هنوز خیلی ها باور نکرده اند!!
آمار و ارقامی که این روزها درباره میزان بارندگی در نقاط مختلف کشور ارائه می شود، آن قدر نگران کننده هست که مسئولان و مردم تلاش برای جلوگیری از بحرانی شدن وضعیت آب در کشور را «وظیفه ملی» خود بدانند و این مهم را در اولویت های نخست برنامه ریزی کاری خود قرار دهند، اما از قرار معلوم نه مسئولان و نه مردم این مسئله حیاتی و اساسی را هنوز آن چنان که باید جدی نگرفته اند و گویی بسیاری از کارها در این زمینه به اما و اگرها و بارش های احتمالی و مسائل این چنینی واگذار شده است، البته نمی توان و نباید کارهای بزرگ انجام شده برای حفظ منابع آبی را نادیده گرفت، اما وضعیت بارش ها و شرایط اقلیمی آن چنان دچار تغییرات شده که کارهای انجام شده را بسیار کم و ناکافی نشان می دهد، شاید نگاهی به آمار و واقعیت های موجود مسئله را روشن تر کند. امروز یک شنبه سی ام آبان و آخرین روز از دومین ماه پاییز است و در حالی که با آغاز فصل زمستان تنها سی روز فاصله داریم، در بسیاری از شهرهای کشور حتی یک باران پاییزی مورد انتظار نباریده است. ۶ حوضه آبریز اصلی کشور طی ۴۸ روز از «سال آبی» یعنی از اول مهر تا ۱۸ آبان تنها نسبت به سال گذشته ۵۲ درصد کاهش بارش داشته است. این میزان بارندگی نسبت به دوره ۴۱ سال گذشته نیز ۳۹ درصد کاهش را نشان می دهد. براساس آمار اعلام شده در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان، به عنوان بزرگ ترین حوضه آبریز کشور که ۵۰ درصد منابع آبی کشور را در خود جای می دهد، در ۴۸ روز از سال آبی جاری تنها ۹ میلی متر بارش داشته ایم و این رقم نسبت به بارش ۳۴ میلی متری در همین بازه زمانی در سال گذشته، یعنی کاهش ۷۵ درصدی بارش در این منطقه، حوضه آبریز خزر نیز با بارش ۴۹ میلی متری نسبت به سال گذشته در همین مدت ۱۹ میلی متر کاهش بارندگی داشته است. حوضه دریاچه ارومیه نیز که سال گذشته شاهد ۵۴ میلی متر بارندگی بوده، تاکنون تنها ۷ میلی متر بارش داشته است، امروز اکثر مردم در جریان خبرهای نگران کننده و فاجعه ای که در انتظار دریاچه ارومیه به کمین نشسته است قرار دارند!
اگر به این آمار و ارقام صحبت های اخیر رئیس جمهور مبنی بر در خطر بودن ۶۰۰ دشت کشور یعنی تمامی دشت های کشور و همچنین خبر ممنوعیت برداشت آب از ۴۲ درصد این دشت ها را اضافه کنیم، به خوبی وضعیت نگران کننده آب در کشور روشن می شود و البته این همه مطلب نیست، برخی کارشناسان معتقدند که کم کم به شرایطی نزدیک می شویم که یک فصل از ۴ فصل در کشور حذف و پس از مدتی به کشوری ۳ فصل با فصول بهار، تابستان و زمستان تبدیل می شویم و این یعنی شباهت به برخی از کشورهایی که تنها ۳ فصل را در سال تجربه می کنند. درآن شرایط نه تنها پاییز و بارش های مفید و موثر پاییزی حذف می شود بلکه زمستان ها نیز چندان بهره ای از بارش های زمستانی نخواهد داشت.
برخی از کارشناسان نیز اساسا بحث و موضوع تغییر «اقلیم» را مطرح می کنند و تاکید دارند که باید شرایط سازگاری با تغییر اقلیم و زندگی در شرایط احتمالی جدید را در کشور مهیا کنیم.
