به اینکه این کتاب آسمانی با آن عظمت و اهمیتی که تمام سخنوران عرب و غیر عرب را متحیر ساخته،و دانشمندان را از معارضه با خود عاجز نموده است، از نمونه همین حروفی است که در اختیار همگان قرار دارد. در عین اینکه قرآن از همان حروف "الف باء" و کلمات معمولی ترکیب یافته به قدری کلمات آن موزون است که معانی بزرگی دربردارد،که در اعماق دل و جان انسان نفوذ میکند، روح را مملو از اعجاب و تحسین میسازد، و افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم مینماید. جمله بندیهای مرتب و کلمات آن در بلندترین پایه قرار گرفته و معانی را در قالب زیباترین الفاظی میریزد که همانند و نظیر ندارد. فصاحت و بلاغت قرآن بر کسی پوشیده نیست، این گفته صرف ادعا نمیباشد، زیرا آفریدگار جهان همان کسی است که این کتاب را بر پیغمبرش نازل کرده،شاعران و سخن سرایان بلیغ عرب را، دعوت به مقابله به مثل و تحدی نموده واز آنها خواسته که همانند آن، یا لااقل یک سوره مثل آن را بیاورند.او دعوت نموده است، که عموم جهانیان، (جن و انس) با همکاری و همفکری اگر میتوانند، مانند آن را بیاورند. اما همه عاجز و ناتوان ماندند.(26)

1

 

اینکه هیچکس نتوانست مانند آن را بیاورد، خود سّری دارد و آن این است که این کتاب از طرف پروردگار جهانیان نازل گردیده و ساخته افکار بشرنیست.

درست همانطور که دستگاه آفرینش از خاک موجوداتی همچون انسان با آن ساختمان شگفتانگیز میآفریند. خداوند نیز از حروف الفباء و کلمات معمولی مطالب و معانی بلند را در قابل الفاظ زیبا و کلمات موزون ریخته و اسلوب خاصی در آن بکار برده که همه انگشت حیرت به دندان گرفتهاند.

زمان جاهلیت، یک عصر طلایی ازنظر ادبیات بود. همان اعراب بادیهنشین همان برهنهها و نیمه وحشیها با تمام محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی دلهایی سرشار از ذوق ادبی و سخن سنجی داشتند. بطوریکه امروز اشعاری که یادگار آن دوران طلایی است، از اصیلترین و پرمایهترین اشعار عرب محسوب میشود، ذخائر گرانبهایی برای علاقمندان ادبیات عربی اصیل است، این خود بهترین دلیل برای بنوغ ادبی و ذوق سخن پروری اعراب در آن دوران میباشد. و اعراب، یک بازار بزرگ سال بنام بازار عکاظ داشتند که در عین حال یک مجمع مهم ادبی و کنگره سیاسی و قضایی نیز محسوب میشد. در این بازار علاوه بر فعالیتهای اقتصادی عالیترین نمونههای نظم و نثر عربی از طرف شعراءو سخنسرایان توانا در این کنگره بزرگ عرب عرضه میگردیدو بهترین آنها به عنوان شعر سال انتخاب میشد، که هفت قطعه و یا ده قعطه آن به نام "سبعه یا عشره معلقه" معروف است. و البته در این مسابقه بزرگ ادبی افتخار بزرگی برای سراینده آن شعر و قبیلهاش بود.(1)

و در چنین بستر فرهنگ و جاهلیتی بود که قرآن نازل شد. سخن سرایان و شاعران قرآن را سحر و جادو دانسته، و تصمیم گرفتند با کتاب خدا به تحدی برخیزند. چنانچه از امام سجاد نقل است که میفرماید: قریش به قرآن نسبت ناروا دادند، گفتند: قرآن سحر است، خدا به آنها اعلام فرمود: "الم ذالک الکتاب لا ریب فیه... " یعنی ای محمد کتابی را که بر تو فرو فرستادیم از همین حروف مقعطه (الف- لا- میم) و مانند آن است که همان حروف الفبای شماست (27)

شاهد دیگر حدیثی است که امام رضا نقل شده که میفرماید: خداوند بزرگ قرآن را نازل کرد با همین حروفی که جمیع عرب با آن تلکم میکنند.(28)

نکته دیگر که این نظریه را دربارهِ معنی حروف مقعطه قرآن تایید میکند این است که در 24 مورد، آغاز سورههایی که با این حروف شروع شدهاند، بلافاصله سخن ازقرآن و عظمت آن به میان آمده، این خود نشان میدهد که ارتباطی میان این دو موجود است. (مراجعه شود به فهرست آیات ذکر شده)

زمانیکه قرآن مخالفان خود را دعوت به آوردن حتی یک سوره مانند قرآن کرد، مسلمیه کذاب از مردم یمانه کسی بود که به مبارزه با قرآن برخاسته و به اصطلاح آیاتی را میسراید.(29)

سخن آخر

دکتر علی شریعتی در زمینه شناخت قرآن، به "جایگاه معانی" در قرآن اشاره میکند. به زعم وی برای بهتر شناختن قرآن باید به جایگاه و موقعیتی که معانی و واژهها در آیات قرار میگیرند توجه کرد. وی اعتقاد دارد که، جایگاه معانی خود، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. و اظهار میدارد که جایگاه معانی غیر ازخود معانی میباشند (30). و بر همین سیاق، باید به جایگاه حروف رمز در آیات نیز توجه کرد. جایگاه عظیمی که بعنوان "فتحالباب" در سورهای قرآن دارند. و هر زمان که خداوند این حروف را نازل کرده، همواره جایگاه آن را در ابتدای سورهها قرار داده است.و این خود رمزی است از رموز قرآن کریم.

پاورقیها:

25- تفسیر نمونه، به قلم جمعیاز نویسندگان، ج اول، ص 35 الی 38

26- بقره -23

27- تفسیر برهان،جلداول،ص 54.

28- توحید صدوق، چاپ 1375،ص 162

29- تفسیر نمونه،ج اول،ص 38

30- زمینه شناخت قرآن، دکتر علی شریعتی، ص 24

 

4

نظر شما