البته این نکته نباید مغفول بماندکه این موضوع منحصر به کشور و منطقه ما نیست و برخی کارشناسان می گویند با ادامه شرایط فعلی تا سال ۲۰۲۵میلادی ۴۹ کشور جهان با بحران جدی آب مواجه خواهند شد. اما این که این آمارها و پیش بینی ها تا چه حد از دقت برخوردار است، یک بحث است و واقعیت هایی که عامه مردم آن ها را به خوبی حس می کنند، موضوع مهم و قابل تامل دیگری است، به سال های خیلی دور بر نمی گردیم کسانی که امروز دهه پنجم و ششم عمر خود را سپری می کنند به خوبی به خاطر می آورند باران های فراوان و برف های چندمتری در نقاط کوهستانی کشور و حتی نقاط غیرکوهستانی را، مردم برخی شهرهای خراسان از جمله مشهدمقدس در سال های ۴۸ و ۴۹ چند بار پارو کردن برف از روی پشت بام ها را در فاصله شب تا به صبح و تونل باز کردن از میان برف ها را در کوچه ها و حتی خیابان بیست متری برخی خیابان ها مثل خیابان امام رضا(ع) هنوز به خاطر دارند. اما الان بیش از۴۰ سال است که دیگر از آن بارش ها خبری نیست گرچه درآن سال ها، بارش های معمولی و حتی کم بارشی و خشکسالی های نسبی را هم در برخی نقاط کشور تجربه کرده ایم اما هرچه هست باید قبول کنیم به دلایل گوناگون، شرایط اقلیمی و آب و هوایی در جهان، منطقه و کشور طی سده ها و خصوصا چند دهه اخیر دچار تغییرات گسترده ای شده است. استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و گرم شدن تدریجی زمین، به وجود آمدن حالت گلخانه ای و نازک شدن لایه ازن و ایجاد شکاف های بزرگ در لایه ازن به عنوان محافظ زمین از اشعه های خطرناک خورشیدی، به وجود آمدن پدیده های ال نینو، لا نینو، ذوب شدن کوه های یخی و یخچال های چند هزار ساله، نابودی جنگل ها و منابع طبیعی، تغییر اکوسیستم ها و... و دلایل دیگر همه و همه دست به دست هم داده و شرایط فعلی را برای کره زمین و خصوصا مواجه شدن برخی کشورها با بحران آب را به وجود آورده است، اما با این همه و با وجود این که بر اساس اعلام کارشناسان، کشور ما در منطقه خشک و جزو کشورهای خشک و نیمه خشک جهان با متوسط بارندگی بسیار کمتر از میانگین جهانی قرار دارد و ۸۵ درصد کشور را مناطق خشک ونیمه خشک تشکیل می دهد و تنها ۱۵ درصد کشور، غیرخشک محسوب می شود آن هم به صورت تقریبا متمرکز در نواحی خزر و نه به صورت گسترده و پخش شده در نواحی مختلف ولی باز هم هنوز که هنوز است شاهد هستیم که بنا بر آمار حدود ۹۲ درصد آب استحصالی کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود که به اعتقاد کارشناسان، ۷۰ درصد آن به خاطر مصرف غیر بهینه واستفاده از شیوه های منسوخ سنتی، هدر می رود و ۸ درصد مابقی آب استحصالی که در مصارف صنعتی و خانگی مصرف می شود نیز ماجراها دارد.
همچنین۳۰ درصد آبی که برای مصارف خانگی اختصاص می یابد قبل از رسیدن به خانه ها به خاطر فرسودگی سیستم توزیع، هدر می رود و البته هر کدام از ما شاهدیم که برخی از مردم نیز چه بی محابا در چنین وضعیتی این مایه حیات جامعه انسانی را چگونه در مصارف غیرضروری مانند شست و شوی خودروها و جلوی منازل و... با رهاکردن آب در شیلنگ ها، ده ها و صدها لیتر آب را به هدر می دهند، کاری که با چند لیتر آب به راحتی قابل انجام است. بخش صنعت و بازیافت آب و پساب صنعتی و خانگی نیز حرف ها و اما و اگرهای بسیار دارد.
و متاسفانه در کنار این مسائل، نکات بسیار مهم واساسی از جمله مهار روان آب های داخلی و حاشیه مرزها هنوز که هنوز است در دستور کار جدی مسئولان قرار نگرفته و آب برخی از رودخانه های دائمی و غیردائمی هم چنان افسار گسیخته یا از مرزهای کشور خارج می شود و یا به دریا می ریزد و شور می شود و به نوعی از چرخه مصرف اساسی و اصولی خارج می شود.
جنگل ها نیز آن چنان که باید محافظت نمی شود فاجعه چند سال پیش جنگل گلستان که زمانی بزرگ ترین و یکی از پردرخت ترین و زیباترین تنفس گاه های کشور بود را از خاطر نبرده ایم که بسیاری از مسئولان علت وقوع آن فاجعه و راه افتادن آن سیلاب عظیم را قطع درختان جنگلی و تبدیل آن به مراتع و زمین های کشاورزی عنوان کردند این روزها نیز خبر سوختن چند هزار اصله درخت را طی سه روز در300هکتاراز جنگل گلستان می شنویم بی آن که اقدام عاجل و فوری برای نجات این نعمت و سرمایه ملی انجام شود. البته خبر قلع و قمع درختان جنگل ابر و جنگل بلوط و کم توجهی به جنگل های دیگر نقاط کشور نیز تامل برانگیز است.
این در حالی است که در چنین شرایطی حتی اگر احتمال بارش های خوب و مناسب در زمستان و سال های پیش رو وجود داشته باشد، محاسبه گری و منطق حکم می کند که قطره قطره آب و هم چنین تمامی ذخایر و منابع طبیعی با دقت هرچه بیشترحفاظت و به بهترین شکل استفاده شود نه این که هنوز متاسفانه شاهد باشیم که برخی بارش ها نه تنها مهار نمی شود، بلکه به سیلاب تبدیل وبعضا از کشور خارج می شود و گاه به بیابان ها و شوره زارها می ریزد و متأسفانه منابع آب های زیرزمینی را از شیرین به شور تبدیل می کند!
به نظر می رسد پس از ساخت و ایجاد سدهایی که بسیاری از آن ها برای کشور ضروری بوده است امروز دیگر می توان و باید با توجه به هزینه حدود یک میلیارد دلاری (هزار میلیارد تومانی) برای هر سد و جلوگیری از تبخیر آب در سدها و دلایل فنی دیگر، حرکتی جدی و اساسی برای طراحی و اجرای پروژه های آبخوان داری و آبخیزداری را در کشور در اولویت قرار داد که هم به مراتب هزینه بسیار کمتری دارد و هم به لحاظ اجرایی کاری بسیار آسان تر است و هم این که در ضمن تغذیه منابع آب های زیرزمینی از تبخیر گسترده آب جلوگیری می کند و در عین حال به نجات دشت های کشور کمک می کند و هم چنین از فرونشست دشت ها که خطری جدی محسوب می شود نیز جلوگیری می کند.
هم چنین تغییر الگوی کشت، ترویج کشت گلخانه ای و تغییر اساسی و عزم جزم برای استفاده بهینه از آب در بخش کشاورزی و استفاده از روش های آبیاری قطره ای، تحت فشار و روش های جدید دیگر را نباید بیش از این به تاخیر انداخت.
هم چنین به نظر می رسد با توجه به این که ما در حال حاضر کشوری چهار فصل داریم و در شمال کشور آب ها و سواحل گسترده ای از بزرگ ترین دریاچه جهان را در اختیار داریم و در جنوب نیز از نعمت خلیج همیشه فارس و نیلگون و دریای عمان برخورداریم و هنوز چند جنگل قابل توجه در کشور داریم، می توانیم با برنامه ریزی برای طرح های بلند مدت و انتقال آب دریای خزر و خلیج فارس به عمق مناطق و نواحی کشور و تلاش هم زمان برای گسترش مناطق جنگلی طبیعی و مصنوعی و افزایش علمی و میلیونی درخت کاری و انجام اقدامات اساسی برای مهار بیابان زایی و بارورسازی ابرها تا آن جا که امکان دارد از مجموعه این موقعیت ها و امکانات برای تغییر اقلیم کشور از خشک به نیمه خشک و حتی غیرخشک تلاش کنیم تا نه تنها نعمت های خدادادی و سرمایه های ملی حیات بخشی را که در اختیار داریم به خوبی حفاظت کنیم بلکه به صورتی بهینه و پرنشاط تر به نسل های آینده تحویل دهیم. آیا هنوز وقت آن نرسیده که مشکل وضعیت آب، میزان بارش و حفاظت از منابع طبیعی و زیست محیطی در این مرز و بوم به اولویت نخست تبدیل شود؟
و یک نکته؛
همه این ها یک طرف و یک بحث اساسی به نام دعا برای نزول باران رحمت الهی یک طرف.
با تمام حرف هایی که گفته می شود و آمار و ارقامی که ارائه می شود گویا هنوز برخی واقعیت ها را باور نکرده اندو به این نتیجه نرسیده اند که امروز تا دیر نشده است باید همگام با انجام اقدامات لازم علمی با خلوص نیت و از سر صدق و صفا و صمیمیت در نمازهای روزانه و در صفوف نمازهای جمعه و جماعت ودر خلوت وجلوت دست به درگاه الهی بالا برد و خاشعانه از درگاه حضرت احدیت که همه هستی به اراده و در ید قدرت اوست تمنا کرد که باران رحمتش را بر همه مخلوق و بر جای جای سرزمین مادری ما ایران نیز بباراند، معلوم نیست چرا از دعای باران و نماز باران که در سنت وسیره اولیا وانبیا وامامان بزرگواربرآن تأکید شده است حتی ائمه جمعه و جماعات فراموش کرده اند و البته پرواضح است که موانع استجابت هر دعایی از جمله دعای باران نیز باید از بین برود، پس باید کاری کرد کارستان تا دروغ و کبر و تملق و ریا و تفرعن و حرام خوری و انواع گناهان از جامعه اسلامی و کشور شهیدان رخت بربندد یا لااقل به حداقل های ممکن کاهش یابد و چه نیکوست که آخر این مقال را به فرازی از دعای سراسر نور وحیات ونشاط امام سجاد حضرت زین العابدین جناب سیدالساجدین متبرک کنیم.
امام العارفین در صحیفه سجادیه در دعای طلب باران می فرماید:
“خدایا ما را از باران سیراب کن و رحمت خود را همراه با باران فراوان از ابری که برای رویش زمین زیبایت در همه آفاق به حرکت درآمده، بر ما ارزانی دار... خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را از برکات آسمان و زمین روزی ده به یقین تو به انجام هر کاری توانایی.))
منبع: / روزنامه / خراسان ۱۳۸۹/۸/۳۰
نویسنده : کورش شجاعی
نظر شما